روز دوازدهم: اهمیت نماز شب

بیداری در بیشترِ شب

<إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنى‏ مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذینَ مَعَک‏>[1]

«پروردگارت آگاه است که تو و گروهى از کسانى که با تو هستند، نزدیک به دو سوم شب و گاهى نیمى از آن و زمانى یک سومش را برمى‏خیزید.»

آمرزش‌جویان

«قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ{علیه السلام}: مَنْ دَاوَمَ عَلَى صَلَاةِ اللَّیْلِ وَ الْوَتْرِ وَ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ فِی کُلِّ وَتْرٍ سَبْعِینَ مَرَّةً ثُمَّ وَاظَبَ عَلَى ذَلِکَ سَنَةً کُتِبَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحار.»[2]

«امام باقر{علیه السلام} می‌فرماید: هرکس بر نماز شب و وَتْر مداومت ورزد و در هر وتر هفتادبار از خدا آمرزش بخواهد و یکسال به این کار ادامه دهد، از آمرزش‏خواهانِ در سحرگاهان نوشته مى‏شود.»

سخن امام‌خمینی{رحمة الله علیه}

سیرۀ ائمۀ هدی؟عهم؟ و مشایخ عظام و علمای اعلام، مواظبت بر این عمل بوده است؛ بلکه قطع نظر از عبادت، به بیداری در آخر شب اهمیت می‌دادند. اگر نمی‌توانی مخلص شوی، لااقل برای آن قرّةالعین که حق تعالی مخفی فرموده، بکوش![3]

سخن آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

لازم است سالک بر «صلاة لیل» مداومت کند، و به بهانه‌ها و عذرهای بی‌جا و بی‌مورد آن را ترک نکند. او باید توجه داشته باشد که مداومت بر «صلاة لیل» به جای خود حسابی دارد که در عدم مداومت، آن حساب نخواهد بود. آن آثار و برکاتی که از «صلاة لیل» عاید می‌شود، در صورت مداومت بر آن است و در صورت عدم مداومت آن‌چنان که باید، نخواهد شد.

صاحبدلان آشنا می‌دانند که شروع یک‌عمل در مقام عبودیت و عدم مداومت بر آن به بهانه‌های گوناگون، بر خلاف ادبِ عبودی و جفاست؛ و جفا شیوۀ راهروان نیست.

جفا نه شیوۀ درویشی است و راهروی بیار باده که این سالکان نه مردِ رهند[4]

در روایتی امام‌باقر{علیه السلام} می‌فرماید: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ؟عز؟ مَا دَاوَمَ عَلَیْهِ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ»[5]؛ محبوب‌ترین اعمال نزد خدای متعال، عملی است که بنده بر آن مداومت کند؛ اگرچه کم باشد.

بنابراین سالک باید کاملاً مراقبت کند که به هیچ عذر بی‌جا و بهانۀ بی‌مورد «صلاة لیل» را ترک نکند و هوشیار باشد که هرعذر و بهانه‌ای -از عذرهای معمولی و بهانه‌های متعارف- جز اینکه به القای شیطان و نفس باشد، چیز دیگری نخواهد بود؛ در حقیقت برای این است که وی از «صلاة لیل» و برکات آن محروم گردد.[6]

                              ***

شبی رو به حق آر، ای جان مخسب          بنال از غم درد پنهان مخسب

تو را چارهٔ باید از بهر درد                                 بسوز شبش ساز درمان مخسب

به یک شب اگر چاره شد خواب کن         وگرنه شبی دیگر ای جان مخسب

کجا یک شب و ده شب این می‌شود        بمان خواب راحت بدو نان مخسب

نخسبی بسی شب ز درد تنت                     اگر جان ز تن به بود هان مخسب

سحرگه خروسان خروشان شوند                   تو هم چون خروسان خروشان مخسب[7]

تأثیر نفَس

مرحوم شهید ثالث (ملامحمدتقی برغانی) نقل می‌کند که مرحوم شیخ جعفر کاشف‌الغطا وارد قزوین شد و به منزل برادرم رفتیم. شب شد و همه خوابیدیم. چون پاسى از شب گذشت، شیخ مرا صدا زد که برخیز و نماز شب بخوان! گفتم: الان برمی‌خیزم. ایشان از کنار من گذشت و من دوباره خوابیدم. ناگاه بر اثر شنیدن صداهایی متأثرکننده از خواب بیدار شدم. دیدم که شیخ در گوشه‌ای با نهایت تضرع و گریه و بی‌قرارى به مناجات مشغول است. صداى آن جناب چنان تأثیرى در من گذاشت که از آن شب تا به حال -که بیست‌وپنج سال از آن می‌گذرد- هر شب برمی‌خیزم و به مناجات با قاضى‌الحاجات مشغول می‌شوم.[8]

شهید ردانی‌پور

یکی از مسائلی که مصطفی بسیار به آن اهمیت می‌داد، نماز شب بود. حتی در سخت‌ترین شرایط نیز نماز شب او ترک نمی‌شد. یک‌بار در سرمای شدید زمستان بچه‌ها را برای نماز شب صدا کرد. می‌گفت: برخیزید! وقت نماز شب شده. بیشتر بچه‌ها بلند نشدند. یکی از آنها به شوخی گفت: از همین زیر پتو، «الهی العفو»! مصطفی پتویی دور خودش پیچید و از سنگر بیرون رفت و عاشقانه مشغول نماز شد. می‌گفت: پیامبر{صلوات الله علیه} فرموده: بر شما باد نماز شب! حتی اگر یک‌رکعت باشد؛ زیرا انسان را از گناه باز می‌دارد، خشم پروردگار را خاموش می‌کند و سوزش آتش را در قیامت دفع می‌کند.[9]

                                        ***

«إِلَهِی کَمْ مِنْ مُوبِقَةٍ حَلُمْتَ عَنْ مُقَابَلَتِهَا بِنَقِمَتِکَ وَ کَمْ مِنْ جَرِیرَةٍ تَکَرَّمْتَ عَنْ کَشْفِهَا بِکَرَمِکَ؛ إِلَهِی إِنْ طَالَ فِی عِصْیَانِکَ عُمُرِی وَ عَظُمَ فِی الصُّحُفِ ذَنْبِی فَمَا أَنَا بِمُؤَمِّلٍ غَیْرَ غُفْرَانِکَ وَ لَا أَنَا رَاجٍ غَیْرَ رِضْوَانِکَ؛ إِلَهِی أُفَکِّرُ فِی عَفْوِکَ فَتَهُونُ عَلَیَّ خَطِیئَتِی ثُمَّ أَذْکُرُ الْعَظِیمَ مِنْ أَخْذِکَ فَتَعْظُمُ عَلَیَّ بَلِیَّتِی‏.»[10]

«معبودا! چه بسیار گناهان هلاکت‌بارى که شکیبایى ورزیدى از اینکه در برابرش به عذاب خود کیفرم دهى؛ و چه بسیار جرم و جنایتى که به بزرگوارى خود کرم فرمودى از اینکه آشکارش سازى؛ معبودا! اگر عمر من در نافرمانى تو سپری شد و گناهان در نامه اعمالم بزرگ گشت، پس من جز آمرزش تو آرزویی ندارم و جز خشنودی‌ات به چیزى امیدوار نیستم. معبودا! هرگاه در عفو و گذشت تو اندیشه می‌کنم، خطایم بر من آسان و سبک جلوه می‌کند ولی هرگاه متذکر مؤاخذۀ بزرگ تو می‌شوم، بلا و گرفتاری‌ام بزرگ جلوه می‌نماید.»

روز سیزدهم: اهمیت نماز شب

تلاوت قرآن در عبادت شبانه

<لَیْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُون‏>[11]

«[همه اهل کتاب‏] یکسان نیستند؛ از اهل کتاب گروهى درستکارند؛ آیات خدا را در ساعاتى از شب مى‏خوانند و سجده مى‏کنند.»

عزت و فخر مؤمن

«قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: شَرَفُ الْمُؤْمِنِ صَلَاتُهُ بِاللَّیْلِ وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِ کَفُّهُ عَنْ أَعْرَاضِ النَّاسِ.»[12]

«امام‌صادق{علیه السلام} می‌فرماید: شرافت مؤمن در نماز شب او و عزّتش در خوددارى از ریختن آبروى مردم است».

«قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: ثَلَاثٌ هُنَّ فَخْرُ الْمُؤْمِنِ وَ زَیْنُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ: الصَّلَاةُ فِی آخِرِ اللَّیْلِ وَ یَأْسُهُ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ وَ وَلَایَتُهُ الْإِمَامَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ؟عهم؟.»[13]

«امام‌صادق{علیه السلام} می‌فرماید: سه‌چیز افتخار مؤمن و زیور او در دنیا و آخرت است: نماز در انتهای شب، چشم‌نداشتن به اموال مردم و ولایت امام از خاندان محمّد{صلوات الله علیه}

سخن علامه طباطبایی{رحمة الله علیه}

سزاوار است سالک در حین اشتغال به نماز شب، سُوَرِ عزائم را تلاوت کند؛ چون از حال قیام ناگهان براى خدا به‌سجده‏افتادن خالى از لطف نیست. به تجربه ثابت شده است که قرائت سورۀ مبارکۀ «صاد» در نماز وتیرۀ شب جمعه بسیار مؤثر است و خصوصیت این سوره از روایتى که در ثواب آن وارد شده، معلوم مى‏گردد.

چون سالک به توفیق الهى این مراحل را طى نمود و به این مشاهدات کامیاب گردید، جَذَبات الهیه او را احاطه نموده، هر آن او را به فناى حقیقى نزدیک مى‏سازد؛ تا بالأخره جذبه او را احاطه کرده، متوجه جمال و کمالِ على‏الاطلاق گشته، هستى خود و غیرخود را آتش زده و در برابر طلعت نازنین یار چیزى نخواهد دید: «کانَ اللَّهُ وَ لَمْ‏ یَکُنْ مَعَهُ شَی‏ءٌ»؛ در این حال، سالک از وادى هجران بیرون رفته و در دریاى لایتناهى مشاهدۀ ذات ربوبى مستغرق خواهد گردید.[14]

                         ***

صبح می‌خندد و من گریه‌کنان از غم دوست

ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست

بر خودم گریه همی آید و بر خنده تو

تا تبسم چه کنی بی‌خبر از مبسم دوست

ای نسیم سحر از من به دلارام بگوی

که کسی جز تو ندانم که بود محرم دوست[15]

برائت از آتش

یکی از رفقای شهید مطهری{رحمة الله علیه} نقل می‌کند که ایشان تقید زیادی به خواندن نماز شب داشت و مرا هم تشویق به تهجد و خواندن نماز شب می‌کرد؛ ولی من زیاد مقید نبودم که مرتب نماز شب بخوانم و گاهی عذر می‌آوردم. مثلاً می‌گفتم: چون آب حوض مدرسۀ فیضیه آلوده است و چشم من تراخم[16] دارد؛ می‌ترسم چشمم بدتر شود. شبی در حجره خوابیده بودم. در خواب دیدم کسی آمد درِ حجره را زد. برخاستم در را باز کردم. مردی بود که یک‌قطعه کاغذ در دست داشت. به من گفت: من عثمان‌بن‌حنیف هستم و از طرف حضرت امیرالمؤمنین{علیه السلام} برای شما پیامی دارم؛ حضرت فرمودند: شما نماز شب را ترک نکنید! آن‌گاه کاغذ را به من داد. در آن نوشته شده بود: «هذه برائةٌ لَکَ مِن النّار»؛ این برائت آزادی توست از آتش! در همین حال صدای در حجره بلند شد و من از خواب بیدار شدم. آقای مطهری مرا صدا ‌زد و گفت: رفته‌ام از رودخانه یک‌آفتابه آب تمیز برای شما آورده‌ام که وضو بگیرید و نماز شب بخوانید! آن‌گاه خواب خودم را نقل کردم و گفتم: پس عثمان‌بن‌حنیف شما بودید![17]

شهید بهروز مشعوفی

از روزی که دلش هوای جبهه کرد، حالاتش تغییر نمود. یک‌شب حوالی ساعت یک بامداد دیدم هنوز چراغ اتاقش روشن است. رفتم تا بگویم: زودتر بخواب که صبح برای رفتن به مدرسه راحت‌تر بیدار شوی! در را که باز کردم، دیدم در حال خواندن نماز شب است. در قنوت نمازش در حالی که اشک می‌ریخت، می‌گفت: خدایا توفیق خدمت به اسلام را نصیبم کن، خدایا لیاقت شهادت را به من ارزانی کن!

با دیدن این صحنه گریه‌ام گرفت. از آن لحظه یقین پیدا کردم که به آرزویش خواهد رسید. در عملیات «کربلای ده» در سن چهارده‌سالگی به فیض شهادت نایل آمد.[18]

                                        ***

«اللَّهُمَّ أَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْ بَرَکَاتِ السَّمَاءِ وَ افْتَحْ لِی أَبْوَابَ رَحْمَتِکَ وَ أَغْلِقْ عَنِّی أَبْوَابَ نِقْمَتِکَ وَ عَافِنِی مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ سُکَّانِ الْهَوَاءِ وَ سُکَّانِ الْأَرْضِ إِنَّکَ کَرِیمٌ وَهَّابٌ سُبْحَانَکَ مَا أَعْظَمَ مُلْکَکُ وَ أَقْهَرَ سُلْطَانَکَ وَ أَغْلَبَ جُنْدَکَ وَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الذَّاکِرِینَ وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ.»[19]

«پروردگارا! نازل کن بر من از برکات آسمان و بگشای برایم درهای رحمتت را و ببند بر من درهای نقمتت را و سلامت بدار مرا از شر بدی‌های ساکن در هوا و زمین؛ که همانا تو کریمی، بسیار بخشنده‌ای، پاک و منزهی تو! چقدر بزرگ است فرمانروایی‌ات و چقدر سلطنت تو غالب است! منزهی تو، حمد وستایش برای توست! درود بفرست بر محمد و خاندانش! و مرا از ذاکرین قرار بده و مرا از غافلین قرار مده!»

 

[1]. المزمل، 20.

[2]. بحارالأنوار، ج‏84، ص225.

[3]. شرح چهل‌حدیث، ص204.

[4]. دیوان حافظ، غزل216.

[5]. الکافی، ج‏2، ص82.

[6]. مقالات، ج3، ص89.

[7]. دیوان فیض کاشانی، غزل 64.

[8]. مردان علم در میدان عمل، ج1، ص216.

[9]. مصطفی، ص129.

[10]. مفتاح‌الفلاح‏، ص305؛ آداب‌المریدین، ص60؛ دعای پس از رکعت دوم نماز شب.

[11]. آل‏عمران، 113.

[12]. الکافی، ج‏3، ص488.

[13]. الکافی، ج‏8، ص234.

[14]. رسالۀ لب‌اللباب، ص46.

[15]. دیوان سعدی، غزلیات، غزل99.

[16]. التهاب و عفونت.

[17]. مردان علم در میدان عمل، ج1، ص217.

[18]. پیک افتخار20، مادر خورشید، ص20.

[19]. مصباح‌المتهجد، ج‏1، ص129؛ در روایت ذکر شده که هنگامی که انسان بیدار شد و به آسمان نگاه کرد، این دعا را بخواند.

فهرست مطالب