احکام گناهان، بنا بر فتاوای حضرت آیتالله العظمی سیستانی > احکام گناهان مربوط به «باورهای اعتقادی»
شرک و کفر
«شرک و کفر»، در ثقلین
الف. در قرآن
<إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظیما>[1]
«مسلماً خدا اینکه به او شرک ورزیده شود را نمىآمرزد و غیر آن را براى هرکس که بخواهد مىآمرزد و هرکه به خدا شرک بیاورد، مسلماً گناه بزرگى را مرتکب شدهاست.»
ب. در روایات
«عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ{علیه السلام} قَالَ: وَ اللَّهِ إِنَّ الْکُفْرَ لَأَقْدَمُ مِنَ الشِّرْکِ وَ أَخْبَثُ وَ أَعْظَمُ. قَال: ثُمَّ ذَکَرَ کُفْرَ إِبْلِیسَ حِینَ قَالَ اللَّهُ لَهُ اسْجُدْ لآِدَمَ فَأَبَى أَنْ یَسْجُدَ فَالْکُفْرُ أَعْظَمُ مِنَ الشِّرْکِ فَمَنِ اخْتَارَ عَلَى اللَّهِ ؟عز؟ وَ أَبَى الطَّاعَةَ وَ أَقَامَ عَلَى الْکَبَائِرِ فَهُوَ کَافِرٌ وَ مَنْ نَصَبَ دِیناً غَیْرَ دِینِ الْمُؤْمِنِینَ فَهُوَ مُشْرِکٌ.»[2]
«زراره از امام باقر{علیه السلام} نقل میکند که حضرت فرمود: به خدا سوگند همانا کفر قطعاً از شرک مقدمتر و خبیثتر و بزرگتر است. [همچنین زراره] گوید: حضرت سپس کفر ابلیس را ذکر کرد در آن زمان خداوند به او فرمود: که برای آدم سجده کنید، پس ابلیس ابا کرد که سجده کند. پس کفر از شرک عظیمتر است. پس هرکس را که [انسان] بر خداوند ؟عز؟ برگزیند و از اطاعت الهی سرباز زند و بر گناهان کبیره اقامه کند (مرتکب آنها شود)، پس او کافر است و هرکس که دینی غیر از دین مؤمنین نصب کند، او مشرک است.»
حکم «شرک و کفر»
بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارتند از: ۱. شرک و کفر به خداوند متعال… .[3]
تعریف فقهی «کافر نجس»
کافر کسی است که: الف. به خداوند متعال یا به یگانگی او معترف نباشد. ب. یا معترف به نبوّت خاتمالأنبیاء{صلوات الله علیه} نباشد. ج. یا یکی از ضروریات دین را منکر شود (و این انکار طوری باشد که به تکذیب خاتمالأنبیاء پیامبر اکرم{صلوات الله علیه}، برگردد؛ هرچند بهطور اجمالی باشد.) و در این مورد فرقی نمیکند که آن ضروری، از واجبات مانند نماز، روزه، زکات و حجاب باشد یا از کارهای حرام مانند شرابخوردن، ربا و غنا باشد یا از مسائل اعتقادی مثل معاد یا مودّت اهلبیت پیامبر{صلوات الله علیه} باشد. بنابراین فردی که دینی را انتخاب نکرده باشد یا دارای دینی غیر از دین اسلام باشد یا دین اسلام را انتخاب نموده؛ امّا بعضی از دستوراتی را که از ناحیۀ خداوند متعال به پیامبر{صلوات الله علیه} ابلاغ شده (درحالیکه میداند گفته پیامبر خداست) انکار نماید، کافر میباشد.[4]
اقسام و مصادیق «کافر»
دستهبندی کلی «کافر»
کافر بهطورکلّی، به دودستۀ کافرِ کتابی (یعنی یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) و کافر غیرکتابی (یعنی کافری که یهودی یا مسیحی یا زرتشتی نمیباشد) طبقهبندی میگردد.[5]
عداوت یا دشنام به اهلبیت؟عهم؟، سبب کفر و نجاست
نواصب یعنی آنهایی که نسبت به ائمّه؟عهم؟ اظهار دشمنی مینمایند، نجس هستند. همچنین شخصی که به یکی از چهاردهمعصوم؟عهم؟ از روی دشمنی و بغض دشنام دهد، نجس میباشد؛ امّا خوارج دونوع هستند، گروهی از آنان که نسبت به اهلبیت؟عهم؟ اظهار دشمنی مینمایند، جزو ناصبیها بهحساب میآیند و نجس هستند و گروه دیگر دشمنی با اهلبیت؟عهم؟ ندارند (هرچند بهجهت پیروی از احکام فقهی خوارج، از آنان شمرده میشوند) امّا پاک میباشند.[6]
غُلُوّکنندگان
غُلات؛ یعنی آنهایی که یکی از ائمّه؟عهم؟ را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کردهاست.[7]
غُلُو در مداحی اهل بیت؟عهم؟
ازجمله نکاتی که در مورد مداحی و مرثیهخوانی باید مورد توجّه قرار گیرد، آن است که: ...محتوای آن مشتمل بر دروغ، قول بهغیرعلم یا حجّت، اشعار یا مطالب غلوآمیز نباشد.[8]
حکم مشکوکالاسلام
کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه و نشانهای هم بر اسلامش وجود ندارد، پاک است؛ ولی سایر احکام مسلمان را ندارد؛ مثلاً زن مسلمان نمیتواند با او ازدواج کند و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود؛ البتّه اگر چنین فردی در سرزمین و بلاد اسلام فوت شود، در ظاهر تمام احکام فرد مسلمان بر وی بار میشود و امّا کسانی که در جامعههای غیراسلامی زندگی میکنند و اعتقادات آنها و دین و آیینشان معلوم نیست؛ ولی احتمال معقول داده میشود که مسلمان یا کافر اهل کتاب باشند، پاکند؛ ولی احکام مسلمانان را ندارند.[9]
برخی از احکام فرعی کفر
حکم شک و وسوسه نسبت به اعتقادات
فردی که اسلام را بهعنوان دین خویش انتخاب نموده؛ ولی به دلایلی مانند دوری از محیط مسلمانان یا القای شبهات مخالف دین، بعضی از احکام فرعی دین، مثل خمس و حجاب را بدون آنکه قصد تکذیب پیامبر{صلوات الله علیه} و گفته ایشان را داشته باشد، منکر گردد، کافر نمیباشد، هرچند منحرف است.[10]
حکم ازدواج با اهلکتاب و کافر حربی
ازدواج دائم یا موقت با زن کافر غیراهلکتاب جایز نیست و عقد باطل است؛ مگر اینکه مسلمان شود و برای مسلمانشدن کافی است که شهادتین را بگوید، درحالیکه معنای آن را بداند و بداند که با این کار مسلمان میشود؛ ولی لازم نیست قلباً پذیرفته باشد و اگر ولیّ او (پدر یا جد پدری) کافر باشد، اجازۀ او شرط نیست.[11]
عقد موقّت مرد بیزن با زن کتابی
مردی که زن مسلمان ندارد، میتواند با زنان )مسیحی یا یهودی) ازدواج موقت کند و چنانچه ولی او (پدر یا جد پدری) از دخالتکردن در امر ازدواج بهطور مطلق خودداری کند، اجازۀ او لازم نیست.[12]
حکم مسیحی معرفیکردن خود برای کسب تابعیت
پرسش: کسی که به کشورهای اروپایی پناهنده شده برای کسب تابعیت، خود را مسیحی معرفی میکند، درحالیکه قلباً مسلمان است و هیچیک از احکام اسلامی را منکر نیست. آیا این کار جایز است؟ آیا این شخص کافر شده و مرتد محسوب میشود؟
پاسخ: ۱. چنانچه کسی برای دریافت پناهندگی به یککشور ناچار شود خود را مسیحی معرفی کند؛ اگر موجبی برای پناهندگی به آن کشور نداشته باشد، قطعاً حرام است؛ بلکه اگر موجبی هم برای آن باشد، باز جواز آن مشکل است و حضرت آیتالله اجازۀ چنین کاری را نمیدهند.
۲. حکم ارتداد ندارد.[13]
بدعت و خرافهپرستی
«بدعت»، در ثقلین
الف. در قرآن
<إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِى شَىْء إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُون>[14]
«کسانى که آیین خود را پراکنده ساختند و به دستههاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچگونه رابطهاى با آنها ندارى، سر و کار آنها تنها با خداست؛ سپس خدا آنها را از آنچه انجام مىدهند، با خبر مىکند.»
ب. در روایات
«عَنْ عَبْد الرَّحِیمِ الْقَصِیرِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} قَالَ: قَالَ رَسُولُاللَّهِ{صلوات الله علیه}: کُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَ کُلُّ ضَلَالَةٍ فِی النَّارِ.»[15]
«عبدالرحیمالقصیر از امام صادق{علیه السلام} حدیث میکند که فرمود: رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است.»
برخی از مصادیق آن
ادای نوافل منعشده در سفر
پرسش: نوافلى که در سفر منع شده، اگر انجام شود، آیا بدعت محسوب میشود یا ثواب آن کمتر است؟
پاسخ: جایز نیست.[16]
حکم اذان و اقامه در نمازهای مستحب
پرسش: آیا گفتن اذان و اقامه برای نمازهای غیریومیه لازم است؟
پاسخ: مشروع نیست.[17]
حکم زدن دولیوان به یکدیگر
پرسش :در عرف متشرع شایع شدهاست که زدن دولیوان به یکدیگر، همانند زدن دولیوان یا دوبطری شراب به یکدیگر، حرام است، حتی اگر آن دولیوان آب باشد، آیا چنین حرفی مستند شرعی دارد؟ اگر چنین کاری حرام است، آیا موجب حرمت آب دولیوان هم میشود؟
پاسخ: گفتۀ یادشده صحیح نیست؛ ولی اگر سبب هتک شود، اصل عمل حرام است.[18]
مراجعه به «سرکتاببین»
پرسش: باتوجهبه اینکه برخی از مردم، برای یافتن مشکلات خود مانند بیماری و نیز رفع آن به اشخاصی؛ مانند «سرکتاببین» مراجعه میکنند و آنها نشانی شخصی را میدهند و میگویند: مشکل بهوسیلۀ آن شخص پیدا شدهاست، نظر حضرتعالی چیست؟
پاسخ: چنین مسائلی شرعاً اعتباری ندارد.[19]
حکم نحوست افراد
پرسش: عدهای از اشخاص بر این باورند که شخص هنگام بیرون رفتن از منزل با اولین کسی که برخورد کند، خوبیها یا مشکلات آن روز مربوط به نحوست یا خوبی اوست، آیا این عقیده ریشۀ اسلامی دارد؟
پاسخ: شرعاً اعتباری ندارد.[20]
«خانقاه»[21] و امثال آن
از زمان بعثت پیامبر اکرم{صلوات الله علیه} و عصر ائمّۀ هدی؟عهم؟ تا زمان معاصر، همواره مسجد پایگاه اقامۀ نماز و شعائر دینی و تبلیغ معارف اسلامی بوده است و به حضور در آن ترغیب و تشویق شدهاست و خانقاه در نزد معصومین؟عهم؟، اساس و جایگاهی نداشتهاست. بنابراین، باید از حضور در اماکنی که موجب گمراهی و انحراف فرد از عقاید حقّۀ شیعه شده یا موجب سستی او در عمل به واجبات الهی و ترک محرّمات میشود، اجتناب شود.[22]
قمهزنی
در مورد قمهزنی در مراسم عزاداری، نفیاً و إثباتاً اظهار نظر نمیکنیم، مؤمنین میتوانند در این مسئله از مرجع تقلید جامع الشرایط دیگری با رعایت الأعلم فالأعلم تقلید نمایند.[23]
حکم استفاده از عَلَم در مراسم عزاداری
پرسش: آیا اشکالی دارد در ابتدای دستههای عزاداری چهلچراغ یا علم قرار داشته باشد؟
پاسخ: مانعی ندارد.[24]
حکم نذر قربانی جلوی دسته
پرسش: آیا نذر قربانی جلوی دستۀ عزاداری مشروع است؟ آیا کشتن گوسفند جلوی دستۀ عزاداری رسم غلطی است؟
پاسخ: اشکال ندارد.[25]
یکی از احکام فرعی «بدعت»
احترامنداشتن بدعتگذار
فرقی در حرامبودن آن (دشنامدادن)[26] بین افراد نیست؛ مگر نسبت به فرد بدعتگذار که به مخالفت شرع پرداخته، بهگونهای که شرع رعایت احترامش را لازم نداند.[27]
هتک و وهن مقدسات
«هتک و وهن مقدسات»، در ثقلین
الف. در قرآن
<ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب>[28]
«آن است (برنامههاى حج و حدود و مقرّرات خداوند) و هرکس شعایر خداوند را بزرگ شمارد، بدون تردید این بزرگشمردن ناشى از تقواى دلهاست.»
ب. در روایات
«عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} عَنِ الْعِلَّةِ فِی تَعْظِیمِ الْمَسَاجِدِ، فَقَالَ: إِنَّمَا أُمِرَ بِتَعْظِیمِ الْمَسَاجِدِ لِأَنَّهَا بُیُوتُ اللَّهِ فِی الْأَرْضِ.»[29]
«ابوبصیر میگوید: از امام صادق{علیه السلام} در مورد علت بزرگداشت مساجد سؤال کردم، آن حضرت{علیه السلام} فرمود: همانا به بزرگداشت مساجد امر شده؛ زیرا همانا آن خانههای خداوند در زمین است.»
حکم «هتک مقدّسات»
یکی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت است از: هتک مقدّسات (مانند قرآن و اسامی متبرّکه).[30]
برخی از اقسام و مصادیق و احکام فرعی آن
1. بیحرمتی به قرآن و اسمای الهی و...
حکم اسامی متبرکه
حفظ احترام اسمای متبرّکه واجب است و قراردادن آنها در مکانهایی که عرفاً هتک حرمت و اهانت بهحساب میآید، جایز نیست؛ بنابراین بهترین راه این است که ظرف یا محلّی برای نگهداری اینگونه اسما و کلمات در نظر گرفتهشود و بعد از مدّتی، محتوای آن را در گوشهای از بیابان یا در مکان پاک، دفن کنند یا اینکه در دریا یا آب روان بریزند. همچنین محوِ نوشتهها، هرچند با بعضی از مواد شیمیایی پاک، جایز است؛ ولی سوزاندن آیات قرآن یا قرآنهای ورقورقشده یا اسامی متبرکۀ خداوند متعال یا معصومین؟عهم؟ بهطور کلی جایز نیست.[31]
پرسش: بر روی برخی ورقههای کاغذ نامهای جلاله، اسامی معصومین؟عهم؟ و یا برخی آیههای قرآنی نوشته شدهاست و ما نمیتوانیم آنها را به دریا و رودخانه بریزیم، آنها را چه کنیم؟ با علم به اینکه نمیدانیم با کیسههای زباله چه میشود و آنها را کجا میریزند؟
پاسخ: ریختن آنها در کیسههای زباله جایز نیست که بیاحترامی بهحساب میآید؛ امّا میتوان نوشتهها را هرچند با مواد شیمیایی از بین برد و یا در جایی پاک دفن کرد و یا بسیار خُرد کرد، مانند خاک.[32]
بیحرمتی به قرآن و... با هدیهدادن آنها
انسان میتواند اوراقی را که حاوی قرآن یا اسمای متبرکه است، در اختیار دیگران قرار دهد؛ البته اگر معلوم باشد که نسبت به آنها هتک صورت میگیرد، جایز نیست.[33]
نجسکردن قرآن
نجسکردن خط و ورق قرآن -حتی بنابر احتیاط واجب درصورتیکه موجب هتک حرمت و توهین نباشد- حرام است و اگر نجس شود، باید -حتی بنابر احتیاط واجب درصورتیکه هتک نباشد- فوراً تطهیر شود و اگر جلد قرآن نجس شود، درصورتیکه بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.[34]
گذاشتن قرآن روی عین نجس
گذاشتن قرآن روی عین نجس که تریِ سرایتکننده ندارد؛ مثل خونِ خشک یا چرمی که از پوست مردار تهیه شده و خشک است، درصورتیکه موجب هتک و بیاحترامی باشد، حرام است و برداشتن قرآن از روی آن، واجب میباشد.[35]
نوشتن قرآن با مرکّب نجس
نوشتن قرآن با مرکّب نجس، هرچند یکحرف آن باشد، حکم نجسکردن آن را دارد؛ یعنی درصورتیکه مستلزم هتک و بیاحترامی باشد، حرام است و اگر نوشته شود باید آن را بهوسیلۀ آب یا غیرآن محو کنند، طوری که عین مرکّب نجس ازبینبرود.[36]
2. بیحرمتی به معصومین؟عهم؟ و بقاع مطهرشان
بیاحترامی به اسامی منتسب به معصومین؟عهم؟
بیاحترامی و هتک حرمت –مانند زیرپا قراردادن یا در زبالهدانی انداختن- نسبت به اسامی مکانهای همنام اهلبیت؟عهم؟ -مثل خیابان امام رضا{علیه السلام}، میدان امام حسین{علیه السلام}، حسینیۀ حضرت زهرا؟سها؟ و مسجد موسیبنجعفر{علیه السلام} و...- جایز نیست.[37]
حکم پشتکردن به قبر معصومین؟عهم؟
پشتکردن به قبر پیغمبر{صلوات الله علیه} و ائمۀاطهار؟عهم؟ درصورتیکه بیاحترامی و هتک حرمت به آنان محسوب شود، در نماز و غیرنماز حرام است؛ (هرچند اگر فرد در آن حال نماز بخواند، درصورتیکه از او قصد قربت حاصلشود، نمازش صحیح است.) امّا اگر بهدلیل فاصلۀ زیاد یا وجود مانع، مثل در و دیوار،[38] پشتکردن عرفاً هتک و توهین محسوب نشود، اشکال ندارد... .[39]
نجسکردن تربت امام حسین{علیه السلام} و بقیۀ معصومین؟عهم؟
نجسکردن تربت امام حسین{علیه السلام} که از قبر مبارک حضرت بهقصد تبرک برداشته شدهاست، چنانچه هتک و توهین محسوب شود، جایز نیست و نیز درصورتیکه باقیماندن نجاست عرفاً هتک شمردهشود، برطرفکردن آن واجب است.[40]
تربت و خاک قبر پیامبر خدا{صلوات الله علیه} و سایر ائمۀ اطهار؟عهم؟ که از قبور منوّرۀ ایشان بهقصد تبرک برداشته شده باشد، در نجسشدن و تطهیر، حکم تربت حضرت سیدالشهداء، أباعبداللهالحسین{علیه السلام} را دارد.[41]
برپایی مجلس شادی در ایام شهادت
برپایی مجلس عقد یا عروسی در روزها و شبهای شهادت ائمّۀ معصومین؟عهم؟ و راهاندازی کاروانهای شادی، درصورتیکه موجب هتک حرمت این ایّام و مناسبتها شود، جایز نیست.[42]
توهین لسانی به معصومین؟عهم؟ و احکام فرعی آن
پرسش: شخص مسلمانى بهطور مکرر و در حال عصبانیّت به رسول اکرم{صلوات الله علیه} و ائمۀمعصومین؟عهم؟ -نعوذبالله- توهین مىکند، درحالىکه به خیال خودش به حضرت ابوالفضل{علیه السلام} اعتقاد و علاقه دارد. وظیفۀ همسر، فرزندان و بستگان او را بیان فرمایید؟
پاسخ: اگر از روی اعتقاد توهین میکند، مرتد است و باید از او اجتناب کنند و عقد زوجیت باطل است.[43]
3. بیحرمتی به مسجد و نماز جماعت و...
حکم ورود کافر و بیحجاب به مسجد
پرسش: آیا پیروان ادیان و کتابهای آسمانی و یا دیگر کفار که اهلکتاب نیستند، میتوانند وارد مساجد و دیگر اماکن عبادت و مشاهد مقدس شوند و بر فرض جواز ورود، آیا باید بانوان بیحجاب را به رعایت حجاب الزام نمود؟
پاسخ: بنابر احتیاط واجب، ورود آنان به مساجد جایز نیست؛ اما دیگر اماکن مقدس مانعی ندارد و زنان باید به رعایت حجاب و پوشش اسلامی معتقد باشند؛ درصورتیکه بیحجابی آنان نوعی بیاحترامی تلقی شود.[44]
پرسش: آیا بهطور مطلق جایز است که کفّار داخل مساجد مسلمانان شوند، هرچند برای مشاهدۀ آثار تاریخی باشد؟
پاسخ: ورود کافر به مسجد، چنانچه مستلزم هتک یا نجسکردن مسجد نباشد، حرمت آن مبنی بر احتیاط است.[45]
حکم برگزاری نماز در حال اقامۀ نماز جماعت دیگر
خواندن نماز فرادا در جایی که نماز جماعت برپا مىشود، چنانچه هتک امام جماعت بوده و عدالت وى را زیر سؤال ببرد و او مستحق چنین هتکى نباشد، حرام است؛ البته نمازش صحیح است؛ ولی اگر چنین چیز متعارف باشد که یکبخش مسجد نماز جماعت میخوانند و بخش دیگر نماز فرادا، خواندن نماز فرادا اشکال ندارد.[46]
حکم کفزدن در مسجد و حسینیه و...
کفزنی بهخودی خود، بهصورتیکه دارای نظم خاص و مناسب مجالس لهو و لعب است، شایستۀ اماکن مقدّسه مثل مسجد و حسینیّه و نیز مجالس اهل بیت عصمت و طهارت؟عهم؟ نمیباشد؛ بلکه اگر موجب وهن و بیاحترامی باشد، جایز نیست.[47]
4. برخی مصادیق وهن مذهب در عزاداریها
اهمیت تعظیم عزاداری و پرهیز از موجبات وهن عزاداری
مراسم عزاداری اهل بیت؟عهم؟ خصوصاً حضرت سیّدالشهداء{علیه السلام}، از مهمترین شعائر دینی است و نباید در اهتمام به برگزاری آن کوتاهی شود و در این زمینه، همچنانکه حفظ وقار و عظمت و شکوه قدسی این مراسم و سایر مجالس مربوط به اهل بیت؟عهم؟ از وظایف مؤمنین به شمار میرود، باید از کارهایی که موجب وَهن عزاداری است، اجتناب شود.[48]
مداحی موهِن
ازجمله نکاتی که در مورد مداحی و مرثیهخوانی باید مورد توجّه قرار گیرد، آن است که: محتوا و همینطور کیفیّت مداحی یا مرثیهخوانی و حواشی آن، موجب هتک و وهن نسبت به مجالس اهل بیت؟عهم؟ و مقام شامخ آن بزرگواران نباشد.[49]
حکم استعمال نی و مانند آن
استعمال نی و مانند آن در مجالس سوگواری و عزاداری اگر به صورت لهوی باشد جایز نیست و در مواردی که کیفیّت نواختن غیر لهوی است، درصورتیکه با شأن و منزلت عزاداری و سوگواری اهل بیت؟عهم؟ ناسازگار باشد و هتک عزاداری محسوب شود، باید از آن اجتناب شود. (شایسته است مؤمنین و شیعیان مخلص اهل وِلا در ترویج شعائر حسینی و برگزاری مراسم عزاداری، طوری که معهود و معروف بین طائفۀ بر حقّ شیعۀ امامیّه است، عمل نمایند و از سیرهای که از سلف صالح در مورد عزاداری اهل بیت؟عهم؟ رسیده، پیروی نمایند.)[50]
حکم «زبان حال» در مداحی و مرثیهسرایی
زبان حال بهصورت شعر یا نثر، چنانچه منافی با شأن و مقام معصوم{علیه السلام} نبوده و متناسب با اقتضای حال آن معصوم{علیه السلام} باشد و زبان حالبودن آن -هرچند با قرائن و شواهد- معلوم باشد، اشکال ندارد.[51]
5. هتک نعمتهای الهی
اهانت به نان و مصادیق آن
مخلوطکردن نان با اشیایی مثل زباله که عرفاً نوعی اهانت به نعمت الهی محسوب میشود، جایز نیست و باید نانهایی که مورد استفاده نیست، در محلّ دیگری که در معرض هتک نباشد، قرار داده شود. همچنین، زیرپارفتن و لگدمالشدن نان درصورتیکه عرفاً موجب هتک و بیاحترامی باشد، جایز نیست.[52]
حکم بیرونریختن برنج
پرسش: گاهی دانهای برنج به هنگام شستشوی ظروف در راه فاضلاب میریزد، آیا چنین کاری جایز است؟ و یا اجتناب از آن کم باشد و یا زیاد، واجب میباشد، با علم به اینکه اجتناب از چنین عملی بسیار دشوار است؟
پاسخ: اگر مقدار برنج تضییعشده بهاندازهای است که میتوان حتی حیوانی را با آن تغذیه کرد، چنان عملی جایز نیست؛ اما اگر بسیار اندک و یا کثیف باشد، ریختن آنها در آشغالدانی هرگاه اهانت و بیحرمتی به نعمتهای الهی نباشد، اشکال ندارد.[53]
6. حرمت میّت مسلمان
خرابکردن قبور
خرابکردن قبر امامزادهها و شهدا و علما و هر موردی که خرابکردن قبر، هتک شمرده شود، اگرچه سالها بر آن گذشته و بدنشان از میان رفته باشد، حرام است.[54]
دفن مسلمان در محل نامناسب
دفن مسلمان در جایی که بیاحترامی به او باشد؛ مانند جایی که خاکروبه و کثافت میریزند، جایز نیست.[55]
نبش قبر
پرسش: آیا درمورد مزار شهید نیز میتوان پس از گذشت سیسال نبش قبر نمود و بدن میت دیگری را داخل قبر آن شهید دفن کرد؟
پاسخ: جایز نیست.[56]
پرسش: اگر قبر میت را بهمقداری بکَنند و نبش کنند که بدن او نمایان نگردد، چه حکمی دارد؟
پاسخ: حرام نیست.[57]
دفن مسلمان در قبرستان غیرمسلمان و بالعکس
پرسش: دفن مسلمان در قبرستان غیرمسلمان و دفن کافر در قبرستان مسلمان چه حکمی دارد؟
پاسخ: جایز نیست.[58]
7. برخی موارد متفرقه
وهن لباس روحانیت
پرسش: تردّد روحانى در بعضى موارد، بدون لباس روحانیّت چه صورتى دارد؟
پاسخ: جایز است؛ مگر هتک و اهانت باشد.[59]
شوخی با مسائل اعتقادی
پرسش: حکم شوخی و جوکهایی که حاوی مضامین اعتقادی است یا مصداق برداشتهای شوخیمآبانۀ دوپهلو از الفاظ قرآنی است، چه میباشد؟ (حتی درصورتیکه گوینده و شنونده متشرعهاند[60] و کاملاً فضا، فضای شوخی است... .)
پاسخ: شوخیهایى که در آن هتک مقدسات باشد، جایز نیست.[61]
بازی حاوی هتک مقدّسات
اگر محتوای بازی -چه آنلاین و چه آفلاین- دارای تصاویر محرّک و مهیّج جنسی بوده یا موجب سستی در اعتقادات یا ترک واجبات شرعی کاربر گردد یا بازی با آن عرفاً مصداق ترویج باطل یا هتک مقدّسات محسوب گردد، انجام اینگونه بازیها جایز نیست و تشخیص موارد آن با مکلّف میباشد.[62]
سحر و ملحقات آن (کِهانت، فالگیری، دعانویسی، احضار جن و...)
«سحر و ملحقات آن»، در ثقلین
الف. در قرآن
<وَ اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلىَ مُلْکِ سُلَیْمَنَ وَ مَا کَفَرَ سُلَیْمَنُ وَ لَاکِنَّ الشَّیَطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلىَ الْمَلَکَینْ بِبَابِلَ هَرُوتَ وَ مَرُوتَ وَ مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتىَ یَقُولَا إِنَّمَا نحَنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَینْ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَ لَا یَنفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْترَئهُ مَا لَهُ فىِ الاَخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُون>[63]
«و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهى سلیمان{علیه السلام} [از علم سحر بر مردم] مىخواندند، پیروىکردند و سلیمان{علیه السلام} کافر نشد و [نیز یهودیان] از آنچه بر دوفرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروىکردند] و حال آنکه آن دوفرشته به هیچکس نمىآموختند؛ مگر آنکه مىگفتند: ما فقط مایۀ آزمایش هستیم [و علم سحر را براى مبارزه با ساحران و باطلکردن سحرشان به تو تعلیم مىدهیم.] پس کافر نشو؛ امّا آنان از آن دوفرشته مطالبى [از سحر] مىآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایى مىانداختند؛ درحالىکه آنان بهوسیلۀ آن سحر جز به اذن خدا قدرت آسیبرساندن به کسى را نداشتند و همواره چیزى را مىآموختند که به آنان آسیب مىرسانید و سودى نمىبخشید و یقیناً (یهود) مىدانستند که هرکس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهرهاى ندارد و همانا بد چیزى است آنچه خود را به آن فروختند، اگر معرفت مىداشتند.»
ب. در روایات
«عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً{علیه السلام} قَالَ: مَنْ تَعَلَّمَ شَیْئاً مِنَ السِّحْرِ قَلِیلًا أَوْ کَثِیراً فَقَدْ کَفَرَ وَ کَانَ آخِرَ عَهْدِهِ بِرَبِّهِ وَ حَدُّهُ أَنْ یُقْتَلَ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ.»[64]
«امام صادق{علیه السلام} از امام علی{علیه السلام} نقل میکنند که ایشان میفرماید: هرکس چیزی از سحر را یاد بگیرد، چه کم یا زیاد؛ پس قطعا کفر ورزیدهاست و پایان عهدش با پروردگار است و حد او آن است که کشته شود؛ مگر اینکه توبه نماید.»
حکم کلی «سحر»
«سحر» (جادو) و یاددادن و یادگرفتن آن و کسب درآمد ازطریق آن حرام است، هرچند بنابر احتیاط واجب برای دفع سحر باشد.[65]
برخی از مصادیق «سحر و ملحقات آن»
کِهانت و مراجعه به کاهن
«کهانت» و نیز کسب درآمد ازطریق آن حرام است. منظور از آن، خبردادن به امور غیبی و پنهان است که کاهن به زعم خویش، آن را ازطریق ارتباط با جنّیان کسب نموده است. همچنین، مراجعه به کاهن و تصدیق گفتار وی جایز نیست.[66]
فالگیری و مراجعه به فالگیر
«فالگیری» از قبیل فال فنجان، فال قهوه، کفبینی، آینهبینی و امثال آنها اعتبار شرعی ندارد و خبردادن بهصورت جزمی و یقینی از طریق این شیوهها، از مصادیق قول بدون علم یا حجّت بوده و جایز نیست. همینطور، ترتیب اثر دادن به خبرهایی که از این طریق حاصل میشود، در مواردی که اثبات آن نیازمند حجّت شرعی یا عقلی است، جایز نمیباشد، علاوهبر اینکه مراجعه به این افراد معمولاً موجب تضییع وقت و هدردادن مال میگردد و گاهی نیز، نوعی ترویج باطل محسوب میشود.[67]
استفاده از طلسمِ دارای سحر (بهجای دعاهای معتبر)
نوشتن دعاهاییکه از ائمّۀ معصومین؟عهم؟ نقل شده و در کتب معتبر موجود است، اشکال ندارد. همینطور، استفاده از حرزهایی که در کتب روایی ذکر شده، به امید ترتّب آثار و فوائدی که برای آن بیان شده، اشکال ندارد؛ ولی استفاده از طلسمهای مشتمل بر سحر و مانند آن جایز نیست.[68]
احضار جن
پرسش: آیا تسخیر جن برای حل مشکل مردمان مؤمن، جایز است؟
پاسخ: هر کاری که به انسان صدمه و ضرر وارد میکند، حرام است و جایز نمیباشد.[69]
عدم اعتبار گفتۀ جنگیر
پرسش :مراجعه به شخصی که ازطریق جنّ، اموال مسروقه یا مفقوده را پیدا میکند، جایز است؟ اگر ضرورت اقتضا کند و هیچ راه دیگری ندارد و قیمت اموال هم زیاد است، چطور؟
پاسخ: گفتۀ او اعتبار ندارد.[70]
احضار ارواح
پرسش: خواب مغناطیسی و احضار ارواح جایز است؟
پاسخ: هر کاری که به انسان صدمه و ضرر وارد میکند، حرام است و جایز نمیباشد.[71]
احکام فرعی آنها
حرمت تعلیم و تعلّم و درآمدزایی از سحر
«سحر» (جادو) و یاددادن و یادگرفتن آن و کسب درآمد ازطریق آن حرام است، هرچند بنابر احتیاط واجب برای دفع سحر باشد.[72]
اصل وجود داشتن جادو و جادوگری
پرسش: آیا جادو وجود دارد و کسی که عنوان میکند با جادو و جادوگری میتواند حال یکی را پریشان کند، واقعیت دارد؟
پاسخ: سحر و جادو چنانکه از قرآن کریم بهدست میآید، اثر دارد. <فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَینْ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ>[73] و البته دعاهایی هم برای ابطال جادو و سحر هست؛ ولی اکثر کسانی که ادعای سحر و جادو دارند، دروغ میگویند و با ترفندهایی مردم را فریب میدهند و گاهی در اثر تلقین، شخصی را مریض و بیمار میکنند و او گمان میکند جادو شدهاست.[74]
حکم «شعبدهبازی»[75]
«شُعبدهبازی» درصورتی حرام است که عنوان حرامی بر آن منطبق گردد، مانند اینکه موجب ضرررساندن یا هتک حرمت مؤمن یا آزار و اذیّت وی یا تصرّف در اموال افراد بدون رضایت آنان گردد؛ در غیراینصورت، حرام نیست[76].
حکم «هیپنوتیزم»
هیپنوتیزم و برقراری ارتباط با ضمیر ناخود آگاه افراد از این طریق، چنانچه عنوان حرامی بر آن منطبق گردد -مانند اینکه موجب ضرررساندن به فردی گردد که ضرررساندن به وی حرام است- جایز نیست؛ در غیراینصورت، اشکال ندارد.[77]
استثنای «سحر»
وجود مصلحت مهمتر
گاهی سحر جهت دفع سحر دیگر، جایز، بلکه واجب میشود؛ مانند اینکه مصلحت شرعی مهمتری ازقبیل حفظ جان مسلمان سحر شده، بستگی به آن داشته باشد.[78]
تعَرُّب پس از هجرت
«تعرّب پس از هجرت»، در روایات
«عن مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: الْکَبَائِرُ سَبْعٌ قَتْلُ الْمُؤْمِنِ مُتَعَمِّداً وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ ظُلْماً وَ أَکْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَیِّنَةِ وَ کُلُّ مَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَیْهِ النَّارَ.»[79]
«محمدبنمسلم گوید: از امام صادق{علیه السلام} شنیدم مىفرمود: کبائر هفت موردند: 1. قتل مؤمن به عمد 2. متّهمکردن زن عفیفه به زنا 3. گریختن از جبهۀ جهاد 4. تعرّب پس از هجرت 5. خوردن مال یتیم به ناحق 6. خوردن ربا بعد از علم به حرمت آن 7. هر خلافى که خدا آتش را بر آن واجب و مقرّر کردهاست.»
حکم آن
یکی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارت است از: تعرّب پس از هجرت.[80]
معنای «تعرّب پس از هجرت»
منظور از آن در این زمان آن است که انسان سرزمین اسلامی یا کشور یا شهری که میتواند معارف دینی و احکام شرعی را در آن بیاموزد و واجبات الهی را انجام دهد و از حرامهای الهی اجتناب نماید را ترک کرده و به سرزمین یا کشور یا شهری منتقل شود و در آن اقامت گزیند که دین و ایمانش کاستی پذیرد؛ بهگونهای که ایمان و اعتقادش به عقاید حق، سست و ضعیف و کمرنگ گردد یا نتواند همه یا بعضی از واجباتی را که در شریعت اسلام به آنها امر شده، انجام دهد و گناهانی را که نهی شده، ترک نماید.[81]
مصادیق آن
عدم تفاوت در نیت مهاجرتکننده
حرام است مسافرت به کشورهای غیرمسلمان اعم از شرق، غرب و به هر نیت اعم از گردش و سیاحت، تجارت و بازرگانی، اقامت دائم و یا موقّت و یا جز آنها، اگر چنان مسافرتی موجب نقصان دین او باشد.[82]
ضعیفشدن تدریجی عقاید با حضور در کشور غیراسلامی
پرسش: مسلمانی که در اروپا و یا امریکا و یا هر کشور غیراسلامی سکونت دارد، احساس میکند که از محیط دینی که در آن نشأت یافته و تربیت شده، دور میشود. نه صدای قرآن به گوشش میخورد و نه آوای اذان میشنود و نه زیارت مشاهد برایش میسر است و بهطورکلی از فضاهای روحانی و معنوی محروم میگردد؛ آیا ترک چنین محیط و اوضاع و احوال و مانند آنها؛ مثل عدم شرکت در امور خیریه و عدم توفیق شرکت در کارهای نیکو، نقصان در دین حساب میشود؟
پاسخ: ترک چنان اموری نقصان در دین محسوب نمیشود؛ اما دوری از فضاهای دینی که کمکم به ضعف ایمان و ترک واجبات و یا انجام برخی محرمات بکشد، هرچند حرامهای کوچک، پیشآمدن چنین وضعی در اثر سفر و اقامت در بلاد کفر، موجب حرمت آن میشود.[83]
سفر زن با همسرش
اگر همسر شخصی یقین کند که مسافرت به غرب به همراه شوهرش کاستی در دین او را سبب خواهد شد، چنان سفری برای او حرام میباشد.[84]
سفر فرزندان بالغ با والدینشان
هرگاه فرزندان بالغ -اعمّ از دختر و یا پسر- یقین کنند که مسافرت به کشورهای خارج همراه پدر و یا مادر، در دین آنان کاستی به وجود میآورد، چنان سفری حرام است.[85]
احکام فرعی «تعرّب پس از هجرت»
وظیفۀ مهاجرتکننده (در «تعرّب پس از هجرت»)
مسلمانی که به کشور غیراسلامی رفتهاست؛ اگر بداند که ماندن او در آن کشور (یا سایر کشورهای غیراسلامی) به کاستی دین و ایمان او و خانواده یا فرزندانش، کشیده میشود، ولی سکونتش در میهن اسلامی یا سایر کشورهای اسلامی باعث حفظ دین وایمان او و خانوادهاش میگردد، باید به میهن خود یا سایر کشورهای اسلامی هجرت نماید؛ مگر... .[86]
مقصود از نقص دین
مقصود فقها از نقص دین، ارتکاب فعل حرام اعم از گناه صغیره و یا کبیره؛ مانند میخوارگی و زناکاری، مردارخواری و نوشیدن مایعات حرام و هرکار حرام دیگر است و یا مراد از نقص دین، ترک واجبات است؛ مثل نماز، روزه، حج و یا دیگر واجبات شرعی.[87]
ارتکاب گناهان صغیره در سفر
پرسش: برخی مسلمانانی که در اروپا و یا آمریکا سکونت دارند، گاهی حرامهایی را مرتکب میشوند که اگر در کشورهای اسلامی خود میبودند آنها را انجام نمیدادند؛ زیرا مظاهر عادی زندگی در غرب احیاناً آنان را به انجام آن کارها میکشاند هرچند که راغب نباشد. آیا چنین وضعی نقصان و کاستی در دین بهحساب میآید و موجب حرمت سکونت در آنجا میشود؟
پاسخ: بلی؛ مگر آنکه آن سلسله امور از گناهان صغیره باشند و بدون تکرار و گاهی پیش بیایند.[88]
هجرت برای تبلیغ دینو شرط جواز آن
مسافرت به بلاد غیراسلامی بهقصد نشر احکام دینی و تبلیغ اسلامی درصورتیکه نسبت به دین و ایمان خود و فرزندان خردسالش ایمن باشد، نیکوست.[89]
شرط جواز مسافرت به بلاد کفر
جایز است، مسافرت به هر کشور غیراسلامی و حتی اقامتگزیدن در آنها هرگاه چنان مسافرتی مانع از انجام مسئولیتهای شرعی نسبت به خود و یا عائلهاش پیش نیاورد، چه در حال و چه درآینده.[90]
استثنائات «تعرّب پس از هجرت»
ضرورت و شرط آن
اگر ضرورت ایجاب کند یکمسلمان به کشورهای غیراسلامی سفر کند و آن سفر موجب نقص دین او میشود، چنین ضرورتی؛ مثل نجات خود از مرگ حتمی و نظایر آن، مجوّز چنان مسافرتی میشود و باید به حد لازم و ضرورتی اکتفا کند و زیاده بر آن روا نیست.[91]
خطر مرگ یا سختی زیاد
آنکه برگشتن به میهن اسلامی، وی را در خطر مرگ یا حَرَج و زحمت فوقالعادهای که قابل تحمّل نیست، بیاندازد.[92]
دوستی و معاشرت با دشمنان دین و منحرفان و...
«دوستی و معاشرت با دشمنان دین و منحرفان»، در ثقلین
الف. در قرآن
<یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ>[93]
«اى مؤمنان! با قومى که خدا بر آنان خشم گرفته دوستى نکنید. آنان به یقین از آخرت مأیوسند، همانگونه که کافران مدفون در قبرها مأیوسند.»
ب. در روایات
«عَنْ مُیَسِّرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام} قَالَ: لَا یَنْبَغِی لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ یُوَاخِیَ الْفَاجِرَ وَ لَا الْأَحْمَقَ وَ لَا الْکَذَّابَ.»[94]
«میسِّر از امام صادق{علیه السلام} نقل میکند که حضرت{علیه السلام} فرمود: سزاوار نیست که انسان مسلمان با بدکار و احمق و بسیار دروغگو رفاقت نماید.»
حکم «دوستی با دشمنان خدا»
بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارتاند از: دوستی با دشمنان خداوند متعال و نیز محاربه و جنگ با اولیای خداوند متعال و فسادکردن در زمین.[95]
حکم «دوستی با کافر یا انسانهای منحرف»
رفاقت و معاشرت با اشخاص مسلمان یا کافر یا فرقههای ضالّه، مانند بهائیّت که موجب گمراهی انسان از عقاید حقّۀ شیعه شده یا زمینۀ انحراف وی را در اصول و فروع دین و مذهب به وجود میآورند، جایز نیست.[96]
برخی از احکام فرعی آن
حضور در جلساتِ موجبِ انحراف عقیده
باید از حضور در اماکنی که موجب گمراهی و انحراف فرد از عقاید حقّۀ شیعه شده یا موجب سستی او در عمل به واجبات الهی و ترک محرّمات میشود، اجتناب شود.[97]
قطع ارتباط با جلسات موجب گناه
شرکت در جلساتی که موجب میشود انسان در معرض ابتلا به حرام قرار گیرد جایز نیست و اگر اجتناب از ابتلا به حرام، متوقّف بر قطع ارتباط با جلسات مذکور باشد، این کار لازم است.[98]
قطع یا صلۀ رحم با بستگان گنهکار
پرسش: آیا میتوان با اقوامی که گناه انجام میدهند؛ مانند ترک نماز یا غیبت و مانند آن قطع ارتباط نمود؟
پاسخ: قطع رحم جایز نیست؛ ولی اگر احتمال تأثیر میدهید، باید ایشان را امربهمعروف و نهیازمنکر کنید.[99]
حکم شراکت با انسان غیرمقید به خمس
پرسش: اگر انسان با دوستی که میدانیم خمس نمیدهد شراکت کند، چه حکمی دارد؟
پاسخ: اشکال ندارد.[100]
صَد و اِضلال عن سبیلالله (بازداری و گمراهکردن از راه حق)[101]
«صد و اضلال عن سبیلالله»، در ثقلین
الف. در قرآن
1. <... أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ 18 الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُون>[102]
«... آگاه باشید! لعنت خدا بر ستمکاران باد! (18) هم آنان که مردم را از راه خدا باز مىدارند و مىخواهند آن را کج نشان دهند و به آخرت کافر هستند.»
2. <قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبیل>[103]
«بگو: اى اهل کتاب! به ناحق در دینتان غلوّ نکنید و از امیال و هوسهاى گروهى که یقیناً پیش از این گمراه شدند و بسیارى را گمراهکردند و از راه راست دور شدند، پیروى مکنید.»
ب. در روایات
«السرائر مِنْ کِتَابِ عَبْدِ اللَّه بْنِ بُکَیْرٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ{علیه السلام} قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: مَنْ دَعَا إِلَى ضَلَالٍ لَمْ یَزَلْ فِی سَخَطِ اللَّهِ حَتَّى یَرْجِعَ مِنْهُ.»[104]
«امام صادق{علیه السلام} از پدرشان امام باقر{علیه السلام} نقل میکنند که رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: هرکس به گمراهی دعوت نماید، همواره در خشم خداوند است، تا اینکه از آن برگردد.»
حکم «صد و اضلال عن سبیلالله»
بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارتند از:
-مانعشدن از ذکر خداوند متعال در مساجد و سعی در خرابکردن آنها
-گمراهکردن مردم از راه خداوند متعال.[105]
اقسام و مصادیق آن
کُتب «ضَلال» (معامله و تدریس و...)
پرسش: خریدوفروش یا تدریس کتابهاى گمراهکننده، چه حکمی دارد؟
پاسخ: حرام است و مقصود از کتب ضلال، کتابهایی است که مشتمل بر عقاید و آرای باطل مخالف دین و مذهب باشد.[106]
توزیع یا نشر عکس یا فیلمهای فسادانگیز
توزیع یا نشر عکس یا فیلمهایی که موجب ترویج فساد در جامعه میشود -مانند اینکه افراد با دیدن آنها مبتلا به گناه میشوند- حرام است. (چه اینکه نگاه به آنها سببب نقص ایمان و سستی عقاید شود یا موجب فاسدشدن اخلاق و رفتار و بیبندوباری شده یا باعث رویآوردن به امور منافی عفت و حیا یا سایر گناهان گردد.[107]
حکم استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
فضای مجازی، اینترنت و شبکههای اجتماعی، ابزار مشترک محسوب میشوند و از آنجا که زمینۀ ابتلا به گناهان مختلف، از این طریق زیاد و دسترسی به آن آسان است، باید پرهیز و مراقبت زیادی در استفاده از آن صورت گیرد. استفاده و نگهداری از این ابزار -همچون سایر ابزارهای مشترک- برای کسی که خود را نسبت به ارتکاب گناه[108] از این طریق ایمن نمیداند، جایز نیست و در غیراینصورت، جایز است. [109]
حکم در اختیار خانواده قراردادن ابزار فوق
اگر فرد ابزارهای فوق را در اختیار خانوادۀ خویش قرار میدهد، نگهداری آن در خانه درصورتی جایز است که شرط مذکور در مورد خانوادۀ وی هم وجود داشته باشد.[110]
نگهداری از ماهواره
پرسش: باتوجهبه اینکه برنامههای ماهواره شامل برنامههای مفید و علمی نیز هست، نظر حضرتعالی در رابطه با استفاده از ماهواره چیست؟
پاسخ: اگر ترس کشیدهشدن خود یا بعضی از خانوادۀ خود به استفاده آن در حرام باشد؛ (مانند نگاهکردن به فیلمهای برهنه یا نیمهبرهنه) نگهداری آن جایز نیست.[111]
حضور در اماکن موجب انحراف
باید از حضور در اماکنی که موجب گمراهی و انحراف فرد از عقاید حقّۀ شیعه شده یا موجب سستی او در عمل به واجبات الهی و ترک محرّمات میشود، اجتناب شود.[112]
برخی از احکام فرعی «اِضلال»
حکم دخالت «قصد» در اضلال
پرسش: آیا نیت اضلال در کتب و فیلمها و... ضلال موضوعیت دارد؟ به عبارت دیگر: آیا اگر کسی –مثلا- کتابی نوشت یا فیلمی ساخت که نیتش گمراهکردن مردم از راه حق نبود؛ ولی این اثر موجب گمراهی مردم (در هر بُعدی) شد، اینکارِ او مصداق اضلال از راه حق میباشد؟ (چنانچه برخی فقها قائل به آن هستند.)
پاسخ: باید مصداق گمراهکننده و اضلال باشد.[113]
عدم اختصاص ضلالت به امور اعتقادی
پرسش: آیا ضلالت فقط در حوزه اعتقادی است یا شامل فهم فقهی، شریعت و همچنین سلوک عملی و اخلاقی نیز میشود؟
پاسخ: بله؛ مگر اینکه انکار حکمی کند که رسول خدا{صلوات الله علیه} به مردم ازطرف خدا ابلاغ نمودند بهنحوی که موجب تکذیب رسول خدا{صلوات الله علیه} شود.[114]
تشبه به کفّار
«تشبه به کفار»، در ثقلین
الف. در قرآن
<یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تُطیعُوا الَّذینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرین>[115]
«اى اهل ایمان! اگر از کافران فرمان برید، شما را به [عقاید و روشهاى کافرانه] گذشتگانتان باز مىگردانند، درنتیجه زیانکار خواهید شد.»
ب. در روایات
«عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الصَّادِقِ{علیه السلام} قَالَ: إِنَّهُ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِهِ: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ: لَا تَلْبَسُوا لِبَاسَ أَعْدَائِی وَ لَا تَطْعَمُوا مَطَاعِمَ أَعْدَائِی وَ لَا تَسْلُکُوا مَسَالِکَ أَعْدَائِی فَتَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی.»[116]
«اسماعیلبنمسلم از امام صادق{علیه السلام} نقل میکند که فرمود: همانا خداوند به پیامبری از پیامبرانش وحی فرمود که: به ایمان آوررندگان بگو: لباس دشمنان من را نپوشید و به نحو غذاخوردن دشمنانم غذا مخورید و سلوک و روش دشمنانم را پینگیرید که درنتیجه همانطور که آنان دشمنان من هستند، شما هم دشمنان من میشوید.»
برخی از مصادیق و احکام فرعی آن
پوشیدن لباس کفار
بنابر احتیاط واجب، جایز نیست مسلمانان لباسهای ویژۀ کفار را بپوشند و به آنها تشبه کنند.[117]
حکم استفاده از کروات
پرسش: آیا استفاده از کروات در مجالس جشن و عروسی اشکال دارد؟
پاسخ: فینفسه مانعی ندارد.[118]
خریدوفروش و نگهداری سگهای زینتی و امثال آن
پرسش: در کشورهای غربی خریدوفروش سگ بازار ویژهای وجود دارد. آیا خریدوفروش سگ فقط برای مأنوسشدن و زندگی همراه آن، جایز است؟
پاسخ: جایز نیست.[119]
جواز نگهداری سگ برای نگهبان و کراهت نماز در آن خانه
پرسش: شرایط نگهداری سگ در منزل و باغ جهت نگهبانی چگونه میباشد؟
پاسخ: مانعی ندارد و شرط خاص برای آن نیست؛ اگرچه نجس است و نمازخواندن در خانهای که سگ در آن نگهداری میشود، مکروه شمرده شدهاست.[120]
[1]. النساء، 48.
[2]. الکافی، ج2، ص384.
.[3] رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.
[4]. همان، ج1، مسئلۀ 125.
[5]. همان.
[6]. همان، مسئلۀ 126.
[7]. همان.
[8]. همان، ج2، مسئلۀ 534.
[9]. همان، ج1، مسئلۀ 129.
[10]. همان، مسئلۀ ۱۲۰.
[11]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی، پرسشوپاسخ.
[12]. همان.
[13]. همان.
[14]. المائدة، 159.
[15]. کافی، ج1، ص144.
[16]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[17]. همان.
[18]. همان.
[19]. همان.
[20]. همان
[21]. «خانقاه» مکانی است منصوب به فرقههای صوفیه.
[22]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 548.
[23]. همان، مسئلۀ 532.
[24]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی، پرسشوپاسخ.
[25]. همان.
[26]. و همچنین «غیبتکردن».
[27]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 480.
[28]. الحج، 32.
[29]. وسائلالشیعة، ج5، ص297.
.[30] رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.
[31]. همان، ج1، مسئلۀ 428.
[32]. رسالۀ فقه برای غربنشینان، مسئلۀ 587.
[33]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج1، مسئلۀ 427.
[34]. همان، مسئلۀ 409.
[35]. همان، مسئلۀ 410.
[36]. همان، مسئلۀ 411.
[37]. همان، مسئلۀ 424.
[38]. البته فاصلهشدن صندوق شریف و پارچهای که روی آن انداختهاند یا ضریح مطهر، برای برطرفشدن بیادبی، کافی نیست.
[39]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج1، مسئلۀ 1128.
[40]. در تربت حضرت سیدالشهداء {علیه السلام} فرقی نیست که از قبر شریف آن مظلوم برداشته باشند یا آنکه از بیرون آورده و بهقصد تبرک و استشفا بر قبر مطهر گذاشته باشند. (همان، مسئلۀ 422)
[41]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج1، مسئلۀ 423.
[42]. همان، ج2، مسئلۀ 542.
[43] استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[44]. رسالۀ فقه برای غربنشینان، مسئلۀ 324.
[45]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[46]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی، پرسشوپاسخ.
[47]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 539.
[48]. همان، مسئلۀ 530.
[49]. همان، مسئلۀ 534.
[50]. همان، مسئلۀ 538.
[51]. همان، مسئلۀ 536.
[52]. همان، مسئلۀ 1423.
[53]. رسالۀ فقه برای غربنشینان، مسئلۀ 593.
[54]. رسالۀ توضیحالمسائل، مسئلۀ 631.
[55]. همان، مسئلۀ 610.
[56]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[57]. همان.
[58]. همان.
[59]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی، پرسشوپاسخ.
[60]. منظور از «متشرعه» افراد متدینی هستند که اهل توجه به دستورات شریعت مقدس و رعایت آنها میباشند.
[61]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[62]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 449.
[63]. البقرة، 102.
[64]. وسائل الشیعة، ج17، ص148.
[65]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 492.
[66]. امّا اگر خبر دادن از امور پنهان، بر اساس نشانهها و قرائن و شواهد عقلایی باشد که معمولاً بر دیگران مخفی است، درصورت یقین یا اطمینان به صحیحبودن آن جایز است. در غیراینصورت، خبردادن از آن بهصورت جزمی و یقینی، از مصادیق قول بدون علم یا حجّت بوده و جایز نمیباشد. (همان، مسئلۀ 493)
[67]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 494.
[68]. همان، مسئلۀ 495.
[69]. رسالۀ فقه برای غربنشینان، مسئلۀ 599.
[70]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[71]. رسالۀ فقه برای غربنشینان، مسئلۀ 598.
[72]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 492.
[73]. البقرة، 102.
[74]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی، پرسشوپاسخ.
[75]. «شعبده» (تردستی یا چشمبندی) عبارت است از اینکه تردست، امور غیرواقعی را با استفاده از مهارتهای این حرفه ازقبیل سرعت عمل و انجام حرکات سریع یا پنهان، مخفیسازی اشیا و استفاده از خطای دید بیننده، بهصورت امر واقعی ارائه میدهد. (رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 496)
[76]. همان.
[77]. همان، مسئلۀ 497.
[78]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 492.
[79]. الکافی، ج2، ص277.
.[80] رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.
[81]. همان.
[82]. رسالۀ فقه برای غربنشینان، مسئلۀ 4.
[83]. همان، مسئلۀ 14.
[84]. همان، مسئلۀ 5.
[85]. همان، مسئلۀ 6.
[86]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394. (ادامۀ این مسئله –که بیان استثنای حکم است- در بخش «استثنائات» ذکر میشود.)
[87]. رسالۀ فقه برای غربنشینان، مسئلۀ 7.
[88]. همان، مسئلۀ 15.
[89]. همان، مسئلۀ 1.
[90]. همان، مسئلۀ 3.
[91]. همان، مسئلۀ 8.
[92]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.
[93]. الممتحنة، 13.
[94]. الکافی، ج2، ص640.
.[95] رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.
.[96] همان، مسئلۀ 549.
[97]. همان، مسئلۀ 548.
.[98] همان، مسئلۀ 549.
[99]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[100]. همان.
[101]. توضیحی مختصر پیرامون این موضوع: مقصود ما از این موضوع هم شامل گمراهکردن دیگران میشود و هم مواردی را دربرمیگیرد که خود فرد با اموری زمینۀ انحراف و گمراهی خویش و جداشندنش و مخالفت با عقاید حقۀ مسلمان شیعی را فراهم میکند.
[102]. هود، 18 و 19.
[103]. المائدة، 77.
[104]. بحارالانوار، ج2، ص22.
.[105] رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 394.
[106]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[107]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج4، پاورقیِ مسئلۀ 25.
[108]. اعم از نگاههای آلوده و مکالمات حرام، گوشدادن به غنا و موسیقی حرام، عضویّت در گروههای منحرف و سایر عناوین حرام.
[109]. رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 498.
[110]. همان.
[111]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی، پرسشوپاسخ.
[112] رسالۀ توضیحالمسائل جامع، ج2، مسئلۀ 548.
[113]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی.
[114]. همان.
[115]. آلعمران، 149.
[116]. وسائل الشیعة، ج4، ص385.
[117]. رسالۀ توضیحالمسائل، مسئلۀ 209.
[118]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی، پرسشوپاسخ.
[119]. همان.
[120]. همان.