ایذا (آزار و اذیت‌کردن)[1]

«ایذا»، در ثقلین

الف. در قرآن

<وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ‏ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبینا>[2]

«و کسانى که مردان و زنان مؤمن را [با متهم‌کردن‏] به اعمالى که انجام نداده‏اند، مى‏آزارند، بى‏تردید بهتان و گناه بزرگى بر عهده گرفته‏اند.»

ب. در روایات

1. «عَنْ سَعْدِبْنِ‌طَرِیفٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ{علیه السلام} قَالَ: الظُّلْمُ ثَلَاثَةٌ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ اللَّهُ وَ ظُلْمٌ لَا یَغْفِرُهُ اللَّهُ وَ ظُلْمٌ لَا یَدَعُهُ اللَّهُ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یَغْفِرُهُ فَالشِّرْکُ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یَغْفِرُهُ فَظُلْمُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یَدَعُهُ فَالْمُدَایَنَةُ بَیْنَ الْعِبَادِ.»[3]

«حضرت باقر{علیه السلام} فرمود: ستم بر سه‌گونه است: ستمى که خدا بیامرزد و ستمى که خدا نیامرزد، و ستمى که خدا از آن صرف‌نظر کند، اما آن ستمى که خداوند نیامرزد، شرک است و اما آن ستمى که خدا بیامرزد ستمى است که انسانى به خویشتن کند میانۀ خود و خداى خود و اما ستمى که خدا صرف‌نظر نکند، حقوقى است که مردم به یکدیگر دارند.»

2. «عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} یَقُولُ: قَالَ اللَّهُ؟عز؟: لِیَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ آذَى عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ وَ لْیَأْمَنْ غَضَبِی مَنْ أَکْرَمَ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ الْحَدِیث.»[4]

«هشام‌بن‌سالم گوید: از حضرت صادق{علیه السلام} شنیدم که می‌فرمود: خداوند؟عز؟ می‌فرماید: کسی که بندۀ مؤمن مرا بیازارد، باید به جنگی با من اعلان بدهد و کسی که بندۀ مؤمن مرا گرامى دارد، از خشم من آسوده خاطر باشد. ...الخ.»

اقسام و مصادیق «ایذا»[5]

تجاوز به‌ناحق با ضرب‌وجرح و...

یکی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت‌اند از: تجاوز به‌ناحق، با زدن، مجروح‌کردن و مانند آن نسبت به مسلمان و کسی که خون او محترم است.[6]

آزار زبانی افراد با توهین و زخم‌زبان و...‌

 هر آنچه موجب اذیت و هتک حرمت مؤمن شود، حرام است.[7]

ترساندن

ترساندن مؤمن به‌ناحق و ایجاد رعب و وحشت در او حرام است؛ مانند اینکه فردی به‌ناحق مؤمنی را تهدید نماید که ضرر جانی یا مالی یا آبرویی به او یا خانواده‌اش می‌رساند و این امر موجب خوف و هراس وی گردد.[8]

حرمت خلف وعده از‌جهت تضییع حق‌الناس و توهین و...

اگر خلف وعده منطبق بر عناوین دیگر حرامی گردد، بنابر فتوا جایز نیست؛ مثل اینکه خلف وعده موجب ایذای مؤمن گردد یا قصد تمسخر و استهزای مؤمنین را داشته یا هتک حیثیت مؤمنی شود یا سبب تضییع حقّ شرعی دیگری شود یا خلاف شرط ضمن عقد باشد.[9]

به‌شوخی‌‌زدن

پرسش: در عالم رفاقت پیش می‌آید بسیاری از افراد و جوانان یکدیگر را به‌شوخی می‌زنند و این گاهی کاملا حمل بر شوخی و رفاقت می‌شود و گاهی اوقات منجر به کدورت و دعوا می‌شود. حکم شرعی این صور چیست؟

پاسخ: صِرف رفاقت مجوز آزار و اذیت مؤمن نیست، مگر اینکه احراز رضایت شود.[10]

ضبط مکالمات افراد

پرسش :اگر کسی در رابطۀ کاری، تلفنی یا حضوری با کسی گفت‌وگو کند و صدای آن شخص مقابل را بدون اجازه ضبط کند، اشکال شرعی دارد؟

پاسخ: اگر موجب اذیت او شود، جایز نیست.[11]

استفاده از مواد محترقه

پرسش: استفاده از ترقه و مواد قابل انفجار و ساخت و خریدوفروش آن‌ها اعم از اینکه موجب اذیت و آزار بشود یا خیر چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر استفاده از این وسایل در غالب موارد به مردم ضرری می‌زند که حرام است، مانند ایجاد رعب و وحشت، پس از آلات حرام است و فروش آن جایز نیست.[12]

سیگار یا قلیان‌کشیدن در اماکن عمومی و اجتماعات

سیگار یا قلیان‌کشیدن در اماکن عمومی و اجتماعات، مانند مساجد و حسینیه‌ها یا وسایل نقلیۀ عمومی، درصورتی‌که ضرر قابل توجه برای دیگران داشته باشد، جایز نیست.[13]

آزار و اذیت همسایگان

رعایت حق همسایه[14] و معاشرت نیکو با همسایگان در روایات زیادی تأکیده شده و آزار و اذیت آنان، حرام شمرده شده‌است؛ اهتمام در رعایت آداب و حقوقی که برای همسایگان توصیه شده‌است، سرچشمۀ برکت‌های فراوان دنیوی و اخروی و پاداش الهی است.[15]

زدن و ترساندن حیوانات

پرسش: آیا زدن حیوانات مطلقاً حرام است؟ ترساندن آن‌ها چطور (نظیر اینکه بسیاری افراد در روزمره به سمت سگ یا گربه‌ای و ... بیهوده سنگ پرتاب می‌کنند)؟

پاسخ: اذیت‌کردن حیوانات بدون دلیل، محل اشکال است.[16]

حبس و زندانی‌کردن حیوانات بی‌آب و غذا

حبس و زندانی‌کردن حیوانات بدون اینکه به آن‌ها آب و غذا بدهد و این امر موجب شود در اثر گرسنگی یا تشنگی بمیرند، جایز نیست، هرچند آن حیوانات صاحبی نداشته باشند.[17]

استعمال انواع مواد مخدّر (حشیش، تریاک، هروئین و...)

استعمال مواد مخدّر درصورتی‌که دارای ضرر و زیان فوق‌العاده و مهمی باشد، حرام است؛ چه اینکه ضرر به‌دلیل اعتیاد دائم حاصل شود یا غیرآن؛ بلکه احتیاط واجب آن است که مطلقاً -حتی درصورتی‌که ضرر مهمی ندارد- از آن پرهیز شود. (در حکم فوق، فرقی بین مواد مخدّر سنتی -مانند تریاک، هروئین، حشیش، ماری‌جوانا- و مواد مخدر صنعتی -مانند شیشه، کریستال، کراک، اِکستازی- نیست.)[18]

حکم سیگار و قلیان و... (برای کسی که تازه روآورده)

کشیدن سیگار یا قلیان یا چُپُق یا پیپ برای فردی‌ که تازه به آن روآورده، اگر موجب ضرر و زیان فوق‌العاده و مهمّی، مثل نقص عضو -هرچند در‌آینده- باشد، حرام است؛ (أعمّ از اینکه آن ضرر برای فرد، معلوم و یقینی یا مورد اطمینان باشد یا گمان به ضرر داشته باشد یا احتمال عُقلاییِ ضرر بدهد، طوری‌که چنین احتمالی موجب ترس برایش شود.) امّا اگر ایمن از ضرر و زیان شدید باشد، هرچند بدین جهت که کمتر می‌کشد، حرام نیست؛ ولی بهتر ترک آن است.[19]

زخمی و مجروح‌کردن خود

سینه‌زنی و گریه‌‌کردن و سیلی‌زدن به‌صورت، هرچند شدید باشد؛ اگر به‌سبب حزن و ناراحتی برای حضرت سیّدالشهدا{علیه السلام} باشد، از مصادیق «جَزَع» و «بُکا» بر آن حضرت{علیه السلام} می‌شوند که مستحب بوده و موجب تقرّب به درگاه خداوند متعال می‌باشد، مشروط بر اینکه موجب ضرر شدید (ضرر فوق‌العاده و مهم) در بین نباشد. (این حکم، در مورد عزای سایر معصمومین؟عهم؟ نیز جاری است.)[20]

حکم ورزش‌های خطرناک و مضر

ورزش‌های رزمی، بُکس (مشت‌زنی)، شمشیرزنی و مانند آن، چنانچه موجب خطر جانی یا ضرر شدید (ضرر فوق‌العاده و مهمّ) مانند نقص اعضا نباشد، اشکال ندارد، وگرنه جایز نیست.[21]

مصرف اشیا و خوراکی‌های خیلی مضر

خوردن و آشامیدن هر چیزی یا انجام هر کاری که موجب هلاکت یا ضرر و زیان شدید (ضرر فوق‌العاده و مهم) برای بدن شود، مثل نقص عضو یا ازبین‌رفتن بعضی از حواس، حرام است.[22]

برخی از استثنائات «ایذا»

تنبیه بدنی فرزندان به‌حد ضرورت و شروط آن

پرسش: آیا تنبیه‌بدنی فرزندان به‌قصد تربیت آن‌ها جایز است؟

پاسخ: اگر نتوان فرزند را از انجام کاری بازداشت، مگر به زدن و مانند آن؛ و کمترین مقدار آن -مانند پیچاندن گوش- فایده نداشته باشد، پدر یا شخصی که پدر به او اجازۀ می‌دهد، می‌تواند آن فرزند را تنبیه کند. و احتیاط آن است که سه‌ضربه بیشتر به او نزند و این ضربه‌ها با نرمی باشد به‌طوری که موجب قرمزی بدن یا سیاه‌شدن آن نگردد؛ ولی نسبت به فرزندان بالغ این رفتار اشکال دارد و احتیاط در ترک آن است.[23]

حکم تنبیه دانش‌آموزان و شروط آن

پرسش: من معلم هستم. در‌برخی موارد دانش‌آموزان برای یاد‌گیری علم و یا ادب لازم است تنبیه شوند و در‌غیر‌این ‌صورت نظم کلاس را به هم می‌زنند؛ آیا می‌توانم آن‌ها را برای این اهداف تنبیه کنم؟

پاسخ: اگر تأدیب دانش‌آموز غیربالغ متوقف بر زدن او باشد و روش‌های دیگر بی‌تأثیر باشد، معلّم می‌تواند با اجازۀ پدرِ دانش‌آموز، او را تنبیه کند و احتیاط واجب آن است که بیش از سه‌ضربه نباشد و این کار را از روی شفقت و دلسوزی انجام دهد، به نحوی که موجب قرمزی یا سبزی یا سیاهی بدن نشود؛ ولی اگر دانش آموز بالغ باشد، بنابر احتیاط واجب، زدن او جایز نیست.[24]

برخی موارد توبه از «ایذا»

دیۀ اذیت‌کردن کودک (از ‌روی محبت)

پرسش: آیا اذیت‌کردن کودکان (بستگان) از ‌روی محبت و اینکه بسیار شیرین هستند، حق‌الناس برگردن انسان می‌افتد؟ اگر حق‌الناس است، چگونه باید آن را ادا کند؟

پاسخ: اگر موجب قرمزی و یا تغیر رنگ بدن آنان شود، دیه دارد.[25]

حلالیت‌گرفتن از کودک یا ولی کودک

پرسش: اگر شخصى، پسر بچّه‌اى را که در سنین (دوازده یا چهارده) سالگى است کتک زده باشد و آن بچّه هنوز بالغ نشده باشد، آیا باید خود مضروب را راضى کند یا پدر و مادر او را؟

پاسخ: باید به پدرش دیه را بپردازد.[26]

احکام مضروب­شدن اولاد از والدین و دانش‌آموز از معلم

پرسش: اولادی که توسط والدین مضروب می‌شوند و سیلی می‌خورند و همچنین دانش‌آموزان که از معلمان خود کتک می‌خورند، اگر ضرب به­حد دیه برسد، آیا اولیا و مربیان مدیون این بچه‌ها هستند و چگونه باید آن‌ها را راضی کنند و بعد سال‌ها از یکدیگر جدا شوند و شاید هم دیگر تا آخر عمر نبینند؟

پاسخ: دیه واجب است؛ درمورد پدر می‌تواند بعضی از مصارف غیرنفقه از آن‌ها به حساب آورد و درمورد معلم اگر می­تواند باید آن‌ها را پیدا کند و راضی نماید و اگر از یافتن آن‌ها مأیوس شد، باید مبلغ دیه را ردّمظالم بدهد و در صورت شک در مقدار، احتمال کمتر را در نظر بگیرد.[27]

نحوۀ جبران رنجاندن دل دیگران

پرسش: من دل کسی را رنجانده‌ام و با یک‌عملی ناراحتش کرده‌ام؛ چگونه این ناراحتی را از خودم دور کنم؟

پاسخ: استغفار کنید و اگر ممکن است از او حلالیت بطلبید.[28]

حبس و تضییع حقوق واجب مردم (عدم رعایت حق‌الناس)

«حبس و تضییع حقوق مردم»، در روایات

1. «عَنْ یُونُسَ ‌بْنِ‌ ظَبْیَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّه{علیه السلام}: ‏یَا یُونُسُ مَنْ حَبَسَ حَقَّ الْمُؤْمِنِ أَقَامَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ خَمْسَ مِائَةِ عَامٍ عَلَى رِجْلَیْهِ حَتَّى یَسِیلَ مِنْ عَرَقِهِ أَوْدِیَةٌ وَ یُنَادِی مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هَذَا الظَّالِمُ الَّذِی حَبَسَ عَنِ الْمُؤْمِنِ حَقَّهُ فیولج [فَیُوَبَّخُ‏] أَرْبَعِینَ یَوْماً ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ.»[29]

«یونس‌بن‌ظبیان، از امام صادق{علیه السلام} روایت کرده‌است که فرمود: اى‏ یونس‏! هرکس حق مؤمن را نگاه دارد و از اداى حق او سرباززند در روز قیامت خداوند او را به مدت پانصدسال بر روى پا نگاه مى‏دارد، تا عرق (بدنش) مثل رود از (اعضاى) او جارى شود و سروشى از جانب خداوند ندا سر مى‏دهد که: این همان ستمگرى است که حقّ مؤمن را در نزد خود نگاه داشته و از اداى آن خوددارى کرده‌است. پس او را چهل روز مورد توبیخ و تهدید و سرزنش قرار مى‏دهند و آنگاه فرمان مى‏رسد که او را به آتش برند.»

2. «وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ{علیه السلام} قَالَ: لَا یَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ‏ یَتَصَرَّفَ‏ فِی مَالِ‏ غَیْرِهِ‏ بِغَیْرِ إِذْنِهِ. ...»[30]

«در حدیثی از حضرت مهدی؟عج؟ است که فرمود: برای هیچ‌کس حلال نمی‌باشد که در مال دیگری بدون اجازۀ او دخل و تصرف نماید. ...»

توضیح این موضوع

مقصود از «حبس و تضییع حقوق واجب مردم»، حبس (نگهداری) و ضایع‌کردن آن دسته از حقوق واجب افراد (حق‌الناس) می‌باشد که تقریبا ذیل هیچ‌یک از گناهان گذشته (مثل «سرقت»، «غصب» و...) قرار نمی‌گیرد؛ ازجمله حقوق واجب همسر و فرزندان، همسایگان، عموم شهروندان جامعه و... . (تذکر: به ضایع‌کردن حقوق والدین، ذیل عنوان «عاقّ والدین» -که عنوان بعدی است- اشاره می‌شود.)

اقسام و مصادیق آن

الف. حقوق خانوداگی:

حرمت رعایت‌نکردن حقوق واجب همسر یا فرزندان

بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت‌اند از:

-عدم رعایت وظایف شرعی واجب در قبال فرزندان.

-عدم رعایت وظایف شرعی واجب زوجین نسبت به یکدیگر.[31]

حقوق واجب شوهر بر زن[32]

  1. تمکین نسبت به استمتاعات حلال متعارف؛
  2. خارج‌نشدن از منزل بدون اجازۀ شوهر؛
  3. بدیهی است ظلم، آزار و اذیت، کتک‌زدن، ناسزاگویی و... همچنان‌که نسبت به دیگران حرام است، نسبت به شوهر نیز جایز نیست.[33]

حقوق واجب زن بر شوهر

  1. تأمین نفقات همسر دائمی؛
  2. معاشرت به معروف (معاشرت به شیوۀ نیک و پسندیده)؛
  3. ترک‌نکردن نزدیکی بیش ا چهارماه قمری.[34]

استفاده از مهریۀ دختر مطلّقه توسط والدین

پرسش: اگر یکى از فرزندان خانواده‌اى طلاق بگیرد و در این هنگام براى فرزند دیگرشان خواستگارى بیاید و پدر و مادر مجبور شوند از مهریۀ فرزند بزرگ‌تر براى مخارج ازدواج فرزند دیگر هزینه کنند، چه حکمى دارد؟

پاسخ: بدون اجازۀ فرزند، تصرف در اموال خاص او برای این امر، جایز نیست.[35]

ب. حقوق همسایگی:

حرمت رعایت‌نکردن حقوق واجب همسایگان

یکی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت ‌است از: پایمال‌کردن حقوق شرعی همسایگان.[36]

اهمیت شرعی حق همسایه

حق همسایه، به حق رحم بسیار نزدیک است، اعم از آنکه همسایه مسلمان یا نا‌مسلمان باشد. رسول خدا{صلوات الله علیه} چنان حقی را برای همسایۀ نامسلمان اثبات فرموده‌است... .[37]

ضرر به همسایه با تصرفی در ملک خود

اگر انسان در ملک خود کاری کند یا تصرفی نماید که بر اثر آن، ضرر قابل توجهی به همسایه‌اش می‌رسد، (درصورتی‌که چنین ضررهایی برای همسایگان متعارف نمی‌باشد) مرتکب حرام شده و واجب است آن را برطرف نماید. ...[38]

«رضایت»، شرط جواز هرگونه تصرف در دیوار یا بام همسایه

تصرّفاتی که انسان بر دیوار همسایه یا بام منزل وی یا دیوار مشترک با همسایه‌اش انجام می‌دهد، باید با اجازۀ او اطمینان به رضایتش باشد. ...[39]

حکم تصرفات اندک

در تصرفات اندک مانند تکیه‌دادن به دیوار یا قراردادن لباس روی دیوار، معمولاً رضایت فرد از قرائن و شواهد به‌دست می‌آید؛ ولی همین همین تصرفات نیز اگر همسایه از آن منع کند یا اظهار نارضایتی نماید، جایز نیست.[40]

واردشدن شاخه‌های درخت همسایه در ملک شخصی

اگر شاخه‌های درخت فردی -بدون اینکه ازنظر شرعی استحقاق داشته باشد- وارد فضای ملک دیگری شود، وی می‌تواند از صاحب درخت بخواهد که شاخه‌ها را از ملک وی برگرداند یا از حدود ملک وی قطع نماید و چنانچه امتناع ورزد، با اجازۀ حاکم شرع، خودش شاخه‌ها را برگرداند و اگر ممکن نبود، قطع نماید.[41]

پرسش: اگر درخت همسایه فضاى هوایى منزل ما را اشغال کند و شاخ و برگ آن در منزل ما باشد، حکم خوردن میوۀ آن درخت چیست؟

پاسخ: با رضایت همسایه اشکال ندارد.[42]

خوردن میوه از درختان دیگران

درخت میوه‌اى که شاخۀ آن از دیوار باغ یا منزل بیرون آمده، اگر انسان نداند صاحبش راضى است یا نه، نمى‌تواند از میوۀ آن بخورد، هرچند میوه در بیرون منزل یا باغ روى زمین ریخته باشد؛ مگر آنکه نشانه و قرینه‌ای باشد بر اینکه صاحبش از میوه‌های ریخته‌شده، اعراض کرده یا رضایت وی از راه معتبر دیگری، احراز گردد.[43]

ج. برخی حقوق عمومی مردم:

ضرر به جان و آبرو و... مسلمان

یکی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت ‌است از: ضرر واردکردن به جان یا مال یا عِرض [آبرو] مسلمان.[44]

تصرف در «راه‌های باز»

«راه‌های باز»[45] از مشترکات محسوب شده  و تمام مردم در استفاده از آن برابر می‌باشند و کسی حق ندارد در زمین تصرقاتی مانند ساخت دیوار یا حفر چاه یا آب نهر یا کاشت درخت یا نصب دکّه انجام دهد، هرچند احداث آن‌ها ضرری برای عابرین نداشته باشد.[46]

شروط استفاده از فضای خیابان یا کوچه (برای ساکینن حاشیۀ آن‌ها)

کسانی که مِلک آنان در حاشیۀ خیابان یا کوچه‌های غیبن‌بست قرار دارد، با دوشرط می‌توانند از فضای خیابان یا کوچه جهت ایجاد بالکن و مانند آن استفاده کنند:

الف. به‌هیچ‌وجه مضر به حال عابرین نباشد؛

ب. موجب تصرف در ملک دیگران –بدون رضایت صاحب آن- نباشد؛

البته اگر این امر موجب اشراف بر ملک همسایگان باشد، محل اشکال است و رعایت احتیاط در این مورد ترک نشود.[47]

اِشغال جای فروشنده

اگر کسی که برای حرفه و معامله و مانند آن، در قمستی از راه (راه باز غیربن‌بست) نشسته، درحالی از جای خود برخیزد که غرض وی از آن کار هنوز باقی است و وی قصد بازگشت به آن محل را دارد، چنانچه علامتی مانند کالا یا بساط یا شیء دیگری در آنجا قرار دهد، فرد دیگر حق اشغال جای او را ندارد؛ (البته اگر چنین شیئی در محل حضور وی جا نمانده باشد، اشغال جای او در همان روز بنابر احتیاط واجب جایز نیست؛ اما در روزهای بعد اشکال ندارد.)[48]

تصرف در آب مشترک

آبی که در نهر مشترک جاری است، حکم سایر اموال مشترک را دارد  و تصرف برای هریک از شرکا بدون اجازۀ سایرین یا اطمینان به رضایت آنان جایز نیست.[49]

سیگار یا قلیان‌کشیدن در اماکن عمومی و اجتماعات

سیگار یا قلیان‌کشیدن در اماکن عمومی و اجتماعات، مانند مساجد و حسینیه‌ها یا وسایل نقلیۀ عمومی، درصورتی‌که ضرر قابل توجه برای دیگران داشته باشد، جایز نیست و در ملک شخصی دیگری نیز، بدون رضایت وی جایز نیست.[50]

نوشتن بر دیوار خانۀ دیگران بدون اذن

پرسش: آیا نوشتن یا چسباندن تبلیغات بر دیوار خانۀ دیگران در معابر عمومى نیاز به اذن صاحب‌خانه دارد؟

پاسخ: چسباندن بدون اذن صاحب‌خانه، جایز نیست.[51]

حق‌الناس‌بودن رعایت نوبت

‌پرسش: آیا مراعات نوبت در امورى که طبق نوبت به کار افراد رسیدگى مى‌شود، یک‌حق عقلایى و شرعى است و تخلّف از آن حرام است؟

پاسخ: نسبت به ادارات دولتی تخلف از نوبت، جایز نیست.[52]

حرمت خلف وعده از‌جهت تضییع حق‌الناس و توهین و...

اگر خلف وعده منطبق بر عناوین دیگر حرامی گردد، بنابر فتوا جایز نیست؛ مثل اینکه خلف وعده موجب ایذای مؤمن گردد یا قصد تمسخر و استهزای مؤمنین را داشته یا هتک حیثیت مؤمنی شود یا سبب تضییع حقّ شرعی دیگری شود یا خلاف شرط ضمن عقد باشد.[53]

تصرف در اموال دولتی و برخی مصادیق آن

آنچه باعث تصرف در اموال دولتی می‌شود [اشکال دارد]؛ همچون اموری که باعث سرقت، کلاه‌برداری و اختلاس، پول‌شویی، تضییع اموال دولتی، اتلاف و خسارت وارد‌کردن به آن‌ها،  استفادۀ غیرمجاز از امکانات مذکور، خیانت در امانت و مانند آن می‌شود.[54]

حکم استفادۀ شخصی از وسایل کم‌ارزش ادارات

پرسش: استفادۀ شخصی از وسایل کم‌ارزش ادارات دولتی مانند خودکار، کاغذ، سنجاق، چسب و ...، چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر با اجازۀ مسئول صلاحیت‌دار باشد، اشکال ندارد.[55]

احکام فرعی «تضییع حق‌الناس»

کفش‌هایی که در ورودی مساجد زیر پا می‌ماند

پرسش: در بعضی از مساجد بعضی کفش‌های خود را در مسیر راه قرار می‌دهند و با تمام احتیاطی که می‌کنیم گاهی پایمان به کفش دیگران می‌خورد یا سهوا پا روی آن می‌گذاریم، آیا باید از صاحب کفش حلالیت بطلبیم؟

پاسخ: لازم نیست.[56]

عدم یقین به ورود خسارت در فرد مقابل

پرسش: این‌جانب با خودرویی تصادف کردم که صاحب آن خودرو درونش نبود. بعد از پیاده‌شدن متوجه خطی روی ماشین او شدم، نمی‌دانم آن خسارت ازقبل بوده یا به‌علت ضربه آهستۀ تصادف؟ تکلیف بنده چیست؟

پاسخ: در صورت شک، تکلیفی ندارید.[57]

جاگرفتن در اتوبوس یا صف

پرسش: اگر داخل اتوبوس واحد برای شخصی جا گرفته شود و بعد شخص دیگری زودتر بیاید و بخواهد آنجا بنشیند، آنجا حق چه کسی است؟

پاسخ: اگر با رضایت صاحب اتوبوس باشد، صاحب حق می‌شود.[58]

اولویت در پرداخت دیون شرعیه و قرض

پرسش: هرگاه کسى بدهکار خمس یا زکات باشد و قرض هم داشته باشد، بدهی‌هایى از بابت کفّاره و نذر و مانند آن نیز بر او واجب شده باشد، چنانچه نتواند همۀ آن‌ها را بپردازد، تکلیف چیست؟

پاسخ: اول‌، قرض مردم و سپس واجبات مالی را ادا کند و کفارۀ واجب موسَّع است؛ هروقت داشت، بدهد.[59]

حکم اشیای امانتی نقره‌ای مانند گلدان و گیره

پرسش: گیره و گلدان و ... نقره‌ای که به‌عنوان امانت در دست تعمیرکار می‌باشد اگر صاحبانشان برای گرفتن آن‌ها نیامده باشند، تکلیف چیست؟

پاسخ: اگر مأیوس از مراجعت آن‌ها شدید، به فقیر متدین بدهید.[60]

ایجاد حصار یا دیوار برای عدم اشراف همسایه

پرسش: آیا ایجاد حصار یا دیوار در اطراف ملک جهت اشراف‌نداشتن (صاحب ملک به ملک همسایه و بالعکس) نیاز به تحصیل رضایت همسایه دارد؟

پاسخ: تابع قانون و مقررات است.[61]

حکم حق‌الطبع (چاپ و تکثیر)

پرسش: دبیران به دانش‌آموزانى که در کلاس‌هاى کنکور شرکت مى‌کنند، جزواتى را که خودشان تألیف کرده‌اند، مى‌فروشند، امّا به‌طور آزاد در اختیار عموم قرار نمى‌دهند. آیا شخصى که در این کلاس‌ها شرکت مى‌کند یا شخصى که قبلا کلاس مى‌رفته مى‌تواند این جزوات را در اختیار دیگران قرار دهد، تکثیر این جزوات چه حکمى دارد؟

پاسخ: اگر برخلاف ضوابط و مقررات باشد، اشکال دارد.[62]

الزام همسایه به تخریب و بازسازی دیوارش

پرسش: دیوار اختصاصى همسایه رو به خرابى است و با خراب‌شدن آن، مالک مجاور متحمّل ضرر مى‌گردد. چنانچه وضع ویژه ملک به‌گونه‌اى باشد که دفع ضرر جز با تخریب و بازسازى دیوار ناممکن، یا مستلزم ضررى تحمّل‌ناپذیر و هنگفت براى مالک مجاور باشد، آیا مى‌توان همسایه را اجبار به تخریب دیوار و بازسازى آن نمود؟

پاسخ: باید با رضایت همسایه باشد.[63]

مقدار وجوب رضایت‌گرفتن

پرسش: اگر حق‌الناسی به گردن آدم باشد و بداند که صاحب حق‌الناس راضی است، آیا باز باید به صاحب حق گفت و رضایت گرفت؟

پاسخ: خیر؛ لازم نیست.[64]

حق‌الناس‌بودن بدهی میّت و وظیفۀ ورثه‌اش

پرسش: آیا بدهی میّت جزو حق‌الناس محسوب می‏شود تا پرداخت آن از تَرکۀ[65] او بر ورثه‏اش واجب باشد؟

پاسخ: باید از اصل ترکه پرداخت شود.[66]

تقدم حق‌الناس

پرسش: شخصی مرده‌است، ولی مقداری پول از او به‌جا مانده‌است و البته بسیار کم است و بدهی‌ای به‌عنوان حق‌الناس دارد و زکات و خمس هم نداده‌است. حالا وراث این شخص، اول باید کدام‌یک از موارد بالا را بدهند؟

پاسخ: ...باید بدهی‌هاى مردم و بدهی‌هاى شرعى را با آن بپردازند، بلکه با آنچه از او باقى مانده‌است، باید ابتدا بدهی‌هاى مردم را بدهند و سپس بدهی‌هاى شرعى را و اگر چیزى باقى ماند، به وصیت عمل کنند و مابقى به ورثه مى‌رسد.[67]

یکی از استثنائات «تضییع حقوق واجب»

استثنای تنبیه فرزندان

اگر نتوان فرزند را از انجام کاری بازداشت، مگر به زدن و مانند آن؛ و کمترین مقدار آن -مانند پیچاندن گوش- فایده نداشته باشد، پدر یا شخصی که پدر به او اجازۀ می‌دهد، می‌تواند آن فرزند را تنبیه کند. و احتیاط آن است که سه‌ضربه بیشتر به او نزند و این ضربه‌ها با نرمی باشد به‌طوری که موجب قرمزی بدن یا سیاه‌شدن آن نگردد؛ ولی نسبت به فرزندان بالغ این رفتار اشکال دارد و احتیاط در ترک آن است.[68]

توبه از «تضییع حق‌الناس»

روش جبران حقوق غیرمالى مردم

نسبت به غیبت و مانند آن (حقوق غیرمالی)، باید از کردۀ خود پشیمان گردد و توبه کند و بنابر احتیاط مستحب از شخص غیبت‌شونده حلالیت بخواهد یا برایش استغفار کند و چنانچه حلالیت‌خواستن مفسده‌اى نداشته باشد و تدارک هتک انجام گرفته حساب شود، به احتیاط واجب حلالیت بخواهد.[69]

میوه‌هایی که در کودکی بدون اجازه خورده شده

پرسش: بنده سال‌ها قبل بدون اجازۀ مالک از تعدادی از باغ‌های واقع در همسایگی منزلمان، میوه خوردم الآن الحمدلله توبه کرده‌ام، و می‌خواهم از صاحبان‌شان حلالیت بگیرم، ولی صاحب دوتا از این باغ‌ها در دسترس نیستند،  ولی احتمال می‌دهم با پرس‌و‌جو و یک یا دوواسطه می‌توانم حداقل یک‌شماره تلفن از آن‌ها به‌دست‌آورم، آیا باید این کار را بکنم-یعنی با آن‌ها تماس بگیرم-؟ و اگر نتوانستم، چه کنم؟درضمن از یک‌منزل متعلق به بنیاد شهید و یک‌باغ وقف مسجد محل و یک‌منزل متعلق به مخابرات هم اندکی میوه خوردم، اکنون وظیفۀ من چیست؟

پاسخ: باید حلالیت بطلبید؛ ولی اگر یقین دارید اگر به آن‌ها بگویید، می‌گویند: اشکال ندارد، گفتن لازم نیست.[70]

تعریف ردّمظالم و کیفیت پرداخت آن

اموال و بدهی‌هایی است که شخص از روی ظلم از دیگران گرفته یا ضایع نموده و به آن‌ها نپرداخته و حکم شرعی آن این است که چنانچه صاحب آن را بشناسد، باید به او برگرداند و اگر نمی‌شناسد یا از پیداکردن او مأیوس است، به فقیر متدین صدقه بدهد و برای این کار بنابر احتیاط باید از مرجع تقلید اجازه بگیرد.[71]

کسر ردّمظالم و کفاره از ثلث

پرسش: درمورد وصیت به ردّمظالم باید از اصل مال برداشت یا از ثلث، همچنین درمورد وصیت مبلغ معین به منظور کفاره باید درمورد کفارۀ عمد مصرف شود یا غیرعمد؟

پاسخ: اگر وصیت کرده باشد، از ثلث است و اگر وصیت نکرده باشد، نسبت به مظالم قطعی مثل دیه یا اموال دیگران که صاحبان آن‌ها را نمی‌شناسید، از اصل ترکه کسر می‌شود و به فقیر متدین باید داده شود، مانند بقیه دیون و در غیر این موارد، رد مظالم مورد ندارد.[72]

پرداخت ردّمظالم به سادات فقیر

پرسش: آیا ردّمظالم را می‌توان به سادات فقیر پرداخت کرد؟

پاسخ: هر دومورد اشکال ندارد.[73]

معیار محاسبۀ ردّمظالم

پرسش: اگر انسان اراده کند که پولى را به‌عنوان ردّمظالم از طرف پدر مرحومش بپردازد، آیا معیار قیمت مظالم به هنگام پرداخت است یا قیمت آن به هنگام واقع‌شدن آن ظلم؟

پاسخ: به قیمت فعلی.[74]

مقدار ردّمظالم قابل دریافت توسط فقیر

پرسش: تا چه مقدار می‌توان به فقیر به‌عنوان ردّمظالم پول داده شود؟

پاسخ: به‌مقداری که بی‌نیاز نشود.[75]

عاقّ والدین و ترک حقوق واجبشان

«عاقّ والدین»، در ثقلین

الف. در قرآن

<وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍ‏ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریما>[76]

«و پروردگارت فرمان قاطع داده‌است که: جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید؛ هرگاه یکى از آنان یا دونفرشان در کنارت به پیرى رسند [چنانچه تو را به ستوه آورند] به آنان «اُف» مگوى و بر آنان پرخاش مکن و به آنان سخنى نرم و شایسته بگو.»

ب. در روایات

«عَنْ أَحْمَدَ بْنِ‌ عُمَرَ الْحَلَبِی قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّه{علیه السلام} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ­جَلَّ: <إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ‏>،[77] قَالَ: مَنِ اجْتَنَبَ مَا أَوْعَدَ اللَّهُ عَلَیْهِ النَّارَ إِذَا کَانَ مُؤْمِناً کَفَّرَ اللَّهُ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُدْخِلُهُ‏ مُدْخَلًا کَرِیماً وَ الْکَبَائِرُ السَّبْعُ الْمُوجِبَاتُ قَتْلُ النَّفْسِ الْحَرَامِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ‏ وَ أَکْلُ الرِّبَا وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ.»[78]

«احمدبن‌عمر حلبى گوید: از امام صادق{علیه السلام} دربارۀ این سخن خداى گرامى و بزرگ پرسیدم که اگر از گناهان بزرگى که از آن‌ها نهى شده‏اید دورى گزینید گناهان شما را مى‏زداییم. امام{علیه السلام} فرمود: هر مؤمنى که از گناهانى که خداوند بر آن‌ها وعده دوزخ داده دورى گزیند خداوند گناهانش را بزداید و او را بر جایگاهى بلند مرتبه در آورد و گناهان کبیره هفتگانه‏اى که موجب آتش دوزخ شوند عبارت‌اند از: کشتن انسان -که دلیل شرعى بر کشتن او نباشد- و عاق (بى‏احترامی و بدرفتاری و اذیت) پدر و مادر، رباخوارى، بازگشت به سرزمین کفر پس از هجرت به سرزمین اسلامى، تهمت‌زدن به زن پاکدامن، خوردن مال یتیم و گریختن از میدان پیکار.»

معنا و حکم «عاقّ والدین» و...

بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت‌ است از: عقوق والدین و اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر و ترک احسان لازم به آنان.[79]

عاق والدین، بدترین نوع قطع رحم

بدترین نوع قطع رحم عاقّ ‌والدین‌شدن است؛ همان پدر و مادری که خدای عزّوجل نیکویی و احسان به ایشان را سفارش کرده‌است.[80]

اقسام و مصادیق

وظایف واجب فرزند (در امور مربوط به خود والدین)[81]

وظیفۀ واجب فرزند در مقابل پدر و مادر، نسبت به کارهایی که مربوط به خود آن‌ها می‌شود، دوامر است:

۱. احسان به آن‌ها؛ منظور از آن، کمک مالی و تأمین نیازهای زندگیشان در صورت فقر و نیاز و نیز برآوردن خواسته‌های آن‌ها به اندازۀ معمول می‌باشد. (این امر باید حدّاقل به‌اندازه‌ای باشد که طبع بشری آن را اقتضا می‌کند و ترک آن مقدار، عرفاً ناسپاسی نسبت به رفتارهای خوب پدر و مادر با او به حساب می‌آید[82] و این احسان باتوجّه‌به مختلف‌بودن حال پدر و مادر از‌نظر وضعیّت مالی و جسمی، فقیر‌بودن یا فقیرنبودن، قوّت و ضعف بدنی و مانند آن فرق می‌کند.)

۲ .برخورد نیک با آنان و بی‌ادبی نکردن نسبت به آن‌ها؛ چه ازنظر گفتار و چه ازجهت رفتار. (هرچند والدین به او ظلم کرده باشند.)[83]

دوقسم مخالفت با والدین (در امور مربوط به فرزند) و حکم هریک

وظیفۀ فرزند در مقابل پدر و مادر نسبت به کارهایی که مربوط به خود فرزند می‌شود[84] و طوری است که چنانچه فرزند مخالفت کند، پدر و مادر یا یکی از آنان اذیّت می‌شوند، دوصورت دارد:

 الف. اذیّت‌شدن آنان از روی دلسوزی و شفقت به حال فرزندشان باشد؛ در این صورت، بر فرزند حرام است چنین مخالفتی را با خواستۀ آنان انجام دهد؛ چه اینکه پدر یا مادر او را از آن عمل نهی کرده باشند یا وی را به انجام عملی امر کرده باشند یا آنکه فقط از مخالفت او با خواستۀ‌ خود اذیّت می‌شوند. (بنابراین، اگر فرزند با دوستانی معاشرت داشته باشد که والدین از این ارتباط فرزندشان با او رنج می‌برند و قلباً آزرده خاطر می‌شوند، بر فرزند ترک این رفاقت واجب است، هرچند والدین او را از این معاشرت نهی نکرده باشند.)

ب. اذیّت‌شدن آنان از روی دلسوزی و شفقت به حال فرزندشان نباشد، بلکه در امر و نهی نسبت به فرزند، تنها مصلحت خود یا نفع شخصی‌شان را در نظر داشته باشند؛ در این صورت، مخالفت با آنان به‌خودی خود جایز است. (البتّه باید دقّت نمود این مخالفت و نافرمانی نباید به‌گونه‌ای باشد که خلاف وظیفۀ معاشرت به معروف و برخورد نیک با آنان محسوب گردد.)[85]

انجام اعمال مستحبی اذیت کنندۀ والدین

پرسش: آیا رضایت والدین در انجام مستحبات و شرکت در مراسم و شعائر اسلامی، نسبت به فرزندان شرط است؟

پاسخ: خیر، شرط نیست؛ ولی اگر انجام اعمال مستحبی باعث اذیت آن‌ها به‌علت شفقت بر او شود، جایز نیست.[86]

برخی از احکام فرعی «عاق والدین»

اختلاف والدین در امرونهی و صور گوناگون آن

اگر مادر نسبت به انجام کاری به فرزند امر نماید و پدر نسبت به همان کار نهی کند یا بالعکس،:

الف. چنانچه امر یا نهیِ فقط یکی از آن دو، از روی شفقت و دلسوزی به حال فرزند باشد نه دیگری، رعایت خواستۀ کسی که امر یا نهیش از روی دلسوزی به حال فرزند است مقدّم می‌باشد؛

ب. اگر امر و نهی هردو از روی شفقت و دلسوزی به حال فرزند باشد، طوری که مخالفت با آنان موجب رنجش دل و اذیّت هردو گردد، (1.) چنانچه فرزند بتواند بدون ابتلا به سختی فوق‌العاده‌ای که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج)، به‌گونه‌ای رضایت هردو را جلب نماید تا هیچ‌کدام اذیّت نشوند، لازم است این کار را انجام دهد؛ (2.) ولی چنانچه جلب رضایت هردو ممکن نبوده یا حرجی باشد، بعید نیست «حقّ مادر» بر «حقّ پدر» مقدّم باشد و بر فرزند لازم است از اذیّت مادر اجتناب نماید.[87]

وظیفۀ پسر در قبال امر مادر به طلاق

پرسش: مادری به فرزندش می‌گوید: برو همسرت را طلاق بده وگرنه عاقت می‌کنم، چون او با عروس خود نمی‌سازد، آیا اطاعت مادر در این خصوص واجب است؟

پاسخ: اطاعت از مادر در این مورد واجب نیست و آن کلام که: «تو را عاق می‌کنم»، بی‌اثر است؛ البته باید از بدگفتاری با مادر اجتناب کرد.[88]

نفقه و هزینۀ نگهداری پدر و مادر

پرسش: هزینه‌های نگهداری والدین به عهدۀ چه کسی است؟ پسران یا دختران؟ اگر والدین، خود درآمد داشته باشند، نگهداریشان به عهدۀ چه کسی است؟

پاسخ: بر همۀ فرزندان.[89]

استثنائاتِ «انجام وظایف نسبت به والدین»

افتادن به عسر و حرج یا ضرر قابل توجّه

نیکی و احسان به والدین به مقدار مذکور[در بخش «اقسام و مصادیق»]، بر فرزند واجب است؛ مگر آنکه فرد در ترک آن شرعاً معذور باشد؛ مانند اینکه موجب حرج و مشقّت فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی‌شود یا ضرر قابل توجّه باشد.[90]

امر والدین به منکر و نهیشان از معروف

در تمام مواردی که پدر یا مادر خواستۀ حرامی را از او می‌خواهند، فرزند نباید آن را انجام دهد و مخالفت با آنان وقتی امر به ترک واجب الهی یا امر به ارتکاب حرام الهی می‌نمایند، واجب است[91] و چنانچه والدین از‌این‌بابت اذیّت شوند، چنین اذیّت شدنی اثری برای فرزند ندارد.[92]

قطع رحِم

«قطع رحم»، در ثقلین

الف. در قرآن

<وَ الَّذینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ>[93]

«و کسانى که عهد خدا را پس از استوار‌کردنش مى‏شکنند و پیوندهایى را که خدا به برقرارى آن فرمان داده، مى‏گسلند و در زمین فساد مى‏کنند، لعنت و فرجام بد و دشوار آن سراى براى آنان است.»

ب. در روایات

«عَنِ السَّکُونِی عَنْ أَبِی‌ عَبْدِ اللَّهِ {علیه السلام} قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}‏: لَا تَقْطَعْ رَحِمَکَ وَ إِنْ قَطَعَتْکَ.»[94]

«امام صادق{علیه السلام} فرمود: رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: از خویشاوند خود نبر و اگرچه او از تو ببُرد.»

معنا و حکم «قطع رحم» (و «صلۀ رحم»)

«قطع رحم» و ترک رابطه با خویشاوندان و فامیل، حرام است، هرچند آن خویشاوند، خود، قبلاً قطع رحم کرده باشد یا نمازخوان نباشد یا شراب‌خوار باشد یا به برخی از احکام دینی بی‌اعتنا باشد و موعظه و ارشاد و نصیحت هم در او بی‌اثر باشد.[95]

«صلۀ رحم» و پیوند با خویشاوندان بر هر مسلمانی، واجب و قطع رحم از گناهان کبیره است.[96]

مقصود از «رحِم»

منظور از اقوام و خویشاوندان که صلۀ رحم در مورد آنان لازم است، کسانی هستند که نسبت «نَسَبی» با انسان دارند و در بین مردم خویشاوند به حساب می‌آیند. بنابراین، ملاک در ارحام، عرف مردم است و عمو، عمّه، دایی، خاله و فرزندان آنان از واضح‌ترین نمونه‌های آن می‌باشند و کسانی ‌که تنها به‌واسطۀ ازدواج، نسبتی به انسان پیدا می‌کنند مثل برادرزن، زن‌برادر، زن‌عمو و مانند آن، رحم انسان محسوب نمی‌شوند. (همچنین، کسانی که تنها به‌واسطۀ شیرخوردن و رِضاع نسبتی به انسان پیدا می‌کنند، رحم انسان به حساب نمی‌آیند.)[97]

اقسام و مصادیق قطع رحم (و صلۀ رحم)

حداقل وظیفۀ افراد برای صلۀ رحم

شاید کمترین عملی که یک‌مسلمان بدان وسیله می‌تواند با خویشاوندان نزدیک خود در صورت امکان، صله و پیوند برقرار کند؛ زیارت و دیدار ایشان باشد که با آنان ملاقات کند، احوال‌پرسی نماید، هرچند از راه دور.[98]

شیوه‌های مختلف صلۀ رحم

صلۀ رحم روش‌های گوناگون دارد و منحصر به دیدار و ملاقات حضوری نیست و انسان می‌تواند از‌طریق تماس تلفنی، نامه‌نگاری، ارسال پیام و مانند آن، جویاشدن از احوال فرد هرچند با واسطه یا با احسان به وی، هرچند از‌طریق ارسال کمک مالی در مواردی که احتیاج مالی دارد و مواردی ازاین‌قبیل، وظیفۀ صلۀ رحم را انجام دهد.[99]

تفاوت شیوۀ صلۀ رحم، به‌حسب افراد

 باید ملاحظه شود گاه شیوۀ صلۀ رحم برحسب اشخاص و موارد با هم فرق می‌کند و لازم است در هر مورد «احسان» به شیوۀ معمول و متداول در همان مورد رعایت گردد؛ مثلاً گاهی خصوصیّت مورد به گونه‌ای است که تنها جویا‌شدن احوال با واسطه یا سلام‌رساندن برای محقّق‌شدن صلۀ رحمِ واجب کافی نیست و باید این امر ازطریق دیگری انجام شود.[100]

عاق والدین، بدترین نوع قطع رحم

بدترین نوع قطع رحم عاقّ‌والدین‌شدن است؛ همان پدر و مادری که خدای عزّوجل نیکویی و احسان به ایشان را سفارش کرده‌است.[101]

حکم قطع ارتباط با اقوام همسر

پرسش: قطع ارتباط شوهر با بستگان زن و بالعکس چه حکمی دارد؟

پاسخ: قطع رابطه با برادر مؤمن برای بیش از سه‌روز -بنابر احتیاط واجب- جایز نیست.[102]

برخی از احکام فرعی «قطع رحم»

لزوم تغییر شیوۀ صلۀ رحم، در بعضی موارد

اگر نوع خاصّی از صلۀ رحم با خویشاوند، موجب تأیید کار حرام وی یا تشویق او بر ارتکاب منکر شده یا موجب ابتلای خودِ فرد به گناه گردد، آن نوع صلۀ رحم جایز نیست و فرد موظّف است به شیوۀ دیگری صلۀ رحم را انجام دهد.[103]

حکم صلۀ رحم درصورت ناراحتی بستگان

پرسش: در برخی موارد صلۀ رحم نه تنها موجب شادمانی برخی از بستگان نمی‌گردد؛ بلکه موجب ناخرسندی آنان نیز می‌گردد و در مواردی این ناخرسندی را (حتی برای یک‌بار رفت‌وآمد در سال) با صراحت بیان می‌نمایند؛ در این‌گونه موارد تکلیف چیست؟

پاسخ: در صلۀ رحم، تماس تلفنی هم کفایت می‌کند.[104]

استثنائات «قطع رحم»

حکم صلۀ رحم با بستگان مرتد

پرسش: خالۀ من مسیحی شده‌است و مبلّغ مسیحیت است. در حال حاضر رفت‌وآمد با ایشان چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر بیم گمراه‌شدن نباشد، اشکال ندارد و برای صلۀ رحم تماس تلفنی کفایت می‌کند.[105]

حکم قطع رحم در صورت ضرر یا تحقیر‌شدن و...

پرسش: آیا صلۀ رحم هم مشمول قاعدۀ «لاحرج» و «لاضرر» مى‌شود؟ مثلاً اگر صلۀ رحم با شخصى، مایۀ هتک آبرو یا آزار انسان گردد، آیا ترک آن جایز است؟

پاسخ: بله؛ ولی در صلۀ رحم تماس تلفنی و احوالپرسی کافی است.[106]

سقط جنین

«سقط جنین»، در قرآن کریم

<وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ‏ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیرا>[107]

«فرزندانتان را از ترس تنگدستى نکشید؛ ما به آنان و (خود) شما روزى مى‏دهیم؛ یقیناً کشتن آنان گناهى بزرگ است‏.»

معنا و حکم آن

سقط جنین جایز نیست[108] و حرام‌بودن آن شامل مراحل اولیّۀ تکامل جنین در رحم، حتّی نطفۀ لقاح‌یافته نیز می‌شود و حرام‌بودن این امر، بعد از دمیده‌شدن روح شدیدتر است.[109]

اقسام و مصادیق «سقط جنین»

عدم فرق بین حالات مختلف

در حکم فوق، فرقی نیست بین اینکه نطفۀ مذکور در دیوارۀ رحم مستقرّ شده باشد یا نه، همچنان‌که تفاوتی نیست که تلقیح مذکور به‌صورت طبیعی انجام شده یا زن با تلقیح مصنوعی حامله شده باشد.[110]

حرمت علی‌الإطلاق سقط بعد از دمیده‌شدن روح

سقط‌کردن جنین بعد از دمیده‌شدن روح، مطلقاً جایز نیست. حکم مذکور بنابر احتیاط واجب، در صورت ضرر یا حَرَج (مشقّت فوق‌العاده زیاد که معمولاً تحمّل نمی‌شود) نیز جاری می‌باشد و فرقی بین کامل‌بودن خلقت جنین یا ناقص‌الخلقه‌بودن آن نیست.[111]

سقط جنین به‌بهانۀ فقر

صِرف ترس از فقر و مشکلات اقتصادی مجوّز سقط جنین نیست، قرآن کریم دربارۀ کشتن فرزندان می‌فرماید: <وَلا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ‌ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً>[112]؛ «فرزندانتان را به‌سبب فقر و مشکلات اقتصادی نکشید، ما آنان و شما را روزی می‌دهیم، همانا کشتن آنان گناه و خطایی بزرگ محسوب می‌شود.»[113]

سقط جنین به‌جهت معلولیت آن

تشخیص معلولیّت و ناقص‌الخلقه‌بودن جنین، ابتلای جنین به «سَندرُم داون» یا بیماری‌های دیگر ازطریق «آزمایش و تست غربالگری» و مانند آن -هرچند فرض شود به‌صورت قطعی باشد- مجوّز برای سقط جنین محسوب نمی‌شود.[114] (مگر از مواردی باشد که در بخش «استثنائات» بیان خواهد شد.)

آزمایش بارداری درصورت احتمال سقط

اگر در انجام برخی آزمایش‌های پزشکی مربوط به مراقبت‌های دوران بارداری -مانند «آمنیوسنتز cvs»- این خوف برای مادر وجود داشته باشد که انجام آزمایش مذکور، خود،  موجب سقط جنین یا واردآمدن آسیب قابل توجّه به وی می‌شود، اقدام به آن جایز نیست؛ مگر از مواردی باشد که در مسائل قبل بیان شد.[115]

حکم استفاده از دستگاه‌های پیشگیری

درمورد استفاده از دستگاه پیشگیری از حاملگی -مانند IUD-  درصورتی‌که ثابت شود نطفه را پس از انعقادش ازبین‌می‌برد، حکم (حرمت) بنابر احتیاط واجب است.[116]

حکم استفاده از داروهای سقط‌کننده در موارد شک در حاملگی

اگر زن شک داشته باشد که حامله شده یا نه، درصورتی‌که نشانه‌ای عرفی بر حاملگی باشد، مانند اینکه عادت ماهیانۀ وی از وقتش تأخیر بیفتد یا حالات ویژۀ زنان باردار در وی پدید آید، نمی ‌تواند از دارو یا قرص ضدّ حاملگی و مانند ‌آن که درصورت انعقاد نطفه، موجب سقط آن می‌شود، استفاده نماید.[117]

احکام فرعی «سقط جنین»

اقدام پزشک بر سقط

در مواردی که سقط جنین شرعاً حرام است، پزشک نمی‌تواند اقدام به سقط جنین نماید، هرچند به درخواست والدین آن جنین باشد؛ امّا در مواردی که سقط جنین شرعاً جایز است، پزشک می‌تواند با رضایت زن اقدام به سقط آن نماید؛ ولی دیه بر پزشکی که مباشر سقط بوده، یعنی سقط مستقیماً توسط وی انجام گردیده لازم می‌‌شود. (البتّه، جایزبودن سقط جنین از‌نظر شرعی باید برای پزشک ثابت شود و تنها ارائۀ مجوّز قانونی سقط، کافی نیست.)[118]

*خوانندگان محترم برای آگاهی بیشتر از برخی احکام فرعی دیگرِ «سقط جنین»، ازجمله بحث «دیه و کفارۀ آن» به منبع مذکور (رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج4، مسئلۀ 731 تا 747) مراجعه بنمایند.

استثنائات «سقط جنین»

دوصورت جواز سقط، قبل از دمیده‌شدن روح

اگر باقی‌ماندن حمل برای مادر موجب خوف ضرر قابل توجّه بر خودش باشد یا برایش مشقّت فوق‌العاده و بسیار شدیدی داشته باشد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج) و راه مشروع دیگری برای رهایی از آن نباشد، در این دوصورت سقط کردن جنین قبل از دمیده‌شدن روح، جایز است.[119]

ملاک «ضرر» و «حرج»

درمورد «ضرر»، یقین به آن لازم نیست؛ بلکه خوف ضرر قابل توجّه که از راه‌های عقلایی حاصل شده باشد کافی است؛ ‌امّا نسبت به «حرج»، یقین یا اطمینان به آن لازم است و خوف واقع‌شدن در حرج، کافی نمی‌باشد.[120]

خیانت و پیمان‌شکنی

«خیانت»، در ثقلین

الف. در قرآن

<وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذینَ یَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوَّاناً أَثیماً>[121]

«و از کسانى که به خود خیانت مى‏کنند دفاع مکن؛ زیرا خدا هرکس را که خیانت‌پیشه و گناهکار است دوست ندارد.»

ب. در روایات

«عَنِ السَّکُونِی عَنْ أَبِی‌ عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: لَیْسَ مِنَّا مَنْ أَخْلَفَ بِالْأَمَانَةِ. وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: ظالْأَمَانَةُ تَجْلِبُ الرِّزْقَ وَ الْخِیَانَةُ تَجْلِبُ الْفَقْرَ.»[122]

«سکونی از امام صادق{علیه السلام} نقل می‌کند که حضرت{علیه السلام} بیان می‌کنند که: پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرمود: کسی که خلف در امانت می‌کند، از ما نیست؛ و حضرت{علیه السلام} فرمود: رسول خدا{صلوات الله علیه} [همچنین] فرمود: امانت‌داری جلب روزی می‌کند و خیانت (در امانت) جلب فقر می‌کند.»

حکم «خیانت»

بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت ‌است از: خیانت و پیمان‌شکنی و نقض معاهده حتّی با غیرمسلمانان.[123]

مصادیق آن‌

حرمت خیانت در مال و کار غیرمسلمان و وجوب رد امانتش

مسلمان نباید در مال و کار کسی خیانت کند و چنان عملی حرام است و اگرچه صاحب مال و کار کافر باشد؛ بلکه بر هر مسلمانی واجب است امانت‌ها را نگهدارد و به‌طور کامل به صاحبانشان برگرداند؛ پس هرکه در کارخانه، مغازه و سوپر‌مارکتی کار می‌کند و یا حسابدار شرکتی است، حق ندارد خیانت کند و از آنچه در اختیار دارد، بردارد.[124]

خیانت نسبت به کافر حربی

دزدی و مانند آن از کافر حربی چنانچه خیانت و نقض امان محسوب شود، حرام است؛ و آنچه که از این راه‌ها از آنان گرفته می‌شود باید –بنابراحتیاط- برگردانده شود.[125]

خیانت در مال سپرده

پرسش: چند سال قبل، از کسی پولی گرفتم که در سپردۀ بلندمدت برایش حساب باز کنم، اما به‌خاطر بدهی مجبور به خرج آن شدم، حالا او پول و سودش را می‌خواهد؛ می‌دانم خیانت کردم، اما دادن سود پول نزول محسوب نمی‌شود؟

پاسخ: عمل حرام انجام دادید و آن شخص اصل پول را مستحق است.[126]

احکام فرعی «خیانت»

خیانت متولی در اجرای وقف

اگر متولّی وقف خیانت کند؛ مثلاً عایدات آن را به مصرفی که معین‌شده، نرساند، حاکم شرع امینی را به او ضمیمه می‌نماید که مانع از خیانتش گردد و درصورتی‌که ممکن نباشد، می‌تواند او را عزل و به‌جای او متولّی امینی را معین نماید.[127]

اتهام خیانت

پرسش: اگر بعضی از متولّیان وقف ادعا کنند که متولیان دیگر خائن هستند و اصرار بر عزل آنان داشته باشند، حکم شرعی چیست؟

پاسخ: باید به حاکم شرع مراجعه کنند.[128]

عدم ضمان امین، درصورت عدم تفریط

پرسش: مبلغی از تبرّعات اهالی محل را از هیئت امنای مسجد برای تعمیر مسجد و خرید مواد لازم برای بنّایی مانند آهن و... تحویل گرفتم، ولی در راه همراه با وسایل شخصی‏ام مفقود شد، وظیفۀ من چیست؟

پاسخ: اگر مقصّر نبودید، چیزی بر شما نیست.[129]

توبه از آن

پرسش: توبۀ از گناه خیانت در امانت، به چه نحو می‌باشد؟

پاسخ: استغفار است و اگر حق مالی به ذمه دارد، به صاحبش مسترد کند.[130]

کوتاهی در رفع حوایج مسلمان

«کوتاهی در رفع حوایج مسلمین»، در ثقلین

الف. در قرآن

<لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَ مَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا ءَاتَئهُ اللَّهُ لَا یُکلَّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا ءَاتَئهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا>[131]

«باید توانگر از توانگری‌اش [همسر بچه‏دارش را در ایام عده‏] هزینه دهد و هرکه رزق و روزى‏اش تنگ باشد از همان که خدا به او عطا کرده هزینه دهد. خدا هیچ‏کس را جز به اندازۀ رزقى که به او عطا کرده‌است، تکلیف نمى‏کند. خدا به زودى پس از سختى و تنگنا فراخى و گشایش قرار مى‏دهد.»

ب. در روایات

«عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ قَالَ: سَمِعْتُ‏ أَبَا عَبْدِ اللَّه{علیه السلام} یَقُولُ: ‏أَیُّمَا رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا اسْتَعَانَ بِهِ رَجُلٌ مِنْ إِخْوَانِهِ فِی حَاجَةٍ فَلَمْ یُبَالِغْ فِیهَا بِکُلِّ جُهْدِهِ فَقَدْ خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْمُؤْمِنِینَ؛ قَالَ أَبُوبَصِیرٍ: قُلْتُ لِأَبِی‌ عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}: مَا تَعْنِی بِقَوْلِکَ وَ الْمُؤْمِنِینَ؟ قَالَ: مِنْ لَدُنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ{علیه السلام} إِلَى آخِرِهِمْ.»[132]

«ابوبصیر گوید: شنیدم که امام صادق{علیه السلام} فرمود: هر یک از یاران ما که برادرش در حاجتى از او یارى خواهد و او تمام تلاشش را به‌کار نگیرد، بى‌گمان بر خدا و پیامبرش و مؤمنین خیانت ورزیده‌است. عرض کردم: منظور شما از «مؤمنین» چه کسانى هستند؟ فرمود: از امیرمؤمنان{علیه السلام} گرفته تا آخرین نفر آنان.»

اقسام و مصادیق آن

کمک به مسلمان مضطر و مصادیق آن

بر هر مسلمان واجب است مسلمان دیگرى را که نزدیک است از گرسنگى یا تشنگى یا سرمای شدید یا بیماری و مانند آن بمیرد یا مبتلا به ضررهای بسیار مهم -مانند نقص عضو- شود و ازاین‌جهت مضطر به حساب آید، با تأمین غذا یا آشامیدنی یا لباس، مسکن یا دارو و خدمات پزشکی و سایر احتیاجات ضروریش، نجات دهد، مشروط بر اینکه برای حفظ خودش به امور مذکور نیاز نداشته باشد. شایان ذکر است.[133]

شمول حکم فوق بر کمک مالی

حکم اضطرار شامل جایی که فرد برای حفظ عِرض خود در مواردی همچون ربوده‌شدن و تجاوز به وی، نیاز به مالی داشته باشد نیز می‌شود و در چنین مواردی لازم است دیگران با انفاق و هزینۀ مالی از تعرّض به دیگری، جلوگیری کنند.[134]

شمول حکم فوق بر کمک به کافر ذِمّی

حکم مذکور (کمک جانی و مالی و... به مضطرّ نیازمند)، شامل کافری که جانش محترم است، مانند کافر ذمّی نیز می‌شود.[135]

قرض‌ندادن به نیازمند، بدون دلیل

پرسش: بسیاری اوقات می‌شود که شخصی از دوستان و آشنایان از انسان طلب قرض می‌کند و انسان تاحدی می‌تواند حاجتش را برآورده کند یا حتی بعضاً به‌طور کامل، اما به دلایلی از‌جمله مصلحت‌اندیشی یا تاحدی نیاز به آن پول‌داشتن و...، به او قرض نمی‌دهند یا کم می‌دهند. آیا این صورت نیز جزو موارد «کوتاهی در حوایج مسلم» (که گناه بزرگی است) می‌شود؟

پاسخ: اگر دلیلی داشته باشد، مانعی ندارد.[136]

برخی از احکام فرعی آن

حکم ردکردن سائل و دست‌فروش

پرسش: بسیاری پیش می‌آید که سائل و -به‌اصطلاح- «گدایی» از انسان طلب پول و یا دست‌فروشی درخواست خرید کالایش را می‌کند. وظیفۀ ما در قبال آن‌ها چیست؟ آیا اگر حاجتشان را برآورده نکنیم، حرام است و مصداق «کوتاهی در حوایج مسلم» می‌باشد؟

پاسخ: خیر، حرام نیست.[137]

هزینه‌کردن برای دین و کشور و ناموس و...

اگر حفاظت از دین اسلام و احکام مقدّس آن و حفظ نوامیس مسلمانان و کشور و سرزمین‌های اسلامی متوقّف و وابسته باشد بر اینکه شخص یا اشخاصی از اموال خود در این راه هزینه و انفاق کنند، چنین هزینه‌کرد و انفاقی واجب است و هزینه کننده نمی‌تواند عوض آنچه را در این مسیر بذل نموده، از کسی مطالبه نماید.[138]

اظهار دشمنی و قهر و... با مسلمان

«دشمنی و قهر و... با مسلمان»، در ثقلین

الف. در قرآن

<وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین‏>[139]

  «و از خداوند و پیامبرش فرمان برید و با یکدیگر نزاع و اختلاف نکنید که سست و بددل مى‏شوید و قدرت و شوکتتان ازبین مى‏رود و شکیبایى ورزید؛ زیرا خداوند با شکیبایان است.»

ب. در روایات

«عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}:‏ مَا کَادَ جَبْرَئِیلُ{علیه السلام}‏ یَأْتِینِی إِلَّا قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! اتَّقِ شَحْنَاءَ الرِّجَالِ وَ عَدَاوَتَهُم‏.»[140]

«عمربن‌یزید نقل می‌کند که امام صادق{علیه السلام} فرمود: رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: نبود زمانى که جبرئیل نزد من آید؛ جز آنکه غالباً می‌گفت: اى محمد! از بغض و دشمنى مردم بپرهیز.»

حکم «قهر و دشمنی با مسلمان»

حکم «قهرکردن با مسلمان»

بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت‌اند از:

-دوستی با دشمنان خداوند متعال و نیز محاربه و جنگ با اولیای خداوند متعال و فسادکردن در زمین.

-قهرکردن با مسلمان بیش از سه‌روز، بنابر احتیاط واجب.[141]

بالاترین مرتبۀ «اظهار دشمنی با مسلمان» و حکم آن

«نواصِب» یعنی آن‌هایی که نسبت به ائمّه؟عهم؟ اظهار دشمنی می‌‌نمایند، نجس‌‌ هستند. همچنین شخصی که به یکی از چهارده‌معصوم؟عهم؟ از روی دشمنی و بغض دشنام دهد، نجس می‌‌باشد... .[142]

یکی از احکام فرعی آن

تبعیض و تفرقه بین ورثه

پرسش: آیا جایز است شخصی همۀ اموال خود را به یکی از فرزندانش هبه کند و بقیه را از آن محروم نماید؟

پاسخ: جایز است که در بخشش به فرزندان، یکی را بر دیگری برتری دهند؛ ولی این کار کراهت دارد، بلکه اگر سبب اختلاف و ناراحتی و دعوا بین آن‌ها گردد، حرام است. (همچنان‌که بهتر است در مواردی که بیم مفسده‌ای نیست و بعضی از آن‌ها خصوصیتی دارند که لازم است مراعات شود، بخشش بیشتری به ایشان شود.)[143]

استثنائات آن

مگر آنکه وظیفۀ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، آن را اقتضا نماید یا آنکه قهر‌نکردن، مفسده‌ای ‌داشته باشد که مراعات آن ازنظر شرعی ، مهم‌تر باشد.[144]

قانون‌شکنی و رعایت‌نکردن قوانین نظام اسلامی

اقسام کلی قوانین و حکم هریک

قوانین و مقررات، سه‌دسته است (حکم لزوم یا عدم لزوم رعایت هریک از این سه‌دسته در ذیل بیان می‌گردد):[145]

دستۀ اول[146]

رعایت قوانینی که با صرف نظر از قانون‌بودن، مخالفت با آن ازجهت یا جهات دیگری اشکال دارد، لازم بوده و مخالفت با آن جایز نیست؛ برخی از این موارد عبارت‌اند از:

الف. آنچه باعث تصرف در اموال دولتی می‌شود؛ همچون اموری که باعث سرقت، کلاه‌برداری و اختلاس، پول‌شویی، تضییع اموال دولتی، اتلاف و خسارت وارد‌کردن به آن‌ها،  استفادۀ غیرمجاز از امکانات مذکور، خیانت در امانت و مانند آن می‌شود. (همین‌طور، مواردی مانند دریافت دستمزد کامل در جایی که کارمند، در تمام وقت در محل حاضر نشده‌است.)

ب. آنچه موجب اختلال در نظام جامعه می‌گردد.

ج. آنچه موجب می‌شود مفسدۀ مهمی -که شرع به واقع‌شدن آن راضی نیست- پیش آید؛ مثل آنکه باعث هتک اسلام یا مسلمانان یا مذهب شیعه و یا شیعیان گردد.

و...

دستۀ دوم[147]

برخی از قوانین، گاه با امضا و تنفیذ مجتهدی که ولایت شرعی دارد، رعایت آن بر مکلفین لازم شده‌است؛ مخالفت با این‌گونه قوانین جایز نیست.

دستۀ سوم[148]

قوانینی که هیچ‌یک از موارد دستۀ اول و دوم شامل آن نشود –خود- دوقسم دارد:

الف. قانون مذکور خلاف شرع باشد؛[149] رعایت چنین قوانینی جایز نیست.

ب. قانون -به‌خودی خود- خلاف شرع نباشد؛ مانند برخی از قوانین راهنمایی و رانندگی که رعایت‌نکردن آن خطر جانی حرام یا ضرر مالی حرام به‌دنبال ندارد؛ مخالفت با چنین قوانینی اجازه داده نمی‌شود و مورد رخصت نیست؛ ولی می‌توان در این موارد به مجتهد جامع‌الشرایط دیگری با رعایت الأعلم فالأعلم مراجعه نمود.[150]

برخی از مصادیق «قوانینی که رعایتشان واجب است»

حق چاپ و تألیف و تولید و...

رعایت حق چاپ و تألیف، در مواردی که در کشور نسبت به آن قانونی وجود داشته باشد، چنانچه قانون فوق، توسط مجتهدی که ولایت شرعی دارد، تنفیذ و امضا شده، واجب است؛ درغیراین‌صورت –چه اینکه قانونی وجود نداشته یا شامل برخی از موارد نشود و چه اینکه قانون توسط کسی که ولایت شرعی دارد، امضا و تنفیذ نشده باشد- حق شرعی و مستقلی برای چاپ یا تألیف ثابت نیست. (حکم مذکور، شامل مواردی ازقبیل حقوق مربوط به پدیدآورندگان نرم‌افزار و تولیدات صوتی و تصویری، نسبت به کپی، دانلود، تصویرگرفتن و... نیز می‌شود.)[151]

لوله‌کشی غیرقانونی

اگر فردی به‌طور غیر قانونی و بدون نصب کنتور، لوله‌کشی آب نماید، چنانچه برای لوله‌کشی و استفاده از آب، راه قانونی وجود داشته و فرد امکانات پرداخت مبلغ مربوط به آن را نیز داشته باشد، تصرّف و استفادۀ او از آب جایز نیست. (این حکم در مورد استفاده از برق یا گاز و مانند آن نیز جاری است.)[152]

حکم قوانین کشور غیرمسلمان، درصورت تعهددادن

کسی که به کشور غیرمسلمانی مهاجرت نموده، اگر هنگام صدور ویزا و مانند آن، به رعایت قوانین آن کشور تعهّد داده، هرچند این تعهّد صریح نبوده و ضمنی باشد، باید به تعهّد خویش عمل کند؛ مگر در مورد قوانینی که خلاف شرع باشد.[153]

رعایت‌نکردن قانون بهداشت با آلوده‌کردن آب‌ها

پرسش: ریختن اجناس زائد (میوه‌هاى فاسد، کارتن، بسته‌ها و مانند آن) به داخل جوى آب چه حکمى دارد؟

پاسخ: اگر بر‌خلاف قوانین بهداشت باشد، جایز نیست.[154]

پرسش: ریختن فاضلاب‌ها در چشمه‌ها، رودها و دریاچه‌ها موجب تلف‌شدن هزاران هزار جاندار آبزى و صدمات غیرقابل جبران به طبیعت است، نظر مبارک نسبت به انجام چنین کارى چیست؟

پاسخ: همان پاسخ به پرسش قبل.[155]

رعایت‌نکردن قانون با ارفاق نمره به دانش‌آموز نالایق

پرسش: دانش‌آموزى که نمره نمى‌آورد و تحت عناوینى چون رضاى خدا و یا آشنایى، نمره‌اى که حق وى نیست، به او داده مى‌شود. آیا عنوان ظلم دربارۀ این کار صدق مى‌کند؟

پاسخ: اگر طبق قانون، مجاز باشد، اشکال ندارد.[156]

رعایت‌نکردن قانون ادارات و استفادۀ شخصی از بیت‌المال

پرسش: مشاهده مى‌شود که برخى مدیران، مسئولان ادارات و نهادهاى دولتى، بنا به مصالحى از امکانات دولتى استفاده شخصى مى‌کنند یا برخى از امکانات را مثلاً به‌عنوان تشویق در اختیار عدّه‌اى از کارمندان خاص قرار مى‌دهند. این عمل شرعاً چه حکمى دارد؟

پاسخ: تخلف کارمند از قوانینى که هنگام قرارداد کارمندى تعهّد نموده که به آن عمل کند، جایز نیست.[157]

رعایت‌نکردن قانون با پایان‌نامه‌نوشتن برای دانشجویان

پرسش:‏ برای خیلی از دانشجویان پایان‌نامه می‌نویسم و بابت آن پول دریافت می‌کنم. آیا این کار جایز است و حقوقش حلال است؟

پاسخ:‏ اگر بر‌خلاف مقررات دانشگاه باشد، اصل عمل و پول آن محل اشکال است.[158]

دریافت مبلغ اضافه

پرسش: دریافت وجه اضافه بر تعرفه‌هایى که توسط دولت جمهورى اسلامى تصویب شده، در مطب پزشکان یا در بیمارستان‌هاى دولتى و خصوصى چه حکمى دارد؟

پاسخ: تابع قانون است و اگر بر‌خلاف قانون نباشد، اشکال ندارد.[159]

خریدوفروش غیرقانونی داروهای دولتی

پرسش: خریدوفروش داروهاى دولتى، خارج از سیستم نظارتى چه حکمى دارد؟

پاسخ: اگر مخالف قانون باشد، جایز نیست.[160]

رعایت‌نکردن برخی قوانین راهنمایی و رانندگی

پرسش: رانندگى موتور براى کسى که مهارت دارد، ولى گواهینامه ندارد، چه حکمى دارد؟ در مورد ضرورت چطور؟

پاسخ: رانندگی بدون گواهینامه اشکال دارد؛ مگر اینکه مسئولین اجرای قانون به موجب صلاحیتی که به آن‌ها داده شده در اجرای آن مسامحه کنند.[161]

پرسش: عبور از چراغ قرمز در شب که به کسی آسیبی نمی‌رساند، چه حکمی دارد؟

پاسخ: مخالفت با قوانین اشکال دارد، مگر اینکه مسئولین اجرای قانون به موجب صلاحیتی که به آن‌ها داده شده، در اجرای آن مسامحه کنند.[162]

رعایت‌نکردن قانون با جدانکردن زباله‌های تر از خشک

پرسش: آیا در قبال جداکردن زباله‌های خشک از زباله‌های تر وظیفه‌ای بر عهدۀ ما هست؟

پاسخ: تابع ضوابط و مقررات است.[163]

رعایت‌نکردن قانون با قطع درختان

پرسش: قطع‌کردن درختان در شهرهای بزرگ برای ساختن برج و ویلا چه حکمی دارد؟

پاسخ: تابع قوانین شهر است.[164]

صید محدود ماهی برای ساکنین حاشیه رودخانه

پرسش: می‌خواستم بدانم صید ماهی به‌صورت محدود برای ساکنین افراد کنار رودخانه و افراد محلی باتوجه‌به ممنوع‌بودن از طرف محیط‌بانی جایز می‌باشد یا خیر؟

پاسخ: تابع مقررات است.[165]

استفاده از آب زیرزمینی در صنعت و کشاورزی

پرسش: استفاده از آب‌های زیرزمینی برای مصارف صنعتی و کشاورزی، چه حکمی دارد؟

پاسخ: تابع قانون و مقررات است.[166]

برخی احکام فرعی

ارائۀ گزارش کار خلاف مقررات

ارائۀ گزارش‌های غیر واقعی و خلاف مقرّرات ادارات و نهادهای دولتی، بابت اضافه‌کاری و دریافت پول در برابر ساعات ثبت‌شدۀ اضافه‌ که کاری در آن‌ها انجام نشده، برای کارمندان این ادارات و نهادها جایز نیست و پول‌های اضافه‌ای که کارمند شرعاً مستحقّ دریافت آنها نبوده، باید باز گردانده شود.[167]

شرط دریافت هدیۀ ارباب رجوع

پرسش: آیا دریافت هدیۀ ارباب رجوع برای کارمندان جایز می‌باشد؟

پاسخ: اگر درخواست از شما نباشد، گرفتن آن اشکال ندارد؛ مگر اینکه بر‌خلاف شرط قرارداد کارمندی باشد.[168]

وظیفۀ مأمور مالیات نسبت به امر مدیر خود

پرسش: مدیر بخش مالیات از مأمور محاسبه‌کننده درخواست نموده‌است که از میزان مالیات یکی از شرکت‏ها مقداری کم نماید؛ باتوجه به اینکه اگر از این کار امتناع بورزد، مشکلات و گرفتاری‌های سختی برای او پیش خواهد آمد، آیا اطاعت از دستور مدیر توسط مأمور مذکور در چنین مواردی واجب است؟ و آیا می‏تواند در برابر اجرای این دستور پولی را دریافت کند؟

پاسخ: باید طبق مقررات عمل کند.[169]

 


[1]. ان عنوان، عنوان عامی است که ازطرفی هم شامل اذیت‌کردن دیگران (اعم از انسان یا حتی  حیوان) می‌شود و هم شامل آزاررساندن به خود می‌گردد –که ما در همین‌جا احکام آزار به خود را نیز ذکر می‌نماییم-  و ازطرف دیگر، هم آزار زبانی را دربرمی‌گیرد و هم آزار و اذیت با دیگر اعضا و جوارح را. براین‌اساس، با برخی دیگر از گناهان زبان (مانند توهین و...) ممکن است تداخل داشته باشد؛ اما چون مفصّلاً احکام آن محرّمات را در بخش «گناهان زبان» مطرح کردیم، از ذکر مجدد آن خودداری می‌نماییم.

[2]. الأحزاب، 58.

[3]. الکافی، ج2، ص330.

[4]. وسائل الشیعة، ج‏12، ص264.

[5]. به موضوع «ایذای والدین» (عاقّ والدین) جلوتر مفصلاً و مستقلاً پرداخته خواهد شد.

[6]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.

[7]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[8]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 485.

[9]. همان، مسئلۀ 475.

[10]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[11]. همان.

[12]. همان.

.[13] رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 508.

[14]. به برخی از این حقوق در موضوع بعدی (عدم رعایت «حق‌الناس») به‌طور مبسوط‌‌تر اشاره شده‌است.

[15]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج3، مسئلۀ 1402.

[16]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[17]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج4، مسئلۀ 482.

[18]. همان، ج2، مسئلۀ 505.

[19]. همان، مسئلۀ 506.

[20]. همان، مسئلۀ 530.

[21]. همان، مسئلۀ 550.

[22]. همان، مسئلۀ 1407.

[23]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[24]. همان.

[25]. همان.

[26]. همان.

[27]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[28]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[29]. الکافی، ج2، ص367.

[30]. وسائل‌الشیعة،‏ ج‏25، ص386.

[31]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.

[32]. بدیهی است این وظایف در این بخش به این دلیل لیست شده که هریک از زوجین اگر به وظیفۀ واجب شرعی نسبت به همسر خود عمل نکند، حرام شرعی است.

[33]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج3، مسئلۀ 259 تا 270.

[34]. همان، مسئلۀ 259 تا 270.

[35]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[36]. همان، ج2، مسئلۀ 394.

[37]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 304.

[38]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج3، مسئلۀ 1405.

[39]. همان، مسئلۀ 1403.

[40]. همان.

[41]. همان، مسئلۀ 1407.

[42]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[43]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1418.

[44]. همان، مسئلۀ 394.

[45]. «راه باز» راهی است که ممرّ ورودی و خروجی دارد و بن‌بست نمی‌باشد؛ مانند بسیاری از خیابان‌ها و کوچه‌های عمومی. (همان، ج3، مسئلۀ1371)

[46]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج3، مسئلۀ 1373.

[47]. همان، مسئلۀ 1376.

[48]. همان، مسئلۀ 1378.

.[49] همان، مسئلۀ 1395.

.[50] همان، ج2، مسئلۀ 508.

[51]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[52]. همان.

[53]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 475.

[54]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 552.

[55]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[56]. همان.

[57]. همان.

[58]. همان.

[59]. همان.

[60]. همان.

[61]. همان.

[62]. همان. (معظم‌له به‌طور کلی ظاهرا قائل به شرعی‌بودن حقوق معنوی –مثل حق تألیف، حق چاپ، حق اختراع و... نیستند؛ ازنظر ایشان ملاک در این مسائل رعایت قوانین است.)

[63]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[64]. همان.

[65]«تَرَکه» یا «ماتَرک»: آن چیزی است که از متوفّی باقی مانده، مانند پول و خانه و... .

[66]. همان.

[67]. همان.

[68]. همان.

[69]. همان.

[70]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[71]. همان.

[72]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[73]. همان.

[74]. همان.

[75]. همان.

[76]. الإسراء، 23.

[77]. النساء، 31.

[78]. ثواب‌الأعمال و عقاب‌الأعمال، ص130.

[79]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.

[80]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 297.

[81]. طبعاً شانه‌خالی‌کردن از ادای این وظیفۀ واجب، جایز نیست.

[82]. گاه، شانه‌خالی‌کردن از مسئولیّت نگهداری والدین در دوران پیری و سپردن آن‌ها به خانۀ سالمندان از مصادیق ناسپاسی در حقّ والدین به حساب می‌آید.

[83]. شایان ذکر است، نیکی و احسان به والدین و معاشرت نیک با آنان بیشتر از مقدار واجب، مستحب مؤکّد است و به آن -خصوصاً در حال ضعف و پیری- تأکید فراوان شده و خصوصاً نسبت به مادر بیشتر سفارش شده‌است. (رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 519)

[84]. مثل وقتی که والدینِ فرد یا یکی از آنان از او می‌خواهند فلان‌ جا نرود یا فلان کار را انجام ندهد یا کاری را انجام دهد.

[85]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 520.

[86]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[87]. البتّه، درصورت امکان لازم است فرزند نسبت به اطاعت از خواستۀ مادر طوری عمل نماید که علاوه بر اذیّت‌نشدن مادر، نسبت به ایذای پدر به حدّاقل مقدار ممکن اکتفا شود. (رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 522)

[88]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[89]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[90]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، پاورقی مسئلۀ 519.

[91]. بنابراین، اگر پدر و مادر به فرزند خود امر کنند که نماز نخواند یا روزه نگیرد یا حجاب را در مقابل نامحرمان رعایت نکند و یا با یادگیری مسائل شرعی لازم فرزندشان مخالف باشند، فرزند نباید خواستۀ آنان را اطاعت کند.

[92]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 521.

[93]. الرعد، 25.

[94].  الکافی، ج‏2، ص347.

[95]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 516.

[96]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 294.

[97]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 518.

[98]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 296.

[99]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 517.

[100]. همان.

[101]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 297.

[102]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[103]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 516.

[104]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[105]. همان.

[106]. همان.

[107]. الإسراء، 31.

[108]. مگر در مواردی که ذکر خواهد شد.

[109]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج4، مسئلۀ 721.

[110]. البتّه، اگر تلقیح مصنوعی اسپرم و تخمک در لولۀ آزمایش و مانند آن در فضای بیرون از رحم انجام شده، که هنوز نطفۀ لقاح‌یافته وارد رحم نشده و اقتضای بقا و تکامل را ندارد، تلف‌کردن آن جایز است. (همان)

[111]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج4، مسئلۀ 722.

[112]. الإسراء، 31.

[113]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج4، مسئلۀ 725.

[114]. همان، مسئلۀ 726.

[115]. همان، مسئلۀ 727.

[116]. همان، پاورقی مسئلۀ 721.

[117]. همان، مسئلۀ 730.

[118]. همان، مسئلۀ 729.

[119]. همان، مسئلۀ 723.

[120]. همان.

[121]. النساء، 107.

[122]. الکافی، ج‏5، ص133.

[123]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.

[124]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 217.

[125]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 1848.

[126]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[127]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2707.

[128]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[129]. همان.

[130]. همان.

[131]. الطلاق، 7.

[132]. ثواب‌الأعمال و عقاب‌الأعمال، ص249.

[133]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج4، مسئلۀ 476.

[134]. همان.

[135]. پاورقیِ مسئلۀ قبل.

[136]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[137]. همان.

[138]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج4، مسئلۀ 480.

[139] .الأنفال، 46.

[140] . الکافی، ج‏2، ص301.

.[141] رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.

[142]. همان، ج1، مسئلۀ 126.

[143]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

.[144] رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، پاورقی مسئلۀ 394.

[145]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، ص235، مقدمۀ مسئلۀ 552.

[146]. همان، مسئلۀ 552.

[147]. همان، مسئلۀ 553.

[148]. همان، مسئلۀ 554.

[149]. مانند: ملزَم‌نمودن یا ملتزم‌شدن به پرداخت خسارت، جهت تأخیر تأدیۀ دین و یا ملزَم‌نمودن یا ملتزم‌شدن در برخی از نهادها، ادارات یا مؤسسات به پوشش یا آرایش یا زینتی که شرعاً در مقابل نامحرم، حرام است و... .

[150]. برخی از قوانین مالیاتی یا گمرکی جزو همین دسته به‌شمار می‌رود.

[151]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 555.

[152]. همان، مسئلۀ 557.

[153]. همان، مسئلۀ 558.

[154]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[155]. همان.

[156]. همان.

[157]. همان.

[158]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌وپاسخ.

[159]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[160]. همان.

[161]. همان.

[162]. همان.

[163]. همان.

[164]. همان.

[165]. همان.

[166]. همان.

[167]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 556.

[168]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[169]. همان.

فهرست مطالب