روز دوازدهم: آثار نماز

نماز از بین‌بَرندۀ بدی‌ها

<وَ أَقِمِ الصَّلاةَ... إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى‏ لِلذَّاکِرین‏>[1]

«و نماز را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب برپا دار که یقیناً نیکى‏ها، بدى‏ها را از میان مى‏برند؛ این براى یادکنندگان تذکّر و یادى است‏.»

کفاره گناهان

«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ کَفَّارَةٌ لِمَا بَیْنَهُنَّ مَا اجْتُنِبَتِ الْکَبَائِرُ وَ هِیَ الَّتِی قَالَ اللَّهُ؟عز؟: <إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى‏ لِلذَّاکِرِینَ‏>.»[2]

«حضرت علی{علیه السلام} فرمود: نمازهای پنج‌گانه کفاره‌ای برای گناهان روز هستند؛ این همان سخن خداوند است که فرمود: خوبی‌ها، بدی‌ها را از بین می‌برند؛ این یادآوری برای اهل ذکر است.»

سخن آیت‌الله مظاهری؟حفظ؟

اگر مى‌خواهید تقواى شما رنگ داشته باشد، اگر می‌خواهید عاقبت به خیر بشوید و گره‌ها یکى پس از دیگرى گشوده شود، اگر می‌خواهید به مقامى برسید که مشکلات را حل کنید و عقل و فکر شما کار کند، نماز را در اول وقت به ‌جا آورید! زیرا این امر انسان را بسیار زود به راه می‌اندازد. مخصوصاً اگر کسى بتواند نماز صبح خود را در اول وقت به ‌جا بیاورد، روشنایى عجیبى پیدا می‌کند. همین‌طور اگر بتواند بین‌الطلوعین و قبل از فجر بیدار باشد، بسیار خوب است. چنانچه قرآن کریم چندین جا به زمان طلوع فجر، نماز شب، اول طلوع فجر و قبل از طلوع فجر (مانند سوره فجر) قسم یاد کرده و همین قسم دلیل بر اهمیت طلوع فجر می‌باشد.[3]

***

دل ز باطل پاک کن آن‌گه درون                             تا نیندازندت از خانه برون

ظاهر و باطن به معنى پاک ساز                             بعد از آن اندر مساجد کن نماز

گر نماز پاک خواهى، پاک شو                                ورنه اندر بند جسمت خاک شو

گلشن جان را به عشقش پاک دار                         تا بروید گل به معنى صدهزار[4]

ریزش گناهان

گرمای تابستان پایان یافته بود و برگ زرد درختان از آمدن پاییز خبر می‌داد. سلمان فارسی به همراه ابوعثمان زیر درختی نشسته بودند و با هم درباره گناهان و عوامل آمرزش سخن می‌گفتند. سلمان از جا برخاست، دستش را بالا برد و شاخۀ خشکی را گرفت. آن‌قدر آن را تکان داد تا تمام برگ‌هایش فرو ریخت؛ به گونه‌ای که زمین آنجا پوشیده از برگ زرد شد. ابوعثمان با تعجب پرسید: این چه کاری بود که انجام دادی؟ سلمان لبخندی زد و گفت: این همان کاری بود که پیامبر{صلوات الله علیه} انجام داد. روزی کنار حضرت زیر درختی نشسته بودم و ایشان همین کار را انجام داد. وقتی علت را از حضرت پرسیدم، فرمود: هنگامی که مسلمان با دقت وضو بگیرد و پنج‌بار در روز نماز به‌ جا آورد، گناهانش فرو می‌ریزد؛ همان‌گونه که برگ‌های این شاخه فرو ریخت.[5]

***

«اللَّهُم‏... فَارْحَمْنِی وَ مِنَ الْخَیْرَاتِ فَارْزُقْنِی تَقَبَّلْ صَلَاتِی وَ اسْمَعْ دُعَائِی وَ لَا تُعْرِضْ عَنِّی یَا مَوْلَایَ حِینَ أَدْعُوکَ وَ لَا تَحْرِمْنِی‏.»[6]

«خدایا!... به من رحم کن و از خیرات روزی‌ام گردان؛ نمازم را بپذیر و دعایم را بشنو! ای مولای من! هنگامی که تو را می‌خوانم از من رو برمگردان و مرا محروم نفرما.»

روز سیزدهم: آثار نماز

مانع فحشا و منکر

<اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُون‏>[7]

«آنچه را از این کتاب به تو وحى شده، بخوان و نماز را برپا دار! یقیناً نماز از کارهاى زشت و کارهاى ناپسند باز مى‏دارد؛ و همانا ذکر خدا بزرگتر است و خدا آنچه را انجام مى‏دهید، مى‏داند.»

دفع شرّ شیطان

«قَالَ الإمامُ الصَّادِقُ{علیه السلام}: مَلَکُ الْمَوْتِ یَدْفَعُ الشَّیْطَانَ عَنِ الْمُحَافِظِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ یُلَقِّنُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فِی تِلْکَ الْحَالَةِ الْعَظِیمَةِ.»[8]

«امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: فرشتۀ مرگ، شیطان را از کسى که مراقب نماز است دور می‌کند و شهادت بر وحدانیّت خدا و رسالت پیامبر را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین می‌کند.»

سخن علامه طباطبایی{رحمة الله علیه}

خاصیت نماز این است که شخص را از فحشا و منکر حفظ می‌کند؛ حتی کسی که از نظر شرایط، نمازش درست نمی‌باشد؛ زیرا کسی که نماز می‌خواند از نجاست و لباس غصبی و از منهیّاتی که در نماز است، پرهیز می‌کند. در خارج نیز رفتارش غیر آنان است که نماز نمی‌خوانند و از هیچ‌چیز پرهیز ندارند. شخص نمازخوان اگر هیچ توجه به خدا نداشته باشد، لااقل در شبانه‌روز پنج‌مرتبه توجه به خدا می‌کند و در سال، 1835مرتبه متوجه خدا می‌شود. حال اگر شصت سال عمر کند، چه اندازه توجه به خدا نموده؟! این نیز فایدۀ معنوی دیگر نماز است. نماز به خودی خود، ذکر است؛ چنان‌که فرموده‌اند: <وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ>.[9]

***

بنده تا از حدث برون ناید                      پردۀ عزّ نماز نگشاید

چون کلید نماز پاکى توست                     قفل آن دان که عیبناکى توست‏

پاى کى برنهى به بام فلک                      باده کى درکشى ز جام ملک‏

کى تو را حق به لطف برگیرد                    یا نمازت به طوع بپذیرد[10]

عاقبت به خیری

جوانی از انصار در عین حال که با پیامبر{صلوات الله علیه} نماز می‌خواند، مرتکب گناه نیز می‌شد. هنگامی که جریان را به پیامبر گفتند، حضرت فرمود: بالأخره روزی نمازش او را از گناه باز می‌دارد. چندان طول نکشید که جوان متنبه شد و توبه کرد.[11]

***

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَا مَدَحْتَ بِهِ نَفْسَکَ وَ بِعَظِیمِ أَسْمَائِکَ أَنْ تَتَقَبَّلَ صَلَاتِی وَ نُسُکِی وَ قِیَامِی وَ صَدَقَتِی وَ تَضَرُّعِی إِلَیْکَ وَ خُضُوعِی بَیْنَ یَدَیْک‏.»[12]

«خدایا! به آن مدحی که از خودت نمودی و به حق اسمای با عظمتت از تو می‌خواهم که نماز و عبادات و قیام و صدقات و تضرعم به سوی تو و خضوعم در برابرت را قبول فرمایی.»

روز چهاردهم: آثار نماز

تمسک به کتاب و اقامۀ نماز

<وَ الَّذینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحین‏>[13]

«و آنان که به کتاب چنگ مى‏زنند و نماز را برپا داشته‏اند، یقیناً ما پاداش اصلاح‌گران را ضایع نمى‏کنیم.»

پاداش نماز اول وقت

«قالَ أَبو الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ{علیه السلام}: لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ؟عز؟ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ{علیه السلام}، قَالَ مُوسَى{علیه السلام}‏: إِلَهِی! فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ لِوَقْتِهَا؟ قَالَ: أُعْطِیهِ سُؤْلَهُ وَ أُبِیحُهُ جَنَّتِی‏.»[14]

«امام ‌حسن عسکری{علیه السلام} فرمود: حضرت موسی{علیه السلام} هنگام مناجات و مکالمه با خداوند؟عز؟ پرسید: خدایا! پاداش کسى که نمازها را در وقتش به ‌جا آورد، چیست؟ خداوند فرمود: خواسته‌اش را اجابت و بهشتم را بر او مباح مى‌کنم.»

سخن آیت‌الله سعادت‌پرور{رحمة الله علیه}

نماز پایۀ دین است و خدای تعالی آن را بهترین اعمال بدنی و جوارحی دانسته و مقرر فرموده که دارای آثار و برکات و نتایج بزرگ و باعظمت و پربهایی می‌باشد؛ از آن جمله: <إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَر>[15]؛ «الصَّلوةُ مِعراجُ‏ المؤمِنِ‏»[16]؛ «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ‏ کُلِ‏ تَقِی‏»[17]؛ بدیهی است که این آثار عظیمه جز با حضور قلب در حال نماز که به منزلۀ روح و جان نماز می‌باشد، حاصل و بر آن مترتب نگردد؛ همچنان‌که شرافت و ارزش تن هر آدمی در حقیقت به روح و کمالات روحی او بستگی دارد.[18]

***

چون تو با صدق در نماز آیى                             با همه کام خویش باز آیى‏

ور تو بى‏صدق صد سلام کنى                           نیستى پخته کار خام کنى‏

کان نمازى که عادتى باشد                                 خاک باشد که باد برپا شد

اندرین ره نماز روحانى                                      آن به آید که خشک جنبانى

جان گدازد نماز بار خداى                                 خشک جنبان بود همیشه گداى‏[19]

زدودن نماز به واسطۀ نماز

جوانی وارد مسجد پیامبر گرامی اسلام{صلوات الله علیه} شد و در گوشه‌ای نشست و آرام شروع به گریستن نمود. وقتی مسجد خلوت شد با صدای بلند ولی ناامیدانه می‌گفت: خدایا! مرا ببخش که گناه بزرگی مرتکب شده‌ام؛ هرچند بعید می‌دانم مرا بیامرزی. رسول خدا صدای او را شنید و به سوی او رفت و دست بر شانه‌هایش گذاشت. جوان با دیدن پیامبر دست و پای خود را گم کرد و پیش خود فکر کرد حضرت از گناه او خبردار شده است.

حضرت فرمود: چرا این‌قدر نسبت به خداوند بی‌اعتماد هستی؟ از رحمت خدا ناامید مباش! جوان قدری آرام گرفت و اشک در چشمانش حلقه زد. با صدایی غمناک و لرزان گفت: من گناهان زیادی مرتکب شده‌ام؛ چگونه خداوند این همه گناهان مرا می‌بخشد؟ پیامبر دوباره با دست بر شانۀ او زد و فرمود: ناامید مباش! گناهانی که پیش از مسلمان‌شدن مرتکب شده‌ای با مسلمان‌شدن و ایمان به خدا از بین می‌رود و گناهانی که پس از مسلمان‌شدن انجام داده‌ای با نماز بخشیده می‌شود. اگر بین این نماز تا نماز بعدی گناهی از تو سر بزند با خواندن نماز گناهت بخشیده خواهد شد.

پس از شنیدن سخنان پیامبر، جوان شوق عجیبی در دل خود احساس کرد و آرام گرفت و لبخند شادی بر چهره‌اش نشست. او می‌دانست که مقصود پیامبر نماز واقعی است. نمازی که حضرت بارها آن را به اصحاب خود توصیه کرده بود.[20]

***

«یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ لَکَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى... أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُنْزِلَ عَلَیْنَا مِنَ السَّمَاءِ رَحْمَتَکَ وَ أَنْ تَقْبَلَ صَوْمَنَا وَ صَلَاتَنَا وَ قِیَامَنَا وَ عِبَادَتَنَا وَ شُکْرَنَا.»[21]

«ای خدا! ای خدا! ای خدا! نام‌های نیکو از آنِ توست... از تو می‌خواهم که بر محمد و خاندانش درود فرستی و رحمتت را از آسمان بر ما نازل کنی و روزه و نماز و قیام و عبادت و شکر ما را قبول بفرمایی.»

 

روز پانزدهم: آثار نماز

بندگی محض

<قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏>[22]

«بگو: مسلماً نماز و عبادتم و زندگی‌کردن و مرگم براى خدا پروردگار جهانیان است‏.»

راحتی روز قیامت

«قالَ رَسولُ اللهِ{صلوات الله علیه}: مَن أطالَ الصَّلاةَ خَفَّفَ اللّهُ عَنهُ القیامَ یَومَ القیامَةِ یَومَ یَقومُ النّاسُ لِرَبِّ العالَمین.»[23]

«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرمود: هر کس نمازش را طول بدهد، خداوند در روز قیامت، روزى که مردم براى پروردگار جهانیان مى‏ایستند، ایستادن را از او بر مى‏دارد.»

سخن علامه طباطبایی{رحمة الله علیه}

رسول مکرم اسلام{صلوات الله علیه} می‌فرماید: «لولا تَزییدٌ فى حَدیثِکُم و تَمریجٌ فى قُلُوبِکُم لَرَأیتُم ما أرى و لَسَمِعتُم ما أسمَعُ‏»[24]؛ اگر دچار پرگویی در سخن، و آشفتگی و تشویش خاطر در دل‌هایتان نبودید، قطعا آنچه از ملکوت عالم می‌بینم و می‌شنوم را می‌دیدید و می‌شنیدید.

تمریج از ماده «مَرَج» و به معنای به‌هم‌ریختن حواس و آشفتگی خاطر می‌باشد که با طاعات و بندگی خدا و یاد او دل‌ها آرام می‌شود. نمازهایی که ما می‌خوانیم از اول شروع به نماز، خاطر ما سراغ کار و یا گمشده خود می‌رود؛ وقتی آن را انجام داد و یا پیدا نمود، سلام نماز را می‌دهیم. این‌ نمازهای ما، مَرَج را از دل برنمی‌دارد.[25]

***

گنج ابدی پیروی حق و عبادت                             مفتاح در خیر نمازی به جماعت

معنای نماز است حضور دل و اخبات                     زنهار به صورت مکن ای دوست قناعت

راضی مشو از بندگی‌ات تا ننمایی                           آداب و شرایط همه را نیک رعایت

خواهی به عبادت خللی راه نیابد                           می‌کَن دلت از وسوسۀ دیو حمایت[26]

وقت دلدادگی

از جمله مواقعی که نسبت به حاجی (شهید همت) حسادت می‌کردم، لحظاتی بود که مشغول عبادت می‌شد. صدای اذان را که می‌شنید، سرگرم هر کاری که بود، رهایش می‌کرد و آرام و بی‌صدا می‌رفت و مشغول نماز می‌شد.

نیمههای شب بلند می‌شد، وضو می‌گرفت و برای اینکه مزاحم خواب ما نباشد، می‌رفت به یک اتاق دیگر. در آن لحظات اگر بیدار بودم، صدای ناله‌های او را می‌شنیدم؛ صدایی که خیلی آرام بود.[27]

***

«اللَّهُمَّ لَکَ صَلَاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی وَ لَکَ بَرَاءَتِی وَ لَکَ حَوْلِی وَ مِنْکَ قُوَّتِی‏.»[28]

«خداوندا! نماز و عبادات و زندگی و مرگ من برای توست و دوری من از دیگران به سوی تو و توان و قدرتم از جانب توست.»

 

[1]. هود، 114.

[2]. دعائم الإسلام، ج‏1، ص135.

[3]. به سوی حق، ص132.

[4]. مظهرالعجائب و مظهرالاسرار (عطار)، ص196.

[5]. برگرفته از: بحارالأنوار، ج‏79، ص319؛ به نقل از: نماز و نوجوان، ص102.

[6]. مصباح‌المتهجد، ج2، ص505.

[7]. العنکبوت، 45.

[8]. من لایحضره الفقیه، ج‏1، ص137.

[9]. ثمرات حیات، ج1، ص131.

[10]. حدیقةالحقیقة (سنایی)، ص137.

[11]. برگرفته از: بحارالأنوار، ج‏79، ص198؛ به نقل از: پرسمان نماز، ص70.

[12]. اقبال‌الاعمال، ج1، ص157.

[13]. الاعراف، 170.

[14]. بحارالأنوار، ج‏13، ص328.

[15]. العنکبوت، 45.

[16]. سفینةالبحار، ج‏2، ص268.

[17]. الکافی، ج‏3، ص265.

[18]. در محضر ارباب معرفت، ص128.

[19]. حدیقةالحقیقة (سنایی)، ص141.

[20]. نماز و نوجوان، ص98.

[21]. اقبال‌الاعمال، ج1، ص236.

[22]. الانعام، 162.

[23]. حکمت‌نامه پیامبر اعظم{صلوات الله علیه}، ج۹، ص۴۴۶.

[24]. شرح أصول‌الکافی (ملاصدرا)، ج‏1، ص331.

[25]. در محضر ارباب معرفت،‌ ص131.

[26]. دیوان فیض کاشانى، ج‏1، ص530.

[27]. پیک افتخار8، ص35.

[28]. اقبال‌الاعمال، ج1، ص338.

فهرست مطالب