روز اول: اهمیت نماز شب

مناجات در دل شب

<یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّل 1 قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلا 2 نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلا 3 أَوْ زِدْ عَلَیْه وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلا>[1]

«اى جامه بر خود پیچیده! (1) شب را جز اندکى برخیز؛ (2) نصف شب یا اندکى از نصف بکاه؛ (3) یا بر نصف بیفزا‏!»

مرکب راهوار سلوک

«قَالَ الإمامُ الْعَسْکَرِیُّ{علیه السلام}: إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ؟عز؟ سَفَرٌ لَا یُدْرَکُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیْل‏.»[2]

«امام‌عسکری{علیه السلام} می‌فرماید: رسیدن به مقام قرب الهی، سفری است که جز با مرکب شب‌زنده‌داری به دست نمی‌آید.»

سخن آیت‌الله سیدعلی آقای قاضی{رحمة الله علیه}

اما نماز شب! پس برای مؤمنین هیچ چاره و گریزی از آن نیست. تعجب از کسی است که می‌خواهد به کمال دست یابد، ولی برای نماز شب قیام نمی‌کند! ما نشنیدیم احدی بتواند به آن مقامات دست یابد، مگر به وسیلۀ نماز شب.[3]

                         ***

شد گاه وصل دلدار، قُمْ اَیُّهَا اْلمُزَمِّل!       آمد زمان دیدار، قُمْ اَیُّهَا اْلمُزَمِّل!

وقت سفر رسیده، یعنی سحر رسیده        بیدار باش بیدار، قُمْ اَیُّهَا اْلمُزَمِّل!

مستانه گریه سر کن، غم از دلت به در کن             هشیار باش هشیار، قُمْ اَیُّهَا اْلمُزَمِّل![4]

لوازم سفر به سوی خدا

گویند: کسی از مردان خدا با همراهانش در یکی از منازل‌ نزدیک «مِنا» اُتراق کرده بود. چون پاسی از شب گذشت، برای نمازِ شب از خواب برخاست و دید همه خوابند. آنان را آواز داد: ای راهگذران که برای آسودن کوتاه، درنگ کرده و دم گرفته‌اید! آیا برآنید که همۀ شب را در خواب بمانید؟ پس چگونه کوچ می‌کنید و از این منزل می‌گذرید؟!

از بانگ او همه از خواب بیدار شدند، وضو گرفته و در دامن سحر به نماز ایستادند و بر رحمت خدایی دست رساندند. چون سپیده سر بر آورد، گفت: «عِنْدَ الصَّباحِ یُحْمَدُ اْلقَوْمُ السَّری»؛ صبحگاهان، شبروان ستایش می‌شوند.[5]

شهید سلیمانی

زیاد به منزل حاج قاسم می‌رفتم و می‌آمدم. گاهی شب هم می‌ماندم. یادم هست نیمه‌های شب با صدای حاجی از خواب بیدار می‌شدم. فاصلۀ اتاق حاجی تا اتاق مهمان کم نبود؛ اما صدای گریه و ناله‌اش می‌آمد. او که پای سجاده می‌نشست، غرق خلوت با خدا می‌شد؛ اصلا این دنیا را یادش می‌رفت و به حال خودش بود؛ گریه می‌کرد، ناله می‌کرد، ضجه می‌زد، بندگی می‌کرد برای خدا. با خودم می‌گفتم: کجای دنیا یک سرلشکر نظامی، یک عارف حقیقی است؟![6]

                                        ***

«اللَّهُمَّ لَا تُؤْمِنِّی مَکْرَکَ وَ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَکَ وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِین.»[7]

«خدایا! مرا از مکرِ خود آسوده مدار و یاد خودت را فراموشم مکن و مرا از گروه غافلان قرار مده!»

روز دوم: اهمیت نماز شب

عبادت شبانه از سر بیم و امید

<تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون>[8]

«پهلوهایشان از خوابگاه‏هایشان دور مى‏شود؛ در حالى‌ که همواره پروردگارشان را به علت بیم و امید مى‏خوانند و از آنچه آنان را روزى داده‏ایم، انفاق مى‏کنند.»

فرصتی گرانبها

«قالَ الإمامُ علیٌّ{علیه السلام}: سَهَرُ العُیونِ بِذِکرِ اللَّهِ فُرصَةُ السُّعَداءِ و نُزهَةُ الأَولیاء.»[9]

«حضرت علی{علیه السلام} فرمود: بیدارى شبانگاهىِ دیدگان با یاد خدا، فرصتى براى سعادتمندان و تفریحى براى دوستان خداست.»

‌سخن مقام معظم رهبری؟حفظ؟

تا آنجا که می‌توانید نماز شب بخوانید! هرچه می‌توانید خودتان را بسازید! هم از لحاظ فکرى بسازید، هم از لحاظ ایمانی؛ هم فکر را درست کنید، هم ایمان و دل را؛ با خدا انس داشته باشید؛ تا آنجایى که می‌توانید، نماز شب بخوانید![10]

                         ***

هان بنازم همت آنان که در شب‌های تار 

کارشان غیر از نماز و ذکر و فکر یار نیست

جز رضای حق نمی‌خواهند در راز و نیاز 

قصد ایشان غیر قرب حضرت دادار نیست[11]

عبد شکور

از یکی از همسران پیامبر{صلوات الله علیه} پرسیده شد: شگفت‌آورترین چیزی که از پیامبر دیدی، چه بود؟ گفت: همه رفتار پیامبر{صلوات الله علیه} اعجاب‌انگیز بود ولی عجیب‌ترینش در شبی رخ داد که در خانه‌ام استراحت می‌کرد. ناگهان از جای برخاست و جامه‌اش را بر تن کرد و وضو ساخت. به نماز ایستاد و در آن حال، سرشک دیدگانش از گونه‌های مبارک آن عزیز جاری می‌شد؛ به گونه‌ای که بخشی از جامۀ آن حضرت تر شد. سپس به سجده رفت و هم‌چنان تا صبح می‌گریست تا اینکه بلال به اذان ایستاد و پیامبر{صلوات الله علیه} به مسجد رفت. بلال آن حضرت را گریان دید و عرض کرد: ای پیامبر خدا! لطف حق تعالی که شما را فرا گرفته، چرا چنین گریانید؟ پیامبر{صلوات الله علیه} فرمود: آیا بندۀ سپاسگزاری نباشم؟![12]

شهید ماشاءالله رشیدی

نصف شب از صدای نالۀ نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش می‌گفت: خدایا! اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌خواهم مثل امام‌حسین{علیه السلام} بی‌سر و مثل حضرت عباس{علیه السلام} بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند، نه سر داشت و نه یک دست؛ گویا آن شب خدا صدای او را می‌شنید![13]

                                ***

«اللَّهُمَّ أَنْبِهْنِی لِأَحَبِّ السَّاعَاتِ إِلَیْکَ أَدْعُوکَ فَتُجِیبُنِی وَ أَسْأَلُکَ فَتُعْطِینِی وَ أَسْتَغْفِرُکَ فَتَغْفِرُ لِی‏؛ اللَّهُمَّ ابْعَثْنِی مِنْ مَضْجَعِی لِذِکْرِکَ وَ شُکْرِکَ وَ صَلَوَاتِکَ وَ اسْتِغْفَارِکَ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِکَ وَ حُسْنِ عِبَادَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین‏»[14]

«خدایا! مرا نسبت به بهترین ساعاتی که باید تو را خواند و تو اجابت می‌نمایی، آگاه فرما! تا ساعاتی که از تو می‌خواهم و عطا می‌کنى؛ و استغفار می‌کنم و تو می‌پذیری! خدایا! مرا از بسترم برانگیز تا ذکر تو را بگویم و مشغول سپاسگزاری و نماز و استغفار و قرائت قرآن و بندگى نیکو شوم؛ اى مهربان‌ترین مهربانان!»

روز سوم: اهمیت نماز شب

مایۀ روشنی چشم

<فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُون‏>[15]

«پس هیچ‌کس نمى‏داند چه چیزهایى که مایۀ شادمانى و خوشحالى آنان است، به پاداش اعمالى که همواره انجام مى‏داده‏اند، براى آنان پنهان داشته‏اند.»

بی‌حدیِ اجر نماز شب

«قالَ أَبو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: مَا مِنْ عَمَلٍ حَسَنٍ یَعْمَلُهُ الْعَبْدُ إِلَّا وَ لَهُ ثَوَابٌ فِی الْقُرْآنِ إِلَّا صَلَاةَ اللَّیْلِ، فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ یُبَیِّنْ ثَوَابَهَا لِعِظَمِ خَطَرِهَا عِنْدَهُ، فَقَالَ: <تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُون ‏رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ 16 فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُون>.»[16]

«امام‌صادق{علیه السلام} می‌فرماید: هر کار نیکى که بنده مى‏کند، در قرآن برایش ثوابى ذکر شده مگر نماز شب؛ که از بس نزد خدا پراهمیت است، ثواب آن را معلوم نکرده و فرموده است: پهلوهایشان را از بسترها دور مى‏کنند، پروردگارشان را از روى بیم و طمع مى‏خوانند و از آنچه آنان را روزی داده‏ایم، انفاق مى‏کنند؛ و هیچ‌کس نمى‏داند به پاداش آنچه مى‏کرده‏اند، چه مسرت‏هایى برایشان نهفته شده است!»

سخن آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

تعابیر آیۀ مبارکه[17]، نکات و اشارات آن، آن هم با ترکیب کلامی خاصی که دارد، در مرحلۀ اول حکایت از این می‌کند که آنچه برای قیام‌کنندگان به عبادت در دل شب هست، در قالب مفاهیم ذهنیه و در قالب الفاظ نمی‌آید و در تصور نمی‌گنجد؛ و در مرحلۀ دوم خبر از این می‌دهد که آنچه برای آنان در پشت پرده وجود دارد، منظور آنان را برآورده می‌سازد و چشم آنان را روشن می‌گرداند. پیداست که منظور سالک دردمند کدام است و روشنی چشم او در چه‌چیز است! او جز این را نمی‌خواهد که به شهود وجه‌الله نائل گردد. روشنی چشم او و هر چشمی در همین است و این حقیقتی است که فهم خوب آن، مخصوص اهل معرفت است.[18]

                         ***

شب خیز که عاشقان به شب راز کنند     گرد در و بام دوست پرواز کنند

هرجا که دری بود به شب بربندند               الا در عاشقان که شب باز کنند[19]

نصیحت طلایی

شیخ جعفر کاشف‌الغطا{رحمة الله علیه} که از فقهای بزرگ شیعه در قرن سیزدهم بود، در نجف زندگی می‌کرد. چنین نقل است که شبی برای تهجد برخاست و فرزند خویش را از خواب بیدار کرد و فرمود: برخیز تا به حرم مطهر مشرف شویم و در آنجا نماز بخوانیم! چون برخاستن در آن‌ وقت شب برای فرزند دشوار بود، در مقام اعتذار برآمد و گفت: من فعلا آمادگی ندارم، شما منتظر من نشوید، بعداً مشرف می‏شوم! ایشان فرمود: من منتظرت هستم، برخیز و آماده شو که با هم برویم! آقازاده به ناچار از جا برخاست و وضو گرفت. با هم حرکت کردند تا جلوی صحن رسیدند. آنجا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به سوی مردم دراز کرده است. آن عالم بزرگوار به فرزندش فرمود: این شخص در این وقت شب برای چه اینجا نشسته است؟ گفت: برای تکدی از مردم! فرمود: چقدر از رهگذران عاید او می‏شود؟ گفت: احتمالا یک‌تومان! فرمود: فرزندم! درست فکر کن و ببین! این مرد برای مبلغ کمی از دنیا در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و دست تذلّل به سوی مردم دراز کرده، آیا تو به اندازۀ این شخص دربارۀ وعده‏های خدا دربارۀ شب‌زنده‏داران اعتماد نداری؟! حق متعال فرموده است: <فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُن‏>[20]؛ هیچ‌کس نمی‏داند چه پاداش‌های مهمی که مایۀ روشنی چشم است، برای آنها نهفته است.

این فرزند پاکدل پس از گفتار پدرِ زنده‌دل خود چنان تکان خورد که تا آخر عمر از شرف و سعادت شب‌زنده‏داری برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد.[21]

شهید تورجی‌زاده

حدوداً ساعت سه نصف شب بود که با صدایی از خواب پریدم. از جا بلند شدم و با تعجب از اتاق بیرون آمدم. با چشمانی گردشده به اطراف نگاه می‌کردم و به دنبال علت صدا بودم. شنیدم که یک‌نفر با حالتی محزون گریه می‌کند. صدا از داخل اتاق محمدرضا (شهید تورجی‌زاده) بود. او ناله‌ای جانسوز داشت و مرتب گریه می‌کرد و می‌گفت: «الهی العفو»! حال عجیبی داشت. حال او تا موقع اذان صبح به این صورت ادامه داشت.[22]

                                        ***

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَحْیَانِی بَعْدَ مَا أَمَاتَنِی وَ إِلَیْهِ النُّشُورُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَدَّ عَلَیَّ رُوحِی لِأَحْمَدَهُ وَ أَعْبُدَهُ.»[23]

«ستایش خدایى را که مرا پس از آن که میراند، زنده گردانید و رستاخیز به سوى اوست‏. سپاس خداوند را که روح مرا به من بازگرداند تا او را ستایش و عبادت کنم‏.»

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَبَاتَنِی فِی عُرُوقٍ سَاکِنَةٍ وَ رَدَّ إِلَیَّ مَوْلَایَ نَفْسِی بَعْدَ مَوْتِهَا وَ لَمْ یُمِتْهَا فِی مَنامِها الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین‏.»[24]

«حمد برای خدایی است که مرا در رگ‌های آرام جا داد و مولایم، نفسم را بعد از مرگم برگرداند و مرا در خواب نمیراند. حمد برای خدایی است که آسمان‌ها و زمین را از اینکه از جای خود بلغزند، نگاه می‌دارد و اگر رو به لغزش و انحراف از مسیر خود نهند، ‌کسی جز او نمی‌تواند آنها را محفوظ نگه دارد؛ همانا خدا بسیار بردبار و آمرزنده است! و حمد برای خدا پروردگار جهانیان است!»

روز چهارم: اهمیت نماز شب

شب، از نشانه‌های خداوند

<وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُون‏>[25]

«و نشانه‏اى براى آنها شب است که روز را از آن بر مى‏کَنیم؛ پس ناگاه آنان به تاریکى درآید.»

توصیه اکید

«قَالَ النَّبِیُّ{صلوات الله علیه} لِعَلِیٍّ{علیه السلام}: أُوصِیکَ فِی نَفْسِکَ بِخِصَالٍ فَاحْفَظْهَا: وَ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ اللَّیْل‏‏.»[26]

«رسول اکرم{صلوات الله علیه} به حضرت علی{علیه السلام} می‌فرماید: تو را به داشتن خصلت‌هایى سفارش مى‌کنم؛ آنها را از من به‌ خاطر بسپار: بر تو باد به نماز شب! و بر تو باد به نماز شب! و بر تو باد به نماز شب!»

مانع نزول عذاب الهی

«قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ{علیه السلام}: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ أَنْ یُصِیبَ ‏أَهْلَ الْأَرْضِ بِعَذَابٍ، قَالَ: لَوْ لَا الَّذِینَ یَتَحَابُّونَ بِجَلَالِی وَ یَعْمُرُونَ مَسَاجِدِی وَ یَسْتَغْفِرُونَ بِالْأَسْحَارِ لَوْ لَا هُمْ لَأَنْزَلْتُ عَذَابِی‏.»[27]

«امیرالمؤمنین{علیه السلام} فرمود: هرگاه اراده خداوند متعال به عذاب‌کردن مردم تعلق گیرد، میفرماید: اگر نبودند کسانی که به واسطه جلال و جبروت من به یکدیگر محبت می‌ورزند و مساجدم را آباد می‌کنند و در سحرگاهان استغفار می‌کنند، قطعا عذابم را نازل می‌کردم!»

سخن آیت‌الله سعادت‌پرور{رحمة الله علیه}

بیداری شب و سحرخیزی و شب‌زنده‌داری به نماز و تلاوت قرآن یا دعا و مناجات، بهترین وسیله برای فتح درهای برکت و رحمت و نردبان تقرب به خدا و ترقی به مقامات عالیۀ معنوی است.[28]

سخن آیت‌الله شهید مطهری{رحمة الله علیه}

ما یک‌ سلسله لذّت‌های معنوی داریم که معنویّت ما را بالا می‌برد. کسی که اهل تهجّد و نماز شب باشد و جزو صادقین و صابرین و مستغفرین بالأسحار قرار گیرد، نماز شب لذّت و بهجت دارد. آن لذّتی که یک‌نفر نماز شب‌ خوان حقیقی و واقعی از نماز شب خودش می‌برد، از آن «استغفر اللّه ربّی و اتوب و الیه»ها می‌برد، از آن «العفو»ها و یادکردن و دعاکردن‌های حداقل چهل‌مؤمن می‌برد و آن لذّتی که از آن «یا ربّ! یا ربّ!» گفتن‌ها می‌برد، هیچ‌وقت یک‌آدم عیّاش لذت نخواهد برد. لذّت آن نماز شب خوان خیلی عمیق‌تر، نیرومندتر و نشاط بخش‌تر است.[29]

                                        ***

یا رب دل پاک و جان آگاهم ده             آه شب و گریه سحرگاهم ده

در راه خود اول ز خودم بیخود کن          بیخود چو شدم ز خود، به خود راهم ده[30]

عاقّ فرزند

آیت‌الله سیدجمال گلپایگانی{رحمة الله علیه} به فرزند خود فرمود: اگر نماز شب نخوانی، عاقَّت می‌کنم! پسر ایشان خیلی ناراحت شد و گفت: پدر جان! چرا برای ترک مستحب مرا عاقّ می‌کنی؟ فرمود: منظورم این است که تا می‌توانی نماز شب را ترک نکن![31]

شهید صیاد شیرازی

تمام شب را در راه بودیم. در آن هوای سرد خسته و فرسوده رسیدیم مقر. شهید صیاد برنامه‌های فردا را مرور می‌کرد: فردا چه کار کنید، چه کار نکنید، چند نفر بفرستید آنجا، اینجا چندتا توپ بکارید، این دسته برگردد عقب، آن گروهان برود جلو! ساعت دوازده شب بود که خوابمان گرفت. زیلوی گوشۀ سنگر را برداشتیم و پهن کردیم و دراز کشیدم؛ چیزی هم نداشتیم رویمان بیندازیم؛ پشت به پشت هم خوابیدیم که مثلا گرممان شود. دو ساعت که گذشت، بلند شد و با آب قمقمه‌اش وضو گرفت و ایستاد به نماز! حس نداشتم تکان بخورم؛ چه رسد به بلندشدن و وضوگرفتن.[32]

                                        ***

«اللَّهُمَّ لَا یُوَارِی مِنْکَ لَیْلٌ دَاجٍ وَ لَا سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاجٍ وَ لَا أَرْضٌ ذَاتُ مِهَادٍ وَ لَا ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ وَ لَا بَحْرٌ لُجِّیٌّ تُدْلِجُ بَیْنَ یَدَیِ الْمُدْلِجِ مِنْ خَلْقِکَ تَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ غَارَتِ النُّجُومُ وَ نَامَتِ الْعُیُونُ وَ أَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ سُبْحَانَ رَبِّی رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ إِلَهِ الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین».[33]

«خدایا! از تو نهان نسازد شبِ‌ تار و نه آسمانِ‌ برج‌دار و نه زمینِ‌ بسترگذار و نه تاریکى‌هاى برهم و درهم و نه دریاى ژرف؛ در پیشِ‌ شبروان خلقت، شبروى کنى و بدانى خیانت دیده‌ها و آنچه را نهان سازند سینه‌ها؛ اختران به سراشیب رفتند و دیده‌ها به خواب اندر شدند و تویى زنده و پاینده؛ نه چرتت گیرد و نه خوابت برد؛ منزّه باد پروردگار من، پروردگار جهانیان و معبود مرسلان و سپاس از آن خداوند عالمیان است.»

                   

روز پنجم: اهمیت نماز شب

زینت‌های دنیا و آخرت

<الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً>[34]

«مال و فرزندان، آرایش و زیور زندگى دنیا هستند، ولى اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ امیدداشتن به آنها نیکوتر است.»

رکعات نماز شب، زیور آخرت

«قالَ الإمامُ الصّادِقُ{علیه السلام}: <اَلمالُ وَ آلْبَنُونُ زینَةُ الْحَیوةِ الدُّنْیا> وَ ثَمانُ رَکعاتٍ مِنْ آخِرِ اللَّیلِ وَ الْوَتْرُ زینَةُ الآخِرَةِ؛ وَ قَدْ یجْمَعُهَا اللهُ لاِقْوامٍ.»[35]

«امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: ثروت و فرزندان زیور زندگی دنیایند و هشت‌رکعت نماز در آخر شب و یک‌رکعت نماز وتر زیور آخرتند؛ گاهی خدا همه این زیورها را برای عدّه‌ای جمع می‌کند.»

سخن آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

در آیۀ 16 سورۀ سجده، سیاق، لحن، نکات و اشارت‌های این آیه حکایت‌ها و هدایت‌ها در خصوص عبادت شبانه و در خصوص «صلاة لیل» دارد و از ادب عبودیِ سالک صادق و طالبان مجاهد خبر می‌دهد؛ و می‌گوید: آنان در طریق مقصد بزرگی که قصد کرده‌اند، هرگز به خود این اجازه را نمی‌دهند که همانند غافلان جاهل و جاهلان غافل و همانند مدعیان بی‌ادب از اول شب تا آخر آن در خواب باشند و در بستر غفلت و تن‌پروری بیارامند؛ و مانند جیفه‌ای در خوابگاه خود بیفتند و از آنچه بر آنان می‌گذرد، بی‌خبر باشند و به خود نیایند؛ بلکه شب‌ها بسترهای خود را ترک می‌کنند و در خلوت شب به معبود خویش روی می‌آورند؛ و با بیم و امید جناب او را می‌خوانند و قرب و رضوان او را می‌طلبند که مقصد، بسی بزرگ است و راه بسی طولانی؛ مقصد حضرت حق است و راه، راهِ فقر و فنا؛ و این، بیداری شب می‌خواهد و همتی بلند.[36]

جناب عشق بلند است همتی حافظ       که عاشقان رهِ بی‌همتان به ‌خود ندهند[37]

                         ***

مرا یا رب نباشد توشۀ راه                        به ‏جز اشک و به‏ جز آه سحرگاه‏

ز رحمت کن به عشق خود اسیرم             وگر زارم کُشى، منّت پذیرم‏[38]

اشک شبانه

بزرگی گوید: شبی برخاستم تا به رسم عادت نماز شب بخوانم. قدری که نماز خواندم، مرا خواب فرا گرفت. قدری خوابیدم و در خواب دیدم که یک‌حوری بهشتی از در خانۀ من وارد شد. تا به حال موجودی از او زیباتر ندیده بودم. آن‌چنان از چهرۀ او نور می‏درخشید که چشمانم را خیره کرد. حیران بودم که نزدیک من آمد، مرا حرکت داد و گفت: مرا برای تو آرایش کرده‏اند و تو در خوابی؟! چون این کلام را شنیدم، عهد کردم تا زنده‏ام نخوابم! او از عهد و پیمان من خندید و نوری از خندۀ او ساطع شد که تمام خانه را روشن کرد. گفتم: عجب! سر تا پای تو همه نور است. او گفت: می‏دانی نور من از کجاست؟ گفتم: نه! گفت: شبی در هوای سرد به پا خواستی، وضو گرفتی و مشغول نماز شدی؛ از خوف الهی اشک از دیدگان تو جاری شد؛ من آن اشک را گرفتم و بر صورت خود مالیدم؛ این نور صورتم از آب چشم توست![39]

شهید دستغیب

فرزند گرامی ایشان می‌گوید: چه روزهای دراز و گرم تابستان را که به روزه می‌گذراند و چه شب‌های سرد و طولانی زمستان را که به عبادت، به صبح می‌رسانید! فراموش نمی‌کنم که بعضی نیمه‌های شب از خواب بیدار می‌شدم و صدای ناله‌اش را در سجده می‌شنیدم. خودم را به خواب می‌زدم اما به زمزمه‌های همراه با گریه‌ها و اشک‌های روانش گوش می‌دادم؛ گویا هم اکنون آوایش از اتاق مجاور در گوشم طنین می‌افکند و آه جان‌سوزش دلم را می‌آزارد.[40]

                                        ***

«سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَکَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَإِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت‏.»[41]

«پاک و منزه است پروردگار فرشتگان و روح‌القدس! رحمت تو همواره بر خشمت پیشى گرفته و معبودى جز تو نیست؛ تو را تسبیح مى‏کنم و حمد تو مى‏گویم؛ مرتکب بدى و گناه شده‏ و بر خویشتن ستم کرده‏ام؛ از گناهم در گذر که هیچکس جز تو نمی‌تواند گناهانم را ببخشد!»

روز ششم: اهمیت نماز شب

خشنودی خداوند متعال

<وَ جَعَلْنا فی‏ قُلُوبِ الَّذینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّه‏>[42]

«و در قلب کسانى که از او (عیسی{علیه السلام}) پیروى مى‏کردند، رأفت و رحمت قرار دادیم و رهبانیتى که از نزد خود ساخته بودند، ما بر آنان مقرّر نکرده بودیم، ولى [آن را] جز براى طلب خشنودى خدا [بر خود واجب نکرده بودند].»

صفات شیعه

«قَالَ اَمیرُ المُؤمِنینَ{علیه السلام} لِنَوْفٍ الْبِکَالِیِّ: أَ تَدْرِی یَا نَوْفُ مَنْ شِیعَتِی؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ! قَالَ: شِیعَتِی الذُّبُلُ الشِّفَاهِ الْخُمْصُ الْبُطُونِ الَّذِینَ تُعْرَفُ الرَّهْبَانِیَّةُ فِی وُجُوهِهِمْ؛ رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ أُسُدٌ بِالنَّهَار.»[43]

«امام على{علیه السلام} فرمود: اى نوف! آیا مى‌دانى شیعۀ من کیست؟ عرض کرد: نه به خدا؛ فرمود: شیعیان من آنانند که لبانشان خشکیده و شکم‌هایشان به پشت چسبیده است؛ پارسایى از رخسارشان پیداست و راهبان شب‌ و شیران روزند.»

سخن آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

اگر همۀ آیات و روایات وارده در خصوص تهجد و «صلاة لیل» را نادیده بگیریم و فقط آیۀ هفتادونهم سورۀ اسراء[44] را مورد دقت قرار دهیم، برای ما این حقیقت کاملاً روشن می‌گردد که در سلوک عبودی، مسئله «تهجد» و «صلاة لیل» از حساب خاصی برخوردار است و سالک صادق در مقام طلب و مجاهدت نباید از آن غفلت کند و در آن مسامحه داشته باشد؛ و روشن می‌شود که این امر برای او ضرورت دارد. امام‌صادق{علیه السلام} از طریق پدران بزرگوار خویش از رسول‌الله{صلوات الله علیه} نقل می‌کند که فرمود: جبرئیل همیشه قیام به عبادت در شب را به من توصیه می‌کرد؛ آن‌چنان که گمان نمودم هیچ‌وقت خوبان امت من شب‌ها نمی‌خوابند.[45]

در آیۀ نهم سورۀ زمر[46]، تهجد، قیام شبانه به عبادت، صلاة لیل، خشوع در پیشگاه ربوبیت، و سجده و عبودیت در دل شب توأم با خوف و رجا را قدم مؤثر در نجات انسان و قدم مؤثر در سفر الی الحق می‌شمارد و می‌گوید: آنها که از تهجد برخوردارند و مجاهدت شبانه دارند، با آنها که چنین نیستند، هرگز یکسان نخواهند بود. این بدان معناست که برای طالبان در مقام مجاهدت، مسئله قیام به عبادت در دل شب و مسئله «صلاة لیل» مسئله‌ای خاص و دارای اهمیت ویژه است که نباید از آن غفلت نمایند و در آن مسامحه کنند؛ بلکه باید بر آن مداومت داشته باشند.[47]

                              ***

سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب    

این همه از نظر لطف شما می‌بینم

هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال    

با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم

کس ندیده است ز مشک ختن و نافه چین          

آنچه من هر سحر از باد صبا می‌بینم[48]

                              ***

سحرم، هاتفِ میخانه به دولتخواهی        گفت: باز آى، که دیرینه این درگاهى‏

همچو جم، جرعه مِىْ کش، که ز سرِّ ملکوت             پرتوِ جامِ جهانْ بین، دهدت آگاهى‏[49]

نشانه‌های شیعیان

حضرت علی{علیه السلام} شبی از مسجد بیرون آمد. جمعیتی را دید که به حضرت پیوستند و با حضرت حرکت کردند. حضرت از حرکت ایستاد، سپس فرمود: شما کیستید؟ گفتند: از شیعیان شماییم! حضرت با دقت در چهره‌های آنان نگریست و فرمود: نمی‌دانم چرا سیمای شیعه را در شما نمی‌بینم؟! گفتند: ای امیرمؤمنان! مگر سیمای شیعه چگونه است؟ حضرت فرمود: آنان بر اثر شب‌زنده‌داری زردچهره‌اند؛ بر اثر گریه از خوف خدا چشمان‌شان به هم خورده است؛ بر اثر عبادت و شب‌زنده‌داری قامتشان خمیده و بر اثر روزه شکم‌های آنان لاغر شده و بر اثر دعا لب‌هایشان خشکیده است و غبار خشوع‌کنندگان بر آنان است.[50]

لحظات تقرب

عبدالله‌ بن‌ ابی‌یعفور نقل می‌کند: خدمت امام‌صادق{علیه السلام} رسیدم و عرض کردم: فدایتان شوم! مرا از لحظه‌ای که بنده در آن به خدا نزدیک‌تر و خداوند به او نزدیک است، باخبر سازید! امام فرمود: هنگام سحر! وقتی که انسان برمی‌خیزد، در حالی چشم‌های دیگران در خواب بسته است و او آرام برای گرفتن وضو به راه می‌افتد و وضوی کاملی می‌گیرد، سپس باز می‌گردد و بر سجاده‌اش می‌ایستد و رویش را به سوی اللّه می‌گیرد و قدم‌هایش را کنار هم می‌گذارد؛ با صدای بلند «اللّه اکبر» می‌گوید و نماز را آغاز می‌کند. دو رکعت نماز به جا می‌آورد، سپس برمی‌خیزد که دو رکعت بعدی را بخواند؛ در این هنگام، منادی از کرانۀ آسمان و از جانب راست عرش فریاد می‌زند: ای بنده‌ای که پروردگار خویش را می‌خوانی! بخشش و عطیۀ خداوند بر سر تو گسترده شده و فرشتگان از قدمگاه تو تا قلمرو آسمان را فرا گرفته و خداوند؟عز؟ تو را چنین می‌خواند: ای بندۀ من! اگر می‌دانستی با چه کسی به مناجات برخواسته‌ای، روی برنمی‌تافتی![51]

شهید ابراهیم هادی

ابراهیم معمولا دو سه ساعت اول شب را می‌خوابید و بعد بیرون می‌رفت. موقع اذان برمی‌گشت و برای نماز صبح بچه‌ها را صدا می‌زد. با خود گفتم: چرا ابراهیم مدتی است که شب‌ها اینجا نمی‌ماند؟! یک‌شب به دنبالش رفتم. دیدم برای خواب به آشپزخانۀ مقر سپاه رفت. فردا از پیرمردی که داخل آشپزخانه کار می‌کرد پُرسیدم و فهمیدم که بچه‌های آشپزخانه همگی اهل نماز شب هستند. ابراهیم برای همین به آنجا می‌رفت؛ اما اگر داخل مقر نماز شب می‌خواند، همه می‌فهمند. این اواخر حرکات و رفتار ابراهیم مرا یاد حدیث امام‌علی{علیه السلام} به نوف بکالی می‌انداخت که فرمودند: شیعۀ من عابدان شب و شیران روزند.[52]

                                ***

«یَا مَنْ بَنَى السَّمَاءَ بَائِدَةً وَ جَعَلَهَا سَقْفاً مَرْفُوعاً یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ یَا مَنْ فَرَشَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَهَا مِهَاداً یَا مَنْ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثى‏ اجْعَلْنِی مِنَ الذَّاکِرِینَ لَکَ وَ الْخَائِفِینَ مِنْک‏.»[53]

«ای کسی که آسمان را نابودشونده بنا کرده است و آن را سقفی رفیع قرار داده است! ای وسعت‌بخش آمرزش! ای خدایی که دست‌هایت به لطف و رحمت گشوده است! ای کسی که زمین را گسترانده و آن را گهواره قرار داده! ای کسی که مرد و زن را برای هم خلق کرده است! مرا از ذاکرین برای خودت و از خائفین از خودت قرار ده!»

روز هفتم: اهمیت نماز شب

ناامیدنشدن از رحمت الهی

<لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُون‏>[54]

«از رحمت خدا مأیوس نباشید؛ زیرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمى‏شوند.»

مصادیق رحمت الهی

«قالَ أَبو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: إِنَّ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ؟عز؟ ثَلَاثَةً: التَّهَجُّدَ بِاللَّیْلِ وَ إِفْطَارَ الصَّائِمِ وَ لِقَاءَ الْإِخْوَان‏.»[55]

«امام‌صادق{علیه السلام} می‌فرماید: سه‌چیز از رحمت خداست: شب‏زنده‏دارى، افطاری‌دادن به شخص روزه‌دار و دیدار با برادران».

سخن میرزا جوادآقا ملکی تبریزی{رحمة الله علیه}

اگر تو دلى داشته باشى، چه بسا اثراتى که براى نماز شب رسیده را دریافته باشى؛ اگر به این فضیلت‌ها که براى این نماز رسیده مؤمن باشى، آن را ترک نخواهى کرد و ضایع نخواهى ساخت؛ زیرا طبیعت انسان بر این سرشته شده که دوستدار خیر و خوبى است. آیا در آن حدیث قدسى نشنیدى که ذات اقدس حق فرمود: بندگان من براى غروب خورشید مشتاقند؛ همچون پرندگانى که شامگاهان شوق رفتن به آشیانه دارند. چگونه مى‌توان پذیرفت کسى به بعضى از این فضائل براى نماز شب معتقد باشد ولی مشتاق رسیدن وقت آن نباشد؟![56]

                         ***

روی گرم تو مرا بر سر حرف آورده است     طوطی از پرتو آیینه سخن‌ساز شده است

صائب از فیض دعای شب و اوراد سحر در توفیق به روی دل من باز شده است[57]

عاقبت دو زندانبان

آن زمان که امام حسن عسکری{علیه السلام} در زندان صالح‌بن‌وصیف زندانی بود، عده‌ای از بنی‌عباس آمدند و گفتند: از جهت آب و غذا و استراحت، او را در تنگنا قرار بده! صالح گفت: با او چه کنم؟ دو نفر از بدترین و خطرناک‌ترین مأموران خود را بر آن امام{علیه السلام} گماشتم؛ اما آن دو بر اثر معاشرت با حضرت دگرگون شده و اهل نماز و عبادت و روزه گشته و به مرحله‌ای عظیم رسیده‌اند. آن دو را فراخواندند و گفتند: وای بر شما! در مورد این مرد چه رفتاری در پیش گرفته‌اید؟ آن دو گفتند: ما چه بگوییم در مورد کسی که روزها در حال روزه و تمام شب را به نماز و عبادت مشغول است و با کسی تکلمّ نمی‌کند و به غیر از نماز و عبادت سخن نمی‌گوید؟![58]

شهید کلاهدوز

یک‌شب با عده‌ای از فرماندهان سپاه به جایی رفته بودیم. آقای محسن رضایی بود و شهید کلاهدوز و شهید سیف‌اللهی و چند نفر دیگر. وقتی رسیدیم تهران، دیر وقت بود. قرار شد برویم خانه ما و صبح برویم سپاه. چون نیمه‌شب بود، خسته بودیم و خوابیدیم. ساعت دو بعد از نیمه‌شب از خواب بیدار شدم و دیدم صدای ضجه می‌آید. صدا آرام و ملایم بود. شهید کلاهدوز در گوشه حیاط مشغول نماز شب و ذکر و مناجات بود. آن شب واقعاً به حال او غبطه خوردم که با حالی متحول به درگاه خدا مناجات می‌کرد.[59]

                                        ***

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ وَ آلِهِ وَ أُقَدِّمُهُمْ بَیْنَ یَدَیْ حَوَائِجِی فَاجْعَلْنِی بِهِمْ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ؛ اللَّهُمَّ ارْحَمْنِی بِهِمْ وَ لَا تُعَذِّبْنِی بِهِمْ وَ اهْدِنِی بِهِمْ وَ لَا تُضِلَّنِی بِهِمْ وَ ارْزُقْنِی بِهِمْ وَ لَا تَحْرِمْنِی بِهِمْ وَ اقْضِ لِی حَوَائِجَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ.»[60]

«خداوندا! من به سوى تو روى مى‌آورم با متابعت و شفاعت پیامبرت که پیام‌آور رحمت است و خاندان او در حالى که به آنان اقتدا کرده و حقّ‌ ایشان را مى‌شناسم و پیشاپیش حوائج خود آنان را شفیع می‌گردانم. پس به واسطۀ ایشان و به حقّ‌ آنان و مرتبه و مقام ایشان در پیشگاه خودت بر من ببخشاى و از گناهانم درگذر و به واسطۀ محروم‌شدن از شفاعت آنان یا مخالفت با ایشان مرا گرفتار مساز و نیز مرا به وسیلۀ آنان هدایت فرما و به سبب مخالفت با ایشان و عدم پیروى از آنان گمراه مساز و به برکت آنان مرا روزى عطا فرما و به واسطۀ آنان و به حقّ‌ ایشان که مرا از ألطاف خویش محروم و بى‌بهره مساز و حوایج دنیوى و أخروى یا نیازهاى مادّى و معنوى مرا برآورده گردان، که البتّه تو بر هر کارى توانا و از همه چیز آگاهی.»

روز هشتم: اهمیت نماز شب

تسبیح خدا در دل شب

<وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ>[61]

«و پاره‏اى از شب و هنگام ناپدیدشدن ستارگان، خدا را تسبیح گوی!»

تفاوت انسان‌ها

<مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُون‏>[62]

«از اهل کتاب گروهى درستکار هستند؛ آیات خدا را در ساعاتى از شب مى‏خوانند و سجده مى‏کنند.»

تهجد، از صفات متقین و عارفین

«قالَ اللهُ؟عز؟ لِدَاوُدَ{علیه السلام}: عَلَیْکَ بِالاسْتِغْفَارِ فِی دَلَجِ اللَّیْلِ وَ الْأَسْحَارِ، یَا دَاوُدُ! إِذَا جَنَّ عَلَیْکَ اللَّیْلُ فَانْظُرْ إِلَى ارْتِفَاعِ النُّجُومِ فِی السَّمَاءِ وَ سَبِّحْنِی وَ أَکْثِرْ مِنْ ذِکْرِی حَتَّى أَذْکُرَکَ، یَا دَاوُدُ إِنَّ الْمُتَّقِینَ لَا یَنَامُونَ لَیْلَهُمْ إِلَّا بِصَلَوَاتِهِمْ إِلَیَّ وَ لَا یَقْطَعُونَ نَهَارَهُمْ إِلَّا بِذِکْرِی، یَا دَاوُدُ إِنَّ الْعَارِفِینَ کَحَلُوا أَعْیُنَهُمْ بِمِرْوَدِ السَّهَرِ وَ قَامُوا لَیْلَهُمْ یَسْهَرُونَ یَطْلُبُونَ بِذَلِکَ مَرْضَاتِی، یَا دَاوُدُ إِنَّهُ مَنْ یُصَلِّی بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَامٌ یُرِیدُ بِذَلِکَ وَجْهِی، فَإِنِّی آمِرٌ مَلَائِکَتِی أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لَهُ وَ تَشْتَاقُ إِلَیْهِ جَنَّتِی وَ یَدْعُو لَهُ کُلُّ رَطْبٍ وَ یَابِسٍ، یَا دَاوُدُ اسْمَعْ مَا أَقُولُ وَ الْحَقَّ أَقُولُ إِنِّی أَرْحَمُ بِعَبْدِیَ الْمُذْنِبِ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ أَنَا أُحِبُّ عَبْدِی مَا یُحِبُّنِی وَ أَسْتَحِی مِنْهُ مَا لَا یَسْتَحِی مِنِّی.»[63]

«خداوند؟عز؟ به داود{علیه السلام} فرمود: اى داود! استغفار در دل شب و سحرگاهان را فراموش مکن! اى داود، هنگامى‌ که تاریکى شب همه‌جا را فراگرفت، به ارتفاع ستارگان آسمان بنگر و مرا تسبیح گوى و آن‌قدر مرا ذکر کن تا تو را ذکر کنم؛ اى داود! پرهیزکاران شب را بدون نماز بر من نمى‌خوابند و روز را بی‌ذکر من به شب نمى‌برند؛ اى داود! عارفان و رازداران من، سرمۀ بیدارى را بر چشم‌ها مى‌کشند و از بستر خود برمى‌خیزند و با این کار خشنودى مرا مى‌طلبند؛ اى داود! کسى که شب را عبادت مى‌کند و مردم در خوابند، فقط‍‌ براى رضایت خاطر من است؛ من نیز به فرشتگان امر مى‌کنم که برایشان استغفار نمایند و بهشتم مشتاق دیدار و پذیرایى از آنهاست و هر تر و خشکى برایشان دعا مى‌کند؛ اى داود! گوش‌ دار آنچه را حق مى‌گویم؛ من از بندۀ گنهکار به خودش مهربان‌ترم و محبتم به او بیش از محبت او به من است؛ و من نسبت به او شرم بیشترى دارم تا شرمى که او نسبت به من دارد.»

سخن آیت‌الله شهید دستغیب{رحمة الله علیه}

ثلث آخر شب، وقت سحر که هنگام غروب ستارگان است، هنگامی است که درهای رحمت الهی باز است و بندگان خدا باید حداکثر استفاده را از آن بنماید؛ به قدری مهم است که حضرت رسول{صلوات الله علیه} به علی{علیه السلام} وصیت نمود: ای علی! بر تو باد به نماز شب! هرچند به اندازۀ دوشیدن شیر گوسفندی باشد؛ یعنی نماز شب و مناجات و روآوردن به درگاه خدا هنگام سحر را ترک نکن! هرچند مختصر باشد؛ هرچند ده پانزده‌دقیقه باشد. آن‌گاه فرمود: دعا در آن ساعت ردّ نمی‌شود.

                         ***

همین نه ورد زبان کن ز جان و دل می‌گوی                 به ناله و به فغان، لا اله الا الله

سرود اهل معاصی است نغمهٔ دف و چنگ               سرود متقیان، لا اله الا الله

سحر ز هاتف غیبم ندا به گوش آمد          که ایّها الثَّقلان، لا اله الا الله[64]

نجوای عاشقان

یکی از دوستان و نزدیکانِ میرزا جوادآقا ملکی تبریزی{رحمة الله علیه} می‌گوید: شب‌ها که ایشان برای تهجّد و نماز شب به پا می‌خاست، ابتدا در بسترش مدتی صدا به گریه بلند می‌کرد؛ سپس بیرون می‌آمد و نگاه به آسمان می‌کرد و آیاتِ <إنَّ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَ الارضِ> را می‌خواند و سر به دیوار می‌گذاشت و مدّتی گریه می‌کرد؛ پس از تطهیر نیز کنار حوض مدتی پیش از وضو می‌نشست و می‌گریست. خلاصه، از هنگام بیدارشدن تا آمدن به محلّ نماز و خواندن نماز شب، چند جا می‌نشست و برمی‌خاست و گریه سر می‌داد و چون به مکان نماز خود می‌رسید، دیگر حالش قابل وصف نبود.[65]

شهید مدنی

آقای بهاءالدینی (داماد شهید مدنی) می‌گوید: ما حالات نورانی و باصفای ایشان را در مناجات‌های شبانه نظاره‌گر بودیم. تابستانی در محلی نزدیک همدان بودیم که نیمه‌‌شب دیدم از میان درخت‌های باغ صدای ناله می‌آید. از رختخواب بلند شدم و دیدم آقا (آیت‌الله مدنی) نیست. فهمیدم ایشان است که در میان درختان گریه می‌کند. ایشان به خدای خود این‌گونه التماس می‌کرد: خدایا! من آمدم؛ اگر تو جوابم را ندهی و رهایم کنی، کیست که مرا دریابد؟! اینها را می‌گفت و اشک می‌ریخت.[66]

شهید اشرفی اصفهانی

ایشان افزون بر پایبندی به ادای نماز در اول وقت، بر ادای نوافل و خواندن دعاهای مستحبی مقید بود؛ چنان‌که از همان زمان که طلبه‌ای جوان بود تا آخرین شب زندگی، نماز شب را ترک نکرد. هنگامی که در قم بود، یک‌ساعت مانده به اذان صبح به حرم حضرت معصومه؟سها؟ مشرف می‌شد. آیت‌الله مرعشی نجفی{رحمة الله علیه} در این‌باره می‌فرمود: همیشه قبل از اذان صبح که به حرم حضرت معصومه؟سها؟ مشرف می‌شدم، اولین نفر یا من بودم یا حاج آقای اشرفی.[67]

                                        ***

«إِلَهِی غَارَتْ نُجُومُ سَمَاوَاتِکَ وَ نَامَتْ عُیُونُ أَنَامِکَ وَ هَدَأَتْ أَصْوَاتُ عِبَادِکَ وَ أَنْعَامِکَ وَ غَلَّقَتْ مُلُوکُ بَنِی أُمَیَّةَ عَلَیْهَا أَبْوَابَهَا وَ طَافَ عَلَیْهَا حُرَّاسُهَا وَ احْتَجَبُوا عَمَّنْ یَسْأَلُهُمْ حَاجَةً أَوْ انْتَجَعَ مِنْهُمْ فَائِدَةً وَ أَنْتَ إِلَهِی حَیٌّ قَیُّومٌ‏ لَا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ وَ لَا یَشْغَلُکَ شَیْ‏ءٌ عَنْ شَیْ‏ءٍ أَبْوَابُ سَمَاوَاتِکَ لِمَنْ دَعَاکَ مُفَتَّحَاتٌ وَ خَزَائِنُکَ غَیْرُ مُغَلَّقَاتٍ وَ أَبْوَابُ رَحْمَتِکَ غَیْرُ مَحْجُوبَاتٍ وَ فَوَائِدُکَ لِمَنْ سَأَلَکَهَا غَیْرُ مَحْظُورَاتٍ بَلْ هِیَ مَبْذُولَاتٌ.»[68]

«خدایا! ستارگان آسمانت در آسمان فرو رفته و دیده‌های خلفت فروخفته و صداهای بندگان و چهارپایانت خاموش شده؛ و پادشاهان درها را به روی خلایق بسته‌اند و نگهبانان در گرد آن درها به حفاظت مشغول، و خود را از کسی که حاجتی از آنان خواهد یا احسانی طلبد، محجوب داشته‌اند؛ و تنها تو زنده و پاینده‌ای که هرگز چرت و خواب تو را فرا نگیرد و هیچ چیز تو را از چیز دیگر سرگردم نسازد؛ درهای آسمانت برای دعاکنندگان باز است، خزائنت بسته نشده و درهای رحمتت پوشیده نیست؛ و احسان‌های تو برای کسی که از تو درخواست کند، ممنوع نیست، بلکه مبذول و در دسترس است.»

روز نهم: اهمیت نماز شب

تسبیح شبانۀ حق متعال

<وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُود>[69]

«و در پاره‏اى از شب و نیز پس از سجده‏ها خدا را تسبیح گوى!»

برتر از دنیا

«قالَ رَسُول اللَّهِ{صلوات الله علیه}: الرَّکْعَتَانِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا.»[70]

«رسول خدا{صلوات الله علیه} مى‌فرماید: دو رکعت نماز در دل شب پیش من از دنیا و آنچه در آن است، محبوب‌تر است.»

اهتمام خواص به نماز شب

«قالَ رسولُ اللهِ{صلوات الله علیه}: مَا زَالَ جَبْرَئِیلُ یُوصِینِی بِقِیَامِ اللَّیْلِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّ خِیَارَ أُمَّتِی لَنْ یَنَامُوا.»[71]

«رسول اکرم{صلوات الله علیه} فرمود: جبرئیل همواره مرا به قیام و عبادت شب توصیه می‌کرد؛ آن‌چنان که گمان نمودم خوبان امت من شب‌ها هرگز نمی‌خوابند.»

سخن آیت‌الله مظاهری؟حفظ؟

انسان‌های اهل نماز شب‌ عالمى دارند. بالاترین لذت‌شان همین است که اگر در روز گرفتاری‌ یا غم و غصه‌ یا بلاهایی هست، اینها منتظرند که ساعت آخر شب برسد؛ تمام رفع غم و غصه‌ها و نگرانی‌ها و اضطراب خاطرها در آن ‌لحظه از بین می‌رود. آنها این لحظات را به دنیا و آنچه در دنیاست، نمی‌دهند. معلوم می‌شود که خیلى مقام است. این روایت هم نبوت است و هم ولایت؛ یعنى هم پیغمبر اکرم{صلوات الله علیه} فرمودند و هم امام‌صادق{علیه السلام}: دو رکعت نماز در دل شب از دنیا و آنچه در دنیاست، بهتر است. اگر به پیغمبر اکرم{صلوات الله علیه} بگویند: تمام دنیا براى تو و یک‌نماز شب نه، پیغمبر اکرم{صلوات الله علیه} مى‌فرماید: نماز شب مقدم بر تمام دنیاست. به امام‌صادق{علیه السلام} بگویند: دنیا براى تو و دو رکعت نماز شب نه، مى‌فرماید: نمی‌خواهم! آن دو رکعت نماز شب أفضل است پیش من از دنیا و آنچه در دنیاست.[72]

                         ***

مشکل است از درد و داغ عشق دل برداشتن             ورنه می دادم به سیلاب فنا این خانه را

در سحر زنهار بی اشک پشیمانی مباش  می کند این سرزمین پاک، گوهر دانه را[73]

لذت عبادت

از جناب اویس قرنی نقل شده که می‌گفت: امشب شب رکوع است! تمام شب را با یک رکوع به صبح می‌‏رساند. شب دیگر می‌گفت: امشب شب سجود است؛ باید تمام شب به یک سجده سپری شود. پرسیدند: ای اویس! چطور طاقت این عبادات سنگین را داری؟ سبب چیست که شب‌های بلند را با این حال می‌گذرانی؟ گفت: شب دراز کجاست؟ کاش از اول عمر تا به آخر، یک شب بود تا به یک سجده آن را به آخر می‌رساندم و در آن سجده ناله‏های زار و گریه‌های بی‏شمار می‌کردم. جای تعجب نیست؛ زیرا اگر کسی لذت عبادت را مانند لذت هرچیز دیگر بچشد، هرگز آن را رها نمی‏کند.[74]

شهید احمدی‌روشن

در کلاس همه قد کشیده بودند، جز ما دو نفر. چقدر وسط حیاط مدرسه بسکتبال بازی کردیم تا قدمان بلند شود، اما نمی‌شد. اولین سالی بود که روزه می‌گرفتیم. اینکه مصطفی از کجا یاد گرفته بود نماز شب بخواند، نمی‌دانم؛ اما به من هم یاد داد. قرار گذاشتیم نماز شب بخوانیم و برای هم دعا کنیم. قبل از سحری بلند می‌شدیم، نماز شب می‌خواندیم و آرزو می‌کردیم قد بکشیم. من برای مصطفی دعا می‌کردم و مصطفی برای من! مصطفی قد کشید و یک سر و گردن از همه ما بالاتر شد.[75]

                                        ***

«أَنْتَ إِلَهِی الْکَرِیمُ الَّذِی لَا تَرُدُّ سَائِلًا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ سَأَلَکَ وَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ أَحَدٍ مِنْهُمْ أَرَادَکَ لَا وَ عِزَّتِکَ وَ جَلَالِکَ لَا تُخْتَزَلُ حَوَائِجُهُمْ دُونَکَ وَ لَا یَقْضِیهَا أَحَدٌ غَیْرُکَ إِلَهِی وَ قَدْ تَرَانِی وَ وُقُوفِی وَ ذُلَّ مَقَامِی بَیْنَ یَدَیْکَ وَ تَعْلَمُ سَرِیرَتِی وَ تَطَّلِعُ عَلَى مَا فِی قَلْبِی وَ مَا تُصْلِحُ بِهِ أَمْرَ آخِرَتِی وَ دُنْیَای‏.»[76]

«خدای من! تو همان کریمی هستی که هیچ درخواست‌کننده‌ای از مؤمنان را که به تو رو انداخته، از بارگاهت دور نسازی؛ و از هیچ‌کدام آنها که قصد تو کرده، خود را پوشیده نکنی؛ نه، به عزت و جلالت سوگند که حوایج آنان در پیشگاه تو به تعویق نیفتد و کسی جز تو به برآوردنش دست نیازد؛ تو مرا می‌بینی و ایستادن و خواری‌ام را در پیشگاه خودت نیز می‌بینی و راز درونی‌ام را می‌دانی و از آنچه در دل دارم و از آنچه که صلاح دنیا و آخرتم بدان بسته است، آگاهی.»

روز دهم: اهمیت نماز شب

عبادت در شب‌های طولانی

<وَ مِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیْلاً طَویلاً>[77]

«و پاره‏اى از شب را سر به سجده گذار و او را در شب طولانى تسبیح گوى!‏»

زمستان، بهار مؤمن

«قالَ الإمامُ الصَّادِقُ{علیه السلام}: الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ یَطُولُ فِیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى قِیَامِهِ وَ یَقْصُرُ فِیهِ نَهَارُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى صِیَامِهِ.»[78]

«امام‌صادق{علیه السلام} می‌فرماید: زمستان، بهار مؤمن است؛ شب‌هایش طولانى است و براى عبادتِ نیمه‌شب از آن کمک مى‏گیرد و روزهایش کوتاه است و براى روزه‌گرفتن از آن مدد مى‏جوید.»

سخن آیت‌الله سعادت‌پرور{رحمة الله علیه}

خدا را در دارایی و بی‌نیازی و در فقر و نیاز و نداری به یاد داشته باش و او را فراموش مکن؛ عبادات و بندگی و تهیه توشه و زاد آخرتی را در ایام مهلت و روزگار کار و تلاش، مغتنم شمار و حتی در حال کسالت، عمل را ادامه ده، ولو با بی‌نشاطی؛ زیرا هر عمل عبادی اثر معنوی دارد و وسیله تقرب است و رافع درجات توحید و کلمه طیب است؛ <وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه‏>[79]؛ اگر انسان شبی مثلاً نماز شب را از روی اختیار ترک کند، شب بعد هم ترک می‌شود و کم‌کم باعث ترک آن می‌گردد.[80]

                                        ***

ای گنهکاران کنون با صد امید                    خانه غفاری‌اش را در زنید

هم عطوف است و رئوف است و کریم      هم عفو و هم غفور و هم رحیم

واهب و حنان و منان است او                     صاحب لطف است و رحمان است او

جمله اینها عاصیان را طالبند                     طالبند و سوی ایشان مایلند

هر یکی گویند هر شام و سحر                     یا عصاة انی لکم نِعمَ المفر[81]

زمان بیداری

میرزا عبدالله شالچی{رحمة الله علیه} نقل می‌کند: یک‌روز صبح زود به طرف حرم حضرت معصومه؟سها؟ در حرکت بودم. وقتی پشت درِ صحن رسیدم، دیدم هنوز در را باز نکرده‌اند. ناگاه میرزا جوادآقا{رحمة الله علیه} را دیدم که پشت در ایستاده و مثل من انتظار ورود به حرم را می‌کشد. چون نگاهش به من افتاد، مرا صدا زد و فرمود: شب‌ها کی از خواب بلند می‌شوی؟ گفتم: من بیدار نمی‌شوم! اگر هم گاهی بیدار شوم، نیم‌ساعت یا یک‌ربع مانده به اذان صبح است. فرمود: در تابستان یک‌ساعت و در زمستان دو یا سه‌ساعت زودتر باید بلند شوی و مشغول تهجد گردی؛ حال اگر بلند شدی، چه می‌کنی؟ گفتم: دعا و قرآن می‌خوانم! فرمود: چه دعایی؟ گفتم: دعای خمسه عشر!

همچون طبیبی دلسوز که در مداوای مریض بدحال خود است، سؤالاتی از شب‌های من، راز و نیازها و دعاهای من می‌کرد تا ریشه‌یابی کرده و علت توقف روحی و رکود معنوی مرا بفهمد.[82]

شهید ابراهیم هادی

ابراهیم روزها بسیار انسان شوخ و بذله‌گویی بود. خیلی هم عوامانه صحبت می‌کرد؛ اما شب‌ها معمولاً قبل از سحر بیدار بود و مشغول نماز شب می‌شد. تلاش می‌کرد این کار مخفیانه صورت بگیرد. هرچه به این اواخر نزدیک می‌شد، بیداری سحرهایش طولانی‌تر بود؛ گویی می‌دانست در احادیث، نشانۀ شیعه‌بودن را بیداری سحر و نماز شب معرفی کرده‌اند.[83]

                                        ***

«إِلَهِی‏ إِنْ ذَکَرْتُ الْمَوْتَ وَ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ وَ الْوُقُوفَ بَیْنَ یَدَیْکَ نَغَّصَنِی مَطْعَمِی وَ مَشْرَبِی وَ أَغَصَّنِی بِرِیقِی وَ أَقْلَقَنِی عَنْ وِسَادَتِی وَ مَنَعَنِی رُقَادِی وَ کَیْفَ یَنَامُ مَنْ یَخَافُ بَیَاتَ مَلَکِ الْمَوْتِ فِی طَوَارِقِ اللَّیْلِ وَ طَوَارِقِ النَّهَارِ بَلْ یَنَامُ الْعَاقِلُ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ لَا یَنَامُ لَا بِاللَّیْلِ وَ لَا بِالنَّهَارِ وَ یَطْلُبُ قَبْضَ رُوحِی بِالْبَیَاتِ أَوْ فِی آنَاءِ السَّاعَات‏‏.»[84]

«ای خدای من! اگر مرگ و هول و هراس روز قیامت و ایستادن در پیشگاهت را یاد کنم، خوردن و آشامیدن را بر من تلخ می‏گرداند و آب دهان را بر من گلوگیر می‏کند و مرا بر بالشم بی‏قرار می‏سازد و از خوابیدن منع می‏نماید! چگونه بخوابد کسی که می‏ترسد ملک‌الموت او را در حوادث روز و شب دریابد؟ بلکه چگونه عاقل بخوابد، درحالی‌که ملک‌الموت نه در روز می‏خوابد و نه در شب و به دنبال قبض روح او در شب یا هر ساعت دیگر است!»

روز یازدهم: اهمیت نماز شب

سجده و قیام تا صبحگاهان

<وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً>[85]

«و آنان که شب را براى پروردگارشان با سجده و قیام به صبح مى‏رسانند.»

مباهات خداوند؟ج؟ به ملائکه

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: إِذَا قَامَ الْعَبْدُ مِنْ لَذِیذِ مَضْجَعِهِ وَ النُّعَاسُ فِی عَیْنَیْهِ لِیُرْضِیَ رَبَّهُ بِصَلَاةِ لَیْلِهِ بَاهَى اللَّهُ بِهِ الْمَلَائِکَةَ وَ قَالَ: أَ مَا تَرَوْنَ عَبْدِی هَذَا قَدْ قَامَ مِنْ لَذِیذِ مَضْجَعِهِ لِصَلَاةٍ لَمْ أَفْرِضْهَا عَلَیْهِ اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُ.»[86]

«رسول اکرم{صلوات الله علیه} فرمود: هرگاه بنده از خواب شیرین دل می‌کَند و برمى‌خیزد تا خداوند متعال را با نماز شبش خشنود سازد -در حالى که چشمانش را چرت فرا گرفته- ذات اقدس الهى به ملائکه‌اش مباهات کرده و مى‌فرماید: آیا بنده مرا مى‌بینید که از بستر خواب برخاسته تا نمازى را به جا آورد که آن را بر او واجب نکرده‌ام! پس شاهد باشید که او را بخشیدم.»

سخن آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

سالک مجاهدی که به هوای حضرت معبود از بستر راحت کنار می‌کشد و آن‌گاه که خفتگان به غفلت سنگین فرو رفته‌اند، روی به جناب او می‌آورد و با فقر و مسکنت و بیم و امید به بیان حاجت دل می‌پردازد و سخن دل به زبان می‌آورد؛ از صدق خاصی در مقام بیان حاجت خویش برخوردار می‌باشد و سخن او، سخن دیگر و سخن دلنشین است.[87]

دلنشین شد سخنم تا تو قبولش کردی               آری، آری سخن عشق نشانی دارد[88]

آیۀ شصت‌وچهارم سورۀ فرقان که خصوصیات «عباد الرحمن» را بیان می‌کند، می‌فرماید: <وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً>؛ در این آیه، تهجد، قیام به عبادت در دل شب، و «صلاة لیل» از خصوصیات و نشانه‌های بندگان خدای رحمان ذکر شده است. تعبیرات آیۀ شریفه و نکات آن به وضوح حکایت از این دارد که طالبان در مقام طلب و مجاهدت برای نیل به مقصد و برای نیل به قرب حضرت معبود، در دل شب با پروردگار خویش سر و سرّی دارند، سجده‌ها و قیام‌ها دارند، تذلّل‌ها و تبتّل‌ها و بالأخره، کسب عنایت‌ها و نظرها از جناب او.

جملۀ <یَبیتُونَ لِرَبِّهِم> و <سُجَّداً وَ قِیاماً> برای اهل تدبر مخصوصاً برای سالک صاحب‌دل حکایت‌ها دارد و به او که سفر بزرگی را آغاز کرده، تضرّع شبانه را گوشزد می‌کند؛ و اینکه در این سفر برای سجده و قیام شبانه حساب خاصی است و رموز و اسراری در این بین وجود دارد.[89]

                              ***

از سینه هر کس شنوی ناله زاری                 از خویش برون آی که آواز در اوست

بی عشق، دل از هر دو جهان سرد نگردد این فیض ز تأثیر نسیم سحر اوست[90]

توبۀ نصوح

عبدالله رازی گفته است: سالی با کشتی به سفر رفته بودیم که در میان دریا، بادی وزید و کشتی را به جزیره‏ای افکند. در آن جزیره غلام سیاهی نشسته بود و بتی در دست داشت و میمونی را پرستش می‏کرد. به او گفتم: اینها هیچ‌کدام خدا و قابل پرستش نیستند! غلام پرسید: پس کدام معبود سزاوار پرستش است؟ گفتم: «الذی فی السماءِ عرشُه و فی البرِّ و البحرِ سَبیلُه و لا یَعزُبُ عَن عِلمِه مِثقالُ ذَرّةٍ فی الأرضِ و لا فی السماءِ»؛ خدا آن است که عرشش در آسمان، راهش در دریا و صحرا؛ و به اندازۀ ذره‏ای چیزی از علم او پنهان نیست. پرسید: نام این معبود چیست؟ گفتم: <هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُون‏>[91]؛ به مجرد شنیدن این نام اشکش جاری شد و اسلام آورد. روز و شب در رکوع و سجود و ذکر خدا بود. شب که ما می‏خوابیدیم، با نظر تعجب به ما نگاه می‏کرد و می‏گفت: خدا مگر شب می‌خوابد؟ گفتم: <لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ‏>[92]؛ هرگز او را کسالت و خواب فرا نگیرد. گفت: «بِئسَ العبدُ أنتُم! تَنامونَ و مَولاکُم لا یَنام؛ فأینَ أنتم فی خِدمةِ مَولاکم؟»، بندگان بدی هستید شما! می‏خوابید و خدای شما نمی‏خوابد! کجا شما در خدمت مولا هستید؟ چون صبح شد، غلام در سکرات مرگ قرار گرفت و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. شب او را در خواب دیدند که صورت او چون ماه می‏درخشد و در کاخ‌های بهشتی -که از یاقوت سرخ و زمرد سبز است- نشسته و فرشتگان در برابر او صف کشیده‏اند؛ خنده‏ای کرد و این آیه را خواند: <وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ باب‏ سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار>[93]. او به مجرد اینکه قدم در این درگاه گذاشت، خواب را بر خود حرام کرد و به این مقام رسید.[94]

شهید محمود شهبازی

بارش بی‌امان خمپاره‌ها تا نیمه‌های شب ادامه داشت و ترکش‌های سرخ خواب را از همه گرفته بود. زیر پل تعدادی از افراد نشسته بودند. «همدانی» از زیر پل بیرون آمد و مات و حیران به روی پل نگاه کرد. نزدیک دهنۀ پل و کنار تپۀ مجاهد، در همان مکانی که خمپاره‌های صدوبیست مثل باران می‌بارید، کسی به نماز ایستاده بود. صدای انفجار خمپاره‌ها لحظه‌ای قطع نمی‌شد. طنین صدای محمد بروجردی در گوشش پیچید: این امانت ما دست شماست! امانت‌دار خوبی باشید!

دوباره نگاه کرد! شهبازی در وسط آتش دشمن مثل ابراهیم{علیه السلام} با آرامش به قنوت ایستاده بود. نمی‌دانست چه کار کند! جرئت حضور در خلوت شهبازی را نداشت. طاقت نیاورد. در حالی که اشک پهنای صورتش را پوشانده بود، به زیر پل بازگشت. خلوص نماز شب شهبازی در میان اهل جبهه مشهور بود و همدانی با تمام وجودش این خلوص را در ظلمات شب مشاهده کرده بود.[95]

                                        ***

«آهِ إِنْ أَنَا قَرَأْتُ فِی الصُّحُفِ سَیِّئَةً أَنَا نَاسِیهَا وَ أَنْتَ مُحْصِیهَا فَتَقُولُ خُذُوهُ؛ فَیَا لَهُ مِنْ مَأْخُوذٍ لَا تُنْجِیهِ عَشِیرَتُهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ قَبِیلَتُهُ آهِ مِنْ نَارٍ تُنْضِجُ الْأَکْبَادَ وَ الْکُلَى آهِ مِنْ نَارٍ نَزَّاعَةٍ لِلشَّوَى آهِ مِنْ غَمْرَةٍ مِنْ لَهَبَاتِ لَظَى!»[96]

«آه اگر در نامه عملم گناهی را بخوانم که خود فراموش نموده ولی تو به حسابش آورده‌ای؛ پس گویی: «بگیریدش!»؛ آه! چه بدبخت است آن گرفتاری که اقوامش قادر به نجاتش نباشند و فامیلش سودی به حالش نبخشند؛ آه از آتشی که جگرها و کلیه‌ها را تفتیده و بریان کند؛ آه از آتشی که پوست سر را برکند؛ آه از پوششی از شعله‌های آتش سوزان!»                   
 

[1]. المزمل، 1-4.

[2]. بحارالأنوار، ج‏75، ص380.

[3]. چهل‌نامۀ عرفانی، ص26.

[4]. دیوان اشعار علامه حسن‌زاده، ص139.

[5]. شب مردان خدا، ص52.

[6]. سلیمانی عزیز، ص141.

[7]. الکافی، ج‏2، ص540؛ نبی مکرم اسلام{صلوات الله علیه} فرموده است: کسی که می‌خواهد برای نماز شب بیدار شود، این دعا را بخواند، خداوند متعال ملکی را برای بیداری او مأمور می‌گرداند.

[8]. السجدة، 16.

[9]. تصنیف غررالحکم، ص319.

[10]. خلوت انس، ص60.

[11]. دیوان طوطی همدانی، ص54.

[12]. بر بال سحر، ص149.

[13]. خط عاشقی1، ص52.

[14]. إرشادالقلوب، ج‏1، ص92؛ دعا برای بیداری و تهجد شبانگاهی.

[15]. السجدة، 16 و 17.

[16]. وسائل‌الشیعة، ج‏8، ص163.

[17]. آیات 16 و 17 سوره سجده.

[18]. مقالات، ج3، ص84.

[19]. رباعیات ابوسعید ابوالخیر، شمارۀ 260.

[20]. السجدة، 17.

[21]. شب مردان خدا، ص44.

[22]. یا زهرا؟سها؟، ص106.

[23]. الکافی، ج‏2، ص538؛‌ مستحب است انسان هنگام بیدارشدن برای تهجد به سجده رود و این دعا را بخواند.

[24]. مصباح‌المتهجد، ج‏1، ص128؛ دعای قبل از نماز شب.

[25]. یس، 37.

[26]. وسائل‌الشیعة، ج‏4، ص91.

[27]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص473.

[28]. در محضر ارباب معرفت، ص121.

[29]. احیای تفکر اسلامی، ص93.

[30]. مناجات‌نامه (خواجه عبدالله انصاری)،‌ شمارهٔ ۱.

[31]. در محضر بهجت، ج2، ص169.

[32]. یادگاران، ج11 (کتاب شهید صیاد)، ص75.

[33]. الکافی، ج‏2، ص538؛ در روایت ذکر شده است: وقتی انسان از بستر خود برای تهجد برخاست، به آسمان نظاره کند و این دعا را بخواند.

[34]. الکهف، 46.

[35]. وسائل‌الشیعة، ج8، ص157.

[36]. مقالات، ج3، ص83.

[37]. دیوان حافظ، غزل216.

[38]. دیوان اشعار حجت‌الاسلام انصاریان، ص280.

[39]. انیس‌الواعظین، ص22.

[40]. شهیدان محراب، ص119.

[41]. الکافی، ج‏2، ص538؛ در روایت ذکر شده است: وقتی انسان از بستر خود برای تهجد برخاست، این دعا را بخواند.

[42]. الحدید، 27.

[43]. بحارالأنوار، ج‏75، ص28.

[44]. <وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً>.

[45]. مقالات، ج3، ص85.

[46]. <أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ>.

[47]. مقالات، ج3، ص82.

[48]. دیوان حافظ، غزل408.

[49]. همان، غزل 572.

[50]. سحرخیزی و شب‌زنده‌داری، ص22.

[51]. بر بال سحر، ص61.

[52]. سلام بر ابراهیم، ص121.

[53]. مصباح‌المتهجد، ج‏1، ص129؛ در روایت ذکر شده است: وقتی انسان برای نماز شب برخاست و به آسمان نگاه کرد، این دعا را بخواند.

[54]. یوسف، 87.

[55]. من لایحضره‌الفقیه، ج‏1، ص472.

[56]. اسرار‌الصلاة، ص457.

[57]. دیوان صائب تبریزی، غزل 1543.

[58]. بحارالأنوار، ج‏50، ص313.

[59]. هاله‌ای از نور، ص109.

[60]. مفتاح‌الفلاح‏، ص307؛ دعای قبل از نماز شب.

[61]. الطور، 49.

[62]. آل‌عمران، 113.

[63]. إرشادالقلوب، ج‏1، ص86.

[64]. دیوان فیض کاشانی، غزل 841.

[65]. سیمای فرزانگان، ص222.

[66]. شهیدان محراب، ص16.

[67]. شهیدان محراب، ص247.

[68]. مصباح‌المتهجد، ج‏1، ص132؛ آداب‌المریدین، ص57؛ نقل است که امام‌سجاد{علیه السلام} این دعا را قبل از نماز شب می‌خواندند.

[69]. ق، 40.

[70]. وسائل‌الشیعة، ج‏8، ص156.

[71]. وسائل‌الشیعة، ج‏8، ص154.

[72]. دروس اخلاق، ج10، ص196.

[73]. دیوان صائب تبریزی، غزل 227.

[74]. برگرفته از: تفسیر روح‌البیان، ج7، ص119.

[75]. یادگاران، ج22 (کتاب شهید احمدی‌روشن)، ص4.

[76]. مصباح‌المتهجد، ج‏1، ص133؛ آداب‌المریدین، ص58؛ نقل است که امام‌سجاد{علیه السلام} این دعا را قبل از نماز شب می‌خواندند.

[77]. الانسان، 26.

[78]. الأمالی (للصدوق)، ص237.

[79]. فاطر، 10.

[80]. در محضر ارباب معرفت، ص421.

[81]. مثنوی طاقدیس (ملااحمد نراقی)، بخش 56.

[82]. مردی از ملکوت، ص58.

[83]. سلام بر ابراهیم، ص75.

[84]. مصباح‌المتهجد، ج‏1، ص133؛ آداب‌المریدین، ص59؛ نقل است که امام‌سجاد{علیه السلام} این دعا را قبل از نماز شب می‌خواندند.

[85]. الفرقان، 64.

[86]. وسائل‌الشیعة، ج‏8، ص157.

[87]. مقالات، ج3، ص84.

[88]. دیوان حافظ، غزل217.

[89]. مقالات، ج3، ص81.

[90]. دیوان صائب تبریزی، غزل 2151.

[91]. الحشر، 23؛ اوست خدایى که جز او هیچ معبودى نیست؛ همان فرمانرواى پاک، سالم از هر عیب و نقص؛ ایمنى‌بخش، چیره و مسلط، شکست‏ناپذیر، جبران‌کننده، شایسته بزرگى و عظمت است. خدا از آنچه شریک او قرار مى‏دهند، منزّه است.

[92]. البقرة، 255.

[93]. الرعد، 23 و 24.

[94]. انیس‌الواعظین، ص199.

[95]. پایگاه اطلاع‌رسانی ابر و باد؛ لینک دسترسی: https://www.abrobad.net/fa-ir/Article/Details/qunut.

[96]. مفتاح‌الفلاح، ص305؛ آداب‌المریدین، ص61؛ دعای بعد از رکعت دوم نماز شب.

فهرست مطالب