اسراف و تبذیر

«اسراف و تبذیر»، در ثقلین

الف. در قرآن

1. اسراف: <یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ>[1]

«اى فرزندان آدم! در هر مسجدى، زینتِ [مادى و معنوى خود را متناسب با آن عمل و مکان‏] همراه خود برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید؛ زیرا خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.»

2. تبذیر: <وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیراً>[2]

«و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه‌مانده را بپرداز و هیچ‏گونه تبذیر مکن.»

ب. در روایات

«عَنْ أَبِی‌مِخْنَفٍ الْأَزْدِیِّ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ{علیه السلام} فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ: مَنْ کَانَ لَهُ مِنْکُمْ مَالٌ‏ فَإِیَّاهُ وَ الْفَسَادَ فَإِنَّ إِعْطَاءَهُ فِی غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ إِسْرَافٌ‏ و...الحدیث.»[3]

«ابومخنف ازدی از امیرالمومنین{علیه السلام} نقل می‌کند که: ایشان در حدیثی فرمود:  اگر هرکس از شما مالی داشت، از فساد برحذر باشد؛ زیرا که اعطای آن مال در غیرحقش تبذیر و اسراف است و...الخ.»

 معنا و حکم «اسراف» و «تبذیر»

بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت‌اند از:

-تبذیر (بیهوده خرج‌کردن مال و صرف آن در آنچه شایسته نیست).

-اسراف (صرف مال زیادتر از آنچه شایسته ‌است).[4]

برخی از مصادیق «اسراف»

انجام غسل بیش از حد متعارف

پرسش: من در انجام غسل خیلی وسواس دارم و هر غسلی یک یا یک‌ساعت‌و‌نیم طول می‌کشد، به‌طوری‌که بعضی اوقات نمازم قضا می‌شود. برای رفع این مشکل لطفاً مرا راهنمایی نمایید؟

پاسخ: کاری که می‌کنید، جایز نیست. بیش از حد متعارف، تکلیف دیگری ندارید و برای غسل‌کردن، مانند دیگران غسل کنید، چه از‌نظر وقت و چه از‌نظر آب؛ و اسراف‌کردن، حرام است؛ و از شیطان پرهیز کنید که تارک‌الصلاة عذابش سخت است.[5]

نبستن شیر آب، به مدت طولانی

پرسش: اگر در موقع وضو شیر آب را نبندیم، آیا اسراف محسوب شده و جایز نمى‌باشد؟

پاسخ: اگر مدت طولانی نباشد، اشکال ندارد.[6]

حکم دریافت غذای بیش از حد، در سازمان‌ها

پرسش: در مجموعه‌هاى سازمانى که غذا به‌طور دسته‌جمعى تقسیم و صرف مى‌شود، غذا زیاد اسراف مى‌شود، به‌طورى‌که بعضى حدود یک‌سوم غذایى را که کاملا قابل‌خوردن است، دور مى‌ریزند؛ آیا به نظر حضرت‌عالى جایز است کسانى که غذایشان اضافه مى‌ماند، بیشتر از حد خوراکشان از تقسیم‌کننده، غذا دریافت نمایند؟

پاسخ: سزاوار است بیش از مقدار نیاز دریافت نکنید.[7]

اسراف در مجالس ختم و عزاداری

در مراسم تعزیه لازم است از اسراف و تبذیر و کارهای خلاف شرع پرهیز گردد.[8]

اسراف و تبذیر در استفاده از نان و برنج و...

اسراف و تبذیر در استفاده از نان و مواد غذایی جایز نیست و تضییع‌کردن تکّه‌ها و خرده‌های نان، برنج و غذاهای دیگر درصورتی‌که به‌اندازه‌ای باشد که استفاده از آن عرفاً ممکن است -هرچند برای تغذیۀ حیوانات- جایز نمی‌باشد؛ امّا اگر کم و اندک یا کثیف و آلوده باشد، ریختن آن در زباله‌دان یا مجاری فاضلاب درصورتی‌که عرفاً اهانت و بی‌احترامی به نعمت‌های پروردگار متعال محسوب نشود، اشکال ندارد.[9]

یکی از احکام فرعی اسراف

انسان می‌تواند در مرضی که به آن مرض از دنیا می‌رود، هرقدر از مال خود را به مصرف خود و عیال و میهمان و کارهایی که اسراف شمرده نمی‌شود، برساند.[10]

استعمال مسکِرات (مست‌کننده‌ها) و مواد مخدِّر

«استعمال مسکِرات»، در ثقلین

الف. در قرآن

<إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ>[11]

«مسلماً شیطان مى‏خواهد با شراب و قمار، میان شما دشمنى و کینه [سخت‏] اندازد و از یاد خدا و نماز بازتان دارد؛ آیا شما [از این امور با همۀ زیان‏ها وخطراتى که دارد] خوددارى خواهید کرد؟»

ب. در روایات

«عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ‌بْنِ أَبِی‌ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی‌ عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} قَالَ: مَنْ شَرِبَ مُسْکِراً انْحَبَسَتْ صَلَاتُهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ إِنْ مَاتَ فِی الْأَرْبَعِینَ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً فَإِنْ تَابَ تَابَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ.»[12]

«عبدالرحمن از امام صادق{علیه السلام} نقل کرد که فرمود: هرکس مسکری را بنوشد، نمازش تا چهل روز حبس می‌شود و اگر بمیرد، در این چهل‌روز، به مرگ جاهلیت مرده‌است؛ پس اگر توبه کند، خدای عزوجل بر او توبه می‌کند.»

حکم کلی استعمال مسکرات و شراب

بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت‌اند از:

شرب خمر و آب‌جو (فقّاع) و سایر مست‌کننده‌ها و مشروبات الکلی.[13]

اقسام و مصادیق مسکرات[14]

حرمت شرب خمر مطلقاً (هر مقدار و هرنوع باشد)

آشمایدن شراب انگور و سایر مسکِرات –چه جامد باشد و چه مایع- حرام می‌باشد، هرچند فرد آن‌قدر کم بیاشامد که مست نشود.[15]

پرسش: اگر نوشیدن شراب به‌حدی باشد که انسان را از حالت خود درنیاورد، جایز است؟

پاسخ: نوشیدن شراب ـولو به‌مقدار یک‌قطره باشدـ حرام است و از گناهان بزرگ است.[16]

فقّاع و حکم ماءالشعیر

«فُقّاع» که غالباً از جو گرفته می‌شود و موجب درجۀ خفیفی از مستی است، حرام و بنابر احتیاط واجب، نجس نیز می‌باشد؛ اما آب‌جو که برای خواص طبّی از جو می‌گیرند و به آن ماء‌الشعیر می‌گویند و موجب هیچ‌گونه مستی نیست، پاک و حلال می‌باشد.[17]

استعمال انواع مواد مخدّر (حشیش، تریاک، هروئین و...)

استعمال مواد مخدّر درصورتی‌که دارای ضرر و زیان فوق‌العاده و مهمی باشد، حرام است؛ چه اینکه ضرر به‌دلیل اعتیاد دائم حاصل شود یا غیرآن؛ بلکه احتیاط واجب آن است که مطلقاً -حتی درصورتی‌که ضرر مهمی ندارد- از آن پرهیز شود. (در حکم فوق، فرقی بین مواد مخدّر سنتی -مانند تریاک، هروئین، حشیش، ماری‌جوانا- و مواد مخدر صنعتی -مانند شیشه، کریستال، کراک، اِکستازی- نیست.)[18]

حکم سیگار و قلیان و... (برای کسی که تازه روآورده)

کشیدن سیگار یا قلیان یا چُپُق یا پیپ برای فردی‌ که تازه به آن روآورده، اگر موجب ضرر و زیان فوق‌العاده و مهمّی، مثل نقص عضو -هرچند در‌آینده- باشد، حرام است؛ (أعمّ از اینکه آن ضرر برای فرد، معلوم و یقینی یا مورد اطمینان باشد یا گمان به ضرر داشته باشد یا احتمال عُقلاییِ ضرر بدهد، طوری‌که چنین احتمالی موجب ترس برایش شود.) امّا اگر ایمن از ضرر و زیان شدید باشد، هرچند بدین جهت که کمتر می‌کشد، حرام نیست؛ ولی بهتر ترک آن است.[19]

حکم سیگار و قلیان و... (برای کسی که عادت کرده)

کسی که به سیگارکشیدن (یا کشیدن قلیان یا چپق یا پیپ) عادت نموده، اگر ادامه‌‌دادن بر استعمال آن، موجب‌ ضرر فوق‌العاده و مهمی –همچون نقص یا ازکارافتادن عضو- باشد، باید از آن دست‌ بردارد و سیگارکشیدن و مانند آن ‌را ترک نماید.[20]

حکم سیگاری خاص

پرسش: کاغذ و توتون برخی سیگارها را توی شراب می‌خوابانند و بعد از خشک‌شدن از آن استفاده می‌کنند، حکم استفاده از این سیگارها چیست؟

پاسخ: اگر موجب مستی شود، حرام است.[21]

سیگار یا قلیان‌کشیدن در اماکن عمومی و اجتماعات

سیگار یا قلیان‌کشیدن در اماکن عمومی و اجتماعات، مانند مساجد و حسینیه‌ها یا وسایل نقلیۀ عمومی، درصورتی‌که ضرر قابل توجه برای دیگران داشته باشد، جایز نیست و در ملک شخصی دیگری نیز، بدون رضایت وی جایز نیست.[22]

حکم استعمال انفیه

پرسش: آیا استعمال انفیه جایز است؟ اعتیاد به آن چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر موجب ضرر زیاد شود، چه از‌جهت زیادی مصرف آن و چه از‌جهت اعتیاد به آن، حرام است.[23]

حکم آب انگور و خرما و...

اگر آب انگور به خودی خود یا با پختن جوش بیاید، پاک است؛ ولی خوردن آن آب انگور حرام می‌باشد؛ مگر آنکه شراب شود که در‌این‌صورت، علاوه‌‌ بر حرام بودن، نجس نیز هست. همین‌طور خوردن انگور جوشیده، بنابر احتیاط واجب، حرام است؛ ولی نجس نمی‌باشد.[24]

حکم الکل‌های غیرقابل شرب یا سمی

الکل، چه صنعتی و چه طبّی، تمام اقسامش، پاک است؛ مگر آنکه معلوم و محرز باشد آن الکل از تبخیر و تقطیرِ خمر (شراب انگور) حاصل گردیده، که در‌این‌صورت، نجس می‌باشد.[25]

پرسش: آیا الکل‌هایى که ذاتاً قابل شرب نیست یا جنبۀ سمّى دارد، نجس است؟ و اگر آن را رقیق کنند و مشروب و مسکر باشد، نوشیدنش چه حکمی دارد؟

پاسخ: الکل نجس نیست و اگر نسبتش دودرصد باشد، خوردنش حرام است.[26]

حکم جوشاندن غوره به همراه حبه‌هایی از انگور

پرسش: گفته می‏شود که اگر مقداری غوره برای گرفتن آب آن جوشانده شود و همراه آن یک یا چند حبه انگور باشد، آنچه بعد از جوشاندن باقی می‏ماند، حرام است. آیا این سخن صحیح است؟

پاسخ: اگر مستهلک شود، خوردن آن اشکال ندارد.[27]

حکم استفاده از مادۀ «کفیر»

پرسش: ماده‏ای است به نام «کفیر» که در صنایع غذایی و داروسازی کاربرد دارد. هنگام تخمیر 5٪ یا 8٪ الکل در مادۀ به‌دست‌آمده به وجود می‏آید. این مقدار الکل سبب هیچ نوع مستی در مصرف‌کننده نمی‏شود. آیا از‌نظر شرعی استفاده از این ماده مانعی دارد یا خیر؟

پاسخ: اگر درصد الکل آن در خوراکی‌های مصرفی کمتر از دودرصد باشد، خوردن آن اشکال ندارد.[28]

الکل سفید وزرد

پرسش: آیا خوردن الکل سفید و الکل زرد جایز است؟

پاسخ: حرام است.[29]

احکام فرعی «استعمال مسکرات و مواد مخدّر»

حکم حلال‌دانستن شرب خمر

حرام‌بودن آشامیدن شراب، از ضروریات دین است و در روایات، از بزرگ‌ترین گناهان شمرده شده‌است و اگر کسی آن را حلال بداند، درصورتی‌که ملتفت باشد که لازمۀ حلال‌دانستن آن، تکذیب رسالت پیامبر اکرم{صلوات الله علیه} می‌باشد، حکم به کفر او می‌شود.[30]

سیگار، سبب بطلان روزه

پرسش: آیا با سیگارکشیدن در حال روزه، روزه باطل است؟

پاسخ: احتیاط واجب آن است که روزه‌دار دود سیگار و تنباکو و مانند این‌ها را هم، به حلق نرساند.[31]

حکم روزۀ معتاد به سیگار و...

پرسش: آیا کسی که معتاد به سیگار یا تریاک باشد و در ماه مبارک فقط در‌صورتی می‌تواند روزه بگیرد که سیگار یا تریاک مصرف نماید، آیا می‌تواند روزه بگیرد یا خیر؟

پاسخ: بنابر احتیاط واجب، باید امساک کند.[32]

غذاخوردن و نشستن بر سر سفرۀ حاوی مسکرات

غذاخوردن یا آشامیدن از سفره یا میزی که در آن شراب یا سایر مسکرات می‌نوشند، حرام است؛ هرچند آن غذا و آشامیدنی حلال و مباح باشد. همچنین نشستن بر سر چنین سفره یا میزی بنابر احتیاط واجب، حرام است.[33]

ارائۀ مشروب و فروش در رستوران

پرسش: ارائۀ مشروبات الکلی و فروش آن در رستوران، چه حکمی دارد؟

پاسخ: حرام است.[34]

پرسش: من در یک‌جایی کار می‌کنم که گاهی اوقات مجبور به سرو مشروبات الکلی می‌باشم، حکم آن چیست؟

پاسخ: حرام است.[35]

خدمت در زمینۀ شراب‌خواری

برای هیچ مسلمانی جایز نیست شراب را حتی برای کسانی که آن را حلال می‌شمارند، تقدیم بدارد؛ چنان‌که شستشوی پیاله‌ها، جام‌ها و به‌طور‌کلی خدمت در زمینۀ شراب‌خواری که مقدمۀ آن محسوب باشد، جایز نمی‌باشد.[36]

ضمان کارهای شارب‌الخمر

پرسش :اگر شخصى مبادرت به شرب خمر کند آیا بعد از برطرف‌شدن مستی ضامن اعمال خود مى‌باشد؟

پاسخ: بله، ضامن خسارت‌هایی است که زده‌است.[37]

استثنائات «استعمال مواد مخدّر»

مصرف برخی مواد مخدر برای ضرروت پزشکی

استعمال تریاک و مشتقات آن و همۀ مواد مخدر درصورتى‌که موجب ضرر مهمى باشد، حرام است؛ چه ضرر آن ناشى از مصرف زیاد باشد و چه از‌جهت اعتیاد؛ بلکه استعمال آن درهرحال به احتیاط واجب جایز نیست؛ مگر اینکه براى معالجه و مانند آن ضرورى باشد که به‌مقدار ضرورت پزشکی فقط استعمال آن مجاز است.[38]

ترک سیگار و...، موجب ضرر یا حرَج

کسی که به سیگارکشیدن (یا کشیدن قلیان یا چپق یا پیپ) عادت نموده، اگر ادامه‌‌دادن بر استعمال آن، موجب‌ ضرر فوق‌العاده و مهمی –همچون نقص یا ازکارافتادن عضو- باشد، باید از آن دست‌ بردارد و سیگارکشیدن و مانند آن ‌را ترک نماید؛ مگر آنکه ترک سیگار یا قلیان و مانند آن، موجب ضرر دیگری شود -مثلِ ضرر حاصل از سیگار‌کشیدن یا شدیدتر از آن- یا آنکه ترک سیگار برای او بسیار سخت باشد، به‌حدی‌که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج).[39]

 

خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های متفرقۀ حرام[40]

«خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های متفرقۀ حرام»، در ثقلین

الف. در قرآن

<حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ ... فَمَنِ اضْطُرَّ فی‏ مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ>[41]

«[خوردن مواد ناپاک که تناسبى با جسم و روح شما ندارند] بر شما حرام شده‌است، [مانند] گوشت مردار و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غیرخدا کشته‏اند، و حیوان خفه شده، و آنچه به ضرب چوب و سنگ مرده، و آنچه به‌سبب پرت‌شدن از بلندى جان داده، و حیوانى که به ضرب شاخ حیوان دیگر از بین رفته، و حیوانى که درنده‏اى آن را کشته و از آن خورده، مگر آنچه را که در آستانۀ مرگ، قابل تزکیه بوده و شما به دستور شرع تزکیه کرده‏اید، و نیز آنچه براى بت‏ها قربانى شده، و آنچه به‌وسیلۀ تیرهاى قمار سهم بندى مى‏کنید، بر شما حرام گشته‌است. این [امور] فسق و نافرمانى است. ... پس هر که در حال گرسنگى شدید بى‏آنکه مایل به گناه باشد [به خوردن مُحرّمات بیان شده‏] ناچار شود، [مى‏تواند به اندازۀ ضرورت از آن‌ها بهره گیرد]؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.»

ب. در روایات

 «عَنْ دَاوُودَ بْنِ ‌فَرْقَدٍ عَنْ أَبِی‌ عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} قَالَ: کُلُّ ذِی نَابٍ مِنَ السِّبَاعِ وَ مِخْلَبٍ مِنَ الطَّیْرِ حَرَامٌ.»[42]

«داوودبن‌فرقد از امام صادق{علیه السلام} نقل کرد که فرمود: هر حیوان دارای دندان نیشی از بین درندگان و هر چنگال‌داری از بین پرندگان، حرام است.»

اقسام و مصادیق آن‌ها

الف. حیوانات حرام‌گوشت و اجزای حرام حیوانات:

حیوانات درنده

«درندگان» حرام‌گوشت هستند و منظور از آن حیواناتی است که شکار می‌کنند و گوشت‌خوارند و دارای ناخن و دندان‌های تیزی هستند که توانایی پاره‌کردن دارند؛ خواه قوی و نیرومند باشند (مانند شیر، پلنگ، یوزپلنگ و گرگ) یا ضعیف باشند (مانند روباه، کفتار و شغال).[43]

سگ و خوک و گربه

سگ و خوک و گربه [همۀ اقسام این سه‌حیوان] ومانند آن، حرام‌گوشت می‌باشند.[44]

حیوانات مسخ‌شده

«حیوانات مسخ‌شده»، مثل میمون، خوک، فیل و خرس، حرام‌گوشت می‌باشند.[45]

خرگوش

تمام اقسام «خرگوش»، حرام‌گوشت است و ادرار و فضلۀ نجس می‌باشد.[46]

حیوانات زندگی‌کننده داخل زمین

«حیواناتی که غالبا داخل زمین زندگی می‌کنند»، مثل مار، موش، سوسمار، مارمولک، سَقَنقور (سَمَنقور-نوعی مارمولک)، بُزمجه، جوجه‌تیغی، خوکچۀ هندی و مانند آن، حرام‌گوشت می‌باشند.[47]

پرندگان حرام‌گوشت[48]

هر پرنده‌ای که -مانند عقاب و شاهین و باز و قرقی و کرکس (لاشخور)- «درنده» (دارای چنگال) باشد، حرام‌گوشت است، خواه قوی و نیرومند باشد که بتواند با آن پرندگان دیگر را شکار کند یا ضعیف باشد و توانایی شکار پرندگان دیگر را نداشته باشد. همچنین هر پرنده‌ای که پرواز می‌کند، ولی پر ندارد -مانند خفّاش- حرام‌گوشت می‌باشد.

همۀ انواع کلاغ و حتی بنابر احتیاط واجب «زاغ» نیز، حرام‌گوشت هستند.[49]

راه‌های تشخیص پرندگان حلال‌گوشت از حرام‌گوشت

پرنده‌ای که انسان نمی‌داند جزو پرندگان حرام‌گوشت است یا حلال‌گوشت، دوصورت دارد:

الف. کیفیت پرواز پرنده برای انسان معلوم باشد؛ دراین‌صورت، چنانچه آن پرنده هنگام پرواز، بال‌ز‌دنش کمتر از صاف‌نگهداشتن آن باشد، حرام‌گوشت می‌باشد و اگر بال‌زدنش بیش از صاف نگهداشتن آن باشد، حلال‌گوشت است.

ب. کیفیت پرواز پرنده برای انسان معلوم نباشد، دراین‌صورت، چنانچه آن پرنده «چینه‌دان» یا «سنگدان» یا «پشت‌پا» داشته باشد، حلال و اگر هیچ‌کدام از این‌ها را نداشته باشد، حرام است.[50]

تخم پرندگان حرام‌گوشت

تخم پرنده تابع خود پرنده است. بنابراین، تخم پرندۀ حلال‌گوشت، حلال و تخم پرندۀ حرام‌گوشت، حرام می‌باشد.[51]

حشرات (غیرملخ)

خوردن مورچه، موریانه، سوسک، شپش (قُمَّل)، کَک، بید، عقرب، عنکبوت و مانند آن‌ها حرام است.

خوردن حشراتی که پرواز می‌کنند، مثل زنبور، پشه، پروانه و سنجاقک (به‌جز ملخ)، بنابر احتیاط واجب، حرام می‌باشد.[52]

همۀ کرم‌ها و حکم خوردن کرم همراه میوه‌ها

خرودن انواع کرم‌ها حرام است؛ البته کرم‌های کوچک داخل میوه‌ها و مانند آن‌ها، درصورتی‌که به همراه میوه خورده می‌شود، اشکالی ندارد؛ مگر آنکه برطرف کردن آن آسان باشد که دراین‌صورت، بنابر احتیاط واجب، از خوردنش اجتناب شود.[53]

اجزای حرامِ حیوانات حلال‌گوشت

خوردن «چهارده‌مورد» از حیوانات حلال‌گوشت، حرام است؛ هرچند حیوان تذکیه (ذبح شرعی) شده باشد:

1. خون؛ 2. فضله؛ 3. غده‌ها و عقده‌های کوچک در بدن حیوان (که آن را «گرۀ گوشت» یا «دُشوِل» می‌نامند)؛ 4. غده‌ای در مغز سر (که به‌اندازۀ نخود یا کوچک‌تر می‌باشد)؛ 5. نخاع (حرام‌مغز) که در میان ستون فقرات است؛ 6. زردپی (بنابر احتیاط واجب)؛ 7. کیسۀ صفرا ( زهره‌دان)؛ 8. طحال (سپرز)؛ 9. مردمک و سیاهی چشم (که در وسط عنبیه قرار دارد. ...)؛ 10. مَشیمه (موضعی که جنین یا بچۀ حیوان در آن قرار دارد)؛ 11. مثانه؛ 12. نَری (اندام تناسلی مذکر)؛ 13. فرج (اندام تناسلی مؤنث)؛ 14. بیضه (که به آن «دُنبلان» می‌گویند).[54]

حکم اجزای مذکور، در پرندگان

در مورد پرندگان، از چهارده‌موردی که ذکر شد، خوردن خون و فضلۀ آن‌ها حرام است و نسبت به سایر موارد نیز، چنانچه در پرندگان یافت شود، بنابر احتیاط لازم، باید اجتناب گردد.[55]

غذای مشتمل بر اجزای حرام و استثنای آن

خوردن غذایی که مشتمل بر اجزای حرام (مثل نخاع) از حیوان حلال‌گوشت تذکیه‌شده است، جایز نیست؛ مگرآنکه هناگم طبخ غذا (مثل آبگوشت)، ذرات آن در غذا حل شود، طوری‌که به‌جهت کمی مقدار آن در غذا، عرفاً ازبین‌رفته و مستهلک محسوب شود.[56]

بول حیوانات

خوردن ادرار حیوانات حرام‌گوشت جایز نیست و نیز خوردن ادرار حیوانات حلال گوشت -حتی ادرار «شتر» بنابر احتیاط واجب- حرام است.[57]

خوردن اجزا یا فرآورده‌های حیوان حرام‌گوشت

خوردن تمام اجزا و فرآورده‌های حیوانات حرام‌گوشت (مانند گوشت، جگر، پیه، تخم و شیر و لبنیات آن‌ها) حرام است.[58]

خوردن اجزا یا فرآورده‌های مردار

خوردن تمام اجزا و فرآورده‌های حیوانات حلال‌گوشت که به‌خودیِ خود مرده‌اند یا به غیر دستور شرعی کشته شده‌اند، حرام است؛ حتی بنابر احتیاط واجب، باید از اجزای بی‌روح آن‌ها نیز اجتناب گردد. ... [59]

حکم غذاهای گرفته‌شده از ژلاتین حیوانی

پاسخ: اگر شک کنید که ژلاتین از گیاه گرفته شده یا از حیوان، خوردن آن جایز است و تفحص لازم نیست؛ ولی اگر بدانید که از حیوان گرفته شده و از تذکیۀ شرعی آن مطمئن نباشید، خوردن آن جایز نیست، حتی ـ بنابر احتیاط واجب ـ اگر از استخوان‌های حیوان فراهم شده باشد. بلی؛ اگر علم و یقین داشته باشیم که مواد آن استحاله شده و در ضمنِ عملیات شیمیایی، دگرگون شده‌است، خوردن آن مطلقاً اشکال ندارد؛ اما این امر ثابت نشده‌است.[60]

مواردی که حیوان حلال‌گوشت را حرام‌گوشت می‌کند

حیوان حلال‌گوشت به‌واسطۀ اموری حرام می‌شود که بعضی از موارد آن، در مسائل ذیل بیان می‌شود:

  1. عادت به خوردن مدفوع انسان
  2. شیرخوردن از خوک توسط بزغاله (و بنابر احتیاط واجب، بچۀ سایر حیوانات)
  3. وَطی (نزدیکی‌کردن) انسان با چهارپایان.[61]

آبزیان حرام‌گوشت

تمام دوزیستان و حیوانات دریازی به‌جز «ماهی‌های پولک‌دار» و «میگو» حرام‌گوشت هستند.[62]

اجزای حرام ماهی حلال‌گوشت

خوردن تمام اجزای ماهی حلال‌گوشت جایز است؛ اما بنابر احتیاط واجب، از خوردن خون و فضلۀ آن اجتناب شود؛ مگر آنکه خون و فضلۀ داخل بدن، به‌همراه ماهی خورده شود، که دراین‌صورت، اجتناب از آن لازم نیست.[63]

خاویار و تخم ماهی حرام‌گوشت

«خاویار» و «تخم ماهی»، در حکم خود ماهی می‌باشد. بنابراین، خاویار و تخم ماهی حلال‌گوشت، حلال و خاویار و تخم ماهی حرام‌گوشت، حرام می‌باشد (مگر آنکه حلال‌بودن آن ثابت شود).[64]

حکم خوردن صید حرم مکه و ملحقات به آن

خوردن از صیدی که در حرم مکه –توسط مُحرِم یا غیرمُحرم- صید شده، برای محرم و غیرمحرم حرام است. همین‌طور خوردن از صید برای محرم جایز نیست، هرچند کسی که محرم نیست، حیوان را در «حِل» (خارج از حرم مکه) صید کرده باشد؛ بلکه خوردن از حیوانی که توسط محرم در «حِل» صید شده، برای فرد غیر محرم، بنابر احتیاط واجب، جایز نیست.[65]

حکم خوراکی‌های کشورهای مسیحی

پرسش: مصرف گوشت و سایر اقلام خوراکی در کشورهای مسیحی چه حکمی دارد؟

پاسخ: نسبت به گوشت‌ها باید احراز تذکیه بشود؛ ولی سایر مواد غذایی اشکال ندارد.[66]

حکم گوشت‌های وارداتی از کشورهای خارجی

پرسش: استفاده از گوشت و فراورده‌های گوشتی که از کشورهای خارجی وارد می‌شود و روی آن‌ها کلمۀ «حلال» نوشته شده، چه حکمی دارد؟ آیا حلال است؟

پاسخ: با چنین گوشت‌هایی باید بر اساس ضوابط عمومی در گوشت‌ها رفتار نمود و در دو‌حالت خوردن آن حلال است: ۱)  علم یا اطمینان به ذبح شرعی داشته باشد.

۲) نشانه‌ای بر ذبح شرعی باشد، همانند اینکه از فروشندۀ مسلمان بخرد و احتمال دهد که او ذبح شرعی آن را احراز نموده؛ اما اگر چنین احتمالی ندهد، جایز نیست؛ اما در غیر این‌دوصورت جایز نیست و اعتباری به نوشتۀ «حلال» یا گفتۀ غیرمسلمان نیست؛ مگر اینکه موجب اطمینان گردد.[67]

الف. خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های حرام (غیرحیوانات)

خوردن اشیای نجس و متنجِّس (نجس‌شده)

خوردن و آشامیدن عین نجس و چیزهایی که نجس شده‌اند، مثل غذای متنجّس، حرام است.[68]

حکم خون باقیمانده در حیوان ذبح‌شده

اگر حیوان حلال‌گوشتی ذبح شرعی شود و خون به‌مقدار متعارف از بدنش خارج شود، خون باقیمانده در اعضای بدنش پاک است، ولی خوردن آن حرام می‌باشد؛ مگر آنکه در خوردنی‌ها –مانند آبگوشت- ازبین‌رفته و مستهلک شود یا آنکه عرفاً جزئی از بافت گوشت، جگر و مانند آن محسوب شود. ...[69]

حکم خون داخل تخم‌مرغ

خونی که داخل تخم‌مرغ می‌باشد، پاک است، ولی خوردن آن حرام است. بنابراین، اگر ذرۀ خون را بردارند یا خون را در تخم‌مرغ مخلوط کنند که در آن عرفاً ازبین‌رفته و مستهلک شود، خوردن تخم‌مرغ مانعی ندارد، هرچند احتیاط مستحب آن است که از خوردن زردۀ تخم‌مرغی که ذرۀ خون در آن باشد، اجتناب شود.[70]

حکم خون لثه و مانند آن

خونی که از لثه و اجزای داخل دهان بیرون می‌آید، نجس و خوردن آن حرام است و اگر با آب دهان یا غذا و مانند آن در دهان مستهلک شود، فروبردن آن جایز است و تطهیر داخل دهان با مضمضه و مانند ان واجب نیست.[71]

مردار و اجزای بدن آن

خوردن مردار (میته) حرام است، هرچند مربوط به حیوانی باشد که خون جهنده ندارد و میتۀ آن پاک است. همین‌طور خوردن اجزای بدن مردار، حرام است. (از این حکم، شیر داخل پستان و پنیرمایه و تخم‌مرغ که پوستۀ روی آن تشکیل شده، هرچند سفت نشده باشد، در صورتی‌که مربوط به حیوان حلال‌گوشت باشد، استثنا می‌شود.)[72]

آشامیدن شیر انسان

آشامیدن شیر انسان –هرچند شیر همسر یا مادر- برای فرد مکلف، بنابر احتیاط واجب، جایز نیست.[73]

گل، خاک، شن، سنگریزه

خردن انواع گِل و کلوخ حرام است و نیز خوردن خاک، شن و سنگریزه (رَمل) بنابر احتیاط واجب، حرام می‌باشد.[74]

مصرف اشیا و خوراکی‌های خیلی مضر

خوردن و آشامیدن هر چیزی یا انجام هر کاری که موجب هلاکت یا ضرر و زیان شدید (ضرر فوق‌العاده و مهم) برای بدن شود، مثل نقص عضو یا ازبین‌رفتن بعضی از حواس، حرام است.[75]

حکم خوردن سوخته‌های غذا و نان

خوردن نان و غذای سوخته، مثل برنج، سیب‌زمینی، گوشت و مانند آن که گاهی در تنور یا دیگ  یا روی آتش می‌سوزد، جایز است؛ مگر آنکه برای شخیص ضرر شدید (ضرر فوق‌العاده و مهم) داشته باشد.[76]

خوردن چیزهای خبیث و پلید

خوردن هر چیزی که عرفاً جزو «خبائث» باشد –یعنی اشیایی که طبع انسان از آن‌ها متنفر است- ازقبیل چرک و کثافت‌های بدن و زخم انسان و حیوانات و مانند آن، حرام است.[77]

خوردن و آشامیدن در ظروف طلا و نقره

پرسش1: خوردن غذا در ظروف نقره چه حکمی دارد؟

پرسش2: اگر میوه یا شیرینی در این ظروف تعارف شود، چطور؟

پاسخ: ۱. خوردن و آشامیدن از ظروف طلا و نقره حرام است.

۲. جایز است میوه را از آن ظرف بردارید و در بشقاب بخورید.[78]

خوردن اموال دیگران

خوردن اموال دیگران و هر نوع تصرف دیگری بدون رضایت آنان حرام است.[79]

خوردن داروی نجس

دارو اگر از نجس و مشتقات آن تهیه شده باشد، نجس است و خوردن آن حرام است؛ ولی چنانچه یقین به ساخته‌شدن دارو از نجاست نداشته باشید، خوردن اشکال ندارد و اگر دارو نجس باشد، ولی ضرورت علاج طبق نظر متخصص آن را اقتضا کند و علاج منحصر به آن باشد، خوردن به‌مقدار ضرورت اشکال ندارد.[80]

غذای حلال با بخار گوشت غیرمذبوح پخته‌شده

پرسش: خوردن غذای حلالی که با بخار گوشت تذکیه‌نشده، پخته شده‌است، جایز است؟

پاسخ: جایز نیست و آن غذا نجس است؛ زیرا با آب و بخار گوشت نجس در آمیخته و نجس شده‌است.[81]

حکم هم‌غذاشدن با کفار

پرسش: هم‌غذاشدن با کفار در یک‌ظرف غذا، چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر کافر کتابی باشد، محکوم به طهارت است و غذاخوردن با او اشکال ندارد؛ ولی اگر کافر غیرکتابی باشد، و با رطوبت دستش یا بدنش با غذا تماس داشته باشد، به احتیاط واجب نجس است و غذاخوردن حرام است و درغیراین‌صورت اشکال ندارد.[82]

حکم «حق‌المارّه» و شروط آن

اگر انسان از کنار درخت یا زراعتی عبور کند، با چند شرط می‌تواند در همان مکان از میوه یا محصول آن بخورد، (هرچند خوردن آن ضروری نباشد یا از همان ابتدا به قصد خوردن میوه یا محصولات دیگر از آن مسیر آمده باشد(:

1. به باغ، زمین زراعی، درختان و شاخه‌های آن‌ها، میوه‌ها و غیرآن، آسیب و خسارت وارد نکند.

۲. بنابر احتیاط لازم، باغ یا زراعت، دیوار یا حصار و مانند آن نداشته باشد.

۳ .بنابر احتیاط لازم، گمان به نارضایتی مالک نداشته باشد.

۴. بنابر احتیاط لازم، مالک آن، فرد محجور مثل بچّۀ نابالغ یا دیوانه نباشد.

(شایان ذکر است، انسان حقّ ندارد میوه یا محصول را با خود ببرد که دراین‌صورت، مقداری را که به همراه خود برده، حرام، ولی آنچه را خورده‌است، حلال می‌باشد.)[83]

خوردن میوه از درختان دیگران

درخت میوه‌اى که شاخۀ آن از دیوار باغ یا منزل بیرون آمده، اگر انسان نداند صاحبش راضى است یا نه، نمى‌تواند از میوۀ آن بخورد، هرچند میوه در بیرون منزل یا باغ روى زمین ریخته باشد؛ مگر آنکه نشانه و قرینه‌ای باشد بر اینکه صاحبش از میوه‌های ریخته‌شده، اعراض کرده یا رضایت وی از راه معتبر دیگری، احراز گردد.[84]

حکم خوردن میوه از درختان خیابان‌ها و...

خوردن از میوۀ درختانی که در خیابان‌ها یا باغ‌ها و پارک‌های عمومی توسط نهادها و بخش‌های دولتی کاشته شده‌اند، اگر از آن منع نشده‌است، اشکال ندارد.[85]

احکام فرعی «خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های حرام»

حکم استفاده از غذای کسانی که خمس نمی‌دهند

پرسش: امروزه بسیارند کسانی که خمس نمی‌دهند، وقتی ایشان ما را برای صرف نهار یا شام دعوت می‌کنند، آیا باید قطع صلۀ رحم کنیم؟

پاسخ: رفتن به منزل افرادی که خمس نمی‌دهند و استفاده از خوراک آن‌ها مانعی ندارد و وظیفۀ شما نسبت به ایشان امر‌به‌معروف است؛ البته اگر شرایط آن محقق باشد.[86]

حرمت فروش یا عرضۀ گوشت خوک مطلقاً

فروش گوشت خوک مطلقاً جایز نیست. بنابراین، مسلمان نمی‌تواند گوشت خوک را به کسانی که آن را حلال می‌دانند -مانند کفّار مسیحی یا غیرآنان- بفروشد؛ بلکه بنابر احتیاط واجب چنین گوشتی را هرچند ازطریق غیرفروش در اختیار کسانی ک آن را حلال می‌دانند، قرار ندهد.[87]

خوراندن نجس و متنجس به دیگری

خوردن و آشامیدن چیز متنجس حرام است و همچنین است خوراندن آن به دیگری؛ ولی خوراندن آن به طفل یا دیوانه، جایز است و اگر خود طفل یا دیوانه غذای نجس را بخورد یا با دست نجس غذا را نجس کند و بخورد، لازم نیست از او جلوگیری کنند.[88]

زمان جداکردن اعضای حرام حیوانات

پرسش: اعضای حرام حیوانات، مثل طحال و حدقۀ چشم را باید در پختن جدا نمود یا می‌شود، آن‌ها را پخته، بعد دور ریخت؟

پاسخ: می‌توانید بعد از پختن، جدا کنید.[89]

استثنائات «خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های متفرقۀ حرام»

اضطرار یا اکراه[90] و درصورت ناچاری

خوردن یا آشامیدن اشیای حرام، در حال اضطرار یا اکراه به‌مقدار ضرورت -نه‌بیشتر- درصورتی‌که فرد غیر از استفاده از حرام چارۀ دیگری نداشته باشد، جایز است. (در برخی از این موارد، اقدام به این کار واجب است و اگر شخص ترک کند، مرتکب معصیت شده‌است، مثل اینکه حفظ جان مسلمان متوقف بر خوردن آن باشد.)[91]

خوردن و آشامیدن از منزل افرادی (مثل پدرومادر) و شرایط آن[92]

خوردن و آشامیدن در منزل افراد ذیل –که در آیۀ 61 سورۀ مبارکۀ نور ذکر شده- با شرایطی که خواهد آمد، جایز است:

1. پدرومادر و پدربزرگ و مادربزرگ (هرچه بالا رود)؛ 2. فرزند و نوه (هرچه پایین رود)؛ 3. برادر و خواهر؛ 4. عمو و عمّه؛ 5. دای و خاله؛ 6. رفیق و دوست.[93]

شرایط حکم فوق:

1. انسان احتمال عقلایی دهد که صاحب منزل راضی است. بنابراین، اگر بداند راضی نیست، نمی‌تواند از مواد غذایی منزل استفاده کند.

2. بنابر احتیاط لازم، شخص فقط از غذاها و میوه‌ها و نوشیدنی‌های متعارف استفاده کند و از خوراکی‌ها و آشامیدنی‌های گران‌قیمت که معمولا برای میهمانی‌ها  و مواقع خاص نگهداری می‌شود، پرهیز نماید.[94]

خوردن تربت سیدالشهداء{علیه السلام}، برای شفا

خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهداء{علیه السلام} برای استشفا به‌مقدار یک‌نخود متوسط جایز است و اگر آن را از خود قبر مقدس یا اطراف آن برندارند، هرچند تربت امام حسین{علیه السلام} بر آن صدق کند، بنا‌بر احتیاط واجب باید در مقداری از آب و مانند آن حل نمایند که مستهلک شود و بعداً آن آب را بیاشامند و همچنین این احتیاط را باید رعایت کرد در موردی که اطمینان نباشد که تربت از قبر مقدس آن حضرت{علیه السلام} است و بیّنه‌ای هم بر آن شهادت ندهد.[95]

خوردن گِل ارمنی و...، برای معالجه

خوردن گِل داغستان و گل ارمنی[96] و غیرآن‌ها برای معالجه، در صورت ناچاری (درصورتی‌که درمان منحصر در آن باشد) اشکال ندارد.[97]

استفاده از بول برخی حیوانات، برای معالجه

آشامیدن ادرار شتر، گاو، گوسفند و بز، برای معالجه اشکالی ندارد؛ هرچند معالجه منحصر در خوردن آن‌ها نباشد.[98]

توبه از «خوردن و آشامیدن حرام»

پرسش: اگر کسی -عالماً یا جاهلاً- چیزی نوشید یا چیزی خورد که حلال نبود، چگونه باید توبه کند؟ آیا –مثلاً- اگر تازه خورده باید قی کند و آن را بیرون بیاورد یا خیر؟

پاسخ: کافی است استغفار کند.[99]

محرمات مربوط به صید و ذبح[100]

«صید وذبح»، در ثقلین

الف. قرآن

<أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ مَتاعاً لَکُمْ وَ لِلسَّیَّارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَیْکُمْ صَیْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ>[101]

«براى بهره‏مندشدن شما و کاروانیان، شکارکردن از دریا و خوراکى آن [در حال احرام‏] بر شما حلال شد. و شکار صحرا و بیابان تا زمانى که مُحرم هستید، بر شما حرام است و از خدایى که به سوى او گردآورى مى‏شوید، پروا کنید.»

ب. روایات

«عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی‌ جَعْفَرٍ{علیه السلام} قَالَ: کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَیَوَانِ غَیْرُ الْخِنْزِیرِ وَ النَّطِیحَةِ وَ الْمُتَرَدِّیَةِ وَ مَا أَکَلَ السَّبُعُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: <إِلَّا ما ذَکَّیْتُمْ>[102] فَإِنْ أَدْرَکْتَ شَیْئاً مِنْهَا وَ عَیْنٌ تَطْرِفُ أَوْ قَائِمَةٌ تَرْکِضُ أَوْ ذَنَبٌ تَمْصَعُ فَقَدْ أَدْرَکْتَ ذَکَوتَهُ فَکُلْهُ.»[103]

«زراره از امام صادق{علیه السلام} نقل می‌کند که فرمود: هر چیزی از حیوان به‌جز خوک و حیوانی که به ضرب شاخ مرده‌است و آن‌ها که بر اثر پرت‌شدن از بلندى بمیرند و باقی ماندۀ صید حیوان درنده و آن فرمودۀ خداوند متعال است که فرموده: «مگر آنکه [به‌موقع بر آن حیوان برسید و] آن را سر ببرید»؛ پس اگر چیزی از این‌ها را یافتی در‌حالی که چشم با حرکت نگاه می‌کرد یا ایستاده‌ای که حرکت می‌کرد یا دمی که تکان می‌خورد، پس وقتی آن را قربانی کردی، آن را بخور.»

الف. برخی از احکام صید و شکار

شرایط شکار با اسلحه‏

اگر حیوان حلال‌گوشت وحشی را با اسلحه شکار کنند و بمیرد، با پنج‌شرط، حلال و بدنش پاک است:

1. آنکه اسلحۀ شکار، مثل کارد و شمشیر برنده باشد یا مثل نیزه و تیر باشد که بدن حیوان را پاره می‏کند و در قسم دوم اگر سلاح سرنیزه نداشته باشد، شرط حلال‌شدن این است که بدن حیوان را مجروح و پاره کند؛ و اگر سرنیزه داشته باشد کافی است که آن را بکشد هرچند مجروح نسازد، و اگر به‌وسیلۀ دام یا چوب، و سنگ و مانند این‌ها حیوانی را شکار کنند و بمیرد پاک نمی‏شود و خوردن آن هم حرام است. و همچنین است -بنابر احتیاط واجب- اگر با چیز تیزی که سلاح نیست مانند سوزن‌های بزرگ یا چنگال، یا سیخ و مانند آن، حیوان را شکار کنند و اگر حیوانی را با تفنگ شکار کنند، چنانچه گلوله آن در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره کند، پاک و حلال است؛ چه گلوله تیز و مخروطی باشد چه نباشد. و لازم نیست گلوله از جنس آهن باشد؛ ولی اگر گلوله در بدن حیوان فرو نرود، بلکه آن را به‌سبب فشار بکشد، یا به‌واسطۀ حرارتش بدن حیوان را بسوزاند و حیوان بمیرد، پاک و حلال بودنش اشکال دارد؛

2. کسی که شکار می‏کند باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد؛ و اگر کافر غیرکتابی، یا کسی که در حکم کافر است _مانند نواصب_ حیوانی را شکار نماید، آن شکار حلال نیست؛ بلکه کافر کتابی هم اگر حیوانی را شکار کند و نام خداوند متعال را هم ببرد، آن حیوان -بنابر احتیاط واجب- حلال نمی‌شود.

3. اسلحه را برای شکارکردن حیوان به‌کاربرد و اگر مثلاً جایی را نشانه بگیرد و اتفاقاً حیوانی را بکشد، آن حیوان پاک نیست و خوردن آن هم حرام است؛ ولی اگر به‌قصد شکار حیوان بخصوصی تیراندازی کند و به‌جای آن دیگری را بکشد، حلال است.

4. در وقت به کاربردن اسلحه، نام خداوند متعال را ببرد و چنانچه پیش از خوردن به هدف نام خدا را ببرد نیز کافی است و اگر عمداً نام خدا را نبرد، شکار حلال نمی‏شود؛ ولی اگر فراموش کند، اشکال ندارد.

5. وقتی صیاد به حیوان برسد که مرده باشد، یا اگر زنده‌است به‌اندازه سربریدن آن وقت نباشد، و چنانچه به‌اندازه سربریدن وقت باشد و سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حرام است.[104]

چند نکته:

-اگر بعد از آنکه حیوانی را تیر زدند، مثلاً در آب بیفتد، و انسان بداند که حیوان به‌واسطۀ هردو -تیر و افتادن در آب- جان داده‌است، حلال نیست؛ بلکه اگر نداند که جان‌دادن آن فقط به‌واسطۀ تیر بوده‌است، نیز حلال نمی‏باشد.[105]

-اگر با وسیلۀ شکار چون شمشیر بعضی از اعضای بدن حیوان مانند دست و پا را از او جدا کنند، آن عضو حرام می‏باشد، ولی چنانچه آن حیوان را با مراعات شرایط گذشته در مسئلۀ «2618» سر ببرند، باقیمانده بدن او حلال می‌شود؛ و اما اگر وسیله شکار -با شرایط گذشته- بدن حیوان را دوقسمت کند و سر و گردن در یک‌قسمت بماند و انسان وقتی برسد که حیوان جان داده باشد، هردوقسمت حلال است. و همچنین است اگر حیوان زنده باشد، ولی به‌اندازۀ سربریدن وقت نباشد؛ اما اگر به‌اندازه سربریدن وقت باشد و ممکن باشد که مقداری زنده بماند، قسمتی که سر و گردن ندارد، حرام، و قسمتی که سر و گردن دارد، اگر سر آن را به دستوری که قبلاً گذشت ببرند، حلال، وگرنه آن هم حرام می‏باشد.[106]

-اگر با چوب یا سنگ، یا چیز دیگری که شکار‌کردن با آن صحیح نیست، حیوانی را دوقسمت کنند، قسمتی که سر و گردن ندارد، حرام است و قسمتی که سر و گردن دارد، اگر زنده باشد و ممکن باشد که مقداری زنده بماند و سر آن را به دستوری که قبلاً گذشت، ببرند، حلال، وگرنه آن قسمت هم حرام می‏باشد.[107]

شرط حلال‌شدن گوشت حیوان وحشی

حیوان حلال‌گوشت وحشی مانند آهو و کبک و بز کوهی و حیوان حلال‌گوشتی که اهلی بوده و بعداً وحشی شده، مثل گاو و شتر اهلی که فرار کرده و وحشی یا سرکش شده‌است که نمی‌توان آن را گرفت، اگر به دستوری که بعداً ذکر می‌شود آن‌ها را شکار کنند، پاک و حلال است؛ ولی حیوان حلال‌گوشت اهلی مانند گوسفند و مرغ خانگی، و حیوان حلال‌گوشت وحشی که به‌واسطۀ تربیت‌کردن اهلی شده‌است، با شکارکردن پاک و حلال نمی‏شود.[108]

حیوان حلال‌گوشت وحشی در‌صورتی با شکارکردن پاک و حلال می‌شود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید؛ بنابراین بچه آهو که نمی‌تواند فرار کند و بچه کبک که نمی‌تواند پرواز نماید، با شکارکردن پاک و حلال نمی‏شود و اگر آهو و بچه‌اش را که نمی‌تواند فرار کند، با یک‌تیر شکار نماید، آهو حلال و بچه‌اش حرام است.[109]

شکار حیوان حلال‌گوشت اهلی

حیوان حلال‌گوشت اهلی مانند گوسفند و مرغ خانگی، و حیوان حلال‌گوشت وحشی که به‌واسطۀ تربیت‌کردن اهلی شده‌است، با شکارکردن پاک و حلال نمی‏شود.[110]

تأثیر یا عدم تأثیر صید لهوی بر اتمام نماز

مسافر باید نمازهای چهار رکعتی را شکسته به‌جاآورد؛ یعنی آن‌ها را مانند نماز صبح دورکعتی بخواند، و شکسته‌‌‌خواندن نماز هشت شرط دارد:

شرط پنجم: سفر او برای صید لهوی نباشد. ...[111]

شرایط صید ماهى‏

در حلّیّت گوشت هر ماهی دوشرط باید رعایت شود:

اوٌل: ماهی باید پولک داشته باشد؛

دوم: مسلمان بداند و یا مطمئن باشد که ماهی زنده از آب بیرون آورده شده‌است و یا آن، در تور ماهیگیری مرده است و در حلیت ماهی، مسلمان‌بودن صیاد شرط نیست؛ همچنان که در تذکیۀ ماهی «بسم‌الله»‌‌گفتن لازم می‌باشد؛ پس اگر کافری ماهیی بگیرد و آن را زنده از آب بیرون آورد و یا در تور و سبد صید بمیرد و ماهی فلس و پولک‌دار باشد، خوردن آن حلال است. و مسلمان می‌تواند در مورد شرط نخست، ماهی را خود، به‌طور مستقیم ببیند؛ هرگاه در پیش او قرار دارد و یا اسم آن، در لیست ماهی‌های پولک‌دار آمده باشد.[112]

ب. برخی از احکام و شرایط ذبح

1. ‏اسلام (مسلمان‌بودن ذابح)

کسی که سر حیوان را می‏برد چه مرد باشد چه زن، باید مسلمان باشد و بچۀ مسلمان هم اگر ممیز باشد -یعنی خوب و بد را بفهمد- می‌تواند سر حیوان را ببرد. و اما کسی که از کفّار غیرکتابی یا از فرقه‌هایی است که در حکم کفّارند، مانند نواصب، اگر سر حیوان را ببرد، آن حیوان حلال نمی‏شود؛ بلکه کافر کتابی نیز اگر سر حیوان را ببرد، هرچند «بسم‌الله» هم بگوید،  -بنابر احتیاط واجب- آن حیوان حلال نمی‏شود.[113]

ذبیحۀ غیرشیعه با علم به عدم رعایت برخی شرایط

هر مسلمانی می‌تواند از انواع گوشت‌هایی که حلال‌اند، هرچند که شرایط تذکیه در مذهبی تا مذهب دیگر فرق می‌کند، درحالی‌که احتمال بدهد ذبح حیوان، برابر مذهب ما صورت گرفته‌است و این، در غیر رو‌به‌قبله ‌بودن است. اما دربارۀ رو به قبله قرارگرفتن ذبیحه، رعایت‌نکردن آن، اگر ذابح به آن عقیده نداشته و به وجوب آن معتقد نبوده‌است، ضرری ندارد.[114]

2. وسیلۀ ذبح‏

سر حیوان را در صورت امکان با چیزی ببرند که از آهن باشد. و بریدن با چاقوی استیل -بنابر احتیاط واجب- کافی نیست؛ ولی چنانچه آهن پیدا نشود، با چیز تیزی که چهار مجرای آن را جدا کند، مانند شیشه و سنگ نیز می‌شود سر آن را برید؛ هرچند ضرورتی مقتضی سر بریدنش نباشد.[115]

3. قبله‏

در موقع سربریدن، حیوان رو به قبله باشد؛ پس اگر نشسته یا ایستاده باشد رو به قبله‌بودن آن همانند رو به قبله‌بودن انسان در نماز است و اگر حیوان به طرف راست یا چپ خوابیده باشد، باید محل بریدن و شکم حیوان رو‌به‌قبله باشد و لازم نیست پاها و دست‌ها و صورت آن رو‌به‌قبله باشد. و کسی که می‏داند باید رو‌به‌قبله سر ببرد، اگر عمداً حیوان را رو‌به‌قبله نکند، حیوان حرام می‌شود؛ ولی اگر فراموش کند، یا مسئله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، اشکال ندارد و اگر نداند قبله کدام طرف است، یا نتواند هرچند با کمک دیگری، حیوان را رو‌به‌قبله کند، درصورتی‌که حیوان چموش باشد، یا در چاه، یا چاله‌ای افتاده باشد و ناچار باشد آن را ذبح کند، به هر طرف ذبح کند، اشکال ندارد و همچنین اگر بترسد معطّلی برای رو به قبله‌کردن آن موجب مرگش شود. و ذبح مسلمانی که معتقد نیست باید رو‌به‌قبله ذبح شود، صحیح است هرچند رو‌به‌قبله نکشد. و احتیاط مستحب آن است: کسی که حیوان را سر می‏برد نیز رو‌به‌قبله باشد.[116]

ترک سهوی یکی از شرایط ذبح

کسی که می‏داند باید رو‌به‌قبله سر ببرد اگر عمداً حیوان را رو‌به‌قبله نکند، حیوان حرام می‌شود، ولی اگر فراموش کند، یا مسئله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، اشکال ندارد... .[117]

رو‌به‌قبله بودن ذابح

...و احتیاط مستحب آن است که کسی که حیوان را سر می‏برد نیز رو‌به‌قبله باشد.[118]

پرسش: در هنگام ذبح، ذابح هم لازم است رو‌به‌قبله باشد؟

پاسخ: لازم نیست.[119]

4. تسمیه (گفتن نام خدا به هنگام ذبح)

هنگام سربریدن یا پیش از آن در زمان متصل به آن به نیت سربریدن، خود ذابح نام خداوند متعال را ببرد، و نام بردن غیرذابح کافی نیست؛ و همین‌قدر که بگوید: «بسم‌الله»، «الله اکبر»، کافی است؛ بلکه اگر تنها بگوید: «الله» نیز کافی است؛ گرچه خلاف احتیاط است. و اگر بدون قصد سربریدن نام خدا را ببرد، یا از روی جهل به مسئله، نام خدا را نبرد، آن حیوان حلال نمی‏شود؛ ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد، اشکال ندارد.[120]

ذبح در کارخانه

پرسش: برخی شرکت‌ها مقدار زیادی مرغ یک‌جا می‌کشند، اگر بر سر ماشین ذبح، مسلمانی بایستد و هنگام ذبح برای همه شان یک‌بار و یک‌جا نام خدا را برزبان آورد، آیا خوردن آن‌ها حلال می‌شود و اگر در حلیت آن‌ها شک کنیم، می‌توانیم آن‌ها را پاک بدانیم و بخوریم؟

پاسخ: اگر مسئول ماشین مادام که ماشین کار می‌کند به‌طور مکرر نام خدا را بر زبان آورد، کافی است و در صورت شک در حلیت از ناحیۀ اینکه آیا «بسم‌الله» گفته شده‌است یا نه، آن‌ها پاک‌اند و خوردنشان هم حلال می‌باشد.[121]

گفتن «بسم‌الله» توسط روشن‌کنندۀ دستگاه

پرسش: ذبح مرغ با دستگاه‌های تمام اتوماتیک صنعتی چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر کارد آن آهن باشد و کسی که آن را روشن می‌کند، مسلمان باشد و ذبیحه رو‌به‌قبله باشد و همراه با ذبح به‌صورت پیوسته تسمیه بگوید، هرچند با یک‌تسمیه چندین حیوان ذبح می‌شود، اشکال ندارد.[122]

گفتن «بسم‌الله» به هر زبانی

پرسش: آیا تسمیه به زبان غیرعربی کفایت می‌کند؟

پاسخ: کافی است.[123]

قصد شرط در ذبح

آنکه بریده‌شدن گلو به‌قصد ذبح باشد، پس اگر چاقو از دست کسی بیفتد و گلوی حیوان را ناخواسته ببرد، یا ذابح خواب یا مست یا بیهوش یا کودک یا دیوانه غیرممیز باشد، یا برای مقصود دیگری چاقو را بر گلوی حیوان بکشد و اتفاقاً بریده شود، حلال نمی‏شود.[124]

گفتن «بسم‌الله» هنگام ذبح

پرسش: آیا با یک‌تسمیه می‌توان حیوانات زیادی را ذبح کرد؟ در این مسئله طولی‌بودن و یا عرضی‌بودن ذبح‌ها فرقی می‌کند یا نه؟

پاسخ: مانعی ندارد؛ ولی باید همراه با همان تسمیه باشد مانند ذبح با ماشین و اما اگر پس از ذبح یک‌حیوان و پایان‌یافتن تسمیه، حیوان دیگری را ذبح کند، تسمیۀ دیگری لازم است.[125]

تکرار «بسم‌الله» توسط ضبط صوت

پرسش: تسمیه با ضبط صوت چه حکمی دارد ؟

پاسخ: کافی نیست.[126]

5. استقرار حیات‏

حیوان بعد از سربریدن حرکتی بکند، اگرچه مثلاً چشم، یا دم خود را حرکت دهد یا پای خود را به زمین زند، و این در‌صورتی لازم است که زنده‌بودن آن حیوان در حال ذبح مشکوک باشد وگرنه لازم نیست.[127]

حکم قطع‌کردن سر حیوان

بنابر احتیاط واجب نباید سر حیوان را پیش از بیرون آمدن روح از بدنش جدا کنند، هرچند این کار موجب حرام‌شدن حیوان نمی‏شود، ولی اگر از روی غفلت، یا به‌جهت تیزی چاقو سر جدا شود، اشکال ندارد؛ و همچنین است بنابر احتیاط واجب شکستن گردن حیوان و قطع نخاعش پیش از بیرون آمدن روح از بدنش. و نخاع همان مغز حرام است که مانند ریسمانی سفید رنگ در میان مهره‌های کمر از گردن تا دم حیوان، ادامه دارد.[128]

6. داشتن خون جهنده

از بدن حیوان به‌اندازۀ معمول خون بیرون آید، پس اگر خون در رگ‌هایش بسته شود و بیرون نیاید و یا آنکه خون بیرون آمده نسبت به نوع آن حیوان کم باشد، آن حیوان حلال نمی‏شود؛ ولی اگر کم‌بودن خون ازاین‌جهت باشد که حیوان پیش از سربریدن خونریزی کرده‌است، اشکال ندارد.[129]

برخی احکام متفرقۀ ذبح‏

معیار ذبح شرعی

دستور سربریدن حیوان آن است که چهار مجری را به‌طور کامل ببرند:

1. مجرای نفس (حلقوم)؛

2. مجرای خوردن (مری)؛

3 و 4. دورگ ضخیم که در دوطرف مری و حلقوم می‏باشد. و بنابر احتیاط واجب شکافتن آن‌ها یا بریدن حلقوم به تنهایی کافی نیست. و بریدن این چهار چیز واقع نمی‏شود مگر اینکه از زیر مهره‌ای که حلقوم و مری از آن‌ها جدا می‏شوند، ببرند.[130]

اگر بعضی از این چهار مجری را ببرند و صبر کنند تا حیوان بمیرد بعد بقیه را ببرند، کفایت نمی‌کند؛ اما درصورتی‌که آن‌ها را پیش از جان‌دادن حیوان ببرند، آن حیوان پاک و حلال است؛ هرچند بریدن آن‌ها پشت سر هم نباشد.[131]

اگر گرگ گلوی گوسفند را به‌طوری بکند که از این چهار مجری چیزی نماند، آن گوسفند حرام می‌شود، و همچنین است اگر از حلقوم چیزی نماند، بلکه اگر مقداری از گردن را بکند و این چهار مجری آویزان به سر، یا متصل به بدن باقی بمانند، آن گوسفند -بنابر احتیاط واجب- حرام می‌شود؛ ولی اگر جای دیگر بدن را بکند، درصورتی‌که گوسفند زنده باشد و به دستوری که ذکر می‌شود، سر آن را ببرند، حلال و پاک می‏باشد. و این حکم اختصاص به گرگ و گوسفند ندارد.[132]

حکم قطعِ گردن حیوان مورد ذبح

... و همچنین است بنابر احتیاط واجب شکستن گردن حیوان و قطع نخاعش پیش از بیرون آمدن روح از بدنش. و نخاع همان مغز حرام است که مانند ریسمانی سفید رنگ در میان مهره‌های کمر از گردن تا دم حیوان، ادامه دارد.[133]

دستور کشتن شتر

شتر را برای حلال و پاک‌بودن به‌جای سربریدن باید نحر کنند و دستور آن چنین است که با رعایت شرایط سربریدن که ذکر شد، کارد یا چیز دیگری را که از آهن و برنده باشد، در گودی بین گردن و سینه‌اش فروکنند؛ و بهتر آن است که شتر هنگام نحر ایستاده باشد.[134]

اگر به‌جای نحر، سر شتر را ببرند، یا گوسفند و گاو، و مانند این‌ها را مثل شتر نحر کنند، گوشت آن‌ها حرام و بدن آن‌ها نجس است؛ ولی اگر شتر را ذبح کنند و پیش از مردن آن را نحر نمایند، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است. و نیز اگر گاو، یا گوسفند و مانند این‌ها را نحر کنند و پیش از مردن سر آن‌ها را ببرند، حلال و پاک می‌باشند.[135]

حکم حیوان سرکش

اگر حیوانی سرکش شود و نتوانند آن را به دستوری که در شرع معین شده بکشند یا مثلاً در چاه بیفتد و احتمال بدهند که در آنجا بمیرد و کشتن آن به دستور گذشته ممکن نباشد، هرجای بدنش را که زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد، حلال می‌شود و رو‌به‌قبله بودن آن لازم نیست؛ ولی باید شرط‌های دیگری را که برای سربریدن حیوانات ذکر شد، دارا باشد.[136]

حکم جنین در شکم حیوان

اگر از شکم حیوان زنده، بچه مرده‌ای بیرون آید یا آن را بیرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.[137]

اگر حیوانی را شکار کنند یا سر ببرند و بچه زنده‌ای از آن بیرون آید، چنانچه آن بچه را به دستوری که قبلاً گذشت، سر ببرند، حلال وگرنه حرام می‏باشد.[138]

اگر حیوانی را شکار کنند یا سر ببرند و بچه مرده‌ای از شکمش بیرون آورند، درصورتی‌که مُردن بچه پیش از کشتن آن حیوان نباشد و همچنین به‌سبب دیر بیرون‌آوردنش از شکم آن حیوان، نمرده باشد؛ چنانچه خلقت آن بچه کامل باشد و مو یا پشم در بدنش روییده باشد، پاک و حلال است.[139]

 


[1]. الاعراف، 31.

[2]. الاسراء، 26.

[3]. وسائل‌الشیعة، ج‏16، ص301.

.[4] رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.

[5] پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[6]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[7]. همان.

[8]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج1، مسئلۀ 846.

[9]. همان، مسئلۀ 1424.

[10]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ ۲۲۷۴.

[11]. المائدة، 91.

[12]. الکافی، ج‏6، ص400.

.[13] رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.

[14]. در این قسمت، همۀ مسکرات –اعم از اینکه استعمالشان مطلقا حرام یا مطلقا جایز یا درصورت خاصی حرام هستند- ذکر شده‌است.

[15]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1388.

[16]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[17]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج1، مسئلۀ 134.

[18]. همان، ج2، مسئلۀ 505.

[19]. همان، مسئلۀ 506.

[20]. همان، مسئلۀ 507. (البته این مسئله استثنایی دارد که در «استثنائات» ذکر شده‌است.)

[21]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

.[22] رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 508.

[23]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[24]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج1، مسئلۀ 132.

[25]. همان، مسئلۀ 131.

[26]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[27]. همان.

[28]. همان.

[29]. همان.

[30]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج1، مسئلۀ 132.

[31]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[32]. همان.

[33]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1390.

[34]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[35]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[36]. فقه برای غرب‌نشیان، مسئلۀ 242.

[37]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[38]. همان.

[39]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 507.

[40]. توضیح: در این قسمت، از احکام خوردنی‌ها و آشامیدنی‌هایی بحث می‌شود که حرام بوده و خوردن و آشامیدن آن‌ها جزو گناهان محسوب می‌شود؛ به غیراز «شُرب خَمر» و ملحقات آن که به‌دلیل اهمیت ویژه و گستردگی آن به‌عنوان موضوعی مستقل مطرح شد؛ به‌همین‌دلیل در موضوع، قید «متفرقه» زده شده‌است.

[41]. المائدة، 3.

[42]. وسائل‌الشیعة، ج‏24، ص113.

[43]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1347.

[44]. همان، مسئلۀ 1345.

[45]. همان، مسئلۀ 1348.

[46]. همان، مسئلۀ 1349.

[47]. همان، مسئلۀ 1350.

[48]. کلیۀ احکامی که در این قسمت، پیرامون پرندگان ذکر می‌شود، شامل پرندگان «دریایی» نیز می‌شود.

[49]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1351 تا 1353.

[50]. شایان ذکر است، در مورد پرنده‌ای که بال‌زدن و صاف‌نگهداشتن آن مساوی است، چنانچه یکی از سه‌نشانۀمذکور (چینه‌دان، سنگدان، خارپشت پا) را داشته باشد، حلال‌گوشت است و اگر هیچ‌یک از سه‌نشانه را نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب، حرام‌گوشت محسوب می‌شود. (همان، مسئلۀ 1356)

[51]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1356.

[52]. همان، مسئلۀ 1359 و 1360.

[53]. همان، مسئلۀ 1361.

[54]. همان، مسئلۀ 1363.

[55]. همان.

[56]. همان، مسئلۀ 1364.

[57]. البته -همان‌طور که در بخش «استثنائات» ذکر خواهیم کرد- آشامیدن ادرار شتر، گاو، گوسفند و بز برای معالجه اشکالی ندارد؛ هرچند معالجه منحصر در خوردن آن‌ها نباشد. (همان، مسئلۀ 1365)

[58]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1367.

[59]. همان، مسئلۀ 1369.

[60]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[61]. برای مطالعۀ توضیح هریک از این موارد، به منبع مذکور (رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1377 تا 1383) مراجعه شود.

[62]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1330.

[63]. همان، مسئلۀ 1339.

[64]. همان، مسئلۀ 1342.

[65]. شایان ذکر است، منظور از «صید»، در اینجا، حیوانات وحشی خشکزی و حیواناتی که هم در خشکی و هم در آب زندگی می‌کنند، می‌باشد و این حکم، شامل حیواناتی که فقط آبزی هستند –مانند ماهی- نمی‌شود. (همان، مسئلۀ 1384)

[66]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[67]. همان.

[68]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 135 و رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1398.

[69]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1386.

[70]. همان.

[71]. همان.

[72]. همان، مسئلۀ 1399.

[73]. همان، مسئلۀ 1368.

[74]. همان، مسئلۀ 1401.

[75]. همان، مسئلۀ 1407.

[76]. همان، مسئلۀ 1409.

[77]. همان، مسئلۀ 1410.

[78]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[79]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1412.

[80]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[81]. همان.

[82]. همان.

[83]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1417.

[84]. همان، مسئلۀ 1418.

[85]. همان، مسئلۀ 1419.

[86]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[87]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1370.

[88]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 135.

[89]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[90]. اکراه، مثل اینکه اگر اقدام به خوردن یا آشامیدن نکند، جان یا آبرو یا مقدار قابل توجهی از اموالش به خطر می‌افتد و راه چاره‌ای نداشته باشد.

[91]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1420.

[92]. استثنائات «خوردن از اموال دیگران».

[93]. حکم مذکور، در مورد زن نسبت به منزل شوهر و در مورد وکیل نسبت به منزل موکّل خویش که حفظ منزل و امور مربوط به آن را به وی سپرده نیز جاری است.

[94]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1414 و 1415.

[95]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2645.

[96]. گِل داغستان و گل ارمنی، نام دونوع گل است که در طب برای درمان برخی بیماری‌ها از آن استفاده می‌کنند.

[97]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2645 و رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1402.

[98]. رسالۀ توضیح‌المسائل جامع، ج2، مسئلۀ 1365.

[99]. استفتا از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی.

[100]. این بخش درواقع ملحق به موضوع قبل (خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های حرام) می‌باشد؛ ازاین‌جهت که در این بخش احکام وشرایط صید و ذبح و... مطرح می‌شود و اگر این شرایط و ضوابط و... رعایت نشود، مصرف گوشت آن حیوان حرام می‌باشد؛ ضمن اینکه در لابه‌لای خود این احکام، مسائلی ذکر می‌شود که خود عمل، حرام است.

[101]. المائدة، 96.

[102]. همان.

[103]. وسائل‌الشیعة، ج24، ص22.

[104]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2618.

[105]. همان، مسئلۀ 2620.

[106]. همان، مسئلۀ 2622.

[107]. همان، مسئلۀ 2623.

[108]. همان، مسئلۀ 2601.

[109]. همان، مسئلۀ 2602.

[110]. همان، مسئلۀ 2601.

[111]. خلاصه‌ای از احکام عبادات، مسئلۀ 103.

[112]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 162.

[113]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2611.

[114]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 159.

[115]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2612.

[116]. همان، مسئلۀ 2612.

[117]. همان، مسئلۀ 2612.

[118]. همان، مسئلۀ 2612.

[119]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[120]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2612.

[121]. فقه برای غرب‌نشینان، مسئلۀ 175.

[122]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[123]. همان.

[124]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2612.

[125]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[126]. همان.

[127]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2612.

[128]. همان، مسئلۀ 2612.

[129]. همان، مسئلۀ 2612.

[130]. همان، مسئلۀ 2608.

[131]. همان، مسئلۀ 2609.

[132]. همان، مسئلۀ 2610.

[133]. همان، مسئلۀ 2612.

[134]. همان، مسئلۀ 2613.

[135]. همان، مسئلۀ 2614.

[136]. همان، مسئلۀ 2615.

[137]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سیستانی، پرسش‌و‌پاسخ.

[138]. رسالۀ توضیح‌المسائل، مسئلۀ 2618.

[139]. همان، مسئلۀ 2618.

فهرست مطالب