قنوط من رحمة الله (ناامیدی از رحمت الهی)
«قنوط من رحمة الله (ناامیدی از رحمت الهی)»، در ثقلین
الف. در قرآن
<قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ>[1]
«بگو: اى بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود تجاوزکار بودهاید! از رحمت خدا ناامید نشوید؛ یقینا خدا همۀ گناهان را مىآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
ب. در روایات
«عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْد ِاللَّهِ{علیه السلام} یَقُولُ: الْکَبَائِرُ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الْیَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْأَمْنُ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ ظُلْماً وَ أَکْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَیِّنَةِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ.»[2]
«مسعدةبنصدقة میگوید: از امام صادق{علیه السلام} شنیدم که میفرمود: گناهان کبیره، ناامیدى از رحمت خداست (در دنیا) و یأس از مرحمت او (در آخرت) و ایمنى از مکر خدا (یعنى از عذاب او) و قتل نفسى که خدا حرام کرده و نافرمانى پدر و مادر و خوردن مال یتیم بهناحق و خوردن ربا بعد از دانستن و تعرب بعد از هجرت و متهمساختن زن پاکدامن و فرار از جهاد.»
حکم «ناامیدی»
پرسش: اگر انسان افسرده باشد، نه از نوع خیلی شدید، بلکه از نوعی که دکترها و روانشناسان تشخیص افسردگی دهند و در این مدت نمازش را عمداً ترک کند و روزه هم نگیرد و به خدا بدگمان شود و از رحمت او مأیوس گردد و کشف حجاب کند، درحالیکه عقلش سر جایش است و آگاه و عاقل است، حکمش چیست؟
پاسخ: انسان باید همیشه به خداوند قادر و مهربان امیدوار باشد و آنچه را او دستور داده، از نماز و روزه و حجاب و یا سایر وظایف دینی، انجام دهد و از رحمت واسعۀ او ناامید نباشد که ناامیدی از گناهان کبیره است. هیچکس حق ندارد به بهانۀ افسردگی وظیفۀ شرعی خود را ترک کند؛ مگر اینکه بر اثر بیماریِ افسردگی، عقل و هوش خود را از دست بدهد.[3]
مصادیق آن
خودکشی
خودکشى از گناهان کبیره است و مجازات شدیدى در جهان آخرت دارد و شخص مؤمن هرگز به آن فکر نمىکند و نشانۀ ضعف و ناتوانى ایمان است.[4]
ناامیدی قلبی از رحمت الهی
پرسش: اگر کسی تنها در دلش از رحمت حضرت حق ناامید باشد و آن را بروز ندهد و در افعال و کلام و ... خود آشکار نکند، آیا این حالت قلبی نیز مصداق «قنوط من رحمة الله» و حرام شرعی کبیره است؟!
پاسخ: یأس از رحمت خدا، چه در دل و قلب باشد و چه آن را علنی و آشکار نماید، در واقع نوعی سوءظن به خداوند متعال بوده و از بزرگترین گناهان است؛ زیرا کسى که از رحمت حق مأیوس شود، از هیچ گناهى ابایى ندارد؛ چون مىگوید: آب از سر من گذشته و من غرق شدهام، چه یکقامت، چه صدقامت؛ ناامیدى خطرناکترین راه نفوذ شیطان در دل آدمى است که او را آلودۀ هرگونه گناه مىکند.[5]
خواندن شعر ناامیدکننده
پرسش: اگر محتواى شعرى ناامیدى از لطف حق باشد و با ترجیع خوانده شده باشد، ولى براى عرف مناسب با مجالس لهو و مطرب بهحساب نیاید و مکلّف را نیز بهگناه سوق ندهد، چه حکمى دارد؟
پاسخ: جایز نیست.[6]
رسیدن به بنبست و ناامیدی از اصلاح خود
پرسش: آیا رسیدن به بنبست و ناامیدشدن از اصلاح خود و در نتیجه افسردگی و دلسردی نسبت به هر کاری -خصوصا کارهای خیر- و ...، نیز مصداق «القنوط من رحمة الله» و از گناهان کبیره میباشد؟
پاسخ: در فرض سؤال، مصداق ناامیدی میباشد.[7]
برخی از احکام فرعی آن
اظهار ناامیدی، ولی بدون جدّیت
پرسش: بسیاری از مردم هستند که جملاتی بعضاً بر زبان میآورند که بوی یأس و قنوط میدهد –نظیر اینکه: «خدا که دیگر با ما کاری ندارد» یا «از ما که گذشت و ما که دیگر جهنمی شدیم» و... -؛ ولی این جملات با جدیت کامل و از صمیم قلب نیست. آیا بیان این جملات هم، شرعاً حرام و مصداق «القنوط من رحمة الله» میباشد؟ (درواقع آیا یأس و قنوط ذومراتب و نسبی است؟)
پاسخ: چنانچه با قصد جدی و با اعتقاد نباشد، حرام و مصداق ناامیدی نیست؛ اما تکرار و تلقین آن نیز صحیح نیست.[8]
لزوم سانسور برای جلوگیری از یأس
پرسش: آیا در اسلام سانسور جایز است؟ اگر هست، چه حدودى دارد؟ چگونه مىتوان آن را در جامعۀ اسلامى پیاده کرد؟
پاسخ: هرگونه خبرى که انتشار آن به حال جامعه مضرّ است یا سبب بیدارى دشمنان یا بهرهبردارى سوء آنان مىشود یا موجب تفرقه بین صفوف مسلمین مىگردد یا ایجاد یأس و وحشت و بدبینى مىکند یا تبعات دیگرى -مانند آنچه گذشت- دارد، چنین اخبارى نباید انتشار یابد. بههمیندلیل، در زمان جنگ، بسیارى از اخبار موقتا مکتوم مىماند و پس از برطرفشدن خطر، فاش مىگردد. شبیه این معنا، در موارد دیگر نیز کاملا ممکن است.[9]
[1]. الزمر، 53.
.[2] الکافی، ج2، ص280.
[3]. استفتائات جدید، ج2، سؤال 450.
[4]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی، احکام ویژه، متفرقه و سایر مسائل بهترتیب حروف الفبا.
[5]. استفتا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی
[6]. همان.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. استفتائات جدید، ج3، سؤال 1626.