«توبه»، در ثقلین

الف. «توبه»، در قرآن

<إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلىَ اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بجِهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُوْلَئکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیهْمْ وَ کاَنَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا 17 وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّاتِ حَتىَّ إِذَا حَضرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنىّ‏ تُبْتُ الْانَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ أُوْلَئکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا>[1]

«بى‏تردید توبه نزد خدا فقط براى کسانى است که از روى نادانى مرتکب کار زشت مى‏شوند؛ سپس به‌زودى توبه مى‏کنند؛ این‌ها هستند که خدا توبۀ آنان را مى‏پذیرد و خدا همواره دانا و حکیم است.(17)

و براى کسانى که پیوسته کارهاى زشت مرتکب مى‏شوند تا زمانى که مرگ یکى از آنان فرا رسد [و در آن لحظه که تمام فرصت‏ها از دست رفته‏] گوید: اکنون توبه کردم و نیز براى آنان که در حال کفر از دنیا مى‏روند، توبه نیست. این‌ها هستند که عذابى دردناک براى آنان آماده کرده‏ایم.»

ب. «توبه»، در روایات

وجوب تعجیل در توبه

«قال رسول‌الله{صلوات الله علیه}: ...لَا تُقَدِّمِ‏ الذَّنْبَ‏ وَ لَا تُؤَخِّرِ التَّوْبَةَ وَ لَکِنْ قَدِّمِ التَّوْبَةَ وَ أَخِّرِ الذَّنْبَ؛ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ فِی کِتَابِهِ:‏ <بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَه>[2]‏.»[3]

«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} (در حدیثی طولانی خطاب به ابن‌مسعود) می‌فرماید: گناه را پیش نیفکن و توبه را به تأخیر نینداز؛ بلکه توبه را پیش افکن و گناه را به تأخیر انداز؛ زیرا که خدای متعال در کتابش می‌فرماید: «بلکه انسان می‌خواهد فرارویش را باز نماید».»

فضیلت توبه

1. «عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی‌ عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} قَالَ: قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ{صلوات الله علیه}:‏ خَیْرُ الدُّعَاءِ الِاسْتِغْفَار.»[4]

«سکونی نقل کرده‌است که: حضرت صادق{علیه السلام} می‌فرماید: رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: نیکوترین دعا، آمرزش‌خواهی است.»

2. «عَنْ عُبَیْدِ بْنِ ‌زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}‏: إِذَا أَکْثَرَ الْعَبْدُ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ رُفِعَتْ صَحِیفَتُهُ وَ هِیَ تَتَلَأْلَأُ.»[5]

«عبیدبن‌زراره نقل می‌کند که: امام صادق{علیه السلام} فرمود: هرگاه بنده بسیار آمرزش طلبد، نامۀ عملش بالا می‌رود؛ درحالی‌که می‌درخشد.»

معنا و مراحل توبه

«قال أمیرالمؤمنین علی{علیه السلام}: الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَى تَرْکِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَداً وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّیَ إِلَى الْمَخْلُوقِینَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ [عَزَّ وَ جَلَ‏] أَمْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى کُلِّ فَرِیضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَهَا فَتُؤَدِّیَ حَقَّهَا وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ‏ الَّذِی نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ‏ فَتُذِیبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ یَنْشَأَ بَیْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِیدٌ وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِیقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِیَةِ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَقُولُ: أَسْتَغْفِرُ اللَّه‏.»[6]

«امام‌ علی{علیه السلام} فرمود: استغفار، مرتبۀ عالى‌مقامان است و آن اسمى است که بر شش‌معنا واقع می‌شود: نخست، ندامت نسبت به رفتار گذشته؛ دوم، تصمیم قاطع بر ترک بازگشت براى همیشه؛ سوم، رد‌کردن حقوق مردم تا اینکه خداوند عزوجل را پاک ملاقات کنى و خود را از گناه خالى نمایى؛ چهارم، حق هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى، ادا سازی؛ پنجم، گوشتى که از حرام روییده‌است با گریه و زارى آب کنى، به‌گونه‏اى که پوست به استخوان چسبیده و میان آن‌دو گوشتى تازه بروید؛ ششم، آنکه درد اطاعت الهى را به تن بچشانى، چنان‌که شیرینى معصیت را به آن چشاندى؛ در این هنگام می‌گویى: استغفراللَّه.»

احکام کلی «توبه»

«توبه»، واجب فوری

توبه از گناهان، از مهم‌ترین امور واجب‌ترین واجبات است و وجوب آن فوری است.[7]

شکستن توبه

اگر فرد بعد از توبه، به‌سوی گناه برگردد، نباید از رحمت خداوند ناامید شود، بلکه باید دوباره توبه نماید.[8]

حقیقت توبه و حکم گفتن «أستغِفرُالله»

حقیقت توبه، «پشیمانی از گناهان» می‌باشد و از امور قلبی است و تنها، گفتن «أستغفِرُالله» برای توبه کافی نیست؛ بلکه در آن پشیمانی حقیقی از گناه لازم است و با محقق‌شدن پشیمانی جدی از گناه، گفتن جملۀ «أستغفرالله» لازم نیست، هرچند گفتن آن مطابق با احتیاطِ مستحب است.[9]

شرایط توبه

برای اینکه توبه، «آثار شرعی»[10] خود را داشته باشد، دوامر لازم است:

الف. فرد تصمیم جدّی بر عدم بازگشت به گناه داشته باشد؛

ب. آنچه را فاسد نموده، درصورت امکان، مطابق با دستور شرع اصلاح نماید.[11]

روش اصلاح و جبران گناهان (برای تحقق توبۀ کامل)[12]

جبران گناهان مربوط به حق‌الله

اگر گناه او حق‌الله باشد،[13] باید از درگاه خداوند طلب بخشش کند و قضا یا کفارۀ آن را انجام دهد.[14]

1. جبران گناهان مربوط به حق‌الناس‌های مالی

نسبت به حقوق مالى نیز باید حلالیت بخواهد یا دین خود را ادا کند.[15]

2. جبران گناهان مربوط به حق‌الناس‌های غیرمالی (آبرویی)

و نسبت به غیبت و مانند آن، اگر مفسده‌اى نباشد، چنانچه حلالیت‌خواستن، تدارک هتک انجام گرفته حساب شود، احتیاط آن است که حلالیت بخواهد.[16]

*به خوانندگان محترم توصیه می‌شود برای مطالعۀ بیشتر پیرامون «توبه»، خصوصاً نکات اخلاقی مربوط به آن، به کتاب «مراقبات اخلاق توحیدی» (جلد اول: یقظه وتوبه) که توسط مؤسسۀ جلوۀ نور علوی{علیه السلام} به چاپ رسیده‌است، مراجعه بنمایند.

 


.[1] النساء، 17و18.

[2]. القیامة، 5.

[3]. بحارالأنوار‏، ج‏74، ص104.

[4]. الکافی، ج‏2، ص504.

[5]. همان.

[6]. نهج‌البلاغة، ص550.

.[7] واجب‌بودن توبه و فوریّت آن در هنگام ارتکاب گناه، عقلی می‌باشد و عقل ما را به‌جهت ایمن‌ماندن از ضرر و عذاب آخرتی، به آن ارشاد می‌نماید. (رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 393)

[8]. همان.

[9]. همان.

[10]. مانند عدالت.

[11]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 393.

[12]. یک‌توضیح (از مؤلف): به‌طور کلی همۀ معاصی به‌دودسته تقسیم می‌شوند: 1. گناهان مربوط به حق‌الله (اعم از ترک عبادات، مثل نماز وروزه -که قضا یا کفاره دارد- و غیر‌آن، مانند شرب خمر، چشم‌چرانی،  و...). 2. گناهان مربوط به حق‌الناس: این دسته از گناهان، خود به دودسته تقسیم می‌شوند: 1. گناهان مالی (مانند ربا، سرقت و...)، 2. گناهان غیرمالی (یعنی محرّماتی که آبرو و شخصیت فردی را نشانه می‌گیرد؛ مانند غیبت، تهمت و...). نحوۀ ادای حق و جبران هردودسته محرّمات، به‌طور کلی، در این بخش، بیان می‌شود؛ اما باید توجه داشت که توبه از برخی گناهان، کیفیت و احکام خاصی هم دارد که در انتهای  مسائل پیرامون هر گناه (به‌تفصیل) بیان می‌شود.

[13]. مانند ترک نماز وروزه.

[14]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[15]. همان.

[16]. همان.

فهرست مطالب