آداب و مراقبات عزاداری سیدالشهداء علیه السلام > فصل پنجم: توصیههایی برای زیارت حرم سیدالشهداء و حضرت عباس؟عهما؟
ورود غبارآلود به حرم مطهر
پس از چند روز پیادهروی با تشریفات و کیفیتی که ذکر شد، و تحمل رنج و سختی راه، وقتی که زائر به کربلا مشرّف گردید، بهتر است که با همان سر و وضع غبارآلود و گرسنه و تشنه به محضر ارباب بشتابد؛ که امام صادق{علیه السلام} در این باره فرمود:
«إِذَا زُرْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}، فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِینٌ مَکْرُوبٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ؛ فَإِنَّ الْحُسَینَ{علیه السلام} قُتِلَ حَزِیناً مَکْرُوباً شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً، وَ اسْأَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ عَنْهُ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً.» [1]
هرگاه خواستی امام حسین{علیه السلام} را زیارت کنی، او را زیارت کن در حالی که محزون، مکروب، ژولیدهموی، غبارآلود، گرسنه و تشنهلب هستی؛ چرا که حسین{علیه السلام} محزون و مکروب و ژولیده و غبارآلود و گرسنه و تشنه به شهادت رسید؛ و از اباعبدالله{علیه السلام} حوائجت را بخواه و سپس بازگرد و کربلا را وطن خود مگیر.
بر آستان جانان، گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندى، بر آسمان توان زد
گر دولت وصالت، خواهد درى گشودن
سرها بر این تخیّل، بر آستان توان زد
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، در شرح آداب زیارت مولا مینویسد:
«هنگام زیارت امام حسین{علیه السلام}، در حالت حزن، اندوه و گریه به سر برده، ژولیده موی و خاک آلود بوده، ادای حق او و شهادت در مقابل او را آرزو کرده و زیاد از ته دل بگوید: «یا لیتنا کنّا معکم»؛ ای کاش با شما بودیم. و با دل و باطن خود به جنبهی روحانی امام حسین{علیه السلام} توجه نموده و از فضل، انوار و برکات او برای قبول خود، زیارت، و سایر اعمالش، و نیز ملحق کردن او به اصحابش یاری جوید. و بداند که امام حسین{علیه السلام} به سرعت از انسان راضی شده، او را میپذیرد و رحمت او گسترده است؛ زیرا میفرمود: احسان مانند باران است که بر نیکوکار و بدکار میبارد.»[2]
البته روایات دیگری وجود دارد که در آن دستور به غسل و پوشیدن لباس تمیز و آراسته داده شده. جمع بین این روایات چنین است که انسان در زیارت اول، غبارآلود مشرّف شود و با همان شرایط عرض حال کند در زیارتهای بعدی، با غسل و استحمام و با لباسی مناسب به حرم مطهّر مشرّف شود.
حرکت با پای برهنه
بینالحرمین فاصلهی دو حرم قمر بنیهاشم{علیه السلام} و سیدالشهداء{علیه السلام} است. و هرچند این فاصله به لحاظ مسافت نسبتاً کوتاه است، ولی در عظمت، به پهنای تاریخ، سخن برای گفتن و مویه و شِکوه به درگاه خداوند دارد. و جایجای این مکان ارجمند مملو از قدمهای انبیاء و اولیاء؟عهم؟ و صلحا، قبل و بعد از واقعهی عاشورا است.
آیتالله سید علی قاضی میفرمود:
«ثواب رفت و آمد بین حرم شریف حضرت اباعبدالله{علیه السلام} و حضرت اباالفضل{علیه السلام}، از سعی بین صفا و مروه بیشتر است.»[3]
به همین دلیل است که زائر باید با غسل زیارت، خاضع و خاشع، با پای برهنه و شکستهدل به سمت حرم های شریف حرکت کند. و به یاد داشته باشد که اگر جناب هاجر برای تحصیل آب تنها برای یک کودک شش ماهه، هفت بار بین صفا و مروه رفت و آمد کرد، و تنها بخشی از مسیر را هروله نمود و بالاخره با دست پر به نزد اسماعیل باز گشت و امیدش ناامید نشد، اما حضرت قمر بنیهاشم{علیه السلام} این مسیر را چند ده بار از شب هفتم، که آب بر اهل بیت رسول خدا{صلوات الله علیه} بسته شد، هرولهکنان اسب تاخت و آب به خیام رساند و بالاخره در اوج گرمای عصر عاشورا، همهی هستی خود را برای رسانیدن جرعهای آب به کودکان به میدان آورد، ولی امیدش ناامید شد.
«وقتى به فرات وارد شدى، ابتدا غسل کن و کفشهایت را آویزان نما و با پاى برهنه راه برو و مانند بندهای ذلیل راه برو. و وقتى به درب حائر رسیدى، چهار مرتبه تکبیر بگو، سپس اندکى حرکت کن، باز چهار بار تکبیر گفته، بعد به طرف بالاى سر حضرت برو و در آنجا بایست، و سپس چهار مرتبه تکبیر بگو و نزد قبر نماز بخوان و از خداوند متعال حاجت خود را بخواه...»[4]
گنبد نما
در ایام اربعین، به دلیل ازدحام جمعیت، شاید زائرین موفق به ورود به حرم مطهر نشوند. لذا توصیه میشود هرگاه به نزدیکی کربلا رسیدند، غسل و یا تیمّم بدل از غسل زیارت نمایند و با وضو باشند و مانند کسی که در آستانهی درب حرم است، اذن دخول حضرتش را زمزمه کنند و تکبیر و تهلیل و یا استغفار بگویند و محاسبةالنفس مجدّدی داشته باشند. تا آنکه گنبد مطهر ظاهر شود، پس با رؤیت آن بایستند و یکی از زیارات حضرت را به نیابت کسی که از ابتدا نائب شدهاند بخوانند. و اگر روز اربعین است، زیارت اربعین را بخوانند. و سپس برای خود روضه بخوانند و دعاهای مأثور و وارده از امام و یا دعاهای شخصی خود را آرام آرام زمزمه نمایند و به سمت کربلا رهسپار شوند.
مقدم داشتن زیارت جناب قمر بنیهاشم{علیه السلام} بر سیدالشهدا{علیه السلام}
حضرت قمر بنیهاشم{علیه السلام} در نزد سیدالشهداء{علیه السلام}
جایگاهی ویژه دارد. هرچند باب رحمت حضرتش واسع است و همهی زوار را میپذیرند و اکرام میکنند، ولی زائر باید در پی اکتساب مقام و موقعیتی خاص در نزد حضرت باشد. لذا توصیه میشود که از همان ورودی شهر کربلا که گنبد قمر بنیهاشم{علیه السلام} آشکار میشود، بعد از سلام به سیدالشهداء{علیه السلام}، زیارت حضرت عباس{علیه السلام} را بخواند و در ضمن مسیر کمتر صحبت کند و هرکس در حال و هوای خودش با قمر بنیهاشم{علیه السلام} سروسرّی داشته باشد.
در بدو ورود به کربلا، اگر موقعیت اجازه داد، اوّل به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس{علیه السلام} به عنوان «باب الحسین{علیه السلام}» مشرّف شود و با توسّل و عرض ارادت به خدمت ایشان و انجام زیارت با همهی تشریفات آن، از حضرتش درخواست شفاعت نزد سیدالشهدا{علیه السلام} نماید؛ خصوصاً درخواست نماید که در همان اوّلین زیارت، امام{علیه السلام} عنایت ویژه به انسان داشته باشند.
اگر به زلفِ درازِ تو، دستِ ما نرسد
گناهِ بختِ پریشان و دستِ کوتهِ ماست
به حاجبِ دَرِ خلوتسراىِ خویش بگوی:
فلان، ز گوشهنشینانِ خاکِ درگه ماست
نکتهی مهم در این امر، عرض حال و کسب اجازه برای ورود به حرم حسینی است؛ چنانکه سنّت قرآن همین است و میفرماید:
<یآٰ اَیّݧُهݧَا الَّذٖینَ ءاٰمَنݧُوا اٮݧݑَّٯݧݨݧݑُوا اللّٰهَ وَابْٮݧݩݑَݡغݧُوٓݢݢا اِلَیْهِ الْوَسݫݫٖیلَةَ>[5]
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا داشته باشید، و در جستجوى وسیلهاى براى نزدیک شدن به ساحتش برآیید.
مراد از «وسیله» در این آیهی شریفه، اتخاذ شفیع برای درخواست از شخصی بزرگ است. و لذا برای درخواستهای بزرگ، باید شفیعی آبرومند به درگاه سیدالشهداء{علیه السلام} بیاوریم و خود مستقیماً وارد نشویم. و این رسم که تشرّف به حرم قمر بنیهاشم{علیه السلام} را بر حرم سیدالشهدا{علیه السلام} مقدّم میداشتند، برای حفظ ادب بوده است؛ و الّا مقام امامت در مرتبهای است که هیچ مقام دیگری با آن قابل قیاس نیست.
در حرم مطهّر اباالفضل العباس{علیه السلام}، مهمترین تقاضایمان این باشد که: آقا، ما از شما به عنوان غیرتالله و کسی که درخواست سائلی را رد نمیکند، تقاضا میکنیم که نزد اباعبدالله{علیه السلام} سفارش ویژهی ما را ببرید، که ما از خانهی شما به محضر ایشان میرویم.
در حرم سیدالشهدا{علیه السلام} نیز عرضه بداریم که ای سرور ما! این بندهی گنهکار، هیچ اندوخته و پیشکشی به محضر شما ندارد، اما دلخوش است که سفارششدهی محبوب و نور چشم شماست. با چنین حالی وارد بر حرم مطهر اباعبداللهالحسین{علیه السلام} شویم.
اى خسروِ خوبان! نظرى سوى گدا کن
رحمى به من سوختهی بىسر و پا کن
دردِ دل درویش و تمنّاىِ نگاهى
زآن چشم سیه، مست، به یک غمزه دوا کن
اى سرو چمان! از چمن و باغ زمانى
بخرام در این بزم و دو صد جامه، قبا کن
با دلشدگان، جور و جفا تا به کى آخر؟
آهنگ وفا، ترک جفا، بهر خدا کن
مرحوم آیتالله سید علی آقای قاضی میفرمود:
«محال است انسان به جز از راه سیدالشهدا{علیه السلام} به مقام توحید برسد. سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا{علیه السلام} است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنیهاشم ابوالفضل العباس{علیه السلام} است.»
فرزند آیت الله قاضی در کتاب خود چنین نقل میکند:
مرحوم قوچانی برای من نقل کرده که آقای قاضی در سخنان خود برای خواص میفرمود: «حرم حضرت ابوالفضل{علیه السلام} کعبهی اولیاست.» و برای این تعبیر، سبب مخصوصی ذکر میکرد. مرحوم قاضی میفرمود:
«حصول جذبهی توحیدی خاص برای من به تأخیر افتاد و زمان طولانی بر من گذشت و من در انتظار وصول به این مرتبه... بودم. تا آنکه روزی بر حسب اتفاق در اوّل ورودم به شهر کربلای معلّا به زیارت حرم حضرت عباس{علیه السلام} رفتم. همین که به حرم شریف عباسی رسیدم، به شبکههای ضریح مقدس چنگ زدم؛ ناگهان خود را در انوار توحید دیدم... و این جذبه دقایقی چند با من بود، سپس به خود آمدم و برای تشرّف به زیارت مرقد امام حسین{علیه السلام} به راه افتادم. در نزدیکی مرقد آن حضرت، دوباره همان حالت برگشت و ساعتی دوام یافت و بعدها به طور مستمر همراه من گردید.» به این دلیل بود که ایشان از حضرت ابوالفضل{علیه السلام} به کعبهی اولیا و صلحا تعبیر میکرد.[6]
حضرت آیتالله مرعشی نجفی نیز میفرمود:
«یکی از علمای نجف اشرف که مدّتی به قم آمده بود، برای من نقل کرد: برای رفع مشکلی که داشتم، به مسجد مقدّس جمکران رفتم. درد دلم را در عالم معنا به حضرت ولی عصر ؟عج؟ عرض کردم و از او خواستم که وساطت کرده، از درگاه خدا شفاعت کند تا مشکل من حل شود. برای این منظور، به طور مکرّر به مسجد جمکران رفتم؛ ولی نتیجهای نگرفتم؛ تا اینکه روزی در آن مسجد در هنگام نماز، دلم شکست و خطاب به امام زمان{علیه السلام} عرض کردم: مولاجان! آیا جایز است که در محضر شما باشم و به دیگری متوسّل شوم؟ شما امام من هستید! آیا زشت نیست با وجود امام، حتی به علمدار کربلا قمربنیهاشم{علیه السلام} متوسّل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟ از شدّت ناراحتی بین خواب و بیداری بودم؛ ناگهان با چهرهی نورانی قطب عالم امکان، حضرت حجّت؟عج؟ رو به رو شدم؛ بیدرنگ سلام کردم؛ حضرت جواب سلامم را داد و فرمود: «نهتنها زشت نیست و ناراحت نمیشوم که به علمدار کربلا متوسّل شوی، بلکه شما را راهنمایی نیز میکنم که هنگام توسّل به علمدار کربلا چه بگویی. هنگامی که برای روای حاجت به آن حضرت متوسّل شدی، بگو: یا اباالغوث ادرکنی؛ ای پدر پناه دهندگان! به فریادم برس و به من پناه ده!»[7]
مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی هم به شاگردانشان توصیهی مشابه میفرمود:
«وقتی به کربلا رفتی، اوّل به حرم حضرت عباس برو و بالای سر ایشان دعای مکارمالاخلاق را بخوان. چون حضرت عباس{علیه السلام} استاد ادب است، از ایشان بخواه که ادب را به تو بدهد که به زیارت امام حسین{علیه السلام} بروی. از ایشان بخواه و از طریق ایشان به حرم امام حسین{علیه السلام} وارد شو.»[8]
حرم سیدالشهدا{علیه السلام}؛ محل غمار رحمت الهی
مرحوم استاد سعادتپرور از مرحوم علامهی طباطبایی نقل میکرد و ایشان از استادشان آیتالله سید علی آقای قاضی، که فرمود من از درب پایین پای مبارک سیدالشهدا{علیه السلام} وارد بر حرم میشدم؛ بابی که بر قبر مطهر جناب علی اکبر{علیه السلام} و مزار شهدا وارد میگردد. ایشان میفرمود که سمت چپ درگاه، کنج دیوار و در همان محلی که اسامی شهدا قرار دارد، و ضریح مطهر هم روبرو قرار گرفته، به نظر ایشان، آن کنج محل غمار رحمت الهی است؛ آنجا زیباترین چشمانداز عالم را دارد که یک سو ضریح مطهر سیدالشهدا{علیه السلام} و جناب علی اکبر {علیه السلام} است و سوی دیگر مزار شهداست. ایشان میفرمود که من در همین مکان ایستاده بودم که باب رحمت پروردگار به رویم باز شد. از همین رو ایشان آن محل را بسیار دوست میداشت. بر همین مبنا خوب است که زائر در آنجا توقفی داشته و از فیوضات آن بهره ببرد.
آنچه گفتیم حال مرحوم قاضی بود؛ و الّا همهی حائر حسینی{علیه السلام} غمار رحمت الهی است. نگوییم که در کدام روایت چنین توصیهای آمده؟ چنانکه نمیتوان از مرحوم نخودکی ایراد گرفت که بنا بر کدام روایت شما خواستهای زیر پای زوار امام رضا{علیه السلام} دفن شوی؟ همچنین از خواجه نصیر نقل است که وصیت کرد او را در کاظمین و پایین پای حضراتشان دفن کنند و روی سنگ قبرش نیز بنویسند: <وݩَکَلݨْبݧُهݠݧݧݩݩُمݨݧݨْ باٰسِطݦٌ ذِراٰعَیْهِ بِالْوَصٖیدِ٭...>[9]
این مطلب، وصیتِ کسی است که در علوم عقلی و نقلی افتخار عالم شیعه بوده است. بنابراین سوال نکنیم که اینها در کدام روایت آمده؛ که حال عاشقی و ادب است.
تحت حایر حسینی؛ محل استجابت دعا
روایات فراوانی وجود دارد که تصریح فرموده که زیر قبّهی اباعبدالله{علیه السلام} و در حائر حسینی{علیه السلام}، محل استجابت دعاست؛ حرم ارباب چنان جایگاه والایی دارد که حضرات ائمه؟عهم؟ از شیعیانشان میخواستند که به حائر رفته و برای ایشان دعا کنند:
«بر حضرت ابىالحسن على بن محمّد؟عهما؟ وارد شدم، در حالی که حضرت تبدار و بیمار بودند. حضرت به من فرمودند: اى اباهاشم، شخصى از دوستان ما را به حائر بفرست تا برایم دعا کند.
از نزد آن حضرت بیرون آمدم، در این هنگام با على بن بلال مواجه شدم، فرمودهی حضرت را برایش بازگو نموده و از وى راجع به شخصى که حضرت فرمودهاند درخواست کرده و جویا شدم.
على بن بلال گفت: شنیدم و اطاعت مىکنم، ولى میگویم حضرت خودشان از حائر افضل و برتر هستند؛ زیرا ایشان به منزلهی کسى است که در حائر مىباشد (یعنى حضرت سیدالشهداء{علیه السلام}) و دعای آن جناب براى خودشان افضل و برتر است از دعای من براى ایشان در حائر.
من محضر امام{علیه السلام} مشرّف شده و سخن على بن بلال را خدمتش عرض کردم. حضرت فرمودند: به او بگو: رسول خدا{صلوات الله علیه} از بیت و حجرالاسود افضل بودند، ولى در عین حال دور بیت طواف مىکرده و حجر را استلام مىفرمود. خداوند متعال بقاع و مواضعى دارد که مىخواهد در آن جاها خوانده شود تا دعای دعاکننده را مستجاب فرماید و حائر از جملهی این مواضع مىباشد.»[10]
لذا بر اهل سیر و سلوک واجب است که این مکان ارجمند را قدر بدانند؛ حرم سیدالشهدا{علیه السلام} نردبانی فوقالعاده و راه میانبر بین زمین و آسمان است که اگر سالک قابل باشد، میتواند به وسیلهی آن، ره صد ساله را یک شبه طی کند. شاید به همین دلیل باشد که بنا بر روایات، همهی انبیا و اولیا؟عهم؟ و فرشتگان آسمان، به درگاه پروردگار التماس میکنند که رخصت زیارت قبر مطهر حسین{علیه السلام} به ایشان داده شود:
امام صادق{علیه السلام} فرمود:
«وَ مَوْضِعُ قَبْرِهِ مُنْذُ یَوْمَ دُفِنَ، رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ وَ مِنْهُ مِعْرَاجٌ یَعْرَجُ فِیهِ بِأَعْمَالِ زُوَّارِهِ إِلَى السَّمَاءِ؛ فَلَیْسَ مَلَکٌ وَ لَا نَبِیٌّ فِی السَّمَاوَاتِ إِلَّا وَ هُمْ یَسْأَلُونَ اللَّهَ أَنْ یَأْذَنَ لَهُمْ فِی زِیارَةِ قَبْرِ الْحُسَینِ{علیه السلام} فَفَوْجٌ یَنْزِلُ وَ فَوْجٌ یَعْرُجُ.»[11]
مکان قبر آن حضرت، از روزى که در آن دفن شدند، باغى از باغهاى بهشت بوده؛ و در همان جا نردبانى نصب شده و اعمال زوّار آن جناب را به وسیلهی آن به آسمان مىبرند. و هیچ فرشته و پیامبرى در آسمان نیست، مگر از خدا درخواست مىکند که به او اذن زیارت قبر حسین{علیه السلام} داده شود؛ پس دستهاى براى زیارت به پایین آمده و گروهى پس از زیارت به بالا مىروند.
مگر این کرّوبیان و اهل بهشت، در حائر حسینی{علیه السلام} چه دعای دیگری میتوانند داشته باشند جز علوّ رتبه و توفیق صعود در مراتب معنوی و سیر معارف توحیدی؟
توجه داشته باشیم که برای صعود از نردبان معنویّت، دعای همه کس، با هر مرتبه و ظرفیّتی، مقبول و مورد توجّه است. پس آنجا را رها نکنیم؛ به خصوص از فرصت شبها بهره بگیریم. و اگر در ایام شلوغی و ازدحام جمعیت مشرّف شدیم، به خود حضرت یا سایر اولیا؟عهم؟ متوسّل شویم تا جای مناسبی روزیمان کنند.
امام حسن عسکری{علیه السلام} فرمود:
«إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى مَوَاطِنَ یُحِبُّ أَنْ یُدْعَى فِیهَا فَیُجِیبَ وَ إِنَّ حَائِرَ الْحُسَیْنِ{علیه السلام} مِنْ تِلْکَ الْمَوَاطِنِ.»[12]
براى خداى متعال، جایگاههایى است که دوست دارد در آنها خوانده شود تا اجابت کند و مرقد حسین{علیه السلام}، از آن جایگاههاست.
توصیه میشود که زائر بعد از زیارت در زیر قبّهی مطهّر حضرت{علیه السلام}، نمازهایی از قبیل نماز امیرالمؤمنین{علیه السلام} و یا صدّیقهی طاهره؟سها؟ و یا نماز یس و الرحمن و یا نماز جناب جعفر طیّار{علیه السلام} را بهجا آورد؛ در سجدهی آخر نماز دعا کند و تردید در استجابت دعا نداشته باشد؛ خصوصاً در نماز جناب جعفر{علیه السلام}، بعد از دعای سجدهی آخر، مظان استجابت دعا است و انشاءالله حوائج مستجاب است. پسندیده است که در هنگام دعا، درخواست برای دیگران و ادعیهی اخروی و توحیدی را مقدم بداریم. و چه بهتر اگر در این حال گریان باشیم و حتّی اگر به اندازهی بال مگسی اشک از چشم جاری شود عالی است؛ که امام صادق{علیه السلام} فرمود:
«محبوبترین اعمال نزد حق تعالى زیارت قبر حضرت حسین{علیه السلام} بوده و برترین اعمال نزد او -جلّ و على- ادخال سرور و شادى بر مؤمن است و نزدیکترین بنده به خدا، بندهاى است که در حال سجود به درگاه الهى گریان باشد.»[13]
در ترتیب دعا نیز دستوراتی داریم که مرحوم ابنفهد حلّی[14] در کتاب «مهجالدعوات» به تفصیل ذکر نموده. خلاصه آنکه زائر در هنگام دعا، اول مغفرت و عافیت را از خداوند بخواهد و سپس برای امام عصر؟عج؟ و تعجیل در فرج ایشان دعا کند. و شایسته است که مهمترین دعای زائر، کسب توفیقات معنوی و موفقیت در سیر و سلوک توحیدی و توفیقات علمی باشد و گرفتاریهای مادّی و حوائج دنیوی را در مراتب آخر قرار دهد.
نکتهی دیگر، توصیه به بهرهمندی از محل بالاسر مطهّر است. این مکان در همهی بقعههای حضرات ائمهی معصومین؟عهم؟، از بهترین اماکن برای دعا کردن است؛ که در این میان بالاسر سیدالشهدا{علیه السلام} ویژگی خاصّ خود را دارد.
چنانکه معروف است، زیارت سیدالشهدا{علیه السلام} در شب جمعه فضیلت بسیار دارد. توصیه میشود
که اگر توفیق زیارت در این شب دست داد، زائر ابتدائاً
حضرت صدیقهی طاهره؟سها؟ را در حرم سیدالشهدا{علیه السلام}
زیارت کند؛ و سپس سیدالشهدا{علیه السلام} را زیارت نماید.
در این باره ذکر ماجرای تشرّف حاج علی بغدادی به محضر حضرت ولی عصر؟عج؟ خالی از لطف نیست. از جمله سوالاتی که او از حضرتش پرسید، در همین رابطه بود:
گفتم: ای آقای من، سؤالی دارم. فرمود: بپرس. گفتم: روضهخوانهای امام حسین{علیه السلام} میخوانند که سلیمان اعمش از شخصی سؤال کرد که زیارت سیدالشهدا{علیه السلام} چطور است؟ او در جواب گفت: بدعت است. شب آن شخص در خواب دید که هودجی (مرکبی) در میان زمین و آسمان است، سؤال کرد که در میان این هودج کیست؟ گفتند: حضرت فاطمهی زهرا و خدیجهی کبری؟عهما؟ هستند. گفت: کجا میروند؟ گفتند: چون امشب شب جمعه است، به زیارت امام حسین{علیه السلام} میروند. و دید رقعههایی را از هودج میریزند که در آنها نوشته شده:
«أَمَانٌ مِنَ النَّارِ لِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ{علیه السلام} فِی لَیْلَةِ الْجُمُعَةِ، أَمَانٌ مِنَ النَّارِ یَوْمَ الْقِیامَةِ» (اماننامهای است از آتش برای زوّار سیدالشهدا{علیه السلام} در شب جمعه، امان از آتش روز قیامت.[15]) آیا این حدیث صحیح است؟ فرمود: بله راست است. گفتم: ای آقای من، صحیح است که میگویند: کسی که امام حسین{علیه السلام} را در شب جمعه زیارت کند، برای او امان است؟ فرمود: آری والله. و اشک از چشمان مبارکش جاری شد و گریه کرد.»[16]
همچنین خوب است که در این شب متوسل به ساحت نورانی ابوالفضل العباس{علیه السلام} شویم که حضرت زهرا؟عها؟ عنایت ویژهای به قمر بنیهاشم{علیه السلام} دارند. لذا
متوسل به ایشان شویم تا هم نزد صدیقهی طاهره؟عها؟ و هم نزد سیدالشهداء{علیه السلام} ما را شفاعت کنند.
توصیه نمیشود که زائران در گودال قتلگاه زیاد معطل شوند؛ چنانکه روایتی هم در باب زیارت قتلگاه وجود ندارد و حتی از بعضی از بزرگان شنیدهایم که توقّف زیاد در آنجا موجب قساوت قلب میگردد. هنگام توقف در قتلگاه، نیایشها و حالات لحظات واپسین حضرت را مرور نماییم.
بعد از فوت مرحوم استاد سعادتپرور، ایشان به خواب برخی شاگردانشان میآمدند. از ایشان سوال شد که اگر شما به دنیا بیایید چه چیزی میخواهید؟ فرموده بود: در دنیا آنچه که بیش از همه به کار ما آمد، روضه و گریه بر سیدالشهدا{علیه السلام} و زیارت ایشان بود. لذا تا میشود باید از آن مکان مقدس بهرهها برد و دست خالی از کربلا باز نگشت.
این مطلب برای ما قطعی و مسلم است که بقعهی مبارک همهی اهل بیت؟عهم؟، خصوصاً زیر قبّهی سیدالشهدا{علیه السلام}، قطعهای از بهشت است:
«مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ؟عهما؟ مُنْذُ یَوْمَ دُفِنَ فِیهِ، رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّة.»[17]
محل قبر امام حسین{علیه السلام}، از آن روز که در آن دفن گردید، باغی از باغهای بهشت است.
نقل است که شخصی از محضر آیتالله بهجت سؤال کرد: «آقا، برای چه این قدر در حرم وقت میگذارید؟» ایشان در جواب فرمود:
«فلان آقا[18]، زیارتش در حرم سیدالشهدا{علیه السلام} چهار ساعت طول میکشید؛ در حدّ مرجعیت بود. حتی یک دفعه زلزله شد و همهی مردم فرار کردند، ایشان همان جا ماند؛ ازدحام طوری بود که روی سر و کلّهی ایشان میپریدند، ولی ایشان نشسته بود. از ایشان میپرسیدند: آقا شما خسته نمیشوید؟ میگفت: من خودم را در بهشت میبینم، چرا بیرون بیایم؟»[19]
لذا توفیق زیارت آن جناب، مثل آن است که به انسان چند روزی اجازهی ورود به بهشت را داده باشند؛ پس سعی کنیم این فرصت را از دست ندهیم.
ما بدین در، نه پىِ حشمت و جاه آمدهایم
از بدِ حادثه اینجا به پناه آمدهایم
رهرو منزل عشقیم و ز سرحدّ عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم
سبزه خطّ تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکارى این مِهر گیاه آمدهایم
با چنین گنج که شد خازن او روح امین
به گدایى، به در خانه شاه آمدهایم
لنگر حلم تواى کشتى توفیق کجاست؟
که در این بحرِ کَرَم غرقه گناه آمدهایم
آبرو مى رود اى ابر خطا پوش ببار
که به دیوان عمل نامه سیاه آمدهایم
زیارت مزار علما و بزرگان
کربلای معلّا اماکن مشرّفهی زیادی دارد. از جمله مزار بسیاری علما و بزرگان که در حرمین مطهر و پیرامون آن دفن هستند و زیارت آنها خالی از لطف نیست. خصوصاً توصیه میشود بر سر مزار ابنفهد حلی، ملّا حسینقلی همدانی و سیّد هاشم حداد برویم و از آنها تقاضای شفاعت به محضر سیدالشهدا{علیه السلام} نماییم.
ابنفهد حلّی
ایشان از علمای بزرگ قرن هشتم هجری است. مرحوم سید علی آقای قاضی دربارهی ایشان میفرمود:
«سه نفر در طول تاریخ عرفان به مقام «تمکّن در توحید» رسیدهاند: سید بن طاووس، احمد بن فهد حلّی و سید مهدی بحرالعلوم -رضوان الله علیهم-».
مقام و منزلت بالای ایشان از برخی کراماتی که دربارهاش نقل شده نیز دریافت میشود؛ چنانکه گفتهاند:
«روزی ابنفهد در باغ مشغول کار بود که شخصی یهودی وارد شد و گفت: شما میگویید پیغمبرتان گفته که عالمان امّت من از انبیای بنیاسرائیل برترند؟ او جواب داد: آری! یهودی گفت: نشانهی این ادعا چیست؟ موسای کلیم{علیه السلام} عصا را اژدها میکرد. در این حال ابنفهد بیلی که در دست داشت به زمین انداخت که بیدرنگ تبدیل به ماری مهیب شد! سپس آن را گرفته دوباره به شکل بیل در آمد. یهودی گفت: شما از این نظر در رتبهی آنان هستید (نه برتر )! ایشان پاسخ داد: برای موسی{علیه السلام} چنین خطاب آمد که «لاتخف» (نترس) ولی ما نترسیده، آن را میگیریم!»
مزار ایشان در خیابان قبلهی امام حسین{علیه السلام} و در نزدیکی خیمهگاه قرار دارد و صاحب گنبد و بارگاه است.
ملا حسینقلی همدانی
عرفان شیعی در دویست سال گذشته کمتر شخصیتی به عظمت و استواری آیتاللهالعظمی آخوند ملاحسینقلی همدانی به خود دیده است. ایشان شاگرد آیتالله آقا سید علی شوشتری بود و بنا به دستور استاد، مکتبی اخلاقی و تربیت را بنیان گذاشت که امروزه بعد از گذشت یک قرن از رحلت آن عارف کامل، شاهد آثار و برکات گستردهی این مکتب تربیتی هستیم.
آخوند همدانی در تربیت حقیقت جویان، توفیقی کمنظیر داشت و حدود سیصد تن در محضر او تربیت شدند که بزرگانی چون شیخ محمد بهاری (وصی ایشان پس از مرگ)، سید احمد کربلایی (استاد سید علی آقای قاضی)، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (استاد امام خمینی) و... از آن جملهاند.
ایشان در چهارمین حجرهی صحن شریف امام حسین{علیه السلام}، سمت چپ باب زینبیه به خاک سپرده شده است.
سید مرتضی کشمیری
ایشان از شاگردان مرحوم ملا حسینقلی همدانی بود و شاگردان ارجمندی از محضرش بهره بردند؛ از جمله حاج آقا حسین طباطبایی قمی (مرجع تقلید بزرگ شیعیان)، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (استاد عرفان امام خمینی)، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مرجع بزرگ تقلید و مؤسس حوزه علمیه قم)، شیخ آقابزرگ تهرانی، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، سید شهابالدین مرعشی نجفی (مرجع تقلید بزرگ شیعیان) و...
مزار ایشان در کنار قبر مرحوم ملا حسینقلی همدانی قرار دارد.
سید هاشم حداد
مزار آن شاگرد نامآشنای سید علی آقای قاضی، در قبرستان وادیالصفای کربلا قرار دارد.
[1]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص89.
[2]. المراقبات، ذیل اعمال روز عرفه.
[3]. عطش، ص254.
[4]. کامل الزیارات، باب 49، حدیث 4.
[5]. مائدة، 35.
[6]. آیت الحق، ج ۱، ص۳۷۰.
[7]. چهره درخشان قمر بنیهاشم حضرت ابوالفضل العباس{علیه السلام}، ج1، ص419.
[8]. انتظار نوجوان، مهر 1390، ش 75: مصاحبه با آقای میثم مطیعی.
[9]. کهف، 18: این آیه مربوط به حکایت اصحاب کهف و سگ آنهاست که در درگاه غار به خواب رفته بود. مرحوم خواجه خود را تشبیه به سگ اصحاب کهف میکند که در آستانهی مزار ائمهی کاظمین؟عهما؟ زانو زده است.
[10]. کامل الزیارات، باب 90، حدیث 3.
[11]. همان، باب 89، حدیث 4.
[12]. کتاب المزار- مناسک المزار، النص، ص209.
[13]. کامل الزیارات، باب 58، حدیث4.
[14]- برای آشنایی با این عالم و عارف بزرگ، به صفحهی 183 مراجعه کنید.
[15]. برای مطالعه متن کامل این روایت، ر.ک: بحار الأنوار، ج45، ص402.
[16].برای مطالعه مشروح این ماجرا، ر.ک: نجم الثاقب، ص484، حکایت 31. مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیحالجنان دربارهی این حکایت مینویسد: «از چیزهایی که مناسب است نقل شود، حکایت سعید صالح متقی حاج علی بغدادی است که شیخ ما در جنةالمأوی و نجم الثاقب نقل فرموده که اگر نبود در این کتاب شریف مگر این حکایت متقنهی صحیحه، که در آن فواید بسیار است و در این نزدیکیها واقع شده، هر آینه کافی بود.»
[17]. کامل الزیارات، باب 89، حدیث 1.
[18]. منظور آیتالله حاج آقا حسین قمی بوده است.
[19]. رحمت واسعه، ص18.