دستورات اخلاق توحیدی- کتاب چهارم- نماز شب > روز بیستوسوم تا روز بیستوششم:پیامدهای ترک نماز شب
روز بیستوسوم: پیامدهای ترک نماز شب
محرومیت از مراتب بالای ایمان
<قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم>[1]
«بادیهنشینان گفتند: ما ایمان آوردیم! بگو: ایمان نیاوردهاید، بلکه بگویید: اسلام آوردهایم؛ زیرا هنوز ایمان در دلهایتان وارد نشده است؛ و اگر خدا و پیامبرش را اطاعت کنید، چیزى از اعمالتان نمىکاهد؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.»
دوری از حقیقت تشیع
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُصَلِّ صَلَاةَ اللَّیْل.»[2]
«امام صادق{علیه السلام} میفرماید: از ما نیست کسى که نماز شب نمیخواند.»
سخن میرزا جوادآقا ملکی تبریزی{رحمة الله علیه}
شیخ و پیشواى من در علوم حقه برایم حکایت نمود که از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دینى نرسید، مگر آنان که اهل تهجد و شبزندهدارى بودند؛ و به گمانم پس از شنیدن این سخن از او بود که در روایتى دیدم که معصوم مىفرماید: آنکس که نماز شب نخواند، از شیعیان ما نیست. در روایت دیگرى آمده که هر کسی نماز شب را ترک کند، از ما نیست. اگر نبود جز همین روایت، براى دفع این وسوسه کافى بود.[3]
***
اِنْتَبِهْ قَبْلَ السَّحَر یا ذَا اْلمَنام نوبت عشرت بزن پیش آر جام
تا سوار عقل بر دارد دمی طبع شورانگیز را دست از لگام
دوری از بط در قدح کن پیش از آنک در خروش آید خروس صبح بام
سالها مر خواب را گشتی اسیر یک شبی بیدار شو، دولت بگیر[4]
تعطیلی درس
علامه بحرالعلوم{رحمة الله علیه} روزها به امور مراجعهکنندگان رسیدگی میکرد و برای طلبهها درس میگفت و شبها نیز به شیوۀ اهلبیت؟عهم؟ از کوچههای نجف میگذشت و دور از چشم مردم برای تُهیدستان شهر غذا میبرد. مدتی بعد ایشان درس را تعطیل کرد و کسی دلیل آن را نمیدانست. مرحوم زینالعابدین سلماسی که به مرحوم علامه نزدیکتر بود، خدمت استاد رفت تا علت تعطیلی را جویا شود. این پرسش چند روز تکرار شد ولی استاد هیچ جوابی نمیداد؛ تا اینکه بالأخره در پاسخ گفت: من در نیمههای شب از کوچههای شهر میگذرم؛ سزاوار نیست طلبهها برای نماز شب بیدار نشوند و با خدای متعال مناجات نکنند؛ من شاگردی که سحرپیشه نباشد را نمیخواهم![5]
شهید عبدالحسین برونسی
ساعتی به اذان صبح مانده بود که جلسه تمام شد و به مقر آمدیم. قبل از جلسه نیز به شناسایی رفته بودیم. تا به چادر رسیدیم، از شدت خستگی روی زمین افتادم و فکر میکردم عبدالحسین هم میخوابد. جورابهایش را درآورد و از چادر بیرون رفت. دنبالش رفتم و دیدم کنار شیر آب ایستاد، آستینها را بالا زد و شروع کرد به وضوگرفتن. از آنجا که بیشتر از همه فشار کار روی او بود، طبیعی بود که از همه خستهتر باشد. حتی احتمالش را هم نمیدادم که حالی برای خواندن نماز شب داشته باشد. خواستم من هم مثل او وضو بگیرم برای نماز شب اما حریف خودم نشدم؛ چون قرار بود یکی دو ساعت دیگر فرمانده محور بیاید و برای بازدید از دیدگاه برویم پشت دوربین؛ خدا میدانست این کار چند ساعت طول بکشد! با خودم گفتم: بالأخره بدن در طول شبانهروز نیاز به استراحتی مختصر دارد. داخل چادر شدم و دراز کشیدم؛ زود خوابم برد. اذان صبح آمد و بیدارمان کرد. بلند شدم و پلکهایم را مالیدم؛ به صورتش نگاه کردم؛ معلوم بود که مثل هرشب، نماز باحالی خوانده است.[6]
***
«مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِنْ کُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلى فَارْحَمْنى وَ اِنْ کُنْتَ قَبِلْتَ مِثْلى فَاقْبَلْنى یا قابِلَ السَحَّرَةِ اقْبَلْنى یا مَنْ لَمْ اَزَلْ اَتَعَّرَفُ مِنْهُ الْحُسْنى یا مَنْ یُغَذّینى باِلنِّعَمِ صَباحاً وَ مَسآءً اِرْحَمْنى یَوْمَ اتیکَ فَرْدَا شاخِصا اِلَیْکَ بَصَرى مُقَلِّداً عَمَلى قَدْ تَبَرَّءَ جَمیعُ الْخَلْقِ مِنّى نَعَمْ وَ اَبى وَ اُمّى وَ مَنْ کانَ لَهُ کَدّى وَ سَعْیى فَاِنْ لَمْ تَرْحَمْنى فَمَنْ یَرْحَمُنى وَ مَنْ یُونِسُ فِى الْقَبْرِ وَحْشَتى وَ مَنْ یُنْطِقُ لِسانى اِذا خَلَوْتُ بِعَمَلى وَ سآئَلْتَنى عَمّا اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّى فَاِنْ قُلْتُ نَعَمْ فَاَیْنَ الْمَهْرَبُ مِنْ عَدْلِکَ وَ اِنْ قُلْتُ لَمْ اَفْعَلْ قُلْتَ اَلَمْ اَکُنِ الشّاهِدَ عَلَیْکَ فَعَفوَکَ عَفْوَکَ».[7]
«مولایم، اى مولایم! اگر به کسى مانند من رحم کردهاى، پس به من نیز رحم کن! و اگر کسى مانند من را پذیرفتهاى، مرا هم بپذیر! اى پذیرندۀ ساحران، مرا هم بپذیر! اى که تا بوده، از او نیکى دیدهام؛ اى که غذایم دادى به نعمتهاى خود در هر صبح و شام؛ رحم کن به من در روزى که تنها نزدت میآیم! در حالى که دیدهام را به درگاهت بلند کردهام و نامۀ عملم به گردنم افتاده و همۀ مردم از من بیزارى جویند؛ حتى پدر و مادرم و حتى کسى که رنج و تلاشم براى او بوده است. اگر تو نیز به من رحم نکنى، پس چه کسى به من رحم کند؟! و کیست که مونس وحشت قبرم باشد؟ و کیست که زبانم را گویا کند؟ آنگاه که با عملم خلوت کنم و بپرسى از من آنچه را که تو بدان داناتری! پس اگر بگویم: آرى، کجا از عدل تو گریزگاهى است؟ و اگر بگویم: نه، جواب دهى: آیا من گواه تو نیستم؟ پس گذشت و بخششت را خواهانم!»
روز بیستوچهارم: پیامدهای ترک نماز شب
اغوای شیطان
<قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ 39 إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ>[8]
«گفت: پروردگارا! به سبب اینکه مرا گمراه نمودى، من هم یقیناً [همه کارهاى زشت را] در زمین براى آنان مىآرایم و مسلماً همه را گمراه مىکنم. (39) مگر بندگانی از میان آنان که خالصشدگان هستند.»
بول شیطان در گوش
«قالَ أَبو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ یُوقَظُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ أَوْ مِرَاراً فَإِنْ قَامَ کَانَ ذَلِکَ وَ إِلَّا فَحَّجَ الشَّیْطَانُ فَبَالَ فِی أُذُنِهِ؛ أَ وَ لَا یَرَى أَحَدُکُمْ أَنَّهُ إِذَا قَامَ وَ لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ مِنْهُ قَامَ وَ هُوَ مُتَحَیِّرٌ ثَقِیلٌ کَسْلَانُ.»[9]
«امامصادق{علیه السلام} فرمود: هیچ بندهای نیست مگر اینکه از شب تا صبح یک یا دو یا چندبار بیدار میشود؛ اگر پس از بیدارشدن برخیزد که چه بهتر! و إلاّ شیطان پیروز میشود و بر گوشش بول میکند. آیا نمیبینید که هرکدام از شما در آن وقت، سنگین و کسل میشود و حاضر نیست به راحتی از خواب برخیزد؟!»
سخن میرزا جوادآقا ملکی تبریزی{رحمة الله علیه}
اى برادر و نور چشم من! اگر تو در خصوص شبزندهدارى و تهجّد و گریه از خوف خدا خوب تأمل نمودى، ولى باز هم دیدى که این همه تو را به نماز شب برانگیخته ننمود و تو رضایت دادى که شیعهبودن را از خودت نفى نمایى و از زمرۀ ائمۀ اطهار؟عهم؟ به شمار نیایى -از آنجا که امام عسکرى{علیه السلام} فرمودند: کسى که نماز شب را سبک بشمارد، از ما نیست[10]- و راحتى نفس و لذّت خواب را بر خلوت با خدا -که دوست نزدیک توست- ترجیح دادى و مناجات با خدا و مجالست و انس با او را ترک گفتى و کرامتهاى عالى و گرانقدر او را انتخاب نکردى، بدان که دو خطر تو را تهدید مىکند: یا اینکه اعتقاد و ایمانى به این آیات و روایات ندارى و یا اینکه در اثر حبّ دنیا و کثافات و تاریکى گناهان و کدورت شهوتها دل تو آنچنان بیمار شده که ذات تو را فاسد ساخته است؛ همانگونه که زنگارهاى متراکم خاصیّت آینه را از بین مىبرد. دیگر در تو خیرى که نجاتبخش باشد، باقى نمانده است. تو هرگز نباید از چنین بیمارى کشندهاى غافل شوى و به معالجۀ آن نپردازى که در این صورت به شقاوت بزرگ و خسارت دنیا و آخرت منجر مىشوى.[11]
***
مباش وقت سحر بی ستاره ریزی اشک
که نور چهره گردون ز گریه سحری است
شود شکستگی دل ز فیض عشق درست
که مومیایی مینا، دکان شیشه گری است
به داغ عشق قناعت کن از جهان صائب
که دور خوبی گلهای بوستان سپری است[12]
گریه به خاطر فوت نماز شب
آیتالله میرزاعلى شیرازى{رحمة الله علیه} که از علماى وارستۀ اصفهان بود، زمانى به قم آمده بود و به دلیل ارادتى که شهید آیتالله مطهرى{رحمة الله علیه} به ایشان داشت، مهمان او بود. یکشب تعدادى از فضلا به دیدن آقاى شیرازى آمدند و جلسۀ آنان تا حدود نیمهشب طول کشید و آقاى شیرازى دیرتر از همیشه خوابید. همین موضوع توفیق تهجّد و نماز شب را از وی سلب کرد و موجب شد آن مرد الهى، هنگام اذان صبح از خواب بیدار شود. ایشان به قدرى از این اتّفاق متأثّر شده بود و گریه و زارى کرده بود که گویى فرزندش فوت شده است. گفته بود: من شانزده، هفده ساله بودم که یکشب براى نماز شب بیدار نشدم. آن روز تا شب گریه مىکردم و دیشب نیز آن حادثه تکرار شد![13]
شهید محمدحسین یوسفاللهی
در شلمچه حاج قاسم سلیمانی به محمدحسین گفت: اکبر موسیپور و حسین صادقی نیامدهاند؛ به قرارگاه خبر بده که احتمالاً اسیر شدهاند! محمدحسین گفت: امشب را صبر میکنم تا فردا از همهچیز مطلع میشویم. صبح آمد و گفت: دیشب هردو را در خواب دیدم که شهید شدهاند. اکبر به من گفت: ما دوازده شب دیگر با هم میآییم. اکبر جلو بود و خیلی نورانی و حسین عقبتر و کمنورتر.
محمدحسین از حاجی پرسید: اگر گفتی چرا نور اکبر بیشتر بود؟ چون هیچوقت نماز شبش ترک نمیشد و در سختترین شرایط، حتی در شناساییهای داخل آب، نماز شبش را میخواند؛ اما حسین بعضی وقتها که خسته بود، نماز شبش را نمیخواند. حاجی پرسید: تو چه کردی که توانستی آنها را در خواب بینی؟ گفت: کاری نکردم؛ فقط یک حمد خواندم تا آنها را در خواب ببینم![14]
***
«یَا اللَّهُ لَیْسَ یَرُدُّ غَضَبَکَ إِلَّا حِلْمُکَ وَ لَا یُنْجِی مِنْ عَذَابِکَ إِلَّا رَحْمَتُکَ وَ لَا یُنْجِی مِنْکَ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَیْکَ فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ یَا إِلَهِی رَحْمَةً تُغْنِینِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکٍ بِالْقُدْرَةِ الَّتِی بِهَا أَحْیَیْتَ جَمِیعَ مَا فِی الْبِلَاد.»[15]
«خدایا! خشم تو را جز حلم و شکیبایىات بازنمىگرداند و از عذاب تو هیچچیز نجات نمىبخشد، مگر رحمت تو؛ و از مؤاخذه و کیفر تو هیچچیز نمىتواند رهایى بخشد، مگر خاکسارى و تضرّع و زارى به درگاه تو؛ پس اى خداى من! بر من ببخش و از درگاه خویش رحمتى عطا کن که به سبب آن مرا از رحمت دیگران و غیر خودت بىنیاز گردانى؛ با قدرت کاملۀ خودت که همۀ موجودات را در تمامى شهرها و سرزمینهاى عالم بدان زنده ساختهاى!»
روز بیستوپنجم: پیامدهای ترک نماز شب
خسران آشکار
<قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبین>[16]
«بگو: بىتردید زیانکاران [واقعى] کسانى هستند که روز قیامت سرمایه وجودشان و کسانشان را به تباهى داده باشند؛ آگاه باشید! که آن همان زیان آشکار است.»
زیانکار حقیقی
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: لَا تَدَعْ قِیَامَ اللَّیْلِ؛ فَإِنَّ الْمَغْبُونَ مَنْ حُرِمَ قِیَامَ اللَّیْل.»[17]
«امامصادق{علیه السلام} فرمود: شبزندهدارى را رها مکن! زیرا متضرر حقیقی کسى است که از شبزندهدارى محروم شود.»
سخن آیتالله مظاهری؟حفظ؟
انسان بدون احیای شبانه به جایى نمىرسد. هر کسى لااقل باید یکساعت قبل و بعد از اذان صبح بیدار باشد. کسى که هنگام طلوع فجر خواب باشد، مورد نفرین حیوانات است؛ تا چه رسد به نفرین ملائکه. او از برکاتى که سحرگاهان نصیب اهل دل مىشود، محروم مىماند؛ از اینرو، به کسانى که قصد سیروسلوک و خودسازى معنوى دارند، توصیه مىشود به هر اندازه که در توانشان است -هرچند از کار روزانه بسیار خسته باشند- حداقل نیمساعت قبل از اذان صبح تا نیمساعت بعد از اذان صبح به عبادت بپردازند. در این یکساعت خیلى کارها مىتوان کرد.
طالب معرفت باید قبل از نماز صبح، نماز شب بخواند و پس از اقامۀ نماز صبح، دقایقى به تلاوت قرآن شریف بپردازد و در ابتداى روز با قرآن کریم انس بگیرد. بعد از آن، یک توسّل روزانه به محضر مقدّس چهاردهمعصوم؟عهم؟ داشته باشد؛ مثلاً زیارت جامعه را -که از بهترین زیارات است- بخواند. در این صورت، نماز شب و نماز صبح خود را در افضل اوقات اقامه کرده و به قرآن کریم و عترت طاهره -که دو بال پرواز هستند- متوسّل شده است.[18]
***
دلا! برخیز طاعت کن که طاعت بهتر از کار است
سعادت آن کسی دارد که وقت صبح بیدار است
خروسان در سحر گویند: قُم یا ایها الغافل
تو از مستی نمیدانی، کسی داند که هشیار است[19]
جامانده
چند نفر از علما نزد استادی رفتند تا از مقام علمی او استفاده کنند؛ ولی دیدند استاد مانند مصیبتزدهها نشسته و حال پریشانی دارد. از او پرسیدند چه شده؟ مگر کسی از شما مرده است؟ استاد گفت: دیشب آنچنان خوابیدم که نافله شب از من فوت شد. دیشب سحرخیزان، نماز شب گزاران و استغفارکنندگان رفتند ولی منِ بدبخت امروز قضای آن را خواندم؛ آیا مصیبتی از این بالاتر میشود؟![20]
شهید مصطفی چمران
من همیشه دوست داشتم به مصطفی اقتدا کنم ولی مصطفی دوست داشت تنها نماز بخواند. به من میگفت: نمازتان را خراب نکنید! من نمیفهمیدم شوخی میکند یا جدی میگوید! به هر حال، بعضی نمازهای واجب را به او اقتدا میکردم. گاهی که مصطفی نیمههای شب برای نماز بیدار میشد، دلم میسوخت، به خاطر خستگیاش؛ طاقت نمیآوردم و میگفتم: بس است دیگر! استراحت کن! خسته شدی! او در جوابم میگفت: اگر تاجر از سرمایهاش خرج کند، بالأخره ورشکست میشود؛ باید سود به دست بیاورد که زندگیاش بگذرد؛ ما نیز اگر نماز شب نخوانیم، ورشکست میشویم![21]
***
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ الْخَیْرِ رِضْوَانَکَ وَ الْجَنَّةَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ الشَّرِّ سَخَطِکَ وَ النَّارِ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِکَ مِنَ النَّارِ.»[22]
«خدایا! خوبترین خوبها، خشنودىات و بهشت را از تو درخواست مىکنم؛ و از بدترین بدها، ناخشنودىات و آتش جهنم به تو پناه مىبرم؛ این جایگاه کسى است که از آتش به تو پناه آورده است!»
روز بیستوششم: پیامدهای ترک نماز شب
مردگان غافل
<أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیاءٍ وَ ما یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ>[23]
«مُردگانند، نه زندگان؛ و نمىدانند چه زمانى برانگیخته مىشوند.»
منفورترین بنده
«قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ{صلوات الله علیه}: قَالَ مُوسَى{علیه السلام}: أَیُّ عِبَادِکَ أَبْغَضُ إِلَیْکَ؟ قَالَ اللهُ؟عز؟: جِیفَةٌ بِاللَّیْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَار.»[24]
«امامباقر{علیه السلام} میفرماید: حضرت موسى{علیه السلام} به خداوند عرض کرد: کدام بندهات نزد تو منفورتر است؟ حق متعال فرمود: مردارِ شب و بیکارِ در روز.»
سخن آیتالله مظاهری؟حفظ؟
امامصادق{علیه السلام} فرمودند: «أَبْغَضُ الْخَلْقِ إِلَى اللَّهِ جِیفَةٌ بِاللَّیْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَارِ»[25]؛ مبغوضترین افراد آن کسى است که از اول شب تا به صبح بخوابد و روز بیکار و تنبل باشد. اینجا نفرمود: «نَوّامٌ باللیل»؛ فرمود: «جیفةٌ»؛ یعنى کسى که از اول شب تا صبح بخوابد و نماز شب نخواند، مثل یک میتۀ گندیده و مردۀ متعفّن است. هرکه شب تا صبح مىخوابد، «إِلَى اللَّهِ جِیفَةٌ» است. اگر براى نماز شب چیزى جز این روایت نداشتیم، برای ترغیب ما به خواندن نماز شب کافی بود.
من از شما تقاضا دارم به جاى دیدن این فیلمها و نشستن و این حرفها، زودتر بخوابید و یکساعت قبل از اذان صبح بلند شوید! خیلى کار مىتوان کرد که مربوط به راز و نیاز و رابطه با خدا باشد. در آن ساعت حتی مطالعه هم نکنید! آیتالله بهجت{رحمة الله علیه} میفرمود: کوه که نمىخواهى بکَنى! بلکه مىخواهى خواب را این طرف و آن طرف کنى.[26]
***
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خبر آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و شام کلید گنج مقصود است
به این راه و رَوِش میرو که با دلدار پیوندی[27]
ننگ شیعه
آیتالله مرعشى؟رضو؟ نقل میکند: در راه آقا سیدمحمد (میان بغداد و سامرا) گم شدم و از شدت تشنگی نزدیک به مرگ بودم. آن زمان متوسل به امامزمان؟عج؟ شدم. حضرت آمدند و مرا نجات دادند! اما یکنصیحت به من کردند؛ فرمودند: ننگ است براى شیعۀ ما که نماز شب نخواند![28]
شهید مهدی زینالدین
در یکی از سخنرانیهایش در مقر انرژی اتمی اهواز گفت: بچهها! من گاهی نیمههای شب میآیم به شما سر بزنم ولی میبینم نماز شبخوانها بسیار اندکند. بعد سرش را با تأسف تکان داد و گفت: چرا کسی که اسم خودش را سرباز امامزمان؟عج؟ گذاشته، اینقدر باید نسبت به نماز شب بیتفاوت باشد؟![29]
***
«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ أَنْتَ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَنْتَ اللَّهُ زَیْنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَنْتَ اللَّهُ جَمَالُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَنْتَ اللَّهُ عِمَادُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَنْتَ اللَّهُ قِوَامُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.»[30]
«هیچ معبودی جز خداوند بردبار بخشنده نیست؛ هیچ معبودی جز خداوند والای بزرگ نیست؛ منزه است خداوند پروردگار آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه و آنچه در آن و میان آن است؛ و پروردگار عرش باعظمت؛ خداوندا! تو خدایی که نور آسمانها و زمین و زینت آسمانها و زمین هستی؛ و تو خدایی که زیبایی آسمانها و زمین هستی؛ و تو خدایی که تکیهگاه آسمانها و زمین هستی و تو خدایی که قوامبخش آسمانها و زمین هستی.»
[1]. الحجرات، 14.
[2]. وسائلالشیعة، ج8، ص162.
[3]. اسرارالصلاة، ص462.
[4]. دیوان سعدی، غزلیات، غزل355.
[5]. بر بال سحر، ص155.
[6]. خاکهای نرم کوشک، ص98.
[7]. مصباحالمتهجد، ج1، ص164؛ توصیۀ امامباقر{علیه السلام} و امامصادق{علیه السلام} به خواندن این دعا در قنوت نماز وتر.
[8]. الحجر، 39 و 40.
[9]. وسائلالشیعة، ج8، ص159.
[10]. «فِی تَوْقِیعِ الْإِمَامِ الْعَسْکَرِیِّ{علیه السلام} إِلَى عَلِیِّ بْنِ بَابَوَیْهِ: وَ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ، فَإِنَّ النَّبِیَّ{صلوات الله علیه} أَوْصَى عَلِیّاً{علیه السلام} فَقَالَ: یَا عَلِیُّ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ فَلَیْسَ مِنَّا»؛ مستدرکالوسائل، ج3، ص64.
[11]. رسالۀ لقاءالله، ص190.
[12]. دیوان صائب تبریزی، غزل 1765.
[13]. سیر و سلوک (مقدمه)، ص25.
[14]. رندان جرعهنوش، ص158.
[15]. من لایحضرهالفقیه، ج1، ص490؛ توصیۀ امامباقر{علیه السلام} و امامصادق{علیه السلام} به خواندن این دعا در قنوت نماز وتر.
[16]. الزمر، 15.
[17]. وسائلالشیعة، ج8، ص160.
[18]. مشق اخلاق، ج2، ص40.
[19]. شعر از: علامه حسنزاده آملی{رحمة الله علیه}.
[20]. ایمان، ص31.
[21]. ظرافتهای اخلاقی شهدا، ص38.
[22]. من لایحضرهالفقیه، ج1، ص492؛ دعای امیرالمؤمنین{علیه السلام} در قنوت وتر نماز شب.
[23]. النحل، 21.
[24]. قصصالأنبیاء، ص163.
[25]. بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۵۸.
[26]. نماز، نجوای مؤمنان، ج10، ص199.
[27]. دیوان حافظ، غزل570.
[28]. دروس اخلاق، ج16، ص52.
[29]. پیک افتخار10، مسافر غریب، ص12.
[30]. من لایحضره الفقیه، ج1، ص490؛ آدابالمریدین، ص71؛ دعای قنوت نماز وتر.