مراقبات ماه شعبان و فضائل آن را با نقل بیانی از مرحوم سید بن طاووس[1] آغاز میکنیم. ایشان در پایان اعمال و مراقبات ماه رجب و قبل از پرداختن به مطالب شعبان میفرماید:
«در ضمن اعمال شب و روز اول ماه رجب، دربارهی حرمت این ماه و قرقگاهی که خداوند -جلّ جلاله- برای آن قرار داده، نکاتی را یادآور شدیم که شخص عارف با توجه به آنها ، به راحتی نمیتواند از این ماه خارج شود. اگر واقعاً مسلمان باشی، خواهی دانست که تفاوت بین ورود در تحت حمایت پادشاهان و خروج از حمایت خدایی که آنان را به داشتن چنین حمایتی مشرف ساخته و به واسطهی آن، آنان را محفوظ و مصون نگاه داشته، تا چه اندازه است. از این گذشته، دانستی که وقتی از ماه رجب که آخرین ماه حرام و ماه بزرگی است، بیرون میآیی، دیگر از حرم حمایت و ایمنی خارج میگردی. بنابراین، بترس که همانند کسی که حمایتگرش از او روی گردانده، یا همانند کسی که رانده و مطرود، یا دور و ممنوع واقع شده، از این ماه بیرون بیایی.
نیز از رحمت خداوند، مالک وجود و صاحب جود، بخواه که از گنجینههای رحمت و مکارم خود، حمایت و قرقگاهی برای تو قرار دهد؛ تا بعد از ماه رجب، در تحت حفظ و حمایت معالم، نشانهها و آیینهای خود جای دهد؛ تا اینکه به ماه حرام دیگر که ویژگیهای ماه رجب را دارا است، وارد گردیده و مجدداَ در سایهی حمایت و فضل او قرار گیری.»[2]
اگر سالک در ماه رجب، از طریق ولایت علوی{علیه السلام} به قرقگاه خداوند وارد میشود، در ماه شعبان، تحت ولایت نبوی{صلوات الله علیه} در قرقگاه الهی قرار میگیرد. اگرچه همهی مسلمانان اجمالاً از طریق ولایت نبوی{صلوات الله علیه} به ولایت علوی{علیه السلام} اذعان مینمایند و بعد از شهادت به رسالت رسول اکرم{صلوات الله علیه} است که شهادت به وصایت و خلافت حضرت امیرالمومنین علی{علیه السلام} میدهند، ولی در تحصیل معرفت تفصیلی به مقام امامت و ولایت، باید اذن دخول را از ولایت علوی{علیه السلام} آغاز کرد، تا مأذون در معرفت ولایت کبرای احمدی{صلوات الله علیه} و مقام امامت تامهی محمدی{صلوات الله علیه} قرار گرفت؛ چنانکه خداوند، شاهد بر این مقام پیامبرش{صلوات الله علیه} را، در درجهی اوّل خود و سپس امیر مؤمنان علی{علیه السلام} بیان میدارد و میفرماید:
<وَیَٯݧݑݧُولُ الَّذٖینَ کَڡݧݐَرُوا لَسݨݧْتَ مݦُرْسݧݩَݡلًا٭ݨݦݦݦݦݦݦݦݦۚ قُلْ کَفݧݩݩݩݩݧݧݩݩݧٰى بِاللّٰهِ شَهٖیدݧݧًݡا بَیݧݧݩْںݧݐٖی وَٮݫݫݓݨݧَݡىݫݫݔݧݧݨْںݧݩݩݧݐݧݩَݡکݠُمْ وَمݧَݡنݨْ عِنْدَهُۥ عِلْمُ الݨݦْکِتاٰبِ>[3]
کسانى که کافر شدند مىگویند که تو فرستادهی خداوند نیستى. بگو خدا و آن کس که علم کتاب نزد اوست [یعنی وجود مبارک حضرت علی{علیه السلام}] براى گواهى میان من و شما بس است.
بنابراین، اگر سالک با حریمداری ماه رجب، مستعدّ معرفت به توحید از طریق معرفت به ولایت علوی{علیه السلام} میشود و در قرقگاه امیرالمومنین{علیه السلام} از تیررس ابالسهی جنّی و انسی در امان است و در حریم امن علوی{علیه السلام}، جلوات توحید را به نظاره مینشیند، در ماه شعبان، باید با حریمداری قرقگاه نبوی{صلوات الله علیه} و حمد و شکر آستان ولایت ایشان، لایق طیّ مدارج معرفت به توحید شود و مدارج معرفت را با توسل و حریمداری آستان رسول خدا{صلوات الله علیه} طی کند. با این مقدمه، به بیان برخی رموز و لطایف مراقبات وارده دربارهی این ماه ارجمند میپردازیم.
دعای هنگام رؤیت هلال ماه شعبان
مرحوم سید بن طاووس، دعایی را در هنگام رویت هلال ماه شعبان بیان میدارد که مضامین بلند آن حاوی اسرار مراقبات ماه شعبان است. ایشان نقل میکند که در آغاز ماه شعبان بخوان:
«اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا هِلَالُ شَهْرِ شَعْبَانَ وَ قَدْ وَرَدَ وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَا فِیهِ مِنَ الْإِحْسَانِ؛ فَاجْعَلْهُ اللَّهُمَّ هِلَالَ بَرَکَاتٍ وَ سَعَادَاتٍ کَامِلَةَ الْأَمَانِ وَ الْغُفْرَانِ وَ الرِّضْوَانِ وَ مَاحِیَةَ الْأَخْطَارِ فِی الْأَحْیَانِ وَ الْأَزْمَانِ وَ حَامِیَةً مِنْ أَذَى أَهْلِ الْعِصْیَانِ وَ الْبُهْتَانِ...»[4]
بار خدایا، این هلال ماه شعبان است که وارد گردید و تو به نیکیهایی که در آن نهفته است از ما آگاهتری. پس خداوندا، هلال این ماه را برای ما، همراه با برکات و نیکبختیها و ایمنی و آمرزش و خشنودی کامل و زدایندهی خطرها در لحظات و اوقات و حمایتگر از آزار و اذیت آنان که اهل گناه و بهتان هستند، قرار ده...»
ماه شعبان آنچنان مملو از برکات است که قابل ذکر نیست و در فرازی از دعا، تنها به اشاره گفته شده: «أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَا فِیهِ مِنَ الْإِحْسَانِ.» آثار این برکات برای سالک، ادامهی مغفرت و امنیت از خطرات شیاطین از ماه رجب و رسیدن به مقام رضوان الهی است. در نتیجه، او از خداوند درخواست قابلیت در ورود به قرقگاه نبوی{صلوات الله علیه} و نجات از آزار و اذیت اهل عصیان و بهتان را مینماید. در ادامهی دعا آمده است:
«...وَ شَرِّفْنَا بِامْتِثَالِ مَرَاسِمِهِ وَ إِحْیَاءِ مَوَاسِمِهِ وَ أَلْحِقْنَا بِشُمُولِ مَرَاحِمِهِ وَ مَکَارِمِهِ وَ طَهِّرْنَا فِیهِ تَطْهِیراً نَصْلُحُ بِهِ لِلدُّخُولِ عَلَى شَهْرِ رَمَضَانَ، مُظَفَّرِینَ بِأَفْضَلِ مَا ظَفِرَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ الْإِسْلَامِ وَ الْإِیمَانِ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»
...و به واسطهی بهجا آوردن آیینها و احیای هنگامههای آن، ما را گرامی بدار و ما را مشمول رحمتها و بزرگمنشیهایش در آن بگردان و چنان ما را در آن پاکیزه کن که شایستگی ورود به ماه رمضان را بیابیم و به برترین عطاهایی که مسلمانان و مؤمنان بدان دست مییابند، نائل گردیم، به حرمتت ای مهربانترین مهربانان.
بخش اوّل دعا بیانگر ضرورت شدت مراقبهی سالک در این ماه است. شدت مراقبات و اذکار و عبادات سالک در این ماه باید در مرتبهای باشد که قابلیت ورود به قرقگاه خاصالخاص الهی در ماه مبارک رمضان را کسب نماید: «طَهِّرْنَا فِیهِ تَطْهِیراً نَصْلُحُ بِهِ لِلدُّخُولِ...» تا به آنجا که به برکت این ماه، به برترین و بالاترین مراتبی که ممکن است مسلمانی در مقام قرب الهی قرار گیرد، نائل شود: «مُظَفَّرِینَ بِأَفْضَلِ مَا ظَفِرَ بِهِ أَحَدٌ...»
سرّ نامگذاری ماه شعبان
«شعبان» از ریشهی «شعب» به معنای گروه و تودهی عظیمی است که از یک حقیقت سرچشمه گرفتهاند؛ مانند قبائل بزرگی که به جدّ واحد منتهی میگردند.[5] شعبان به معنای دو گروه عظیم است که از حقیقت واحد منشعب شدهاند. چهبسا دلیل نامگذاری این ماه به شعبان، به دلیل لحوق دو گروهی است که با توسل به رسول اکرم{صلوات الله علیه} و امیرالمومنین{علیه السلام}، بر ماه مبارک رمضان وارد میشوند.
رسول خدا{صلوات الله علیه} دربارهی سرّ نامگذاری این ماه به شعبان فرمودند:
«إِنَّمَا سُمِّیَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ یَتَشَعَّبُ فِیهِ أَرْزَاقُ الْمُؤْمِنِینَ.»[6]
این ماه را شعبان نامند؛ زیرا روزیهای مؤمنان در آن تقسیم میگردد.
در این روایت شریف، اگر مراد از تقسیم شدن رزق مؤمنین، روزی مادی ایشان باشد، یعنی با حفظ حریم این ماه -که آخرین ماه سال اهلالله است- اهل ایمان در ماه رمضان و سایر ماههای سال بعد، از رزق واسع و حلال و طیّب الهی برخوردار خواهند بود. اگر مراد ارزاق معنوی باشد، که این احتمال قویتر است، یعنی مؤمن به میزان درک ماه شعبان و حریمداری قرقگاه رسول اکرم{صلوات الله علیه}، از معرفت به ولایت و توحید و اسرار کتاب تکوین و تدوین برخوردار میشود؛ که:
<اِنَّهݧُۥ لَقݧُرْءاٰںݩݐٌ کَرٖیمٌ ٧٧ ڡݨݐݭٖی کِتاٰبٍ مَکݨْںݧݧݩݐُونݫݭٍ ٧٨ لاٰ یَمݧݧَسݩُّهُۥٓ اِلَّا الْمُطَهݧݩَّرݧُونَ>[7]
قطعا آن، قرآن کریمى است؛ که در کتابی مستور و محفوظ جاى دارد؛ و جز پاکان نمىتوانند به آن دست زنند [دست یابند].
هرچند اصل ارتزاق اولیاء و اهل معرفت، در ماه ضیافت الهی و هنگام بهرهگیری از سفرهی گستردهی ماه رمضان است، ولی تقدیر میزان بهرهمندی هر کس از مضیفخانهی ربوبی، در ماه شعبان و ضیافت نبوی{صلوات الله علیه} رقم میخورد.
سرّ اینکه رسول خدا{صلوات الله علیه} ماه شعبان را به خود نسبت داد و فرمود: «ماه شعبان متعلق به من است»، چنین است که کرامت نبوی{صلوات الله علیه} اقتضا دارد که سالکین در ولایت علوی{علیه السلام} در ماه رجب، در طلیعهی ماه شعبان، از رحمت موصولهی نبوی{صلوات الله علیه} بهرهمند شوند و مشمول هدایت ایصالی پروردگار در نیل به مقام لقای الهی قرار گیرند.
<وُحݫݓݧُوهٌ یݦَوْمݩَىݧݩݩݘݫݫِذݫٍ ناٰضِرݦݦَݡةٌݥ ٢٢ اِلٰى رَبِّهاٰ ناٰظِرݦَةٌݥ>[8]
در آن روز، صورتهایى شاداب و مسرور است و به پروردگارش مىنگرد.
و بدین ترتیب، سالکین اینچنین وارد بر ضیافت نبوی{صلوات الله علیه} در ماه شعبان میشوند و خود را مهیای بهرهمندی از فیوضات ماه رمضان مینمایند؛ که در ماه مبارک رمضان، هرچند صاحب خانه در کرامت تام است، ولی میهمانان نیز باید استعداد بهرهمندی از کرم او را داشته باشند.
سعی ناکرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر
<وَمݧَݡنݨْ یݦَٮݧݩݩݑَّٯݧݑِ اللّٰهَ یَحݫݫݫݓݨْعݧَلْ لَهݩݧُۥ مݧݧَݡحݧݐݨْرݨَجًا ٢ وَݥݢݢىݔݦَرْرݩݩݐُٯݧݑݨْهݩُ مِنݨْ حَیْثُ لاٰ یَحݧْٮݧݧݧݧݑَسِبُ٭ݦݦݦݦݦۚ>[9]
و کسى که تقوای الهی پیشه کند و خدا ترس باشد، خداوند برایش راه نجاتى از گرفتاریها قرار مىدهد؛ و از مسیرى که خود او هم احتمالش را ندهد، رزقش را مىدهد.
رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود:
«... و شعبان ماه من است و در این ماه بسیار بر پیامبرتان{صلوات الله علیه} و اهل بیتش؟عهم؟ صلوات بفرستید.»
ایشان در ادامهی روایت، دربارهی جایگاه ماه شعبان در میان ماههای رجب و رمضان میفرمایند:
«وَ سُمِّیَ شَهْرُ شَعْبَانَ شَهْرَ الشَّفَاعَةِ، لِأَنَّ رَسُولَکُمْ{صلوات الله علیه} یَشْفَعُ لِکُلِّ مَنْ یُصَلِّی عَلَیْهِ فِیهِ»[10]
و ماه شعبان را ماه شفاعت نامیدهاند؛ زیرا پیامبر شما{صلوات الله علیه} هر کس که در آن صلوات بر او بفرستد را شفاعت میکند.
راز و رمز اینکه اذکار استغفاری، غالب اذکار در ماه رجب است، آن که در این ماه، شدت اهتمام سالک به پاک کردن خود از مراتب گوناگون گناه است؛ تا با استمداد از نهر رجب، طهارت لازم برای غواصی در اقیانوس شعبان را کسب نماید. به همین دلیل، رسول خدا{صلوات الله علیه} ماه رجب را «شهر الاستغفار» نامید؛ تا امت او، با توسل به ولایت علوی{علیه السلام} و ذریهی طاهرینش؟عهم؟، در مراتب مغفرت الهی، از غفران ذنوب جلی گرفته تا خفی و اخفی، سیر نمایند و آیینهی دل را از هر آنچه غیر او است بشویند.
غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز
چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است
بر رخ او نظر از آینهی پاک انداز
بنابراین، سالک در ماه رجب، با توبه و استغفار، کسب استعداد مینماید و در ماه شعبان، با بهرهگیری از صلوات بر رسول خدا{صلوات الله علیه} و اهل بیت؟عهم؟ و دعا و عبادت و نماز، متوسل به حبلالله نبوی{صلوات الله علیه} و اهل بیت او؟عهم؟ میشود و مدارج سلوک را طی مینماید.
حاملان عرش؛ حقگزاران ماه شعبان
ابنعباس پیرامون عظمت ماه شعبان از رسول
خدا{صلوات الله علیه} بیانی نقل میکند که حاوی نکات فراوانی است:
روزی اصحاب حضرتش{صلوات الله علیه} نزد ایشان پیرامون فضائل ماه شعبان گفتگو میکردند؛ پیامبر{صلوات الله علیه} به ایشان فرمودند:
«شَهْرٌ شَرِیفٌ وَ هُوَ شَهْرِی وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ وَ تَعْرِفُ حَقَّهُ وَ هُوَ شَهْرٌ تُزَادُ فِیهِ أَرْزَاقُ الْمُؤْمِنِینَ کَشَهْرِ رَمَضَانَ وَ تُزَیَّنُ فِیهِ الْجِنَانُ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ یَتَشَعَّبُ فِیهِ أَرْزَاقُ الْمُؤْمِنِین...»[11]
شعبانماه شریفى است و ماه من است و حاملان عرش آن را بزرگ شمارند و حق آن را میشناسند. شعبان ماهى است که در آن، همچون ماه رمضان، روزی مؤمنان فزونی یابد و بهشت در آن تزئین شود. و آن را شعبان نامند براى آنکه ارزاق مؤمنان در آن تقسیم گردد.
رسول خدا{صلوات الله علیه} در تبیین عظمت ماه شعبان، تنها اشارهوار فرمودند که نهتنها ملائکهی الهی و ملکوتیان، آن را بزرگ میدارند، بلکه حاملان عرش نیز مقامش را پاس داشته و حق آن را به خوبی میشناسند: «وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ...»
«عرش الهی»، در روایات، مقام علم پروردگار است که تدبیر عالم را بر عهده دارد و حاملان عرش، ملائکهی مقرّبی هستند که به امر الهی، عهدهدار اجرای اوامر خداوند در تدبیر عالماند:
<وَالنّاٰزِعاٰتِ غَرݦْقًا ١ وَالنّاٰشِطاٰتِ نَشݨْطݦًا ٢ وَالسّاٰبِحاٰتِ سݨَݡبݨݧْحݩًݡا ٣ فَالݠسّاٰبِقاٰتِ سَبْقًا ٤ فَالݠْمݧݧݩُدݩَبݧِّراٰتِ اَمݦْرݦًا>[12]
سوگند به فرشتگانی که غرق در اجرای فرامین الهی، و سوگند به آنها که با نشاط امتثال امر کنند و سوگند به آنان که دائما در رفت و آمد برای اجرای فرامین الهی هستند و در این امر از یکدیگر سبقت گیرند و تدبیرکنندگان امور عالماند.
خداوند همچنین دربارهی حاملان عرش میفرماید:
<وَیَحݧݧْمِلُ عَرݦݨݨْݣݣشَ رَبِّکَ فَوْٯݧݑَهݧݧُمْ یݦَوْمݩَىݧݩݩݘݫݫِذݫٍ ثَماٰنِیَةٌ>[13]
و عرش پروردگارت را در آن روز هشت گروه حمل مىکند.
بنا بر بیان این آیهی شریفه، هشت گروه، حاملان هشت مرتبه از مراتب علم الهی هستند و یا هشت جلوهی آن را حمل مینمایند.
به هر روی، تقدیر و تدبیر و تمشیت امور عالم، از مقام عرش الهی، توسط این ملائک به مواقف خود میرسد؛ چنانکه بنا بر یک احتمال، آیات ابتدای سورهی نازعات نیز اشاره به این مطلب دارد.
احتمال دیگر آنست که حاملان عرش، کلیدداران علم الهی در عالم ملکوتند؛ که بنا بر روایات وارده، مصادیق آنان انبیای اولوالعزم الهی؟عهم؟ و خمسهی طیبه؟عهم؟ از ذریهی رسول اکرم{صلوات الله علیه}، هستند.
خداوند پیرامون حاملان عرش، تصریحاً میفرماید:
<اݗَلݧݧَّدݩݐٖینَ یَحݧݩْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمݧَݡنݨْ حَوْلَهُۥ یُسݧَبِّحݧݩُونَ بِحَمݧݧݨْدِ رَبِّهِمْ وَیݦُؤݨْمِںݩݧݩݐُونَ بِهٖ وَىݬݔَݡسݧْتَݡغْفِرݦُونَ لݫِلَّدݨݐٖینَ ءاٰمَنُوا٭ݦݦݦۖ رَبَّناٰ وَسݫݫِعْتَ کُلݩَّ شَیݦْءٍ رَحْمݧَةً وَعݫݫِلݨْمًا فَاغْفِرْ لݫِلَّدݨݐٖینَ تاٰبݧݧُوا وَاتَّٮݫݓݧݧݨݧَݡعݧݧݩݧُوا سَبٖیلَکَ وَٯݨݑݫݫِهݠݫِمݨْ عَذاٰبَ الْجݧَحٖیمِ>[14]
فرشتگانى که حاملان عرشند و آنها که گرداگرد آن (طواف مىکنند)، تسبیح و حمد پروردگارشان را مىگویند و به او ایمان دارند و براى مؤمنان استغفار مىکنند (و مى گویند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است؛ پس کسانى را که توبه کرده و راه تو را پیروى مىکنند بیامرز و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار.
با این توضیحات میتوان گفت که حاملان عرش الهی، از رسول اکرم{صلوات الله علیه} و ذریهی طاهرینش؟عهم؟ گرفته تا ملائکهی الهی، در عین علو مقام و مرتبهی خود و تسبیح و تحمید پروردگار، از خداوند درخواست مینمایند که: اوّلاً، مقام و مرتبهی شعبانیون و زیبایی و بهجت آنان در میان خلایق به تأیید الهی برسد؛ ثانیاً، دعای مقربان درگاه پروردگار در بهرهمندی کامل شعبانیون از هدایت ایصالی و رحمت خاصهی پروردگار، به اجابت برسد و ایشان در حصول استعداد بیشتر برای بهرهمندی کاملتر از فیوضات خاصهی خداوند در ماه شعبان و رمضان و نیل به آمرزش و مغفرت الهی موفق باشند؛ چنانکه خداوند دربارهی ذاکرین از اهل ولایت میفرماید:
<یآٰ اَیّݧُهݧَا الَّذٖینَ ءاٰمَنݧُوا اذْکُرُوا ںݨݐݫِعݧݧْمݧݧݧَݡتَ اللّٰهِ عَلَیْکُمْ اِذْ هَݡمَّݡ قَوݧْمݩٌ اَنْ ݣݣیݧݨَٮݫݫݓݧݧݨْسݧُطݩݩُوٓݢݢا اِلَیْکُمْ اَیْدِݣݣیَهݧُمݨْ فݦݨَکݨَفَّ اَیْدِݣݣیَهݧُمݨْ عَنْکُمْ٭ݦݦݦۖ وَاتَّٯݧݧݑُوا اللّٰهَ٭ݦݦۚ وَعَلَى اللّٰهِ فَلْیݦَٮݦݩݩݑَوݩَکَّلِ الْمُؤݧݨْمِنُونَ>[15]
اى کسانى که ایمان آوردهاید! نعمتى را که خدا به شما بخشید، به یاد آورید؛ آن زمان که جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز کنند (و شما را از میان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهیزید! و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند.
<هُوَ الَّذٖی یُصݧݩَݡلّٖی عَلَیْکُمْ وَمَلاٰݧݧݧݧݧݩݩݩٓىݧݩݩݩݘِکَتُهݩُۥ لݠݫِىݫݫݫݔݧݨݨݧُحݧݧݩݐݨْرِحݫݫݭݓݨݨَکُمْ مِنَ الظُّلُماٰتِ اِلَى النُّورِ٭ݦݦݦۚ وݩَکاٰنَ بِالْمُؤْمِنٖینَ رَحݫݫٖیمًا>[16]
او کسى است که بر شما درود و رحمت مىفرستد، و فرشتگان او (نیز) براى شما تقاضاى رحمت مىکنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرک گناه) به سوى نور (ایمان و علم و تقوا) رهنمون گردد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است.
بنابراین، استغفار حاملان عرش، به دنبال سلام و درود پروردگار و ملائکهی الهی بر مومنین و رجبیّون و شعبانیّون، موجب خروج آنان از مراتب حجابهای ظلمانی، به عالم نور و بهاء و کمال است.
نکته اینکه رسول خدا{صلوات الله علیه} دلیل نامگذاری شعبان را «قسمتبندی ارزاق مؤمنین» بیان فرمودند، این است که هریک از اهل ایمان، در بهرهمندی از سلام و درود الهی و خروج از حجب ظلمانی و نورانی به مراتب عوالم قرب، استعدادی متناسب با مرتبه و ظرفیت خویش دارد و بهرهی ایشان از برکات این سه ماه یکسان نیست. در همین سیاق است که رسول اکرم{صلوات الله علیه} در ادامهی بیان فضائل ماه شعبان فرمودند:
«وَ هُوَ شَهْرٌ الْعَمَلُ فِیهِ مُضَاعَفٌ الْحَسَنَةُ بِسَبْعِینَ وَ السَّیِّئَةُ مَحْطُوطَةٌ وَ الذَّنْبُ مَغْفُورٌ وَ الْحَسَنَةُ مَقْبُولَةٌ وَ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ یُبَاهِی فِیهِ بِعِبَادِهِ وَ یَنْظُرُ إِلَى صُوَّامِهِ وَ قُوَّامِهِ فَیُبَاهِی بِهِمْ حَمَلَةَ الْعَرْشِ.»[17]
آن ماهی است که حسنه در آن هفتاد برابر است و خطا ملغى گردد و گناه آمرزیده است و حسنه پذیرفته و حضرت جبار -جلّ جلاله- در آن به بندگانش مباهات و به روزهداران و شبزندهدارانش نگاه کند؛ پس به آنها در برابر حاملان عرش میبالد.
در این ماه، زمینهی عمل صالح کاملتر از ماه رجب است. چهبسا عدد هفتاد که در روایت فوق آمده، تنها بیانگر تضاعیف مقرّبیّت عمل صالح در این ماه باشد و هر کس به مقدار اخلاصی که دارد، دهها برابر از عمل صالح خود در ماه شعبان بهره میبرد.
مهمتر آنکه میفرمایند: «وَ السَّیِّئَةُ مَحْطُوطَةٌ وَ الذَّنْبُ مَغْفُورٌ.» یعنی گناهانی که در این ماه احیاناً از سر غفلت و نادانی از مومن صادر شود، نهتنها نادیده گرفته میشود، بلکه پاک میگردد.
«وَ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ یُبَاهِی فِیهِ بِعِبَادِهِ...» مقام و مرتبهی شعبانیّون تا بدانجا میرسد که خداوندِ خالق همهی زیباییها، به زیبایی و طهارت و علو درجات آنان به حاملان عرش خود، یعنی ملائکهی مقربین و یا اولیاء الهیاش افتخار میکند. «مباهات» یعنی زیبایی فوقالعاده و بهجتبرانگیز چیزی را در نزد کسی ستودن. پس مباهات الهی به عبادتکنندگان در ماه شعبان، بیانگر مقام و مرتبهی فوقالعادهی کسانی است که حریم ماه شعبان را به احترام رسول اکرم{صلوات الله علیه} حفط مینمایند. مباهات الهی، به معنای دستگیری کامل از این گروه در ماه شعبان است.
اعمال و دعاها و اذکار و دستورات ماه شعبان نیز، به خوبی این معانی را که اجمالاً ذکر شد تأیید مینماید.
[1]- رضیالدین علی بن موسی بن طاووس (۵۸۹- ۶۶۴ هـ.ق.)، معروف به سید بن طاووس، از جمله علمای بزرگ شیعه است. نقل شده که ایشان مفتخر به زیارت حضرت ولی عصر؟عج؟ گردیده بود. مرحوم علّامهی حلّی (شاگرد ایشان) جناب سید را «صاحب کرامت» و علامهی مجلسی ایشان را «جمال العارفین» معرفی مینمودند. مرحوم محدث قمی نیز سید بن طاووس را با «پیشوای عارفان، چراغ شبزندهداران و صاحب کرامات» یاد نموده. مرحوم سید علی آقای قاضی دربارهی سید بن طاووس میفرماید: «سه نفر در طول تاریخ عارفان، به مقام تمکّنِ در توحید رسیدهاند: سید بن طاووس، احمد بن فهد حلّى و سید مهدى بحرالعلوم». مرحوم آیتالله بهجت نیز دربارهی ایشان فرموده: «شاید سید بن طاووس در تعبدیات و کرامات بر همهی علما مقدم باشد... به نظر بنده، ایشان در معنویات و تعبدیات اول اول است.»
جناب سید صاحب آثار متعددی است که اغلب مورد توجّه ویژهی بزرگان و علمای ما بوده است؛ از جملهی آنها، کتاب «اقبال الاعمال» است. این کتاب، مانند مفاتیح الجنان، حاوی ادعیه و اعمال سال و زیارات معصومین؟عهم؟ است. این کتاب مورد توجه ویژهی اساتید اخلاق و عرفان بوده؛ به طوری که مرحوم حضرت آیتالله بهجت در این باره میفرمود: «هر کس اقبال سید بن طاووس را نداشت، اساتید ما او را رفیق خود نمیشمردند.» از همین رو، عمدهی دستورات و اعمال کتاب پیش رو، با اقتباس از این اثر ارجمند میباشد.
[2] - إقبال الأعمال (ط. دار الکتب الإسلامیه، 1409هـ.ق.)، ج2، ص682: فصل فیما نذکره مما یختم به شهر رجب.
[3] - الرعد، 43.
[4]- إقبال الأعمال، ج2، ص683.
[5]- مفردات ألفاظ القرآن (ط. دار القلم الدار الشامیة، 1412هـ.ق.)، ص455؛ الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة (ط. دار العلم للملایین،)، ج1، ص1.
[6]- إقبال الأعمال، ج2، ص684.
[7]- الواقعة،77- 79.
[8]- القیامة، 22 و 23.
[9]- الطلاق، 2 و 3.
[10]- النوادر (للأشعری) (ط. مدرسة الإمام المهدی؟عج؟، 1408هـ.ق)، ص18.
[11]-الأمالی (للصدوق) (ط. کتابچى، 1376هـ.ش.)، ص23.
[12]- النازعات، 5.
[13]- الحاقة، 17.
[14]-غافر، 7.
[15]-المائدة، 11.
[16]- الاحزاب،43.
[17]-الأمالی( للصدوق)، ص23.