روز چهاردهم: وقت نماز شب

استواریِ عبادت شبانه

<إِنَّا سَنُلْقی‏ عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً 5 إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً 6 إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویلاً>[1]

«به یقین ما به زودى گفتارى سنگین به تو القا خواهیم‏کرد. (5) بى‏تردید عبادت شب محکم‏تر و پایدارتر و گفتار در آن استوارتر و درست‏تر است. (6) تو را در روز رفت و آمدى طولانى است؛ [پس ساعات شب براى عبادت فرصتى بهتر است].»

بیداری در بیشترِ شب

«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} یَقُولُ: إِنَّ الْعَبْدَ یُوقَظُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنَ اللَّیْلِ فَإِنْ لَمْ یَقُمْ أَتَاهُ الشَّیْطَانُ فَبَالَ فِی أُذُنِهِ؛ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ؟عز؟ <کانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ‏>[2]؛ قَالَ: کَانُوا أَقَلَّ اللَّیَالِی تَفُوتُهُمْ لَا یَقُومُونَ فِیهَا.»[3]

«محمدبن‌مسلم می‌گوید: امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: همانا بنده در طول خواب شب سه‌مرتبه بیدار می‌شود؛ اگر از بسترش برای نماز برنخیزد، شیطان در گوش او بول می‌کند. از حضرت درباره آیه «آنان اندکی از شب را می‌خوابیدند» پرسیدم. فرمود: بخش کوتاهی از شب را بدون نماز سپری می‌کردند و می‌خوابیدند.»

«عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} یَقُولُ:‏ إِنَّ فِی اللَّیْلِ لَسَاعَةً مَا یُوَافِقُهَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ یُصَلِّی وَ یَدْعُو اللَّهَ فِیهَا إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ؛ قُلْتُ: أَصْلَحَکَ اللَّهُ! فَأَیُّ سَاعَةٍ هِیَ مِنَ اللَّیْلِ؟ قَالَ: إِذَا مَضَى نِصْفُ اللَّیْلِ فِی السُّدُسِ الْأَوَّلِ مِنَ النِّصْفِ الْبَاقِی.»[4]

«عمربن‌یزید از امام‌صادق{علیه السلام} نقل می‌کند که حضرت فرمود: همانا در شب ساعتی است که بنده در آن نماز نمی‌خواند و به سوی درگاه الهی دعا نمی‌کند مگر اینکه دعایش اجابت می‌شود. راوی پرسید: خداوند امورت را اصلاح فرماید! مرادتان کدام ساعت از شب است؟ فرمود: وقتی که شب از نیمه بگذارد، در یک ششم از نیمه باقی شب.»

سخن مقام معظم رهبری؟حفظ؟

توصیه به نماز شب براى تحمّل بار سنگین مسئولیّت حضرت حق است. به پیغمبر و عزیز و حبیب خودش -که برترین انسان‌ها در طول تاریخ از اوّلین و آخرین بود- خطاب فرمود که نماز شب را بخوان، نیمه‌شب برخیز، ارتباط و اتّصال خود را مستحکم کن! چون کارِ سنگینى در پیش دارى: <إِنّٰا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً>[5]؛ تحمّل این بار، سخت است. آنان که در وسط این راهِ پُر دشمن و شیطان لرزیدند، لغزیدند، منصرف شدند، به دشمن پیوستند یا به آفات دیگر مبتلا شدند، معنویتشان عیب داشته است. در گذشته برخى از رؤساى مدارس علمیه سحرگاه به مدرسه می‌رفتند و نگاه می‌کردند کدام‌یک از طلبه‌ها نماز شب می‌خواند و کدام نمی‌خواند! یعنى مراقبت می‌کردند که طلبه حتّى‌المقدور از نماز شب محروم نماند. این کار پُرمعنایى است؛ البتّه آن روز این کار آسان‌تر بود؛ امروز با تلویزیون و سریال‌هاى تلویزیونى و از این حرف‌ها، کار مشکل است؛ امّا این کار مشکل را باید شما انجام بدهید![6]

                         ***

مى‏مخوان قرآن به تعجیل و شتاب            کن لطایف را درنگ اندر خطاب‏

زود باشد آنکه گفتارى ثقیل                    بر تو ما سازیم وحى از هر قبیل‏

یا ثقیل است آن به میزان و جزا               یا مکلف راست مشکل در ادا

ساعتى که ناشى آن اندر شب است         به هر طاعت از دگر وقت اصعب است‏

اقدم اندر فضل و اقوم در مقال               زانکه باشد نفس فارغ ز اشتغال‏

رفت و آمد شد چو در روزت دراز            در مهماتى که فرض است آن بساز

پس توجه در شب اندر طاعتت             هست اولى در حضور حضرتت‏

یاد کن پروردگارت را به نام                      در شب و روزش بخوان در هر مقام‏[7]

عالم عامل

صاحب «قصص‌العلما» دربارۀ پدرش میرزا سلیمان تنکابنی{رحمة الله علیه} می‌گوید: نماز شبش هیچ‌گاه ترک نشد. یک‌شب وقت سحر از خواب بیدار شدم، دیدم پدرم نشسته و به شدّت می‌گرید. بعد از مدّتی که گریه‌اش تمام شد، از سبب آن سؤال کردم. در پاسخ فرمود: در قنوت نماز وتر، مناجات «خمسة عشرة» می‌خواندم و می‌گریستم. ناگاه شنیدم که از سقف اتاق صدایی بلند شد: «ایّها العالم العامل»؛ وقتی آن آواز را شنیدم، چنان گریه بر من مستولی شد که نتوانستم نماز را تمام کنم. بی‌اختیار نشستم و گریستم. تا من زنده‌ام، راضی نیستم این ماجرا را به کسی بگویید![8]

شهید احمدعلی نیری

با چند نفر از رفقا راهی قم شدیم. بعد از زیارت به همراه احمد آقا و دوستان به خانۀ یکی از رفقا رفتیم و شب را ماندیم. نیمه‌های شب بود که احمد بیدار شد. من هم بیدار شدم ولی از جای خودم بلند نشدم. او می‌خواست برای نماز وضو بگیرد اما احساس کرد این کار باعث اذیت صاحب‌خانه می‌شود؛ لذا قرآن را برداشت و در گوشه‌ای از اتاق مشغول خواندن قرآن شد. او بیداری در سحر را حفظ کرد ولی برخلاف همیشه نماز شب نخواند و من این رفتار او را مشاهده می‌کردم. روز بعد با ایشان صحبت می‌کردم. به دلیلی صحبت از سحرگاه و قرآن‌خواندن شد. به من گفت: من به خاطر رعایت حال صاحب‌خانه نتوانستم وضو بگیرم و نماز شب بخوانم؛ اما خداوند به واسطۀ قرائت قرآن در آن سحرگاه پاداش عظیم و تأثیرات عجیبی به من داد.[9]

                                        ***

«وَ هَا أَنَا ذَا عَبْدُکَ الْفَقِیرُ إِلَیْکَ الْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَ مَعْرُوفَکَ فَإِنْ کُنْتَ یَا مَوْلَایَ تَفَضَّلْتَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ عُدْتَ عَلَیْهِ بِعَائِدَةٍ مِنْ عَطْفِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ الْخَیِّرِینَ الْفَاضِلِین‏ جُدْ عَلَیَّ بِطَوْلِکَ وَ مَعْرُوفِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.»[10]

«من همان بنده نیازمند تو و آرزومند به فضل و احسان تو هستم! پس ای مولاى من! اگر بناست در این شب بر کسى از آفریدگانت بخشش کنى و با بهره‏اى از کرمت به او روى آورى، بر محمد و خاندان پاک و پاکیزه و بهترین و برترین وى درود فرست و به احسان و نیکى‏ات بر من بخشش نما! اى پروردگار عالمیان!»

روز پانزدهم: وقت نماز شب

آمرزش سحرگاهی

<کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُون‏ وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُون>[11]

«آنان اندکى از شب را مى‏خوابیدند و سحرگاهان از خدا درخواست آمرزش مى‏کردند.»

بهترین زمان برای نیایش

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: إِنَّ أَفْضَلَ مَا دَعَوْتُمُ اللَّهَ بِالْأَسْحَارِ.»[12]

«رسول خدا{صلوات الله علیه} می‌فرماید: بهترین زمان براى دعاکردنِ شما به درگاه خدا، سحرگاهان است.»

سخن آیت‌الله مظاهری؟حفظ؟

چیزى که باید توجّه داشته باشیم، آن است که از شیعه نماز شب مى‌خواهند! امام حسن عسکرى{علیه السلام} مى‌فرمایند: علامت مؤمن پنج‌چیز است که یکی از آنها پنجاه‌ویک رکعت نماز در شبانه‌روز است (یعنی نمازهای واجب به همراه تمام نوافلشان و نماز شب). نماز شب بخوانید! اگر مى‌خواهید عاقبت‌به‌خیر شوید و زندگى روشن منهاى غم و غصه و نگرانى داشته باشید، قبل از طلوع فجر بیدار باشید! حیف است که شیعه قبل از طلوع فجر خواب باشد.[13]

از نظر قرآن بیدارى شب خیلى اهمیت دارد. آخر شب و اول طلوع فجر خیلى اهمیت دارد که قرآن کریم در چند مورد به آن قسم مى‌خورد. بین‌الطلوعین نیز خیلى اهمیت دارد و قرآن در مواردی به آن قسم خورده؛ همۀ اینها را مى‌دانیم. مى‌دانیم که نماز شب نشاط مى‌دهد، گره مى‌گشاید، غم و غصه را مى‌برد، نیرو مى‌دهد، حالتى به انسان مى‌دهد که بر همه چیز -از جمله نفس اماره- مى‌تواند غلبه کند؛ اما عمل‌کردن به اینها کار بسیار مشکلى است. حتى ممکن است مهیا شوید و ساعت بگذارید؛ ساعت هم زنگ بزند و بیدار شوید اما بلند نشوید![14]

                                ***

سحر با باد مى گفتم حدیثِ آرزومندی

خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندى‏

دعاى صبح و شام تو، کلیدِ گنج مقصود است

به این راه و روش مى رو، که با دلدار پیوندى[15]

                                ***

بعضى از شب بر تهجّد کن قیام              زاید از واجب کزان یابى مقام‏

زان بر انگیزاندت پروردگار                      بر مقامى بس پسندیده بکار[16]

بنده بیدار

مردی بنده‌ای خرید. هنگام شب به بنده گفت: بستر خواب را مهیا کن! بنده گفت: ای خواجه! تو را هیچ خداوند هست؟ گفت: هست. گفت: آیا وی می‌خوابد؟ گفت: نه! گفت: تو شرم نداری که خداوند تو نخوابد و تو بخوابی؟![17]

شهید سلیمانی

خیلی هنر کنیم نصفه‌شب دل از رختخواب می‌کَنیم؛ آن ‌هم اگر خسته و کوفته نباشیم؛ اما حاجی مثل ما نبود. روزها درگیر مبارزه با اشرار بود و شب هم بلند می‌شد. از آخر شب تا اذان صبح چندبار بیدار می‌شد، دو رکعت نافله می‌خواند و می‌خوابید. دوباره بلند می‌شد، وضو می‌گرفت و دو رکعت نماز می‌خواند و می‌خوابید. یازده‌رکعت را یک‌جا نمی‌خواند و بخش‌بخش می‌کرد. مثل نماز پیامبر{صلوات الله علیه} که نیمه‌های شب چندین‌بار برای نماز از خواب برمی‌خاست.[18]

ایشان برای یکی از بستگانش چنین نوشته بود: تمام کسانی که به کمالی رسیدند، خصوصاً کمالات معنوی که خود منشأ و پایۀ دنیوی هم می‌تواند باشد، منشأ همۀ آنها سحر است. سحر را دریاب! نماز شب در سن شما تأثیری شگرف دارد! اگر چندبار آن را با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب می‌شود به آن تمسک یابی.[19]

                                        ***

«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْئَلُکَ بِحُرْمَةِ مَنْ عَاذَ بِکَ مِنْکَ وَ لَجَأَ إِلَى عِزِّکَ وَ اِسْتَظَلَّ بِفَیْئِکَ وَ اِعْتَصَمَ بِحَبْلِکَ وَ لَمْ یَثِقْ إِلاَّ بِکَ یَا جَزِیلَ اَلْعَطَایَا یَا مُطْلِقَ اَلْأُسَارَى یَا مَنْ سَمَّى نَفْسَهُ مِنْ جُودِهِ وَهَّاباً.»[20]

«خدایا! از تو درخواست می‌کنم به حرمت آن کس که از تو به خودت پناه آورده و به عزت و شوکت خودت پناهنده گشته؛ و به زیر سایۀ تو آمده و به ریسمان تو چنگ زده و به کسى جز تو اعتماد نجسته؛ اى عطاکننده هدایای بزرگ و ای رهانندۀ اسیران! اى که خود را به خاطر جود و سخا «وهاب» نامیده!»

روز شانزدهم: وقت نماز شب

موعد استغفار

<قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئینَ 97 قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ>[21]

«گفتند: اى پدر! آمرزش گناهانمان را بخواه، بى‏تردید ما خطاکار بوده‏ایم.(97) گفت: براى شما از پروردگارم درخواست آمرزش خواهم کرد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»

ندای الهی در شب جمعه

«قالَ الإمامُ البَاقِرُ{علیه السلام}: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُنَادِی کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ إِلَى آخِرِهِ: أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَدْعُونِی لِدِینِهِ أَوْ دُنْیَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِیبَهُ؟ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَتُوبُ إِلَیَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ‏؟ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَأَزِیدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَیْهِ؟ أَ لَا عَبْدٌ سَقِیمٌ یَسْأَلُنِی أَنْ أَشْفِیَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِیَهُ؟ أَ لَا عَبْدُ مُؤْمِنٌ مَحْبُوسٌ مَغْمُومٌ یَسْأَلُنِی أَنْ أُطْلِقَهُ مِنْ سِجْنِهِ فَأُخَلِّیَ سَرْبَهُ؟ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ مَظْلُومٌ یَسْأَلُنِی أَنْ آخُذَ لَهُ بِظُلَامَتِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَنْتَصِرَ لَهُ وَ آخُذَ لَهُ بِظُلَامَتِهِ؟»[22]

«امام‌باقر{علیه السلام} فرمود: خداوند متعال هر شبِ جمعه -از آغاز شب تا پایان آن- از فراز عرش خویش ندا مى‏دهد: آیا بندۀ مؤمنى نیست که تا پیش از سپیده‏دَم، مرا براى آخرت و دنیایش بخواند و من پاسخش دهم؟ آیا بندۀ مؤمنى نیست‏ که تا پیش از سپیده‏دم از گناهانش به درگاه من توبه کند و من هم‏ به سوى او بازگردم؟ آیا بندۀ مؤمنى نیست که من روزى‏اش را بر او تنگ کرده باشم و او تا پیش از سپیده‏دم، افزایش در روزى‏اش را از من بخواهد و من بر روزى او بیفزایم و به آن گشایش دهم؟ آیا بندۀ مؤمنِ بیمارى نیست که تا پیش از سپیده‏دم از من شفا بخواهد و شفایش دهم؟ آیا بندۀ مؤمنِ زندانى و غم‏زده‏اى نیست که از من بخواهد از زندان آزاد کرده، رهایش کنم؟ آیا بندۀ مؤمنِ ستم‏دیده‏اى نیست که تا پیش از سپیده‏دم از من بخواهد که انتقام او را بگیرم و داد وى بستانم؟»

سخن حجت‌الاسلام انصاریان؟حفظ؟

درباره آیات نودوهفت و نودوهشت سورۀ یوسف، امام‌صادق{علیه السلام} مى‌فرمایند: تأخیر استغفار حضرت یعقوب{علیه السلام} برای فرزندانش براى رسیدن سحر شب جمعه بود: <قٰالُوا یٰا أَبٰانَا اسْتَغْفِرْ لَنٰا ذُنُوبَنٰا إِنّٰا کُنّٰا خٰاطِئِینَ 97 قٰالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ>[23]. در حدیثى که «منهج الصادقین» نقل مى‌کند، آمده: یعقوب{علیه السلام} بیش از بیست‌سال در هر شب جمعه براى فرزندانش استغفار مى‌کرد تا حق تعالى از گناهان آنان گذشت.

سحر وقتى توأم با بیدارى و اشک استغفار شود، عالى‌ترین عامل براى زوال ناپاکى‌ها از روح و نفس و عقل و جان و اخلاق و عمل است.[24]

                         ***

عشرت شب‌گیر کن مِی نوش کاندر راه عشق        

شبروان را آشنایی‌هاست با میرعسس

عشقبازی کار بازی نیست، ای دل سر بباز!          

ور نه گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس[25]

کلید دنیا و آخرت

علامه طباطبایی{رحمة الله علیه} می‌گوید: وقتی به نجف اشرف برای تحصیل مشرّف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی و رَحِمیّت، گَه‌گاهی به محضر آیت‌الله سیدعلی آقای قاضی{رحمة الله علیه} شرفیاب می‌شدم. یک‌روز در حیاط مدرسه‌ ایستاده بودم که آقای قاضی از آنجا عبور کردند. وقتی به من رسیدند، دست بر شانۀ من گذاشته و گفتند: ای فرزندم! اگر دنیا می‌خواهی، نماز شب بخوان؛ اگر آخرت می‌خواهی، نماز شب بخوان! این سخن آن‌قدر در من اثر کرد که از آن به بعد تا زمانی که به ایران مراجعت کردم، پنج‌سال تمام در محضر مرحوم قاضی روز و شب به سر می‌بردم و آنی از ادراک فیض ایشان دریغ نمی‌کردم.[26]

شهید علی سیفی

شب‌ها که از خواب بیدار می‌شدم، می‌دیدم علی در تاریکی با یک‌شمع کوچک مشغول دعا و مناجات است. وقتی از کوهنوردی شبانه برمی‌گشتیم، همه خسته می‌خوابیدند؛ اما علی تازه بساط نماز شب را فراهم می‌کرد؛ می‌گفت: نمی‌خواهم نماز شبم تَرک شود.[27]

                                        ***

«اَدْعُوکَ رَغَباً وَ رَهَباً وَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ إِلْحَافاً وَ إِلْحَاحاً وَ تَضَرُّعاً وَ تَمَلُّقاً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ رَاکِعاً وَ سَاجِداً وَ رَاکِباً وَ مَاشِیاً وَ ذَاهِباً وَ جَائِیاً وَ فِی کُلِّ حَالاَتِی أَسْئَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد.»[28]

«تو را می‌خوانم از روى امید و بیم و ترس و طمع و اصرار و الحاح و زارى و چاپلوسى؛ در حالت ایستاده و نشسته و در حال رکوع و سجده و سواره و پیاده و در حال رفتن و آمدن و در هر حال؛ از تو می‌خواهم که درود فرستى بر محمّد و خاندان محمّد!»

روز هفدهم: وقت نماز شب

ویژگی اهل تقوا

<الصَّابِرینَ وَ الصَّادِقینَ وَ الْقانِتینَ وَ الْمُنْفِقینَ وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالْأَسْحار>[29]

«آنان که صبرکنندگان و راستگویان و فرمان‌برداران و انفاق‌کنندگان و استغفارکنندگان در سحرهایند.»

شبِ سراسر رحمت

<سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر>[30]

«این شب تا برآمدن سپیده‏دم، [سراسر] سلام و رحمت است.»

وقت نماز شب

«سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِرُ{علیه السلام} عَنْ وَقْتِ صَلَاةِ اللَّیْلِ؛ فَقَالَ: الْوَقْتُ الَّذِی جَاءَ عَنْ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ{صلوات الله علیه} أَنَّهُ قَالَ: فِیهِ یُنَادِی مُنَادِی اللَّهِ؟عز؟: هَلْ مِنْ دَاعٍ فَأُجِیبَهُ؟ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ؟ قَالَ السَّائِلُ: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: الْوَقْتُ الَّذِی وَعَدَ یَعْقُوبُ فِیهِ بَنِیهِ بِقَوْلِهِ <أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی>؛ قَالَ: مَا هُوَ؟ قَالَ: الْوَقْتُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ فِیهِ <وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ>[31]؛ إِنَّ صَلَاةَ اللَّیْلِ فِی آخِرِهِ أَفْضَلُ مِنْهَا قَبْل‏ ذَلِکَ وَ هُوَ وَقْتُ الْإِجَابَةِ وَ هِیَ هَدِیَّةُ الْمُؤْمِنِ إِلَى رَبِّهِ؛ فَأَحْسِنُوا هَدَایَاکُمْ إِلَى رَبِّکُمْ یُحْسِنِ اللَّهُ جَوَائِزَکُمْ؛ فَإِنَّهُ لَا یُوَاظِبُ عَلَیْهَا إِلَّا مُؤْمِنٌ أَوْ صِدِّیقٌ.»[32]

«از امام‌باقر{علیه السلام} دربارۀ وقت نماز شب سؤال شد. حضرت فرمود: همان وقتى است که جدّم پیامبر خدا{صلوات الله علیه} درباره‏اش فرمود: در این ‌وقت منادى خداوند؟عز؟ بانگ مى‏زند: آیا دعاکننده‏اى هست تا اجابتش کنم؟ آیا آمرزش‏خواهى هست تا او را بیامرزم؟ راوی پرسید: مرادتان چه زمانى است؟ فرمود: همان وقتى است که یعقوب{علیه السلام} در آن به فرزندانش وعده داد و گفت: به زودى از پروردگارم برایتان آمرزش مى‏طلبم! راوی مجددا پرسید: چه وقتى بود؟ فرمود: وقتى که خداوند درباره‏اش فرموده است: و آمرزش‌خواهانِ در سحرگاهان؛ نماز شب در انتهای شب، با فضیلت‏تر از قبلِ آن است و آن، زمان اجابت است؛ نماز شب، هدیۀ مؤمن به پروردگارش است؛ پس به پروردگارتان هدیه‏هاى نیکو دهید تا خداوند جایزه‏هاى نیکوتر به شما دهد؛ همانا فقط مؤمن یا صدّیق بر نماز شب مواظبت مى‏کند.»

سخن آیت‌الله ملاحسینقلی همدانی{رحمة الله علیه}

بعد از سعی در مراقبت، طالب قرب نباید بیداری و قیام سحر را -لااقل از یکی دو ساعت مانده به طلوع فجر تا مطلع‌الشمس- از دست دهد. نماز شب را با آداب و حضور قلب به جا بیاورد و اگر وقتش زیادتر باشد، به ذکر و فکر یا مناجات مشغول شود.[33]

از ایشان نقل شده که فرمودند: فقط متهجدان هستند که به مقامات نائل می‌شوند و غیرآنان به جایی نخواهند رسید.[34]

سخن حجت‌الاسلام انصاریان؟حفظ؟

مسئله استغفار در سحر که در روایات مطرح شده، از مسائل بسیار مهم الهى است. استغفار همیشه مطلوب است ولى در هنگام سحر مطلوب‌تر و قدر و اعتبارش بیشتر است. <الصّٰابِرِینَ وَ الصّٰادِقِینَ وَ الْقٰانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحٰارِ>[35]؛ آنان که صبرکنندگان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق‌کنندگان و استغفارکنندگان در سحرهایند. <وَ بِالْأَسْحٰارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ>[36]؛ و سحرگاهان از خدا درخواست آمرزش مى‌کنند.[37]

                         ***

چو شب گردد به راه عشق می‌تاز            ز دیده پردۀ غفلت برانداز

چو شب گردد اگر هشیاری ای دوست    نباشد خوش‌تر از بیداری ای دوست

چو شب گردد چو شمع محفل ای جان      به دل سوز و به چشم اشکی برافشان

به خاک از آب چشمان آتش افروز         دل از مه‌طلعتان آسمان سوز

به دیده باش چون ابر گهربار                 به دل سوزان‌تر از شمع شرربار

گهی با فکر و گه با ذکر سبّوح                 صبوحی زن مگر روشن شود روح

چو مرغ حق ز دل با نالۀ زار                   به ذکر حق سحر گردان شب تار[38]

نفحات سحر

یکی از مریدها به استادش از طولانی‌بودن شب شکایت کرد و راه علاج خواب را خواست که چه حیله‏ای به کار برد که خوابش نبرد؛ استاد گفت: ای پسرک من! همانا برای خدا نسیم‏های خوشبویی است در شب و روز که به دل‌های بیدار می‏وزد و از دل‌های خوابیده اعراض می‏کند؛ هرطور که می‌توانی متوجه این نسیم‏ها شو! عرض کرد: ای استاد! کاری کردی که نه شب بخوابم و نه روز! استاد گفت: بدان که این نسیم‏ها را نیابی مگر در شب‌زنده‏داری و برطرف‌کردن سرگرمی‏ها و مشغله‏ها.[39]

شهید مهدی زین‌الدین

یکی از علمای قم چنین نقل می‌کند: در زمان دفاع مقدس به جبهه رفتم. مقر ما در نزدیکی مقر لشکر علی‌‌بن‌ابیطالب{علیه السلام} قم بود. با خودم گفتم: بروم یک سر هم به زینالدین بزنم؛ می‌دانستم تازگی‌ها فرمانده لشکر شده. وقتی رسیدم و سراغ سنگر فرماندهی را گرفتم، گفتند: سنگر فرماندهی نداریم! گفتم: پس آقای زین‌الدین کجا هستند؟ چادری را به من نشان دادند و گفتند: آقای زین‌الدین مأموریت است؛ وقتی برگشت، به این چادر می‌آید؛ شما می‌توانی اینجا منتظرش بمانی! هرچه منتظر شدم، مهدی نیامد. شام را با بچه‌های رزمنده خوردم و آنجا خوابیدم. شب سردی بود و باران نم‌نم می‌بارید. از سرمای زیاد در نیمه‌های شب از خواب بیدار شدم و دیدم روانداز ندارم. احساس کردم از بیرون چادر صدای ناله می‌آید. لبۀ چادر را کنار زدم و دیدم کسی زیر آن باران و سرما ایستاده و نماز شب می‌خواند. خوب که دقت کردم، دیدم آقا مهدی زین‌الدین است.[40]

                                        ***

«إِلَهِی تَعَرَّضَ لَکَ فِی هَذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ وَ قَصَدَکَ فِیهِ الْقَاصِدُونَ وَ أَمَّلَ فَضْلَکَ وَ مَعْرُوفَکَ الطَّالِبُونَ وَ لَکَ فِی هَذَا اللَّیْلِ نَفَحَاتٌ وَ جَوَائِزُ وَ عَطَایَا وَ مَوَاهِبُ تَمُنُّ بِهَا عَلَى مَنْ تَشَاءُ مِنْ عِبَادِکَ وَ تَمْنَعُهَا مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنَایَةُ مِنْکَ.»[41]

«خداوندا! متعرضان در این شب به درگاه تو آمده‌اند و قاصدان، آهنگ تو کرده و طلب‌کنندگان به فضل و احسان تو امید بسته‏اند؛ و تو را در این شب نسیم‌هاى رحمت و جوائز و عطاها و بخشش‏هایى است که بر هریک از بندگانت بخواهى، مى‏بخشى؛ و از آن کس که عنایت تو دستگیرش نشده، دریغ مى‏دارى.»

 

[1]. المزمل، 5-7.

[2]. الذاریات، 17.

[3]. الکافی، ج‏3، ص446.

[4]. همان.

[5]. المزمل، 5.

[6]. خلوت انس، ص58.

[7]. تفسیر صفى، ص795.

[8]. سیمای فرزانگان، ص166.

[9]. عارفانه، ص84.

[10]. مفتاح‌الفلاح‏، ص324؛ آداب‌المریدین، ص67؛ مستحب است این دعا بعد از نماز شفع خوانده شود.

[11]. الذاریات، 17 و 18.

[12]. قصص‌الأنبیا، ص189.

[13]. دروس اخلاق، ج16، ص52.

[14]. جهاد با نفس، ج2، ص341.

[15]. دیوان حافظ، غزل 570.

[16]. تفسیر صفى، ص425.

[17]. بر بال سحر، ص54.

[18]. سلیمانی عزیز، ص31.

[19]. همان، ص77.

[20]. مفتاح‌الفلاح، ص318؛ آداب‌المریدین، ص63؛ دعای امیرالمؤمنین{علیه السلام} بعد از رکعت هشتم نماز شب.

[21]. یوسف، 97 و 98.

[22]. بحارالأنوار، ج‏84، ص166.

[23]. یوسف، ۹۷ و ۹۸؛ گفتند: اى پدر! آمرزش گناهانمان را بخواه! بى‌تردید ما خطاکار بوده‌ایم. (97) گفت: براى شما از پروردگارم درخواست آمرزش خواهم کرد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است!

[24]. عرفان اسلامی، ج4، ص151.

[25]. دیوان حافظ، غزل320.

[26]. مهر تابان، ص25.

[27]. بیا مشهد، ص51.

[28]. مفتاح‌الفلاح، ص318؛ آداب‌المریدین، ص64؛ دعای امیرالمؤمنین{علیه السلام} بعد از رکعت هشتم نماز شب.

[29]. آل‌عمران، 17.

[30]. القدر، 5.

[31]. آل‌عمران، 17.

[32]. أعلام‌الدین، ص262.

[33]. تذکرةالمتقین، ص179.

[34]. در محضر ارباب معرفت، ص122.

[35]. آل‌عمران، 17.

[36]. الذاریات، 18.

[37]. عرفان اسلامی، ج4، ص151.

[38]. دیوان الهی، ج2، ص34.

[39]. محجةالبیضاء، ص400.

[40]. ظرافت‌های اخلاقی شهدا، ص35.

[41]. مفتاح‌الفلاح‏، ص324؛ آداب‌المریدین، 66؛ مستحب است این دعا بعد از نماز شفع خوانده شود.

فهرست مطالب