روش مواجهه با احادیث و روایات شیعه نمیتواند بیارتباط با واقعیت این تراث باشد؛ از این رو، فهم آن واقعیات تاریخی که این میراث را شکل داده، یکی از لوازم مهم مواجهه با این میراث گرانقدر است. در نوشته پیشرو با توجه به موانع تاریخی موجود بر سر نشر احادیث و معارف ائمه؟عهم؟، کوشیدهایم نسبت به اعتبار طریق رجالیِ متداول تذکّری دهیم و طریق دیگری را -نه بهعنوان جایگزین، بلکه- به مثابه طریق مکمّل در مطالعه احادیث شیعه پیشنهاد کنیم. پیشنهاد مختصرِ این نوشته، ملاکقراردادن مسلّمات عقلی و عقیدتی شیعه و بهکارگیری قرائن لبی و مضمونی در فهم و اعتبارسنجی احادیث شیعه است.