جناب سید بن طاووس، سپس نصیحتی به عنوان حسن ختام در پایان اعمال و مراقبات ماه شعبان ذکر میکند که بیان آن در اینجا خالی از لطف نیست:

«در جلد پنجم از سلسله کتابهای «المهمات و التتمات» در ضمن اعمال هر ماه، آنچه را  که مراقبان خداوند -جل جلاله- از آن بینیاز نیستند، یادآور شدیم و روایاتی را مبنی بر اینکه «اعمال هر ماه در آخرین پنجشنبهی آن به سوی خدا بالا برده میشود» نقل کردیم. بنابراین، شایسته است در آخرین پنجشنبهی ماه شعبان، در تطهیر باطن خود که ملاک فزونی و نقصان اعمال است، بکوشی؛ زیرا ارزش اعمال انسان به نیت است و نیز بکوش اعمالی را که انجام ندادهای جبران نموده و تا حد توان، کاستی آن را تکمیل کنی و تا آنجا که توانت میرسد و مانند کسی که از ردّ اعمال بیمناک است، آنها را به درگاه خداوند -جل جلاله- عرضه کنی. اگر اعمال ما جز این نقص را نداشت که نشاط و شادمانی ما هنگام رسیدن به خواسته های دنیوی و اشتغال به شهوات طبیعی دنیا در نزد ما از آنچه در نزد خداوند است و خداوند از ما خواسته مهمتر است و ترجیح بیشتری دارد و شادمانی ما به برآورده شدن حوایج ناپایدار بیشتر از خوشحالی ما به خدمت و طاعات خداوند -جلّ اسمه- است، در نقص آنها کافی بود و این بیماری روشنی است که هیچ تردیدی در آن نیست و بعید است که اعمال ما از این گرفتاریها و مصایب خالی باشد.

نیز  توجه داشته باش که در آخرین پنجشنبهی شعبان، اعمالت را برای رسیدن به ثواب خداوند رحیم به کسانی که اعمال همه در این روز بر آنها عرضه می شود ، عرضه کنی و مانند میهمان و بنده، و واردشوندهی دچار هلاک شده و همانند رعیت گریزان از دست نفس و هواهای نفسانی و کسی که به سایهی عدل مولایش پناه برده و به دامن بزرگی و تفضل او چنگ زده است، اعمال خویش را به آنان عرضه کن.

نیز افزون بر عرضهی اعمال در آخرین پنجشنبهی این ماه به صورتی که یادآور شدیم، اعمالت را با رعایت احتیاط در بخش بخش این ماه نیز عرضه کن؛ زیرا در جلد اول از سری کتابهای «المهمات و التتمات» گذشت که انسان به آداب زشت خود در برابر خداوندی که مالک روز حساب است، آگاه است و طی روایتی آوردیم که: «فَرُوِّینَا أَنَّهُ یُنَادِی مَلَکٌ مِنَ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ عِنْدَ کُلِّ صَلَاةٍ: أَیُّهَا النَّاسُ، قُومُوا إِلَى نِیرَانِکُمُ الَّتِی أَوْقَدْتُمُوهَا عَلَى ظُهُورِکُمْ؛ فَأَطْفِئُوهَا بِصَلَاتِکُمْ.»[1] (فرشتهای از سوی خداوند در اوقات نماز ندا میدهد: ای مردم،  برخیزید و آتشهایی را که علیه خود روشن کردهاید، با گزاردن نماز خاموش کنید.) بنابراین، با وجود آنکه میدانی فاصلهی نماز ظهر و عصر و نیز نماز مغرب و عشا چه قدر کوتاه است، معنای این حدیث آن است که بنده در این فاصلهی کوتاه مستحق آتش جهنم و دچار خطر بزرگی است. بنابراین، اعمالی را که در طول این ماه فرخنده  بهجا آوردی، در آخرین روز از آن، همانند بندگانی که نزد مولای بزرگ و بلندپایهی خود سرافکنده و مانند بردگانی که از دست مولای خود گریخته و بر مالک خود جفا نمودهاند، اعمالت را بر مولایت عرضه کن، مولایی که همیشه با صفا و وفا و با پوشیدن عیبها و گذاشتن از کیفر گناهان با تو رفتار کرده است.»

 

[1]-إقبال الأعمال، ج2، ص725.

فهرست مطالب