مراجعه به فطرت و نگاه فطری به انسان و مسائل مرتبط با او راه‌حل حقیقی مشکلات و مسائل پیش روی انسان است و مکتب تربیتی «اخلاق توحیدی»[1] با نگاه فطری به انسان توانایی لازم برای پاسخگویی به نیازهای حقیقی او را داراست. این مکتب تربیتی دارای ویژگی‌های منحصر به ‌فرد و خاصی است که آن را از سایر مکاتب اخلاقی و تربیتی متمایز می‌کند. در راستای تبیین مبانی علمی و عملی این مکتب، شایسته و بایسته است درسنامه‌ای تدوین گردد که مخاطب را در سطح ابتدایی با آن آشنا سازد.

درسنامه «آشنایی با فطرت توحیدی» در راستای آشنایی مخاطبین فرهیخته با این مکتب تربیتی بوده و امید است بتواند زمینه‌ای برای آماده‌سازی مستعدین جهت ورود به دوره تخصصی نظام آموزشی مؤسسه «جلوۀ نور علوی» باشد. این درسنامه یک دورۀ عمومی کوتاه‌مدت برای فرهیختگان (جامعه دینداران و مؤمنین) می‌باشد تا با طرح کلیات مکتب تربیتی «اخلاق توحیدی» علاقه‌مندان را با مبانی و اصول مهم آن آشنا کند.

یکی از اهداف این دوره، تبیین این مسئله مهم است که دین مبین اسلام برای حل مشکلات و بیماری‌های روحی افراد جامعه و رسانیدن انسان به کمال حقیقی، نسخه و راه‌حلی جامع و برنامه‌ای نظام‌مند و منسجم دارد. مهم‌ترین رکن این برنامه، مراجعه به فطرت انسانی[2] است. این مهم در درسنامه با محوریت آیات قرآن و مراجعه به سنت‌های حاکم بر امت‌های گذشته -به ویژه قوم بنی‌اسرائیل- مورد واکاوی قرار گرفته است که بی‌تردید این موضوع می‌تواند آینه عبرتی برای پندگیری از سیره گذشتگان و چراغ راه آینده در مشکلات و سختی و کریوه‌های سیر انسانی باشد.

در ادامه به برخی از نکات که در درسنامه باید مورد توجه واقع شود، اشاره می‌شود:

1. آنچه که قبل از درمان بیماری‌های روحی باید مدنظر باشد، احساس درد و توجه به آن توسط بیمار است. چنانچه کسی درد خود را درک و حس نکند، طبیعتاً نیاز به درمان را نیز مورد توجه قرار نخواهد داد؛ از این رو، درسنامه درصدد این است که با توجه به مشکلات و بیماری‌های روحی موجود در زمان حاضر (به خصوص در میان افراد دیندار و جامعه مذهبی) تدوین و مورد تأکید واقع شود.

2. بسیاری از این مشکلات در طول تاریخ برای انسان‌ها وجود داشته و مشترک بین ابنای بشر بوده است. نکته مهم این است که انسان‌ها در دوران‌های مختلف چگونه با این مسائل و مشکلات مواجهه شده‌اند! بررسی و تأمل و تعمق در این موارد می‌تواند چراغ راه و آینه عبرتی برای آیندگان باشد. از جمله این مشکلات و مسائل می‌توان موارد زیر را از نام برد:

- بی‌هویتی و بی‌هدفی در امور زندگی و دینی؛

- توقف در امیال پست و زودگذر دنیایی؛

- احساس عدم پاسخگویی دین به مشکلات و معضلات روحی فردی و اجتماعی؛

- لذت‌نبردن از امور عبادی و بی‌اشتیاقی نسبت به اعمال دینی؛

- تکراری و عادت‌شدن اعمال دینی؛

- سطحی‌نگری در دین و عدم مواجه عمیق با مسائل دینی و انسانی؛

- احساس بی‌هویتی دینی و در نتیجه، نوعی رهایی و سرگردانی در زندگی؛

- نگاه غیرطبیعی و تصنعی و سطحی برای حل مشکلات زندگی (به واسطه نداشتن خط‌ مشی و زاویه نگاه و مبانی صحیح و هویت‌دار در امور دینی)؛

- و ... .

3. انبیا به عنوان رسولان الهی مبعوث شدند تا راه رسیدن به کمال حقیقی انسان و طریق درست زندگی و مواجهه صحیح و اصولی با این مسائل و چالش‌ها را برای انسان‌ها با توجه به گنجینه‌های درون ایشان متذکر شده و تبیین نمایند.[3]

4. برای اتقان و استفاده بهتر و تطبیق دقیق‌تر سنت‌های الهی در بین امت‌های گذشته، از آیات قرآن کریم -به ویژه آیات مربوط به داستان‌های قرآنی نظیر بنی‌اسرائیل- در درسنامه جهت تبیین مشکلات جامعه دینداران استفاده شده است (از درس ششم به بعد، این آیات برای بیان معضلات و مشکلات انسانی مورد توجه قرار گرفته است).

5. با توجه به اینکه خداوند متعال در نهاد انسان گرایش به دین و معنویت را قرار داده، مباحث با محوریت فطرت و مبنا قرار دادن آن پیش می‌رود تا مخاطب پیرامون فطرت و تفاوت آن با مفاهیم قریب‌المعنا درک اجمالی پیدا کند.

6. نگاه فطری به انسان و نیازها و مسائل اساسی او به صورت نظام‌مند و دقیق در مکتب تربیتی علامه طباطبایی؟رضو؟ وجود دارد و به بیانی، حرف اصلی مکتب -یعنی مراجعه به فطرت- راه‌حل صحیح مسائل حقیقی و مشکلات پیش روی انسان است که این مهم نیاز به تبیین علمی و عملی دارد؛ از این رو، به برخی از ویژگی‌های مهم این مکتب تربیتی در خلال مباحث دروس اشاره می‌شود.

سیر درسنامه

در ابتدا پیرامون هدفمندی خلقت و غایت تمام موجودات -به ویژه انسان- سخن به میان آمده و با هدف قرار دادنِ عبودیت تا رسیدن به یقین و مراتب عالی آن، تحت عنوان رسیدن به مقام عالی «کرامت حقیقی انسان» بحث شده است. سپس در دو قسمت به بیان دوستان (یاوران) و دشمنان انسان در راه رسیدن به این مقام رفیع -که مهم‌ترین عوامل و موانع در رسیدن و ظهور همان هدف از آفرینش انسان هستند- پرداخته شده تا با آشنایی این موارد از انحراف مصمون مانده و در مسیر رسیدن به غایت هستی خود قدم بردارند.

برخی از دوستان و یاوران مقام کرامت انسانی عبارتند از: خداوند متعال، رسولان و اولیای الهی، فطرت (رسول باطنی) و ... . برخی از دشمنان این مقام نیز عبارتند از: نفس اماره، شیطان و جنود آن اعم از: گناهان، اخلاق ذمیمه، افراد تحت ولایت شیطان، انسان‌های ساده‌لوح و زودباور.

 در بخش دوم به اوصاف انسان‌هایی که جزو لشکریان شیطان بوده‌ و تحت ولایتش قرار گرفته‌اند، پرداخته می‌شود تا با شناخت مهم‌ترین صفات شیطانی، مراقب دشمنی آنان باشیم و در مسیرشان قرار نگیریم.

در قرآن کریم، توجه ویژه‌ای به قوم بنی‌اسرائیل شده است؛ زیرا آنان در موارد متعددی مورد اغوای شیطان قرار گرفته‌اند؛ هدف آیات شریفه این است که مسلمانان و جامعه ایمانی با آفات جامعه بنی‌اسرائیل آشنا گردند و دچار انحرافات آنان نشوند؛ بنابراین به آفات مورد ابتلای بنی‌اسرائیل و نقطه مقابل آنها -عقل و دین و حیا، به‌کارگیری درست و التزام جدی به این موارد- به عنوان ابزارهای رسیدن به سعادت پرداخته می‌شود. به عبارت روشن‌تر، در ابتدا سراغ سطحی‌نگری‌ و کم‌خردی‌ بنی‌اسرائیل رفته و سپس با بیان ویژگی مقابل آن، نظام مهندسی مطالب سامان پیدا کرده و اصول و مبانی عقلانیت بیان می‌شود.

به طور خلاصه سیر مباحث در این بخش به شرح ذیل می‌باشد:

  1. اهمیت و ضرورت مراجعه به قرآن و آیات بنی‌اسرائیل (تطابق سرنوشت ایشان و امت اسلام)؛
  2. بررسی موانع و معضلات موجود در سیر بنی‌اسرائیل (به عنوان جامعه دینداران) و دسته‌بندی آیات بر اساس این موانع و شرح و تفصیل آن؛
  3. چینش موانع بر اساس تقابلشان با عقل و دین و حیا:
  • سطحی‌نگری و ساده‌انگاری، بی‌هدفی و پوچی => عقل؛
  •  روزمرگی در اعمال دینی => دینداری؛
  • بی ادبی و بی‌حیایی => ادب و حیا؛
  • تبعیت‌نکردن از ولی خدا => تبعیت از مقام ولایت.
  1. باید توجه داشت که همراه با بحث موانع، نقطه مقابل نیز مطرح می‌شود؛ مثلاً وقتی کم‌خردی و سطحی‌نگری آنان به میان می‌آید، موارد تعقل واقعی نیز طبق نصوص دینی مطرح شده و با استناد به کلمات و دستورات بزرگان،‌ به اهمیت و ضرورت تعقل پرداخته می‌شود (این مطلب، تمهیدی برای معرفی مکتب نیز خواهد بود). در باب دین و حیا نیز این گام‌ها طی می‌شود.
  2. ضمن تطبیق آیات و روایات سه عامل مطرح‌شده، جایگاه آنها و ارتباط بین آنان تبیین می‌شود. در جمع‌بندی این قسمت، این نتیجه حاصل می‌شود که «عقل» محور اصلی در بین موارد فوق بوده و جایگاهی اساسی دارد. در ادامه، پیرامون «عقل» و نقش آن در سلوک مطالبی مطرح می‌شود؛ سپس ارتباط آن با مباحث مکتب تربیتی مورد گفتگو قرار می‌گیرد.
  3. در بخش پایانی، پس از طرح مباحث پیرامون فطرت به طور اجمالی، مکتب تربیتی «اخلاق توحیدی» به عنوان یک مکتب نظام‌مند و جامع و منطبق با مبانی اسلامی مطرح می‌شود که سخن اصلی آن، رجوع به فطرت و معرفت آن برای رسیدن به مقام عبودیت و نیل به سعادت و کمال انسانی است.
  4. در پایان، در راستای آشنایی دقیق‌تر با این مکتب به برخی از اصلی‌ترین شاخصه‌های آن اشاره‌ای اجمالی خواهد شد.

فصول

با توجه به سیر درسنامه که بیان شد، مطالب درسنامه در سه فصل کلی ارائه خواهد شد:

  1. رسیدن به مقام کرامت انسان به عنوان هدف از خلقت او، عوامل و موانع رسیدن به این مقام عالی (تحت عنوان دشمنان و دوستان کرامت انسانی)؛ درس اول تا چهارم؛
  2. آفات جامعه دینداران (با محوریت آیات بنی‌اسرائیل)؛ در پنجم تا نهم؛
  3. فطرت و پاسخگویی مکتب نسبت به مسائل فوق؛ درس دهم تا دوازدهم.

سیر هر درس و تعداد جلسات

سیر مطالب در هر درس به شرح زیر می‌باشد:

  1. اهداف؛
  2. چکیده؛
  3. سرفصل‌ها؛
  4. توضیحات پیرامون هر سرفصل؛
  5. بیان شواهد با رویکرد علمی و عملی.

نکات

  1. مطالب هر درس، چند بخش منسجم و موضوعات به‌هم‌پیوسته‌ای از مطالب است که با توجه به سطح مخاطبین، تعداد جلسات هر درس مشخص می‌شود. البته پیشنهاد می‌شود هر درس در یک الی دو جلسه مطرح شود.
  2. برای تبیین بهتر مطالب درسنامه و برای استفاده از شواهد مناسب در بسیاری از مباحث، مطالعه سه کتاب زیر مفید خواهد بود:

- درآمدی بر مکتب تربیتی علامه طباطبایی{رحمة الله علیه}؛

- مراقبات اخلاق توحیدی (جلد اول و دوم)؛

- مبانی اخلاق توحیدی.

 


[1]. مراد از این مکتب، همان روش تربیتی است که در آن، توحید و اخلاق از یکدیگر جدا نبوده و کاملا درهم تنیده است. به عبارتی، ریشه اصلی گرفتاری انسان در ابتلای به گناهان و رذائل اخلاقی، موحد حقیقی نبودنِ اوست؛ این مکتب تربیتی با اساتیدی همچون سیدعلی شوشتری، ملاحسینقلی همدانی، سیداحمد کربلایی، سیدعلی قاضی، علامه طباطبایی؟رهم؟ و شاگردان این بزرگواران شناخته می‌شود. برای تمایز این مکتب تربیتی از تعابیری مانند «مکتب نجف» و «مکتب تربیتی علامه طباطبایی{رحمة الله علیه}» و «مکتب ملاحسینقلی همدانی{رحمة الله علیه}» و ... نیز در مجامع و محافل علمی استفاده می‌شود. علاقه‌مندان برای آشنایی بیشتر با این مکتب تربیتی و شاخصه‌های آن می‌توانند به کتاب «درآمدی بر مکتب تربیتی علامه طباطبایی{رحمة الله علیه}» و جلسات »فلسفه اخلاق توحیدی» مراجعه کنند.

[2]. مراد از فطرت، آن حقیقت مشترک بین همه انسان‌هاست که خداوند متعال در نهاد انسان قرار داد؛ و با توجه به آن، حقیقت توحید برای انسان شکوفا می‌شود و به مراتب عالی خلقت نائل می‌گردد. از این حقیقت با تعابیر مختلفی یاد می‌شود. واژه فطرت در آیه 30 سوره روم درباره آن مطرح گشته است: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّه‏». لازم به ذکر است که در درس دهم پیرامون فطرت و ویژگی‌های آن بحث خواهد شد.

[3]. «قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول»؛ نهج‌البلاغة، ص43.

فهرست مطالب