روز هجدهم: عوامل توفیق در نماز شب

اهل صدق

<لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ... وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا... أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُون‏>[1]

«نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکی، کسانى‌اند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده‏اند... و نماز را برپا مى‏دارند و زکات مى‏پردازند و چون پیمان بندند، وفاداران به پیمان خویشند؛... اینانند که راست گفتند و اینانند که پرهیزکارند.»

ادعای راستین

«قالَ الإمامُ الصَّادِقُ{علیه السلام}: کَانَ فِیمَا نَاجَى اللَّهُ؟عز؟ بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ{علیه السلام} أَنْ قَالَ لَهُ: یَا ابْنَ عِمْرَانَ! کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی فَإِذَا جَنَّهُ اللَّیْلُ نَامَ عَنِّی؛ أَ لَیْسَ کُلُّ مُحِبٍّ یُحِبُّ خَلْوَةَ حَبِیبِهِ؛ هَا أَنَا ذَا یَا ابْنَ عِمْرَانَ مُطَّلِعٌ عَلَى أَحِبَّائِی؛ إِذَا جَنَّهُمُ‏ اللَّیْلُ حَوَّلْتُ أَبْصَارَهُمْ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ مَثَّلْتُ عُقُوبَتِی بَیْنَ أَعْیُنِهِمْ؛ یُخَاطِبُونِّی عَنِ الْمُشَاهَدَةِ وَ یُکَلِّمُونِّی عَنِ الْحُضُورِ؛ یَا ابْنَ عِمْرَانَ! هَبْ لِی مِنْ قَلْبِکَ الْخُشُوعَ وَ مِنْ بَدَنِکَ الْخُضُوعَ وَ مِنْ عَیْنَیْکَ الدُّمُوعَ فِی ظُلَمِ اللَّیْلِ وَ ادْعُنِی؛ فَإِنَّکَ تَجِدُنِی قَرِیباً مُجِیباً.»[2]

«امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: از جمله مناجات‌هاى خداوند؟عز؟ با حضرت موسى{علیه السلام} آن بود که به او فرمود: اى فرزند عمران! دروغ مى‏گوید آن که گمان می‌کند مرا دوست ‏دارد ولی شب‌هنگام از من غفلت می‌کند و می‌خوابد؛ مگر هر عاشقی دوستدار خلوت با محبوبش نیست؟ اى فرزند عمران! بدان که من بر دوستان خود آگاهم! آن‌گاه که تاریکی شب آنان را فرا می‌گیرد، دیدۀ دل آنان را به سوی خود برمی‌گردانم و عقوبت هجران و سخط خویش را در برابر چشمانشان مجسم می‌نمایم؛ از روی مشاهده با من خطاب می‌کنند و از روی حضور با من سخن می‌گویند. اى فرزند عمران! از قلبت شکستگى، از تنت افتادگى و از چشمانت اشک‌ها را در تاریکى شب نثار من کن و مرا بخوان که مرا نزدیک و اجابت‏کننده خواهى یافت.»

سخن آیت‌الله سعادت‌پرور{رحمة الله علیه}

از جمله نشانه‌های دوستی و محبت به حضرت حق و رسیدن به مقام عالی و محمود، قیام لیل و بیداری شب و خلوت و انس با وی در سحرگاهان و تهجد به نماز و دعا و مناجات و تلاوت آیات و یاد محبوب است. سالک عاشق نیز می‌باید به هنگام سحر به مراقبه و توجه و ذکر و انس با دوست به‌ سر برد؛ زیرا آنان که به مقام معنوی و کمال رسیده‌اند و از مشاهدۀ تجلیات حضرتش بهره‌مند گشته‌اند، همه از شب‌‌زنده‌داران بوده‌اند.[3]

                         ***

مرا که با توام از هرکه هست باکی نیست  حریف خاص نیندیشد از ملامت عام

شب دراز نخفتم که دوستان گویند            به سرزنش عَجَبًا لِلْمُحِبِّ کَیْفَ یَنامُ[4]

ادعای عاشقی

گویند: معشوقی در شب وعدۀ وصل به عاشق داد. عاشق پاسی از شب را بیدار ماند و هرچه انتظار کشید، معشوق نیامد. به ناچار خوابید. معشوق وقتی رسید که عاشق در خواب گرم و عمیقی رفته بود. او را بیدار نکرد و چند دانه گردو در جیب او گذارد و رفت. چون صبح شد، عاشق بیچاره به معشوق پیغام فرستاد که چرا به وعدۀ خود وفا نکردی و نیامدی؟ پاسخ داد: من آمدم ولی تو در خواب بودی! گواه صدق گفتارم چند دانه گردویی است که در جیب تو گذاشتم و رفتم؛ یعنی تو را به عاشقی چه کار؟! تو طفلی! باید با اطفال گردوبازی کنی![5]

شهید آوینی

در عملیات کربلای پنج، سیدمرتضی مسئول اکیپ بود. از آسمان آتش می‌بارید و از شدت سرما بدنمان می‌لرزید. سید گفت: باید به جادۀ فاطمةالزهرا؟سها؟ که زیر آتش عراقی‌هاست، برویم. مدتی بعد مرادی‌نسب، والایی و عباسی از جاده بازگشتند. آن موقع خواب بودم و از سر و صدا چشمانم را باز کردم؛ اما دوباره بیهوش افتادم. یک‌ساعت بعد بیدار شدم. سیدمرتضی بیرون سنگر نماز شب می‌خواند. با خودم گفتم: این مرد خستگی ندارد![6]

                                        ***

«رَبِّ أَسَأْتُ وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ بِئْسَ مَا صَنَعْتُ فَهَذِهِ یَدَایَ یَا رَبِّ جَزَاءً بِمَا کَسَبْتُ وَ هَذِهِ رَقَبَتِی خَاضِعَةً لِمَا أَتَیْتُ وَ هَا أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ فَخُذْ لِنَفْسِکَ مِنَ نَفْسِی اَلرِّضَا حَتَّى تَرْضَى لَکَ اَلْعُتْبَى لاَ أَعُودَ.»[7]

«پروردگارا! بد کردم و به خود ستم روا داشتم و کار بدى انجام دادم؛ پس ای پروردگار من! به کیفر آنچه براى خویش به دست آوردم، این دو دست من در اختیار توست؛ و این گردنم در مقابلت خاضع و فروتن است، به خاطر آنچه به درگاهت آورده‌ام؛ و این منم که در برابر تو ایستاده‌ام؛ پس ای خدا! تو براى خود از من خشنودى خودت را برگیر تا بدان جا که راضى شوى؛ براى توست مؤاخذه! و من دیگر (به گناه) باز نمى‌گردم!»

روز نوزدهم: عوامل توفیق در نماز شب

مهیّاشدن برای نماز شب

<قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً>[8]

«بگو: جز این نیست که من هم بشرى مانند شمایم؛ به من وحى مى‏شود که معبود شما فقط خداى یکتاست؛ پس کسى که دیدار پروردگارش را امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد و هیچ‌کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند.»

نیت بیداری

«قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: مَا مِنْ أَحَدٍ یَقْرَأُ آخِرَ الْکَهْفِ عِنْدَ النَّوْمِ إِلَّا تَیَقَّظَ فِی السَّاعَةِ الَّتِی یُرِید.»[9]

«امام‌صادق{علیه السلام} می‌فرماید: هیچ بنده‌اى نیست که آیۀ آخر کهف را بخواند، مگر اینکه در هر ساعتى بخواهد، از خواب بیدار شود.»

«قالَ أَبُو جَعْفَرٍ{علیه السلام}: مَا نَوَى عَبْدٌ أَنْ یَقُومَ أَیَّةَ سَاعَةٍ نَوَى فَعَلِمَ اللَّهُ ذَلِکَ مِنْهُ إِلَّا وَکَّلَ بِهِ مَلَکَیْنِ یُحَرِّکَانِهِ تِلْکَ السَّاعَةَ.»[10]

«امام‌باقر{علیه السلام} می‌فرماید: اگر بنده‌اى نیّت بیداری در ساعتى از شب را داشته باشد و خداوند متعال در او خلوص نیت را ببیند، دو فرشته بر او می‌گمارد تا در همان ساعت مورد نظر او را بیدار کنند.»

سخن آیت‌الله بهجت{رحمة الله علیه}

این مطلب به یقین ثابت است که اگر از حال انسان معلوم شود که می‌خواهد نماز شب بخواند، بدون احتیاج به دعاها و آیات معهوده بیدارش می‌کنند و این بیدارکردن به طرق مختلف است. ما برای اوقات افسوس می‌خوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمی‌شویم! در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت می‌گذرانیم؛ زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم، توفیق بیداری شب برای تهجد و خواندن نافلۀ شب و تلاوت قرآن کریم را پیدا می‌کردیم.[11]

                              ***

همه‌شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی            

به پیام آشنایی بنوازد آشنا را

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز        

که دعای صبحگاهی اثری دهد شما را[12]

پیک حق

شیخ مرتضی زاهد{رحمة الله علیه} فرموده بود: شب‌ها برای عبادت سحری مرا صدا می‌زنند! ‌شبی می‌گویند: مرتضی برخیز! شبی دیگر می‌گویند: شیخ مرتضی! ‌شبی دیگر می‌گویند: آقا شیخ مرتضی!

من وقتی دقت می‌کنم، می‌بینم اینها به روز من بستگی دارد. هر روز که من در رفتار و اعمالم دقت بیشتری می‌کنم و زیادتر مواظب هستم، در بیدارشدن با احترام بیشتری روبرو هستم.[13]

شهید بروجردی

او بچه‌ها را برای نماز صبح بلند می‌کرد و این شعر را می‌خواند:

ای لالۀ خوابیده چو نرگس نگران خیز!

از خواب گران، خواب گران، خواب گران خیز!

می‌گفت: اگه آیۀ آخر سورۀ کهف رو بخوانید، هر ساعتی که بخواهید، بیدار می‌شوید. یک روز که موقع اذان بیدار شدم، بالای سرم آمد و گفت: مگر آیه را نخواندی که دیر بلند شدی؟ گفتم: خواندم! ولی نیت کرده بودم موقع اذان بیدار بشوم که شدم. خندید و گفت: مرد مؤمن! این آیه را به شما گفتم تا بخوانید و برای نماز شب بیدار شوید! گفتم: حاجی! خواب ما سنگین است؛ اگر بخواهیم برای نماز شب بلند شویم، باید کل سورۀ کهف را بخوانیم، نه فقط آیۀ آخر را.[14]

                                        ***

«اللَّهُمَّ اهْدِنِی فِیمَنْ هَدَیْتَ وَ عَافِنِی فِیمَنْ عَافَیْتَ وَ تَوَلَّنِی فِیمَنْ تَوَلَّیْتَ وَ بَارِکْ لِی فِیمَا أَعْطَیْتَ وَ قِنِی شَرَّ مَا قَضَیْتَ فَإِنَّکَ تَقْضِی وَ لَا یُقْضَى عَلَیْکَ سُبْحَانَکَ رَبِّ الْبَیْتِ أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ وَ أُومِنُ بِکَ وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِکَ یَا رَحِیمُ.»[15]

«خدایا! مرا به هدایت خاصّۀ خویش هدایت فرما در سلک مقرّبانت که آنان را هدایت فرمودى؛ و مرا از بلاها عافیت عطا فرما جزو آنان که عافیت عطایشان فرموده‌اى؛ و امور مرا متولّى باش و کفایت کن در سلک آن کسانى که متولّى امورشان گشته‌اى و در آنچه به من کرامت فرموده‌اى، برکت و مبارکى و افزونى قرار ده! و مرا از شرّ آنچه از بلایا در قضاى تو گذشته است، حفظ‍‌ فرما و در پناه خویش نگه دار! که تو خود حکم می‌کنى و کسى را بر تو قضا و حکم نیست. تنزیه می‌کنم و منزّه می‌دانم تو را از آنچه در خور تو نیست. اى پروردگار کعبه! از تو طلب بخشایش می‌‌کنم و به سوى تو بازمى‌گردم و به تو ایمان آورده‌ام و به تو توکّل مى‌کنم؛ نیست دگرگونى و گردش و هیچ قوّتى مگر به یارى و یاورى تو، اى خداى مهربان!»

روز بیستم: عوامل توفیق در نماز شب

جایگزینی روز و شب

<وَ هُوَ الَّذی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً>[16]

«و اوست که براى کسى که بخواهد متذکّر شود یا بخواهد سپاسگزارى کند، شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد.»

قضای نماز شب

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُبَاهِی مَلَائِکَتَهُ بِالْعَبْدِ یَقْضِی صَلَاةَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ؛ فَیَقُولُ: یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی یَقْضِی مَا لَمْ أَفْتَرِضْهُ عَلَیْهِ أُشْهِدُکُمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُ.»[17]

«رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالى به بنده‌ای که قضاى نماز شب را در روز انجام دهد، نزد فرشتگان خود مباهات می‌کند و می‌فرماید: اى فرشتگان من! به بنده‌ام بنگرید؛ نمازى را که بر او واجب نساخته‌ام، قضا می‌کند؛ شاهد باشید که گناهان او را آمرزیدم.»

سخن آیت‌الله سعادت‌پرور{رحمة الله علیه}

رشتۀ کارها در طاعت و معصیت به‌ هم‌ پیوسته و وابسته است؛ برداشتن یک‌گام به سوی طاعت، توفیق‌برداشتن گام دوم در طاعت را به دنبال دارد و نیز در معصیت؛ که باعث سلب توفیق از طاعت و یا خذلان به معصیت می‌شود. فرموده‌اند: «فَإِنَّ سَوَادَ اللَّیْلِ یَمْحُوهُ النَّهَار»[18]؛ تاریکى شب را روز از بین مى‏برد. نیز امام‌صادق{علیه السلام} می‌فرمایند: «صَلَاةُ اللَّیْلِ تَذْهَبُ بِذُنُوبِ النَّهَارِ»[19]؛ چه‌بسا یک‌گناه در روز موجب سلب توفیق از تهجد و نماز شب می‌گردد. چنانچه از طاعات و عبادات و اوراد و اذکار و یا نوافل لیل و نهار، چیزی از انسان فوت شود، می‌توان آن را در زمان دیگر و بیرون از وقت خود تدارک و قضا نمود. پس اگر عبادتی یا ذکر و یا نافلۀ شب از انسان فوت شود، باید قضای آن را در بین‌الطلوعین تا طلوع آفتاب بلکه تا غروب آفتاب همان روز انجام دهد؛ و یا نوافل و یا اذکار فوت‌شده در روز را شب به‌ جا آورد.[20]

سخن آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

سالک باید جدیت کامل در قیام به صلاة لیل داشته باشد و سعی کند برنامۀ خود را به نحوی تنظیم کند که به ادای آن موفق گردد. با این‌همه، اگر احیاناً در بعضی از شب‌ها به صلاة لیل موفق نشد، لازم است فردای همان شب به قضای آن مبادرت کند و در این امر مسامحه ننماید.

البته باید مراقبت کند که این امر (یعنی قضای نماز شب در صورت عدم توفیق به ادای آن) موجب مسامحه در قیام در وقت ادای آن نشود؛ زیرا اساس امر، قیام به صلاة لیل در وقت ادای آن است؛ و آثار و برکاتی که در این ‌صورت هست، در غیر این صورت، آن‌چنان که باید، به دست نخواهد آمد.[21]

                              ***        

در راه عشق، دم به دم عذر و بهانه چیست          

خوش‌تر زعشق و زمزمۀ عاشقانه چیست؟

ای بی‌خبر ز خلوت شب‌های عاشقان

در دهر لذتی چو نوای شبانه چیست؟

وجد است آنچه را که نبی گفته و وصی

بهتر از این ترانه در عالم، ترانه چیست؟[22]

همنشینی با قضاکننده نماز شب

اسحاق‌بن‌عمّار می‌گوید: همراه امام‌صادق{علیه السلام} از محلی عبور می‌کردیم که دیدیم مردی در وسط روز کنار جوى آب مشغول نماز است. حضرت{علیه السلام} نزد او ایستاد و پرسید: اى بندۀ خدا! چه نمازى مى‌خوانى‌؟ پاسخ داد: نماز شب است؛ چون از من فوت شده، قضای آن را در روز می‌خوانم،. حضرت به ما فرمود: بارها را بیفکنید که همراه این شخص غذا بخوریم. عرض کردم: فدایت گردم! آیا در این‌باره حدیثى مى‌فرمایید؟ فرمود: پدرم از پدرانش روایت فرمود که رسول خدا فرموده است: همانا خداوند به بنده‌اى که نماز شب را در روز قضا کند، مباهات مى‌کند و مى‌فرماید: اى فرشتگان من! بنده‌ام نمازی را قضا مى‌کند که بر او واجب نکرده‌ام؛ شاهد باشید که او را آمرزیدم.[23]

شهید احمد عبداللهی

احمد یک‌عمر با دعا و نماز زندگی کرده بود؛ آن هم در دورۀ فساد پهلوی. اذان که می‌گفت، تمام بدنش می‌لرزید و کسانی که صدایش را می‌شنیدند، گریه می‌کردند. شهید حاج قاسم سلیمانی عاشق اذانش بود. نمازها را پشت او به جماعت می‌خواندیم. در هر فرصتی از جمع فاصله می‌گرفت و مشغول نماز می‌شد. هرچه اصرار می‌کردم که الان چه نمازی می‌خوانی؟ پاسخی نمی‌داد. بعد از کلی اصرار بالأخره جواب داد که قضای نماز شب را می‌خوانم.[24]

                                        ***

«أَنْتَ اللَّهُ صَرِیخ‏ الْمُسْتَصْرِخِین‏... یَا اللَّهُ لَیْسَ یَرُدُّ غَضَبَکَ إِلَّا حِلْمُکَ وَ لَا یُنْجِی مِنْ عِقَابِکَ إِلَّا رَحْمَتُکَ وَ لَا یُنْجِی مِنْکَ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَیْکَ فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ یَا إِلَهِی رَحْمَةً تُغْنِینِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاک‏... یَا إِلَهِی فَلَا تَجْعَلْنِی لِلْبَلَاءِ غَرَضاً وَ لَا لِنَقِمَتِکَ نَصَباً وَ مَهِّلْنِی وَ نَفِّسْنِی وَ أَقِلْنِی عَثْرَتِی وَ لَا تُتْبِعْنِی بِبَلَاءٍ عَلَى أَثَرِ بَلَاءٍ فَقَدْ تَرَى ضَعْفِی وَ قِلَّةَ حِیلَتِی أَسْتَعِیذُ بِکَ اللَّیْلَةَ فَأَعِذْنِی وَ أَسْتَجِیرُ بِکَ مِنَ النَّارِ فَأَجِرْنِی وَ أَسْأَلُکَ الْجَنَّةَ فَلَا تَحْرِمْنِی‏.»[25]

«تو الله فریادرس ناله‌کنان هستی... ای خدا! غضب تو را جز بردباری‌ات برنمی‌گرداند و شدّت سخط تو را جز بخششت رد نمی‌کند و غیر از رحمتت از عذابت امان نمی‌دهد و مرا جز زاری به سوی تو و در برابر تو نجات نمی‌بخشد؛ پس خداوندا! از نزد خودت بر من رحمتی عنایت فرما که مرا از رحمت غیر تو بی‌نیاز سازد... خدایا! مرا هدف بلا و نشانۀ انتقام و مجازات قرار مده! و مهلتم ده و اندوهم را بزدای و از لغزش‌هایم بگذر! و به بلای پیاپی گرفتارم مکن! چرا که ناتوانی و کمی تدبیرم به درگاهت را می‌بینی؛ امشب به تو پناه آورده‌ام، پس مرا پناه ده! و از آتش جهنم به سوی تو گریخته‌ام؛ پس مرا امان ده! و بهشت را از تو خواستارم؛ پس مرا محروم مفرما!»

 

[1]. البقرة، 177.

[2]. الأمالی (للصدوق)، ص356.

[3]. در محضر ارباب معرفت، ص124.

[4]. دیوان سعدی، غزل 357.

[5]. خزینةالجواهر، ص341.

[6]. پیک افتخار12، لاله‌ای در فکه، ص14.

[7]. من لایحضره‌الفقیه، ج‏1، ص491؛ آدابالمریدین، ص70؛ دعای امام‌سجاد{علیه السلام} در قنوت وتر نماز شب.

[8]. الکهف، ص110.

[9]. الکافی، ج‏2، ص540.

[10]. وسائل‌الشیعة، ج‏8، ص162.

[11]. در محضر بهجت، ج3، ص188.

[12]. دیوان حافظ، غزل11.

[13]. سیره و خاطرات علما، ص69.

[14]. یادگاران، ج12 (کتاب شهید بروجردی)، ص48.

[15]. من لایحضره‌الفقیه، ج‏1، ص487؛ دعای رسول اکرم{صلوات الله علیه} در قنوت دعای وتر.

[16]. الفرقان، 62.

[17]. من لایحضره‌الفقیه، ج‏1، ص498.

[18]. الکافی، ج‏8، ص49.

[19]. بحارالأنوار، ج‏84، ص143.

[20]. در محضر ارباب معرفت، ص96.

[21]. مقالات، ج3، ص91.

[22]. دیوان اشعار علامه حسن‌زاده، ص81.

[23]. ینابیع‌الحکمة، ص657.

[24]. رندان جرعه‌نوش، ص186.

[25]. مفتاح‌الفلاح، ص326؛ توصیۀ امام‌صادق{علیه السلام} به خواندن این دعا در قنوت نماز وتر بوده است.

فهرست مطالب