روز اول تا روز دهم: اهمیت تلاوت قرآن

روز اول: اهمیت تلاوت قرآن

پندی از حق متعال

<یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ>[1]

«اى مردم! یقیناً از سوى پروردگارتان براى شما پند وموعظه‏اى آمده؛ و شفاست براى آنچه در سینه‏هاست و سراسر هدایت و رحمتى است براى مؤمنان.»

مکالمه با حق متعال

«قالَ رَسولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: إذا أحَبَّ أحدُکُم أن یُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلْیَقرَأْ القرآنَ.»[2]

«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرمود: اگر کسی از شما مشتاق سخنگفتن با پروردگارش است، قرآن بخواند.»

امامخمینی{رحمة الله علیه}

اى عزیز! بدان که عظمت هر کلام و کتابى یا به عظمت متکلّم و کاتب آن است؛ یا به عظمت مطالب و مقاصد آن؛ یا به عظمت نتایج و ثمرات آن؛ یا به عظمت رسول و واسطۀ آن؛ یا به عظمت مرسلٌ إلیه و حامل آن؛ یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن؛ یا به عظمت شارح و مبیّن آن؛ و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیّت آن. جمیع این امور در این صحیفۀ نورانیّه به وجه اعلى و اوفى موجود است.

اما عظمت متکلّم آن و منشى و صاحب آن؛ پس آن عظیم مطلق است که جمیع عظمتهاى متصوّره در ملک و ملکوت و تمام قدرتهاى نازل در غیب و شهادت رشحهاى از تجلّیات عظمت فعل آن ذات مقدّس است. اما عظمت رسول وحى و واسطۀ ایصال؛ پس آن، جبرئیل امین و روح اعظم است که پس از خروج رسول اکرم{صلوات الله علیه} از جلباب بشریّت و توجّهدادن شطر قلب به حضرت جبروت، متّصل به آن روح اعظم شود. آن ذات شریف نورانى، ملک موکّل علم و حکمت و صاحب ارزاق معنویّه و اطعمۀ روحانیّه است.[3]

در این کتاب شریف قضایا به طورى شیرین اتفاق افتاده که تکرار آن انسان را کسل نکند؛ بلکه در هر دفعه که اصل مطلب را تکرار کند، یک نکتۀ مهم عرفانى یا اخلاقى را مورد نظر قرار داده و قضیّه را در اطراف آن چرخ مىدهد. آرزوى این ضعیف بىمایه است که با توفیق الهى کتابى در خصوص قصص قرآنیّه و حل رموز و کیفیّت تعلیم و تربیت آنها فراهم آورم، به قدر میسور.[4]

٭٭٭

هرچه آمد خوب و زشت اندر جهان

جمله را از حق ببین وز حق بدان‏

این ترازو زان ترازو آمده است

نیک بنگر زان که نیکو آمده است‏

آمد این قرآن ترازو از خدا

تا ازو دانیم نقد و قلب را[5]

اهتمام آیتالله کشمیری{رحمة الله علیه} به قرآن

یکی از شاگردان شیخ عبدالکریم کشمیری{رحمة الله علیه} میگوید: من کسی را ندیدم که مثل ایشان اهل قرآن باشد. علاقه عجیبی به قرآن داشت. مخصوصاً قبل از سکتهشان گاهی هر سهروز یکبار ختم قرآن میکردند. وقتی قرآن میخواندند، چهرهشان واقعا دیدنی بود. یک قرآن بزرگ داشتند که از روی آن میخواندند. هنگام قرائت صورتشان مثل مهتاب میدرخشید. معلوم بود ایشان در عالم دیگری است.[6]

٭٭٭

«اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ کِتَابِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»[7]

«خدایا! در این روز (دوم ماه رمضان) مرا به موجبات رضایتت رهنمون ساز و از موجبات خشم و انتقامت دور کن؛ و مرا به تلاوت قرآن موفق بدار! به رحمتت، ای مهربانترین مهربانان!»

 

روز دوم: اهمیت تلاوت قرآن

مایه پند

<وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ>[8]

«و یقیناً ما قرآن را براى پندگرفتن آسان کردیم؛ پس آیا پندگیرنده‏اى هست؟»

زندگی سعادتمندان

«قالَ رسولُ اللهِ{صلوات الله علیه}: إِنْ أَرَدْتُمْ عَیْشَ السُّعَدَاءِ وَ مَوْتَ الشُّهَدَاءِ وَ النَّجَاةَ یَوْمَ الْحَسْرَةِ وَ الظِّلَّ یَوْمَ الْحَرُورِ وَ الْهُدَى یَوْمَ الضَّلَالَةِ فَادْرُسُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ کَلَامُ الرَّحْمَنِ وَ حِرْزٌ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ رُجْحَانٌ فِی الْمِیزَان.»[9]

«رسول اکرم{صلوات الله علیه} میفرماید: اگر طالبِ زندگیِ سعادتمندان، مرگ شهدا، نجات در روز حسرت، سایهای در روز گرم قیامت و هدایت در روز ظلمت هستید با قرآن انس داشته باشید! زیرا قرآن کلام خدای مهربان و سپری در مقابل شیطان و وزنهای در ترازوی اعمال است.»

آیتالله مظاهری؟حفظ؟

طلبه عزیز! تو باید به آنجا برسى که نور قرآن را ببینى! همان «مقام تجلی» که میگویند؛ یعنى دیدن نور خدا، دیدن نور امامزمان؟عج؟، دیدن نور قرآن. باید با قرآن سر و کار داشته باشیم. علاوه بر روخوانى، تسلط بر قرآن؛ علاوه بر تسلط به قرآن، آشنایى با مُحسّنات تجویدى. علاوه بر اینها، معنا و تفسیر قرآن؛ علاوه بر اینها، انسان به جایى برسد که خودش از قرآن برداشت داشته باشد. حداقل بتوانیم به اندازه وُسعمان قطرهاى از دریاى قرآن برداشت داشته باشیم.[10]

آیات قرآن براى تذکر و تنبه بسیار بیدارکننده است اما حیف که متذکر نیست. <وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ>[11]؛ ما قرآن را طورى فرستادیم که حتی انسان عادی هم بتواند شبیه امامصادق{علیه السلام} از قرآن متذکر شود. پس خواندن این کتاب نورانى، خصوصاً براى سالک الى الله، امرى لازم و ضرورى است.[12]

٭٭٭

کتاب سرّ لا ریبى است قرآن

ظهور شاهد غیبى است قرآن‏

شهود غیبى و غیب شهودى است

صعود قوسى و قوس صعودى است‏

خوشا آنان که شب زین دفتر عشق

همى‏خوانند نام دلبر عشق‏

خوشا آنان که هر شب تا سحرگاه

بدین خوش نغمه از دل بر کشند آه‏[13]

ذکر خدا

امامصادق{علیه السلام} فرمود: پدرم حضرت باقر{علیه السلام} کثیرالذّکر بود. من با او در راهرفتن همراه مىشدم؛ در حالى که او ذکر مىگفت و با او طعام مىخوردم در حالى که او در ذکر بود. هرگاه مردم در حضور آن جناب گفتگو مىکردند، گفتار مردم آن حضرت را از یاد خدا باز نمىداشت. مىدیدم که زبان مبارکش مدام در حال ذکر «لا إله إلاّ اللّه» بود. ایشان پس از نماز صبح همۀ ما را جمع مىکرد و تا بیرون آمدن آفتاب امر به ذکر خدا مىفرمود و هریک از ما مىتوانست قرآن بخواند، مىفرمود: قرآن بخوان! و هرکس نمىتوانست، به او مىفرمود: ذکر خدا بگو![14]

٭٭٭

«أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ بِجَلَالِکَ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ أَنْ تُلْزِمَ قَلْبِی حِفْظَ کِتَابِکَ کَمَا عَلَّمْتَنِی وَ ارْزُقْنِی أَنْ أَتْلُوَهُ‏ عَلَى النَّحْوِ الَّذِی یُرْضِیکَ عَنِّی.»[15]

«خدایا! به جلالت و نور وجهت از تو میخواهم که قلبم را ملازم حفظ قرآن کنی، همانطور که آن را به من آموختی؛ و تلاوتش را آنطور که مورد رضای توست، روزیام گردانی.»

 

روز سوم: اهمیت تلاوت قرآن

تجارت بیضرر

<إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ>[16]

«قطعاً کسانى که همواره کتاب خدا را مى‏خوانند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه روزى آنان کرده‏ایم در نهان و آشکار انفاق مى‏کنند، تجارتى را امید دارند که هرگز کساد و نابود نمى‏شود.»

سفره الهی

«قالَ رسولُ اللهِ{صلوات الله علیه}: أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ مَأْدُبَةُ اللَّهِ فَتَعَلَّمُوا مَأْدُبَتَهُ مَا اسْتَطَعْتُم‏.»[17]

«رسول مکرم اسلام{صلوات الله علیه} فرمود: قرآن سفره پروردگار است؛ پس تا آنجا که میتوانید قرآن بیاموزید.»

آیتالله شجاعی{رحمة الله علیه}

یکی از لوازم سلوک، مداومت بر تلاوت قرآن در شب و روز است؛ یعنی انسان در هر شبانهروز حداقل پنجاهآیه بخواند. اگر بیشتر بخواند، آثار و برکات بیشتری عاید او خواهد شد.

لازم است در مداومت بر این امر مسامحه نکند و جانب حضرت حق را در این مورد مراقبت نماید. بهتر است در این برنامه به تلاوت مکرر بعضی از سورهها یا بعضی از آیات که به جای خود امر مطلوبی است، نپردازد؛ بلکه در هر شب و روز قسمتی از قرآن کریم را تلاوت کند. به نحوی که بعد از هر مدتی موفق به ختم قرآن و تلاوت همه آیات آن باشد؛ یعنی از اول قرآن شروع نماید و هر شب و روز به تلاوت قسمتی بپردازد تا جایی که بعد از مدتی قرآن را ختم و دوباره از اول قرآن شروع کند.

این بدان جهت است که هر آیهای از آیات قرآن کریم به جای خود برکات خاصهای دارد و هر آیه سری یا اسراری، باطنی یا بواطنی دارد و سالک با تلاوت هر آیهای از برکات خاصه آن بهرهمند میگردد و اسرار و بواطن آن به وی روی میآورد؛ اگرچه خود او خوب درک نکند و آن صلاحیت را نداشته باشد که بیابد.[18]

سالک صادق و با بصیرت که قدم بر میدان طلب و مجاهدت گذاشته است باید بر این عهد که عهد حضرت معبود به سوی اوست، همیشه نظر کند. عهد جناب او را بر دل و بر زبان داشته باشد و به تلاوت این عهد با تدبر و با حضور قلب بپردازد که به زبان آوردن عهد حضرت محبوب و تکرار آن و تدبر در معانی و اشارات آن به جای خود در عالم عشق و محبت و طلب و مجاهدت حسابها دارد و موجب عنایتهای مخصوصی میگردد. حتی مکان و منزلی که این تلاوت در آن انجام میگیرد از این حسابها و عنایتها برخوردار میشود و حتی ساکنان در آن مکان و منزل هم بهره میبرند.[19]

٭٭٭

کتاب عشق قرآن است، دریاب!

صحیفه سر سبحان است، دریاب!‏

برو گر عاشقى این دفتر آموز!

ز نور دانش آن دل بیفروز!

کزین دانش نه دانش‏هاى دیگر

توان گشتن به کوى دوست رهبر

کزین دانش رهى از خودپرستى

بیاموزى رموز عشق و مستى‏

کز این جام الستى گر کنى نوش

خودى گردد ز سر مستى فراموش[20]

قرآن بخوان!

چند روزی به ماه رمضان سال 1413 هجری قمری مانده بود. یکی از اهل علم به شیخ عبدالکریم کشمیری{رحمة الله علیه} عرض کرد: میخواهم برای تبلیغ به جایی بروم؛ روزها منبر و نماز و کار دارم ولی شبها بیکار هستم؛ چه عملی انجام دهم؟ ایشان فرمود: قرآن بخوان![21]

٭٭٭

«اللَّهُمَّ افْتَحْ عَلَیَّ فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ.»[22]

«خدایا! در آن (روز بیستم ماه رمضان) درهای بهشت را بر من بگشای و درهای آتش را بر من ببند؛ و در این روز مرا به تلاوت قرآن موفق فرما! ای کسی که آرامش را بر دلهای اهل ایمان نازل میکنی!»

 

روز چهارم: اهمیت تلاوت قرآن

مأمور به تلاوت

<إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ...91 وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما یَهْتَدی لِنَفْسِهِ>[23]

«من فقط فرمان یافته‏ام که پروردگار این شهر را بپرستم...(91) و اینکه قرآن را بخوانم؛ پس هر که راه یابد فقط به سود خود راه یافته است؛ و هرکه گمراه شود؛ پس [به مردم‏] بگو: من فقط از بیم‏دهندگانم.»

عهد خدا

«قَالَ الإمامُ الصّادقُ{علیه السلام}: الْقُرْآنُ عَهْدُ اللَّهِ‏ إِلَى‏ خَلْقِهِ فَقَدْ یَنْبَغِی لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ یَنْظُرَ فِی عَهْدِهِ وَ أَنْ یَقْرَأَ مِنْهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ خَمْسِینَ آیَةً.»[24]

«حضرت صادق{علیه السلام} فرمود: قرآن عهد خداوند بر مخلوقاتش است؛ پس بر مسلمان سزاوار است که در این عهد خدا نظر کند و روزى پنجاهآیه از آن را تلاوت نماید.»

آیتالله بهجت{رحمة الله علیه}

اگر به قرآن عمل میکردیم، دیگران را به اسلام و قرآن جذب مینمودیم؛ زیرا قرآن جامع کمالات همه انبیای اولوالعزم؟عهم؟ است. چند صحیفه برای حضرت آدم{علیه السلام} و چند صحیفه برای حضرت شیث{علیه السلام} نازل شده و همه آنها در قرآن جمع شده ولی ما از آن غافلیم![25]

قرآن کتابی است که پیغمبرساز است؛ زیرا پیغمبران دو گونهاند: قسم اول، پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شدهاند. قسم دوم، پیغمبران کمالی که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن به کمالات پیامبر نائل میگردند. بنابراین قرآن پیغمبران کمالی تربیت میکند و پیغمبرساز است. البته اگر انسان اهلیت داشته باشد، در و دیوار هم به اذن خدا معلم او خواهند بود؛ وگرنه هیچ سخنی در او اثر نخواهد کرد؛ چنانکه سخنان پیامبر اکرم{صلوات الله علیه} در ابوجهل اثر نکرد! و شاگردان قرآن و پیغمبر{صلوات الله علیه} بعد از رحلت آن حضرت چه فتنهها که به پا نکردند؟![26]

٭٭٭

عشق روحانى اگر خواهى ز قرآن یاد گیر!

نیست شرح عشق روحانى در ارشاد و دروس

نى غلط گفتم که مطلب از همه عشق است و بس

ورنه کار شرع و این بازیچه بودى و فسوس‏[27]

داستان استقامت در تلاوت

در یکی از جنگها که پیامبر اکرم{صلوات الله علیه} همراه لشکر بودند، در شبی پاسبانی لشکر اسلام بر عهده عبادبنبُشر و عمّار یاسر بود. نیمه اول شب نصیبِ عباد گردید و نیمه دوم نصیب عمار. عباد بیدار ماند و مشغول نماز گردید. در آن حال یکی از کفار به قصد شبیخونزدن به لشکر اسلام به سمت خیمهها آمد. او به خیال اینکه پاسبانی نیست و همه خوابند، از دور عباد را دید ولی تشخیص نداد که انسان است یا حیوان یا درخت؟ برای اینکه مطمئن شود، تیری به سویش انداخت. تیر بر پیکر عباد نشست ولی او اصلا اعتنا نکرد. تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود ولی باز هم حرکت نکرد. تیر سوم را که زد، عباد نمازش را تمام کرد و عمار را بیدار نمود. عمار که بدن عباد را غرق در خون دید، گفت: چرا وقتی تیر اول را خوردی، مرا بیدار نکردی؟ عباد گفت: مشغول خواندن سوره کهف بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم؛ و اگر نمیترسیدم که دشمن بیاید و صدمهای به پیغمبر{صلوات الله علیه} برساند، هرگز نماز و قرآنم را کوتاه نمیکردم؛ حتی اگر جانم را از دست میدادم.[28]

٭٭٭

«اللَّهُم‏... أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ... وَ أَنْ تَشْرَحَ بِکِتَابِکَ صَدْرِی وَ تَحُطَّ بِتِلَاوَتِهِ‏ وِزْرِی وَ تَمْنَحَنِی السَّلَامَةَ فِی دِینِی.»[29]

«خداوندا!... از تو میخواهم که بر محمد{صلوات الله علیه} بنده و پیامبرت درود فرستی... و با قرآن قلبم را فراخ گردانی و با تلاوتش گناهانم را محو سازی و سلامت در دین را به من عطا کنی.»

 

روز پنجم: اهمیت تلاوت قرآن

کتابی سراسر حق

<المر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ الَّذی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُون‏>[30]

«المر؛ این آیات کتاب است؛ و آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده، سراسر حق و راستى است ولى بیشتر مردم ایمان نمى‏آورند.»

تجلی موعظه الهی

«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: إنّ اللّٰهَ سُبحانَهُ لم یَعِظْ أحَداً بِمِثلِ هذا القُرآنِ؛ فإنَّهُ حَبلُ اللّٰهِ المَتینُ و سَبَبُهُ الأمینُ و فیهِ رَبیعُ القَلبِ و یَنابیعُ العِلمِ و ما للقَلبِ جَلاءٌ غَیرُهُ[31]

«امامعلى{علیه السلام} فرمود: خداوند سبحان هیچکس را به چیزى مانند این قرآن اندرز نداده است؛ زیرا قرآن ریسمان محکم خدا و دستاویز مطمئن اوست؛ در آن بهار دل است و چشمههاى دانش؛ و براى صیقلدادن دل، چیزى جز آن وجود ندارد.»

میرزا جوادآقا ملکی تبریزی{رحمة الله علیه}

قرآن امرى بس بزرگ بوده و براى آن نزد خداى متعال شأنى والاست؛ شفیعى است که شفاعتش پذیرفته میشود و اگر از کسى بد بگوید، تصدیق مىشود. قرآن موجودى شریف، حکیمى صاحب حیات و نطق است و براى او در هر عالمى صورت و جمالى است. در روز قیامت او در زیباترین صورت تجلى میکند. وقتی از کنار مسلمانان مىگذرد، مىگویند: او از ماست! بر پیامبران مىگذرد، مىگویند: از ماست! به ملائکه مىرسد، مىگویند: از ماست! تا اینکه به محضر پروردگار مىرسد. پس براى قاریان خود شفاعت کند تا آنکه هریک از آنها را به همان منزلى که خود دارد، برساند. در روایتى دیدم که قرآن در آن روز به هرکس که مىگذرد، از او زیباتر و نورانىتر است؛ تا اینکه به پیامبر اسلام{صلوات الله علیه} برسد که با آن حضرت مساوى است.[32]

٭٭٭

چون تو در قرآن حق بگریختى

با روان انبیا آمیختى‏

هست قرآن حالهاى انبیا

ماهیان بحر پاک کبریا

ور بخوانى و نِه‏اى قرآنپذیر

انبیا و اولیا را دیده گیر

ور پذیرایى چو بر خوانى قصص

مرغ جانت تنگ آید در قفس[33]

انس عجیب

شهید مجید بقایی تأکید و اصرار خاصی بر خواندن دعای عهد در هر روز داشت و مستحبات و واجبات خود را به دقت انجام میداد. او با قرآن انس عجیبی داشت و همواره یک جلد قرآن کوچک با خود داشت که در هر فرصتی به تلاوت آیات آن میپرداخت و سعی در حفظ آیات الهی داشت.[34]

٭٭٭

«اللَّهُم‏... فَرِّغْنِی فِیهِ لِعِبَادَتِکَ وَ دُعَائِکَ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِکَ وَ عَظِّمْ لِی فِیهِ الْبَرَکَةَ وَ أَحْسِنْ لِی فِیهِ الْعَاقِبَة.»[35]

«خداوندا!... ما را در آن (روز اول ماه رمضان) برای عبادت و دعا و تلاوت قرآن فارغ گردان؛ و در آن برکت را برایم زیاد فرما و عاقبتم را نیکو قرار ده!»

روز ششم: اهمیت تلاوت قرآن

برترین حکایتها

<نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلین‏>[36]

«ما بهترین داستان را با وحىکردن این قرآن بر تو مى‏خوانیم و تو یقیناً پیش از آن از بى‏خبران بودى.»

بهار قلبها

«قالَ الإمامُ علیٌّ{علیه السلام}: تَعَلَّمُوا کِتَابَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِیثِ وَ أَبْلَغُ الْمَوْعِظَة وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوب وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ أَحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْقَصَص.»[37]

«امامعلی{علیه السلام} فرمود: کتاب خدا را یاد بگیرید که بهترین کلام و بلیغترین موعظه است؛ و در آن عمیق شوید که بهار قلبهاست؛ و به نور قرآن شفا طلبید که درمان بیماری سینههاست؛ و قرآن را زیبا تلاوت کنید که بهترین حکایتهاست.»

فیض کاشانی{رحمة الله علیه}

در تفسیر آیۀ <یٰا یَحْیىٰ خُذِ الْکِتٰابَ بِقُوَّةٍ>[38] گفته شده است: یعنى با جدیّت و کوشش کتاب را بگیر! به این معنا که هنگام قرائت خود را از غیر آن تهى و تمام فکر خود را متوجّه آن سازد.

به یکى از بزرگان گفتند: آیا هنگامى که قرآن مىخوانى با خودت حدیث نفس مىکنى؟ پاسخ داد: چه چیزى مىتواند از قرآن نزد من محبوبتر باشد تا دربارۀ آن با خود سخن بگویم؟! برخى از پیشینیان چنانچه سورهاى از قرآن را بدون تمرکز حواس مىخواندند، آن را اعاده مىکردند. این حالت از تعظیم قارى ناشى مىشود؛ زیرا کسى که کلامى را بزرگ بشمارد، وقتی آن را میخواند، بدان شاد شود و با آن انس گیرد و از آن غافل نشود.

در قرآن چیزهایى است که اگر خواننده شایستگى داشته باشد، دلش به آنها انس مىگیرد. در این صورت چگونه ممکن است اندیشهاش متوجّه چیزى غیر از آن شود؟! زیرا او در صحنۀ قرآن در حال سیر و گردش است و آن که در حال گردش و تماشاست، به چیزى غیر از آن فکر نمىکند.[39]

٭٭٭

سطر قرآن چو شطر ایمان است

که ازو راحت دل و جان است‏

صفت لطف و عزّت قرآن

هست بحر محیط عالم جان‏

قعر او پر ز درّ و پُرگوهر

ساحلش پر ز عود و پُرعنبر[40]

هدیه ارزشمند

روزی شهید مهدی ذاکری به منزل ما آمد. پس از چند دقیقه صحبت گفت: فلانی من ندیدهام که تو قرآن بخوانی! آیا آشنا نیستی یا نمیخواهی بخوانی؟ من که پاسخی برای این سؤال نداشتم با شرمندگی تمام بهانهای آوردم و گفتم: قرآن ما خیلی با خط ریز نوشته شده و دارای معنی نیست؛ نمیتوانم آن را بخوانم!

روز بعد که شهید آماده رفتن به جبهه بود با یک کادو به منزل ما آمد و گفت: برای شما قرآن با خط درشت و دارای ترجمه آوردم تا دیگر بهانهای نیاوری و قرآن بخوانی![41]

«یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُک‏... أن... تَشْرَحَ صَدْرِی لِلْخَیْرِ وَ التُّقَى وَ تُطْلِقَ لِسَانِی لِتِلَاوَةِ کِتَابِکَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.»[42]

«ای زنده! ای پاینده! از تو میخواهم که... سینهام را برای امور خیر فراخ گردانی و زبانم را برای تلاوت قرآنت آزاد سازی؛ ای سرپرست اهل ایمان! و بر محمد و خاندانش درود فرست!»

 

روز هفتم: اهمیت تلاوت قرآن

شفا و رحمت برای مؤمنین

<وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ>[43]

«و ما از قرآن آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است، نازل مى‏کنیم.»

بارورشدن ایمان

«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: لِقاحُ الإیمانِ تِلاوَةُ القرآنِ.»[44]

«امامعلى{علیه السلام} فرمود: بارورشدن ایمان به تلاوت قرآن است.»

آیتالله بهجت{رحمة الله علیه}

اگر به ما خبر میدادند که در کشور چین کتابی وجود دارد که چنین کمالاتی را دارد و تمام صفات و کمالات قرآن را بدون بردن نامش به آن نسبت میدادند (مثلا میگفتند: از صفاتش این است:> وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى‏>[45]؛ و اگر کتابی وجود داشته باشد که بتوان به وسیله آن کوهها را سیر نمود و زمین را شکافت و با مردگان سخن گفت، همین کتاب است. نیز به وسیله آن چنین کارهایی را میتوان کرد که: <وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی‏ بُیُوتِکُم‏>[46]؛ و دیگر خصوصیات قرآن را بیان میکردند)، میگفتیم: سزاوار است همه کوچ کنیم تا در آنجا آن کتاب را درس بگیریم یا با خود بیاوریم؛ و این در حالی است که همان قرآن پیش ماست؛ لذا سزاوار است با گرسنگی و صبر بر خرده نان هم شده آن را تحصیل و تدریس نماییم و به معارف آن آگاهی پیدا کنیم؛ زیرا «لَا تَفنی عَجَائِبُهُ»[47]؛ شگفتیهای موجود در آن پایانناپذیر است و <تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ>[48]؛ توضیح هر چیزی در آن موجود است.

مگر نمیبینید دولتهای متمدن با اینکه به قرآن اعتقاد ندارند، درباره آن گفتهاند: قرآن تنها کتابی است که حکیمی آن را نوشته است. قرآن در دسترس ماست ولی از آن قدردانی نمیکنیم و از محتوای آن بیخبریم.[49]

خدا میداند قرآن برای اهل ایمان -مخصوصاً اگر اهل علم باشند- چه معجزهها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید! برنامه قرآن آخرین برنامه انسانسازی است که در اختیار ما گذاشته شده است؛ ولی ما از آن قدردانی نمیکنیم.[50]

٭٭٭

هر کتابی که کرده حق، انزال

باش مؤمن به آن علیالاجمال

همچو تورات آن کتاب کریم

بر کلیم و صحف بر ابراهیم

دیگر انجیل که آمده است فرود

بر مسیح و زبور بر داود

جامع این چهار قرآن است

که محمد مبلغ آن است

معنی و لفظ آن بود معجز

ناید از خلق مثل آن هرگز[51]

ختم قرآن

وقتی در اردوگاه آموزشی بودیم، بعد از اینکه کارهای روزانه را انجام میدادیم در چادر استراحت میکردیم. تخت من کنار تخت شهید کلاهدوز بود. هر وقت داخل چادر میشدم، میدیدم نشسته و قرآن میخواند. قرآن همیشه همراهش بود. قصد کرده بود آن پانزده روزی که در اردوگاه است، یک دور قرآن را تمام کند. تا کارش تمام میشد، قرآن میخواند. یک روز صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم. دیدم در حال تلاوت قرآن است.[52]

٭٭٭

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ خَلَّتَنَا مِنْ عَدَمِ الْإِمْلَاقِ، وَ سُقْ إِلَیْنَا بِهِ رَغَدَ الْعَیْشِ وَ خِصْبَ سَعَةِ الْأَرْزَاقِ، وَ جَنِّبْنَا بِهِ الضَّرَائِبَ الْمَذْمُومَةَ وَ مَدَانِیَ الْأَخْلَاقِ.»[53]

«خدایا! بر محمد و خاندانش درود بفرست و به برکت قرآن، ناداری ما را مبدل به بى‏نیازى کن و ما را به سوی زندگى خوش با وسعت رزق روانه فرما و از صفات ناپسند و اخلاق نکوهیده دور کن!»

 

روز هشتم: اهمیت تلاوت قرآن

قرآن عظیم

<وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی‏ وَ الْقُرْآنَ الْعَظیم‏>[54]

«و به راستى که هفت آیه از مثانى [یعنى سوره حمد] و قرآن بزرگ را به تو عطا کردیم.»

درجات اهل قرآن

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}:‏ إِنَّ أَهْلَ الْقُرْآنِ فِی أَعْلَى دَرَجَةٍ مِنَ الْآدَمِیِّینَ مَا خَلَا النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ فَلَا تَسْتَضْعِفُوا أَهْلَ الْقُرْآنِ حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْجَبَّارِ لَمَکَاناً عَلِیّاً.»[55]

«رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: همانا اهل قرآن در بالاترین درجات انسانیت هستند، البته پایینتر از پیامبران الهی؛ پس اهل قرآن را کوچک مشمارید؛ زیرا آنان نزد خداوند عزتمند و مقتدر دارای مقامی والا هستند.»

آیتالله سعادتپرور{رحمة الله علیه}

ای عزیز! بدان که نظر و نِگریستن در قرآن به حساب اینکه کلام الهی است، به خودیِ خود عبادت است و این گام اول برای هر خواننده میباشد تا بدین وسیله به راهنماییهای آن توجه کند.

تفکر در آیات قرآن، بشر را از عالم طبیعت تجافی داده و خدا و دار آخرت را تمام مقصد او قرار میدهد. بشر همواره احتیاج به موعظه دارد تا از غفلت و نافرمانی دست بکشد؛ زیرا از بنیان عالم خاکی جز فساد و جهل برخاسته نمیشود.

گناه و پیروی از عالم طبع است که سبب میشود به شنوایی و دیدگان شخص مهر زده شده و میان انسان و فهم قرآن حجاب کشیده شود و نتواند از قرآن عبرت بگیرد؛ از این رو، انسان باید مراقب باشد کاری نکند که نتواند از قرآن ثمره و بهره کامل بگیرد.

قرآن کلامی نیست که با یکبار خواندن، حقایق آن آشکار و احکام آن روشن گردد؛ بلکه تدبر در آن است که انسان را به حقایق و احکام و معارف آن راهنما میگرداند.[56]

٭٭٭

ور غرور تو به علم است و کمال

یا به گنج زر و بسیاری مال

خیز و مصحف بگشا وز قرآن

قصه بلعم و قارون بَرخوان!

بشنو افسانه نوح و پسرش

که چو طوفان غم آمد به سرش

ور به طاعتوری و تقدیس است

مایه عبرت تو ابلیس است

ور به دیدار نکوکاران است

که نظرگاه وفاداران است[57]

انس با قرآن

شهید تقی نوری آنچنان با قرآن مأنوس بود که انسان فکر میکرد به راستی قرآن با وجود او عجین شده است. همیشه با خود قرآن کوچکی به همراه داشت. در کوتاهترین فرصتی که پیدا میکرد، قرآن را از جیب خود بیرون میآورد و غرق در تلاوت آن میشد و کاری هم به محیط و رخدادهای اطراف خود نداشت.[58]

٭٭٭

«أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ... أَنْ تُنَوِّرَ بِکِتَابِکَ بَصَرِی وَ تُطْلِقَ بِهِ لِسَانِی وَ تُفَرِّجَ بِهِ قَلْبِی وَ تَشْرَحَ بِهِ صَدْرِی وَ تَسْتَعْمِلَ بِهِ بَدَنِی.»[59]

«خدایا! از تو میخواهم... که با قرآنت چشمانم رو روشنی ببخشی و زبانم را گویا کنی و قلبم را فارغ کنی و بدنم را برای آن به کار گیری.»

روز نهم: اهمیت تلاوت قرآن

کتابِ مَثلها

<وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فی‏ هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَةٍ لَیَقُولَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ مُبْطِلُون‏>[60]

«و به راستى در این قرآن براى مردم از هرگونه مثلى زدیم؛ و اگر براى آنان معجزه‏اى بیاورى، آنان که کفر ورزیده‏اند، قطعاً خواهند گفت: شما جز باطل‏گرا نیستید.»

محبوبترین نزد پیامبر{صلوات الله علیه}

«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام} ‏لمّا سَمِعَ ضَجَّةَ أصحابِهِ فی المَسجدِ و هُم یَقرَؤونَ القرآنَ: طوبى‏ لهؤلاءِ، کانوا أحَبَّ الناسِ إلى‏ رسولِ اللَّهِ{صلوات الله علیه}[61]

«امامعلى{علیه السلام}‏ هنگام شنیدن صداى یاران خود در مسجد که به خواندن قرآن بلند بود، فرمود: خوش به حال ایشان! اینها محبوبترین مردم نزد رسول خدا{صلوات الله علیه} بودند.»

آیتالله سعادتپرور{رحمة الله علیه}

سالک سعادتمند بر اثر شدت اهتمام در امر مراقبه به مشاهده توحید فعلی و صفاتی حضرت حق نائل میگردد. همهچیز را غیر از یک فعل و صفت نمیبیند و غیر از یک علم و قدرت، چیزی موجود نمیبیند؛ و چون توفیق شامل حالش شود و قدمی فراتر نهد، به مشاهد توحید اسمائی نائل میگردد و مشاهده میکند که در جهان هستی و وجود، به غیر از یک قادر و عالم، چیزی نیست.

این معنا غالبا در حالت تلاوت قرآن دست میدهد و سالک ناگهان متوجه میشود که خواننده و متکلم و شنونده، کس دیگر است.[62]

حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب

جمله میداند خدای حال گردان، غم مخور!

حافظا! در کنج فقر و خلوت شبهای تار

تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور![63]

فرصتی برای تلاوت

شهید کلاهدوز هر وقت فرصتی مییافت، قرآن میخواند. به همه توصیه میکرد که قرآن بخوانند. روی میز کارش هم قرآن کوچکی گذاشته بود تا هر وقت فرصت تلاوت آن را پیدا نمیکرد، لااقل از دیدن آن بهره ببرد. روزی به اتاقش رفتم و او را در حال تلاوت قرآن دیدم. گفت: تا میتوانیم باید روی قرآن کار کنیم و همه را تشویق کنیم تا در مباحث عقیدتی و اخلاقی شرکت کنند؛ هرچه در این زمینهها کار کنیم، کم است! ما نیازمند قرآن و درک معارف عالی آیات الهی هستیم.[64]

٭٭٭

«اللَّهُمَّ فَکَمَا جَعَلْتَ قُلُوبَنَا لَهُ حَمَلَةً، وَ عَرَّفْتَنَا بِرَحْمَتِکَ شَرَفَهُ وَ فَضْلَهُ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْخَطِیبِ بِهِ، وَ عَلَى آلِهِ الْخُزَّانِ لَهُ، وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَعْتَرِفُ بِأَنَّهُ مِنْ عِنْدِکَ حَتَّى لَا یُعَارِضَنَا الشَّکُّ فِی تَصْدِیقِهِ، وَ لَا یَخْتَلِجَنَا الزَّیْغُ عَنْ قَصْدِ طَرِیقِهِ.»[65]

«خدایا! همانطور که دلهاى ما را حامل قرآن قرار دادی و به رحمتت شرافت و فضیلت آن را به ما شناساندى، بر محمد{صلوات الله علیه} که خطیب قرآن است و خاندان او که خازنان علم قرآنند، درود فرست! و ما را از کسانى قرار ده که معترفند قرآن از نزد تو نازل شده؛ تا اینکه هیچ شک و تردیدی بر یقین ما عارض نشود؛ و چیزی ما را در راه راست قرآن نلغزاند.»

روز دهم: اهمیت تلاوت قرآن

کتاب بیشک و تردید

<وَ ما کانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرى‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لکِنْ تَصْدیقَ الَّذی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصیلَ الْکِتابِ لا رَیْبَ فیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمین‏>[66]

«و این قرآن را نسزد که دروغى ساختگى از سوى غیر خدا باشد، بلکه تصدیقکننده کتاب‏هاى پیش از خود و شرح و توضیحى بر هر کتاب است؛ در آن هیچ تردیدى نیست که از سوى پروردگار جهانیان است.»

تلاوت در هر حال

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه} لِعَلِیٍّ{علیه السلام}: یَا عَلِیُّ أُوصِیکَ فِی نَفْسِکَ‏ بِخِصَالٍ فَاحْفَظْهَا عَنِّی اللَّهُمَّ أَعِنْه‏... عَلَیْکَ‏ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ عَلَى کُلِّ حَالٍ.»[67]

«رسول اکرم{صلوات الله علیه} به حضرت علی{علیه السلام} فرمود: یا علی! تو را به خصلتهایی توصیه میکنم؛ آنها را حفظ کن؛ خداوندا او را یاری فرما!... بر تو باد تلاوت قرآن در هر حالی!»

امامخمینی{رحمة الله علیه}

بدان که این کتاب شریف، راهنماى سلوک انسانیّت و مربّى نفوس و شفاى امراض قلبیّه و نوربخش سیر إلى اللّه است. خداى تبارک و تعالى به واسطۀ سعۀ رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدس خود نازل فرموده و به حسب تناسب عوالم تنزّل داده تا به این عالم ظلمانى و سجن طبیعت رسیده و به کسوت الفاظ و صورت حروف در آمده براى استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیّت به اوج کمال و قوّت و انسانیّت؛ و از مجاورت شیطان به مرافقت ملکوتیّین؛ بلکه به وصول به مقام قرب و حصول مرتبۀ لقاءاللّه که اعظم مقاصد و مطالب اهلاللّه است.[68]

یک مطلب مهمّى را باید در نظر بگیرى که با توجه به آن راه استفاده از کتاب شریف بر تو باز شود و ابواب معارف و حکم بر قلبت مفتوح گردد؛ آنکه به کتاب شریف الهى نظر تعلیم داشته باشى و خود را موظف به تعلّم و استفاده بدانى. اینکه استفادۀ ما از این کتاب بزرگ بسیار کم است، براى همین است که قرآن را فقط براى ثواب و اجر قرائت مىکنیم و در همین حد متوقف مىشویم و قناعت مىکنیم. لهذا چهل سال قرآن شریف را مىخوانیم و به هیچ وجه از آن استفادهاى حاصل نمیشود جز اجر و ثواب قرائت؛ حال آنکه باید نظر تعلم به آن داشته باشیم.

اگر هم نظر تعلیم و تعلّم داشته باشیم، با نکات بدیعیّه و بیانیّه و وجوه اعجاز آن، جهات تاریخى و سبب نزول آیات، مکّى و مدنىبودن آیات و سور، اختلاف قرائات و اختلافات مفسرین از عامّه و خاصه و دیگر امور عرضیّۀ خارج از مقصد سر و کار داریم که خود اینها موجب احتجاب از قرآن و غفلت از ذکر الهى است.[69]

٭٭٭

تو را عطّار از اسرار گوید

نه با نفس و هوایت یار گوید

تو را از معنی قرآن دهد پند

برو خود را به قرآن کن تو پیوند!

که تا محکم شود ایمان و دینت

شود جمله نهانیها یقینت[70]

بعد از نماز

پدرم (شهید حاج احمد کاظمی) همیشه به ما میگفت: صبحها بعد از خواب و شبها قبل از خواب حتماً یکصفحه قرآن بخوانید؛ اگر وقت ندارید حتماً یکی دو آیه را بخوانید!

ایشان روی خواندن زیارت عاشورا نیز خیلی تأکید داشت. بعد از نماز صبح کمتر میدیدیم که ایشان بخوابد. همیشه برای نماز و قرآنخواندن و همچنین بعضی اوقات برای رسیدگی به نامهها به اتاق پذیرایی میرفت و در را میبست؛ ما فقط میدیدیم که چراغ روشن است.[71]

٭٭٭

«اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعَنْتَنِی عَلَى خَتْمِ کِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَهُ نُوراً، وَ جَعَلْتَهُ مُهَیْمِناً عَلَى کُلِّ کِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ، وَ فَضَّلْتَهُ عَلَى کُلِّ حَدِیثٍ قَصَصْتَهُ وَ فُرْقَاناً فَرَقْتَ بِهِ بَیْنَ حَلَالِکَ وَ حَرَامِکَ، وَ قُرْآناً أَعْرَبْتَ بِهِ عَنْ شَرَائِعِ أَحْکَامِکَ وَ کِتَاباً فَصَّلْتَهُ لِعِبَادِکَ تَفْصِیلًا وَ وَحْیاً أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ{صلوات الله علیه} تَنْزِیلًا.»[72]

«خدایا! مرا یارى دادى که کتاب تو را ختم کنم؛ کتابى که آن را نور نازل کردى و بر هر کتابی که نازل کردى، گواه ساختى و بر تمام سخنانت برتری بخشیدی؛ فرقانى است که حلال و حرامت را به وسیله آن از هم جدا کردى؛ و قرآنی که با آن احکام خویش را آشکار ساختى؛ و کتابى است که در او براى بندگان هر چیز را واضح و روشن بیان کردى و وحی نازلشده بر پیامبرت محمد{صلوات الله علیه} است.»

 

[1]. یونس، 57.

[2]. میزانالحکمة، ج‏9، ص345.

 

[3]. آدابالصلاة، ص۱۸۳.

 

[4]. همان، ص۱۸۷.

 

[5]. انتهانامه، ص270.

 

[6]. شیدا، ص86.

 

[7]. إقبالالأعمال، ج‏1، ص120.

 

[8]. القمر، 17.

 

[9]. جامعالأخبار، ص41.

 

[10]. در ساحل سپیده اخلاص، ص۱۰۹.

 

[11]. القمر، 17.

 

[12]. سیر و سلوک، ص۶۲.

 

[13]. مجموعه دیوان الهی، ج2، ص35.

 

[14]. عرفان اسلامی، ج۳، ص۲۴۱.

 

[15]. مصباحالمتهجد، ج‏1، ص264.

 

[16]. فاطر، 29.

 

[17]. الامالی (للسید المرتضى)، ج‏1، ص354.

 

[18]. مقالات، ج3، ص105.

 

[19]. همان، ص106.

 

[20]. مجموعه دیوان الهی، ج2، ص34.

 

[21]. شیدا، ص88.

 

[22]. إقبالالأعمال، ج‏1، ص194.

 

[23]. النحل، 91 و 92.

 

[24]. الکافی، ج‏2، ص609.

 

[25]. در محضر بهجت، ج1، ص112.

 

[26]. همان، ص120.

 

[27]. دیوان فیاض لاهیجی، ص383.

 

[28]. برگرفته از: الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان، ص134.

 

[29]. البلد الامین، ص101.

 

[30]. الرعد، 1.

 

[31]. میزانالحکمة، ج۹، ص۳۲۷.

 

[32]. اسرارالصلوة، ص326.

 

[33]. مثنوی معنوی، ص64.

 

[34]. پیک افتخار25، نام تو با عشق پرآوازه باد، ص10.

 

[35]. مصباحالمتهجد، ج‏2، ص610.

 

[36]. یوسف، 3.

 

[37]. تحفالعقول، ص150.

 

[38]. مریم، ۱۲؛ «اى یحیى کتاب خدا را با قوّت بگیر!».

 

[39]. راه روشن، ج۲، ص۳۲۶.

 

[40]. حدیقةالحقیقة، ص177.

 

[41]. اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 32000 شهید استانهای خراسان؛ به نقل از: نرمافزار نشانه.

 

[42]. مصباحالمتهجد، ج‏2، ص545.

 

[43]. الإسراء، 82.

 

[44]. همان.

 

[45]. الرعد، 31.

 

[46]. «نابینا و شخص مبتلا به مرض پیسی را به اذن خدا بهبودی میبخشم، مردگان را به وسیله آن به اذن خدا زنده میکنم و از آنچه میخورید و در خانههایتان اندوخته میکنید، خبر میدهم»؛ آلعمران، 49.

 

[47]. نهجالبلاغة، ص61.

 

[48]. النحل، 89.

 

[49]. در محضر بهجت، ج1، ص174.

 

[50]. همان، ص55.

 

[51]. هفتاورنگ (جامی)، سلسلةالذهب، اعتقادنامه، بخش 19.

 

[52]. هالهای از نور، ص106.

 

[53]. الصحیفةالسجادیة، ص178؛ دعای 42.

 

[54]. الحجر، 87.

 

[55]. الکافی، ج‏2، ص603.

 

[56]. نور هدایت، ج1، ص207.

 

[57]. هفتاورنگ، سبحةالابرار، بخش 52.

 

[58]. سیرت شهیدان، ص38.

 

[59]. مصباحالمتهجد، ج‏1، ص264.

 

[60]. الروم، 58.

 

[61]. میزانالحکمة، ج‏9، ص346.

 

[62]. ثمرات حیات، ج1، ص34.

 

[63]. دیوان حافظ، غزل 305.

 

[64]. هالهای از نور، ص104.

 

[65]. الصحیفةالسجادیة، ص176؛ دعای 42.

 

[66]. یونس، 37.

 

[67]. الزهد، ص21.

 

[68]. آدابالصلاة، ص۱۸۴.

 

[69]. همان، ص۱۹۱.

 

[70]. عطار، مظهر، در اشاره به کتب و تألیفات خود.

 

[71]. پیک افتخار 19، پرواز در پرواز، ص28.

 

[72]. الصحیفةالسجادیة، ص174؛ دعای 42.

 

فهرست مطالب