گناه شناسی؛ ضرورت سیروسلوک


زمان حدودی مطالعه ۱۰ دقیقه / ۱۴ آذر ۱۴۰۱ / دبیرخانه موسسه/

مقدمه کتاب احکام گناهان مورد ابتلاء

اهمیت اخلاق و مباحث اخلاقی بر هیچکس پوشیده نیست. همۀ فطرتهای پاک از زشتیها و رذایل اخلاقی متنفرند و فضیلتهای اخلاقی را ذاتاً دوست میدارند. خداوند به رسول گرامیاش(ص) مباهاتگونه میفرماید: <وَ إِنَّکَ لَعَلَى‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ>[1]. امام‌باقر(ع) در توضیح این آیه شریفه میفرمایند: مراد از اخلاق همان اسلام است.[2] بنابراین همۀ دین در یک نگاه کلی در اخلاق ظاهر میشود؛ حضرت خاتمالانبیاء(ص) فرمود: «إِنَّمَا بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ»[3].

در میان موضوعات اخلاقی، شناخت گناهان و مسائل مربوط به آنها اهمیت ویژهای دارد که مورد تصریح آیات و روایات است؛ زیرا گناه به عنوان حجابی میان انسان و حق متعال، مانع بزرگی در سیر توحیدی است؛ به همین دلیل، علما و بزرگان همواره به مسئله شناخت و ترک گناهان در سیرۀ علمی و عملی خود اهتمام ویژه داشته‌اند و همان طور که در مقالات پیشین بیان شد، مهمترین عامل موفقیت در مرحله اول مراقبه (انجام واجبات و ترک محرمات)، تسلط بر احکام مبتلابه است؛ چون اساساً در قریب به اتفاق مکاتب اخلاقی و تربیتی اسلام، از جمله مکتب علامه طباطبایی(ره)، اولینگام در ارتقای اخلاقی و به اصطلاح «تهذیب نفس»، ترک گناهان شرعی و ظاهری است و شرط ورود به مراحل بعدی، گذراندن درست این مرحله است. لازم است سالک الی الله واجبات و محرّمات را بشناسد تا مبادا مبتلا به گناهی شده یا واجبی را ترک نماید که نسبت به آن شناخت نداشته باشد.

مقصود از «احکام گناهان»

با توجه به مطالب فوق، تدوین اثری با موضوع «احکام گناهان مبتلابه» ضرورت می‌یابد. مراد از احکام گناهان، حکمهای تکلیفی شرعی (واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام) گناهان می‌باشد که عهده‌دار پاسخگویی به آن، فقهای بزرگوار هستند؛ بنابراین در این اثر به موضوعات اخلاقی مربوط به گناهان، مانند ریشهها و علل اخلاقی رذائل و یا پیامدهای دنیوی و اخروی‌ آنها پرداخته نمی‌شود؛ زیرا مربوط به علم اخلاق هستند.

پیشینۀ «احکام گناهان»

بسیاری از موضوعات علمی در طول تاریخ گسترش می‌یابند و فروعات جدیدی پیدا میکنند اما این موضوع (احکام گناهان) هنوز به شکل مجزا و مبسوط مطرح نشده است. چه بسا دلیل این مطلب، گستردگی فروعات آن در ابواب گوناگون فردی و اجتماعی باشد. به همین سبب است که در میان کتب فقهی، کتاب یا رسالهای (استدلالی و یا فتوایی) تحت این عنوان تدوین نشده است؛ حتی در کنار پنجاهودو باب فقهی مشهور، یک‌باب مختص به این موضوع در نظر گرفته نشده است؛ البته این بدان معنا نیست که هیچ مطلبی در اینباره در آثار بزرگان شیعه موجود نیست. همچنین سخن فوق، نافی زحمات مجاهدانه و خالصانۀ فقهای عظام(ره) در طول تاریخ نیست و هر طالب علمی که اندک آشنایی با تُراث عظیم فقهی شیعه داشته باشد، تصدیق میکند که بزرگان ما از جان خود برای اعتلای فقه اهل‌بیت(ع) مایه گذاشته‌اند؛ بلکه سخن در پرداختن به این موضوع مهم به عنوان یک موضوع و یک باب مستقل است.

شاید بتوان گفت: چه بسا این توقعی نابجاست؛ زیرا مسائل فقهی-اخلاقی بسیار متنوع و گسترده‌اند و شامل گناهان زبان (غیبت، دروغ، تهمت و...)، گناهان مالی و معاملاتی (ربا، رشوه و...) و سایر گناهان بزرگ (قتل، زنا، لواط و...) و کوچکتر می‌باشد.

در میان فقهای معاصر، آیت‌الله مظاهری(حفظه الله) در رساله توضیحالمسائل خود، بخشی را به احکام فقهی-اخلاقی اختصاص دادهاند که در اثر پیش رو، از این منبع استفاده شده است؛ تا آنجا که اسلوب کلی این کتاب و بسیاری از عناوین، از اثر مذکور الهام گرفته شده است.

موضوعات و عناوین گناهان و ملاک انتخاب آنها

برای تدوین این مجموعه، با استعانت از روایات مربوط به گناهان و نیز کتب فقهی، لیستی از گناهان مهیّا گردید. ملاک انتخاب این عناوین (گناهان) آن است که بدون هیچ شرط و قیدی، تحقق آن (یعنی عمل به آنها) برابر با حرمت فقهی باشد؛ (یعنی فقیه آن را حرام بداند)؛ مگر اینکه استثنایی در موارد آن باشد؛ مثل استثنائات غیبت. بنابراین، گناهان و رذائل اخلاقی مثل حسد، کبر، بخل، طمع و... موضوع بحث نیست و در این اثر بدان پرداخته نشده است؛ زیرا این موضوعات از صفات قلبی بوده و بنابر فرمودۀ فقهای عظام، مادامی که به عمل منجر نشود، حرام شرعی و فقهی نمیباشد؛ اگرچه رفع و ازالۀ آنها از قلب ضروری است و منجر به کدورت قلبی و از بین رفتن توفیقات می‌گردد.

تلاش بر این بوده که در این مجموعه تمامی اموری که حرام فقهی بوده و محل بحث ماست، اِحصا و بررسی شود و هیچ چیزی که در شریعت مقدس شرعاً حرام محسوب شده و در ثقلین بحثی از آن شده، از قلم نیفتاده باشد. از بزرگترین گناهان کبیره که در رأس آنها شرک و کفر است، گرفته تا گناهان کوچکتر، بررسی شده و با جستجوهای گسترده و مراجعات متعدد به منابع، مسائل و استفتائات مربوط به این گناهان، استخراج و تنظیم و دستهبندی گردید که با عنوان‌بندی، مجموع این گناهان به هفتادوپنج مورد رسید. برخی از این عناوین، کاملاً مشهور بوده و در ابواب کتب روایی و نیز فقهی-اخلاقی با همین عنوان از آنها یاد شده است؛ مثل غیبت، کذب (دروغ)، ربا، قطع رحم، نمّامی (سخنچینی) و... ؛ اما برخی دیگر با اینکه از نظر فُقها مصادیق حرامی دارند، عنوان خاصی را برای آن در منابع مذکور نمیتوان یافت؛ به دلیل اینکه میتوان آنها را ذیل یک موضوع مشخص قرار داد، عنوانی برای این مصادیق مشخص شده است. مثلاَ از نظر غالب فقهای عصر ما (لااقل سهمرجع تقلید معظّمی که نظراتشان گردآوری شده)، هرکاری که موجب تضعیف نظام اسلامی بوده و یا مصداق جدی قانونشکنی در این نظام مقدس باشد، شرعاً حرام میباشد. این موارد با اینکه گناه هستند، ولی نمیتوان عنوان خاصی در ابواب روایی و حتی فقهی-اخلاقی برایشان یافت. لذا عنوانی با این تعبیر برایشان مشخص شده است: «تضعیف نظام اسلامی و قانونشکنی».

در این میان، موضوعاتی بودند که با وجود اینکه چند روایت از ائمۀ هدی(ع) دربارۀ آنها وارد شده، هیچ مطلب فقهی و حکم شرعی دربارۀ آنها یافت نشد. طبعاً مسائل مهم در این موضوعات در قالب استفتایی به دفتر مراجع عظام ارسال گردیده و ذیل موضوع مورد نظر آورده شده است.

منابع اثر پیش رو

بر اساس مطالبی که بیان شد، طبعاً منابع این اثر، آثار و کتب فقهی-فتوایی فقهای عِظام میباشد؛ اگرچه، از کتب فقهی-استدلالی ایشان نیز می‌توان در این راستا استفاده نمود.

با توجه به اینکه هدف از گردآوری این اثر، استفادۀ مکلفین و مقلِدین حال حاضر و اطلاعشان از احکام گناهان میباشد و نیز غالب آنها در احکام شرعی از مراجع تقلیدِ در قید حیات تقلید مینمایند، پس توقع میرود که تنها فتاوای این بزرگان مدّ نظر باشد. بنابراین، منابع ما در این گردآوری، آثار فقهی این اعاظم بزرگوار میباشد. همچنین با توجه به گستردگی «احکام گناهان» اگر قرار بود فتاوای همۀ مراجع عظام حال حاضر آورده شود، حاصل آن کتابی با حجم چندهزار صفحه میشد و سالهای سال گردآوری و تدوین آن به طول میانجامید. بنابراین در این اثر نظرات و فتاوای سه تن از مراجع عظامِ حال حاضر گردآوری شده است: مقام معظّم رهبری(مدظله العالی)، آیتالله سیستانی(حفظه الله) و آیتالله مکارم شیرازی(حفظه الله).

از جمله منابع استخراج نظرات این بزرگواران، پایگاههای اطلاعرسانی دفتر هریک، رسالههای توضیحالمسائل و أجوبةالإستفتائات و... میباشد؛ منابعی که مورد تأیید دفتر مراجع عظام است، به‌ طور دقیقتر و تفصیلی در انتهای کتاب بیان شده است.

همچنین در روند گردآوری، مسائل و سؤالات مهمی که توضیح و پاسخ آنها از میان منابع مذکور یافت نشد، در قالب استفتایی رسمی -به صورت اینترنتی- به پایگاههای اطلاعرسانی هر یک از بزرگواران ارسال شد و پاسخ آن به مطالب کتاب ملحق گردید.

روش و مراحل گردآوری و تدوین اثر پیش رو

این کار پژوهشی از سال 1396، در موسسۀ جلوه نور علوی به‌ طور جدی آغاز گردید و در مراحل انجام آن، بیش از پانزده نفر از طلاب فاضل حوزۀ علمیه همکاری داشتهاند. مجموع ساعات علمی اختصاص‌یافته به این پژوهش تا به حال بیش از 1700 ساعت میباشد.

روند این گردآوری بدین شکل بود که پس از احصای موضوعات و عناوین گناهان، با مراجعه به منابع موثق مذکور، هر فتوا و مطلب فقهی که منتسب به این سه مرجع عالیقدر میباشد، استخراج شد. در مرحلۀ بعد، مجموعهای از این مسائل و استفتائات با اسلوبی مشخص مرتب و مدوّن گردید.

در این میان، سؤالاتی بودند که نظر یک یا دو تن از این سه مرجع عالیقدر دربارۀ آن یافت نشد و حتی برخی مسائل بودند که دربارۀ آن، نظر هر سه بزرگوار (حتی در قالب ارسال استفتا به پایگاههای اطلاعرسانی اعاظم) نیز مشخص نشد. این موارد در قالب استفتائاتی تحت عنوان «سؤالات بدون پاسخ» جمعآوری شد که پاسخ این سؤالات نیز با عنایت دفاتر مراجع عظام دریافت و به محتوای مذکور ملحق خواهد شد.

اسلوب و چیدمان مطالب در هر موضوع

اسلوب طرح مسائل بدین صورت است که ابتدا برای هریک از موضوعات (گناهان)، معنا و حکم آن، سپس اقسام و مصادیق و احکام فرعی و نیز استثنائات آن و در آخر کیفیت توبه از آن مطرح شده است. البته در آغاز، برای هرگناه، از باب تیمن و تبرک آیهای از کلامالله و روایتی از جوامع روایی شیعه ذکر شده است تا به جایگاه آن گناه، در ثقلین نیز اجمالاً اشاره شود.

این چیدمان برگرفته از اسلوب تراث فقهای عظام بوده است؛ به این ترتیب که اولاً موضوع مد نظر (مثلا غیبت) به‌ طور دقیق تعریف و معنا شده و سپس حکم کلی آن بیان میگردد (یا بالعکس)؛ سپس اقسام و مصادیق آن بیان شده تا معلوم شود چه مواردی غیبت هست و چه مواردی نیست. برای مثال، آیا غیبت کودک یا دیوانه اساساً غیبت محرّم هست یا خیر؟ بعد از آنکه تا حدودی دایرۀ مصادیق آن گناه مشخص شد، برخی مسائل فرعی و مرتبط با آن موضوع که لازم است حکم آن بیان شود، مطرح میگردد. مثلاً حکم نمازخواندن در جایی که غیبت میشود، چیست؟ این موارد نیز «احکام فرعی» نامگذاری شده است. سپس در برخی گناهان استثنائاتی وجود دارد که اگرچه آن گناه مربوطه بر آن موارد صدق میکند اما به دلایلی حرمت ندارد. مثلاَ غیبت شخص متجاهر به فسق جایز است. این موارد نیز تحت عنوان «مُستثنیات» مطرح میشود.

در پایان نیز اگر نکتۀ فقهی خاصی در فتاوای پیرامون روش توبه از آن گناه وجود دارد، ذکر شده است. مثلاَ آیا در توبه از «غیبت»، حلالیتطلبیدن از شخصی که غیبت او شده، واجب است یا خیر؟

نمایهزنی برای هر مسئله

برای هر یک از مسائل (اعم از پرسش و پاسخ و غیر آن) در ایناثر، نمایه یا عنوانی زده شده است تا موضوع مسئله اجمالاً مشخص باشد؛ خصوصا در پرسش و پاسخهای طولانی.

در برخی موارد، ذیل یک نمایه بیش از یک پرسش یا مسئله نوشته شده است؛ زیرا نمایۀ همۀ آنها یک چیز میباشد؛ البته ممکن است مضمون هر سؤالی، اندک تفاوتی در جزئیات داشته باشد.

در ترتیب مسائل (خصوصاً در بخش اقسام و مصادیق) سعی شده که ترتیب اهمیت و مورد ابتلا بودن هر مسئله رعایت شود؛ البته در عین حفظ ارتباط برخی از آنها. مثلاَ در موضوع «بدعت و خرافه» ابتدا اقسام و مصادیق آن به دو قسم کلی (برخی خرافات و بدعتهای رایج، و خرافت و بدعتها در عزاداریها) تقسیم شدهاند؛ سپس در هر قسم، هر مسئله به ترتیب اهمیت و مورد ابتلا بودنش مطرح شده است.

تنظیم «احکام مورد ابتلای گناهان»

در نتیجۀ مراحل گردآوری و تنظیمی که ذکر شد، بیش از 1400 صفحه مطالب مربوط به احکام گناهان به دست آمد که این مقدار، حجم گستردهای است. از طرفی، برخی از این موضوعات (مثل قتل، فرار از جهاد، سحر) و نیز برخی از احکامِ مربوط به گناهان دیگر، نادر بوده و ابتلای به آنها حداقل در بین متشرّعه زیاد نیست. البته ممکن است باقی مسائل مربوط به آن گناه، کاربردی باشد. مثلاَ در موضوع «اشاعۀ فحشا»، با وجود اهمیت و کاربرد کلیاش، مسئلۀ «ورود غیرمسلمان به اماکن عمومی با حالت مستی»، ابتلای بسیار کمتری دارد.

بنابراین، لازم بود که تلخیصی (به شکل موضوعی) از این حجم گسترده ارائه شود تا خوانندگان محترم مجبور نباشند برای اطلاع از احکام کاربردی گناهان، همۀ آنها را مطالعه نمایند.

 


[1]. القلم، 4.

[2]. «قالَ الإمامُ الباقِرُ(ع) فی قولهِ تعالى‏: <إِنَّکَ‏ لَعَلَى خُلُقٍ‏ عَظِیمٍ‏>: هُو الإسلامُ>»؛ معانی‌الأخبار، ص188.

[3]. «من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام نمایم»؛ مستدرک‌الوسائل، ج‏11، ص187.

‌مطالب مرتبط