روز شانزدهم: نوشتن اعمال انسان

آیه

ثبت تمام اعمال

<کَلاَّ سَنَکْتُبُ ما یَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا>[1]

«این‌چنین نیست [که او مى‏گوید]؛ ما به زودى آنچه را مى‏گوید [در پرونده عملش‏] خواهیم نوشت و عذابش را همواره ادامه خواهیم داد.»

روایت

چهل‌سال فرصت

«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{علیه السلام}‏: إِنَّ الْعَبْدَ لَفِی‏ فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ‏ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَرْبَعِینَ سَنَةً، فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ؟عز؟ إِلَى مَلَکَیْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِی هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَ شَدِّدَا وَ تَحَفَّظَا وَ اکْتُبَا عَلَیْهِ قَلِیلَ عَمَلِهِ وَ کَثِیرَهُ وَ صَغِیرَهُ وَ کَبِیرَهُ.»[2]

«امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: همانا بنده از ابتدای عمر تا چهل‌سالگی در وسعت است؛ زمانی که به چهل‌سالگی رسید، خداوند؟عز؟ به دو ملک وحی می‌کند: به بنده‌ام به اندازۀ کافی عمر دادم؛ پس از این، شما بر او سخت بگیرید و خشونت به خرج دهید و تمام اعمال کم و زیاد و کوچک و بزرگ او را ثبت کنید!»

کلام بزرگان

ملااحمد نراقی{رحمة الله علیه}

کسى را که مرحله‌اى چون مرگ در پیش، خانه‌اى چون آخرت در عقب، دشمنى چون شیطان در کمین، محاسبى چون کرام‌الکاتبین قرین، عمرى چون برق در گذر، منزلى چون دنیا -که محل صدهزار گونه خطر است- مستقر، خندیدن و شوخى‌کردن روا نیست؛ و با خاطرِ جمع نشستن سزاوار نخواهد بود، مگر از غفلت و بى‌خبرى.[3]

شعر

«از ناز قضا چو چهره حسن آراست        تشریف حیا به قدّ عشق آمد راست‏

گر این دو نگهبان نبود از چپ و راست   بس دود کزین دو شعله برخواهد خاست»‏[4]

داستان

رمزی از معارف الهی

به رسول اکرم{صلوات الله علیه} گفتند: ای پیامبر خدا! معناى این سخن خداوند؟عز؟ چیست: خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى‌فرستند؟[5] حضرت فرمود: این از علوم پنهان است؛ اگر از این امر سؤال نمی‌کردید، هیچ‌گاه به شما خبر نمى‌دادم؛ خداوند متعال دو فرشته برایم گماشته است که هرگاه نزد بندۀ مسلمانى نام من برده شود و او بر من درود فرستد، آن دو فرشته مى‌گویند: خدا تو را بیامرزد! خداوند؟عز؟ و فرشتگانش در جواب آن دو فرشته مى‌گویند: «آمین»؛ و اگر نزد بنده‌ای نام من برده شود و او بر من صلوات نفرستد، این دو ملک می‌گویند: خداوند تو را نیامرزد؛ و خداوند متعال و سایر فرشتگان، «آمین» می‌گویند.[6]

ادعیه

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّی‏عَلَى الْمَلَکَیْنِ الْحَافِظَیْنِ عَلَیَّ وَ عَلَى الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ‏ بِالصَّلَاةِ الَّتِی تُحِبُّ أَنْ یُصَلِّیَ بِهَا عَلَیْهِمْ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ صَلَاةً کَثِیرَةً طَیِّبَةً مُبَارَکَةً زَاکِیَةً طَاهِرَةً نَامِیَةً کَرِیمَةً تَامَّةً فَاضِلَة.»[7]

«خدایا! از تو خواستارم که بر دو ملک نگهبان و بر نویسندگان بزرگوار درود فرستی؛ درودی که اهل آسمان‌ها و زمین طالب و دوستدار آن باشند؛ درودی فراوان، پاک، بابرکت، دور از پلیدی‌ها، پاک‌کننده، بالارونده، باکرامت، تمام و دارای فضیلت.»                   

روز هفدهم: نوشتن اعمال انسان

آیه

ثبت ریز و درشت اعمال

<وَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ 52 وَ کُلُّ صَغیرٍ وَ کَبیرٍ مُسْتَطَرٌ>[8]

«و هر عملى را که انجام دادند در نامه‏هاى اعمالشان ثبت است.(52) و هر کوچک و بزرگى [از اعمالشان در آن‏] نوشته شده است.»

روایت

نوشتن اراده کار خوب

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}‏: ‏یَهُمُّ‏ الْعَبْدُ بِالْحَسَنَةِ فَیَعْمَلُهَا فَإِنْ هُوَ لَمْ یَعْمَلْهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً بِحُسْنِ نِیَّتِهِ وَ إِنْ هُوَ عَمِلَهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عَشْراً، وَ یَهُمُّ بِالسَّیِّئَةِ أَنْ یَعْمَلَهَا فَإِنْ لَمْ یَعْمَلْهَا لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ وَ إِنْ هُوَ عَمِلَهَا أُجِّلَ سَبْعَ سَاعَاتٍ وَ قَالَ صَاحِبُ الْحَسَنَاتِ لِصَاحِبِ السَّیِّئَاتِ -وَ هُوَ صَاحِبُ الشِّمَالِ-: لَا تَعْجَلْ عَسَى أَنْ یُتْبِعَهَا بِحَسَنَةٍ تَمْحُوهَا، فَإِنَّ اللَّهَ؟عز؟ یَقُولُ: <إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ‏>[9] أَوِ الِاسْتِغْفَارِ فَإِنْ هُوَ قَالَ: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ الْعَزِیزَ الْحَکِیمَ الْغَفُورَ الرَّحِیمَ ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»، لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ؛ وَ إِنْ مَضَتْ سَبْعُ سَاعَاتٍ وَ لَمْ یُتْبِعْهَا بِحَسَنَةٍ وَ اسْتِغْفَارٍ، قَالَ صَاحِبُ الْحَسَنَاتِ لِصَاحِبِ السَّیِّئَاتِ: اکْتُبْ عَلَى الشَّقِیِّ الْمَحْرُومِ.»[10]

«رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: هرگاه بنده قصد کار خوب کند، اگر آن را انجام ندهد، خداوند به خاطر حسن نیتش برای او یک‌حسنه می‌نویسد؛ و اگر آن را انجام دهد، خداوند برایش ده‌حسنه می‌نویسد. اگر بنده قصد کار بد کند و آن را انجام ندهد، چیزى بر او نوشته نشود؛ و اگر به‌جا آورد، تا هفت‌ساعت به او مهلت دهند و فرشتۀ موکل حسنات به فرشتۀ موکل سیئات که در طرف چپ است، می‌گوید: شتاب مکن؛ شاید پس از آن، کار خوبى کند که آن را محو سازد؛ زیرا خداوند؟عز؟ می‌فرماید: «همانا کارهاى خوب، کارهاى بد را ببرند»؛ و یا آنکه آمرزش خواهد و بگوید: «طلب مغفرت می‌کنم از خدایی که جز او خدایی نیست، دانای نهان و آشکار، شکست‌ناپذیر، حکیم، بخشنده، رحیم، دارای جلال و کرامت؛ و به سوی او باز می‌گردم»؛ در این صورت چیزى بر او نوشته نشود؛ اگر هفت‌ساعت بگذرد و دنبالش حسنه‏اى نیاورد و کار نیکى نکند و استغفار هم نکند، فرشتۀ حسنات به فرشتۀ سیئات گوید: گناه را بر این بدبخت محروم از خیر بنویس!»

کلام بزرگان

فیض کاشانی{رحمة الله علیه}

پس از مدت‌ها که از پوسیدگى انسان در قبر مى‌گذرد، خداوند او را زنده مى‌کند تا عذاب‌هاى سخت را تحمل کند. پس از آنکه اجزاى پراکنده‌اش گرد آمد، از قبر بیرون مى‌آید و او را به سوى مواقف هولناک قیامت مى‌برند. پس مى‌بیند قیامت برپا شده، آسمان شکافته شده، زمین دگرگون شده، کوه‌ها روان گشته، ستارگان فرو ریخته، خورشید گرفته، احوال تاریک، فرشتگان خشن و سخت‌گیر، دوزخى که زبانه مى‌کشد، بهشتى که گنهکار بدان مى‌نگرد و افسوس مى‌خورد، نامه‌هایى گشاده مى‌بیند و به او مى‌گویند: نامه‌ات را بخوان! مى‌گوید: آن چیست‌؟ می‌گویند: خدا در زمان زنده‌بودنت که بدان شاد بودى و بر نعمت‌هایش تکبّر مى‌کردى و به اسبابش مى‌بالیدى، دو فرشته را مأمور ساخت که گفتار و کردار کم و زیاد حتّى عمل ناچیز و پوست هستۀ خرمایى که استفاده کرده‌اى و خوردن و نوشیدن و ایستادن و نشستن تو را بنویسند؛ درحالى‌که تو آنها را از یاد برده‌اى ولى خدا محاسبه کرده است؛ بنابراین براى محاسبه بیا و آمادۀ جواب شو یا روانۀ خانۀ عذاب! پس، از ترس این خطاب قلبش پاره‌پاره مى‌شود، پیش از آنکه نامه‌ها پراکنده شود و گناهان ثبت‌شدۀ در آن را مشاهده کند. وقتى آنها را مى‌بیند، مى‌گوید: <یٰا وَیْلَتَنٰا مٰا لِهٰذَا الْکِتٰابِ لاٰ یُغٰادِرُ صَغِیرَةً وَ لاٰ کَبِیرَةً إِلاّٰ أَحْصٰاهٰا>[11]. این پایان کار اوست و معناى آیۀ <ثُمَّ إِذٰا شٰاءَ أَنْشَرَهُ>[12] همین است، پس کسى را که چنین وضعى دارد با تکبّر و بزرگى کردن چه کار است‌؟! بلکه لحظه‌اى شادمانى ندارد چه رسد که غرور و تکبّر ورزد.[13]

شعر

«کُلُّ شَیءٍ فَعَلوهُ فىِ الزُّبُر                        نام‌ها ز اعمالشان گردیده پُر

یا که اندر لوح محفوظست ضبط             جملگى اعمالشان بی‌سهو و خبط

هست هر خرد و بزرگى از فعال               ثبت اندر لوح اندر کلّ حال‏»[14]

داستان

لبخند پیامبر{صلوات الله علیه}

روزی پیامبر اکرم{صلوات الله علیه} به طرف آسمان نگاه می‌کرد که اصحاب دیدند ایشان تبسم نمود. شخصی به حضرت گفت: یا رسول‌الله! علت این لبخند چه بود؟ رسول خدا{صلوات الله علیه} فرمود: وقتی به آسمان نگاه می‌کردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه‌روزی بنده باایمانی را که هرروز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می‌شد، بنویسند؛ ولی او را در محل نماز خود نیافتند؛ چون او در بستر بیماری افتاده بود. فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند: ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده مؤمن به محل نماز او رفتیم، ولی او را در محل نمازش نیافتیم؛ زیرا در بستر بیماری آرمیده بود. خداوند به آن فرشتگان فرمود: تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هرروز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، می‌نوشتید، بنویسید! بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظر بگیرم.[15]

ادعیه

«أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ‏ وَ بِحَقِّ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ أَنْ تَسْتَجِیبَ دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُکَ بِهِ مِنْ أَوَّلِ الشَّهْرِ إِلَى هَذَا الْیَوْمِ وَ أَنْ تُعْتِقَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ تُحَرِّمَ جَسَدِی عَلَى النَّارِ إِنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِین.»‏[16]

«خدایا! به حق نویسندگان بزرگوار و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل از تو می‌خواهم دعایم را که از ابتدای این ماه (رمضان) تا امروز داشته‌ام، اجابت کنی و گردنم را از آتش جهنم برهانی و بدنم را بر آتش حرام کنی؛ همانا تو مهربان‌ترینِ مهربانانی!»                   

روز هجدهم: نوشتن اعمال انسان

آیه

فرستادگانِ خداوند

<أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ>[17]

«آیا آنان گمان مى‏کنند که ما رازشان و سخنان در گوشى آنان را نمى‏شنویم؟ چرا مى‏شنویم و فرستادگان ما [که فرشتگان نویسنده اعمال‏اند] نزد آنان حاضرند [و اعمالشان را] مى‏نویسند.»

روایت

برتری نویسنده خوبی‌ها بر نویسنده گناهان

«قالَ رَسولُ اللهِ{صلوات الله علیه}: کَاتِبُ الْحَسَنَاتِ عَنْ یَمِینِ الرَّجُلِ وَ کَاتِبُ السَّیِّئَاتِ عَنْ یَسَارِهِ، وَ صَاحِبُ الْیَمِینِ الْأَمِیرُ عَلَى صَاحِبِ الشِّمَالِ، فَإِذَا عَمِلَ حَسَنَةً کَتَبَهَا مَلَکُ الْیَمِینِ عَشْراً، وَ إِذَا عَمِلَ سَیِّئَةً قَالَ صَاحِبُ الْیَمِینِ لِصَاحِبِ الشِّمَالِ دَعْهُ‏ سَبْعَ‏ سَاعَاتٍ‏ فَلَعَلَّهُ یَتُوبُ أَوْ یَسْتَغْفِرُ.»[18]

«پیامبر اکرم{صلوات الله علیه} فرمود: نویسندۀ خوبی‌های انسان در سمت راست او و نویسندۀ بدی‌های او در سمت چپ اوست؛ و ملک سمت راست رئیس ملک سمت چپ است. زمانی که او عمل نیکی انجام دهد، ملک سمت راست ده‌برابر آن را می‌نویسد و زمانی که شخص عمل بدی انجام دهد، ملک سمت راست به ملک سمت چپ می‌گوید: تا هفت‌ساعت او را رها کن که شاید توبه یا استغفار کند.»

کلام بزرگان

ابن طاووس{رحمة الله علیه}

اى بنده! اگر مسلمان بوده و به قرآن باور داشته باشى، یقینا در دل خویش به فرمایش خداوند؟عز؟ اعتقاد داشته و آن را تصدیق مى‌کنى؛ آنجا که مى‌فرماید: <إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحٰافِظِینَ 10 کِرٰاماً کٰاتِبِینَ>[19]؛ «به راستى که بر شما نگاهبانانى گمارده شده، بزرگوارانى که اعمال شما را مى‌نویسند»؛ و خود را مهیّاى استقبال از آن دو فرشته مى‌کنى، همان‌گونه که خود را براى ورود پیک پادشاهان دنیا -که از بندگان خداوند و پادشاه عالمیان‌اند- آماده مى‌کنى؛ و در دل به ورود و حضور آن دو چنان اهمیّت مى‌دهى که به وسیله آن مى‌توان بر تصدیق تو به سرور فرستادگان خدا{صلوات الله علیه} رهنمون شد؛ زیرا برخى از بندگان عارف خداوند؟عز؟ با اسبابى که به عبارت و بیان نمى‌توان آن را دریافت، از وقت حضور و بازگشت آن دو فرشته در شام و صبح آگاه مى‌گردند؛ بلکه اگر خداوند متعال بخواهد، مى‌تواند تو را نیز از آن آگاه گرداند تا اینکه به روشنى آن را بدانى.

اگر در آغاز شب و یا روز، نسبت به آن دو فرشته اهمّیتى در دل خویش احساس نکردى، بدان که مسلّما از لحاظ دین، یقین، قلب و باطن مریض هستى؛ پس براى درمان دین و عقل خود دست توسّل به خداوند؟عز؟ بزن! مبادا بگویى: من با فلانى و فلانى بوده و شبانه‌روز با آنها مصاحبت نموده‌ام، ولى ندیده‌ام که آنان نسبت به این دو فرشته اهتمام و توجّه داشته و ارزشى براى آنها قائل باشند؛ زیرا اگر به کتاب و رسول خدا{صلوات الله علیه} باور داشته باشى، به اهل غفلت التفات نکرده و به آنان اقتدا ننموده و تنها به آنچه که عقلاً و نقلاً ثابت است عمل مى‌کنى؛ چرا که بیشتر مردم در این زمانه در غفلت هولناکى هستند، ولى خداوند؟عز؟ به آنان لطف فرموده و با عنایاتى که خود شایستۀ آن است غفلت آنان را جبران نموده است.[20]

شعر

«پس در آرد حق ز پیش و پس ورا                       مر نگهبان از فرشته ز اقتضا

تا کنند او را حراست هر زمان                                 آن ملائک از شرور انس و جان‏»[21]

داستان

بلا و گرفتاری توسط دو ملک

امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: همان‌طور که بستگان هر کسی با دیدن هدیه او را مورد عنایت قرار می‌دهند، خداوند متعال نیز اگر بنده‌اى را دوست بدارد، او را با بلا و گرفتارى مورد تفقد قرار می‌دهد. پروردگار عالم دو فرشته بر وى مى‌گمارد و به آن دو مى‌فرماید: بدنش را بیمار کنید و معیشتش را تنگ سازید و خواسته‌اش را برآورده نسازید تا مرا بخواند؛ زیرا صدایش را دوست دارم. او هرگاه دعا کند، مى‌فرماید: براى بنده‌ام ثواب آنچه را از من درخواست کرد، بنویسید و دو چندانش کنید تا نزد من آید و آنچه نزد من است، براى او بهتر است.

هرگاه خداوند متعال از بنده‌اى بیزار باشد، دو فرشته بر او مى‌گمارد و مى‌فرماید: بدنش را سالم بدارید و روزى‌اش را گشایش دهید و خواسته‌اش را سهولت بخشید و کارى کنید که یاد مرا فراموش کند؛ زیرا صداى او را خوش نمى‌دارم؛ تا آن‌گاه که نزد من آید؛ و آنچه نزد من است، براى او بدتر است.[22]

ادعیه

«اللَّهُمَّ افْتَحْ لَنَا بِطَاعَتِکَ وَ اخْتِمْ لَنَا بِرِضْوَانِکَ وَ أَعِذْنَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، السَّلَامُ عَلَى الْحَافِظِینَ الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ‏ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَ‏ مُحَمَّداً عَبْدُه.»‏[23]

«خدایا با اطاعتت برای ما گشایش ایجاد کن              و عاقبت ما را با رضایتت ختم فرما و ما را از شیطان رانده‌شده پناه بده! سلام بر نگهبانان بزرگوار نویسنده! گواهی می‌دهم که خدایی جز خدای یکتا نیست و شریکی برای او نیست و محمد{صلوات الله علیه} بندۀ اوست.»           

روز نوزدهم: نوشتن اعمال انسان

آیه

دقت در شمارش اعمال

<أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطینَ عَلَى الْکافِرینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا 83 فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا>[24]

«آیا ندانسته‏اى که ما شیطان‏ها را بر کافران فرستادیم تا آنان را به‌شدت به سوى گناهان و شهوات برانگیزند.(83) بنابراین بر [شکست و هلاکت‏] آنان شتاب مکن! ما [همه اعمال و رفتار حتى لحظات عمرشان را] به دقت شماره مى‏کنیم.»

روایت

شمارش اعمال در تمام لحظات

«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: لا تَقطَعُوا نَهارَکم بِکَذا و کَذا، و فَعَلْنا کَذا و کَذا، فإنَّ مَعکُم حَفَظَةً یُحصُونَ علَیکُم و عَلَینا.»[25]

«امام‌على{علیه السلام} فرمود: روزِ خود را به سخنان و رفتارهاى بیهوده مگذرانید؛ زیرا شما را نگهبانانى است که رفتار و گفتار شما و ما را شمارش مى‏کنند.»

کلام بزرگان

آیت‌الله مظاهری؟حفظ؟

اگر انسانِ متهم در اطاقی باشد و شنودی در اطاق گذاشته باشند که ‌هم گفتار و هم کردار را ثبت می‌کند، آن‌گاه خیلی مواظب گفتار و کردارش خواهد بود که آنچه این شنود ثبت می‌کنند، خوب باشد. قرآن می‌فرماید: ای انسان! تو شنود داری و آن ملائک مقرب خدا شنود تو هستند که هم خوب و هم بد را ضبط می‌‌کنند؛ مواظب باش که اعمالِ بدی انجام ندهی تا فقط اعمال خوبت را ضبط کنند![26]

شعر

«الخبیثات و خبیثین گفت ایزد در نبی                    تا بپرهیزند اهل طیبات و طیبین

عاجز آمد از مشیت زلت و عصیان تو                    دفترت در دوده می‌مالد کرام‌الکاتبین»[27]

داستان

عیادت از بیمار

رسول اکرم{صلوات الله علیه} در روایتی فرمود: هرگاه بنده‌اى بیمار شود، خداوند متعال دو فرشته به نزد او می‌فرستد و می‌گوید: ببینید این بیمار به عیادت‌کنندگانش چه مى‌گوید! اگر او در وقتى که عیادت‌کنندگان نزد وى آمدند، حمد و ثناى الهى را بگوید، فرشتگان آن را به پیشگاه خداوند ببرند؛ درحالى‌که او بهتر مى‌داند. در این هنگام خداوند؟عز؟ می‌فرماید: حق این بنده بر من آن است که اگر او را از دنیا بردم، وارد بهشت کنم و اگر او را شفا دادم، گوشت و خون بهترى به او بدهم و از گناهان او درگذرم.[28]

ادعیه

«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِمَّا مَضَى مِنْ ذُنُوبِی وَ مَا نَسِیتُهَا وَ هِیَ مُثْبَتَةٌ عَلَیَّ یُحْصِیهَا عَلَیَّ الْکِرَامُ‏ الْکَاتِبُونَ یَعْلَمُونَ مَا أَفْعَل.»‏[29]

«از خداوند طلب آمرزش می‌کنم از گناهانم و از آنچه که از یاد برده‌ام و آن را نویسندگان بزرگوار برایم ثبت کرده‌اند؛ آنان آنچه انجام می‌دهم، می‌دانند.»

روز بیستم: نوشتن اعمال انسان

آیه

ثبت اعمال مؤمن

<فَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا کُفْرانَ لِسَعْیِهِ وَ إِنَّا لَهُ کاتِبُون>‏[30]

«پس کسى که برخى از کارهاى شایسته را انجام دهد، درحالى‌که مؤمن باشد، نسبت به تلاشش ناسپاسى نخواهد شد؛ و ما یقیناً براى او مى‏نویسیم.»

روایت

شمارش ریز و درشت اعمال

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}‏: فَلِلَّهِ؟عز؟ عَلَى کُلِّ عَبْدٍ رُقَبَاءُ مِنْ کُلِّ خَلْقِهِ وَ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ یَحْفَظُونَ عَلَیْهِ مَا یَکُونُ مِنْهُ مِنْ أَعْمَالِهِ وَ أَقْوَالِهِ وَ أَلْفَاظِهِ وَ أَلْحَاظِهِ.»[31]

«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرمود: برای خداوند بر هر بنده‏اى مراقبانى از تمام آفریدگان اوست و فرشتگانى که از پیشِ رو و پشتِ سر او به فرمان خدا از وى‏ نگهدارى مى‏کنند و حساب‏ کردارها و گفته‏ها و کلمات و نگاه‏هاى او را نگه مى‏دارند.»

کلام بزرگان

آیت‌الله مظاهری؟حفظ؟

آنچه مسلّم است دیدن‌‌ها، شنیدن‌‌ها، گفتار و کردار ما را مثل «ضبط صوت» و مثل یک‌فیلم برداشت می‌کنند و در روز قیامت این ضبط صوت و فیلم الهی باز و نمایان می‌‌شود؛ آن‌گاه <یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ>[32] است و خوبی‌‌ها و بدی‌‌ها رو می‌‌شود. اگر آدم خوبی باشد، در وقتی که خوبی‌‌هایش رو می‌شود و در میان مردم می‌‌بیند چه آدم خوبی است، خوشحال می‌‌شود و می‌‌گوید: <هاؤُمُ اقْرَؤُا ‏کِتَابِیَهْ‌>[33]؛ ای مردم بیایید و ببینید چه پروندۀ خوب و درخشانی و چه فیلم عالی‌ای دارم! کردارهای مرا ببینید که چقدر عالی است! گفتار و شنیدنی‌‌ها و کردار و غیره را ببینید!

اطلاق آیات به ما می‌‌گوید: مافی‌‌الضمیر هم رو می‌‌شود و او خیلی خوشحال می‌‌شود. اما اگر اعمالش بد باشد، باز در روز قیامت رو می‌‌شود؛ او به اندازه‌‌ای ناراحت می‌شود که می‌گوید: ای کاش بین من و این اعمال من، و بین من و این فیلم و ضبط صوت، فاصله از مشرق و مغرب بود: <وَ مَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ>[34].

قرآن کریم می‌‌فرماید: خدا تو را می‌‌ترساند برای اینکه پروردگار عالم رئوف و مهربان است و می‌خواهد روز قیامت شاد و سرافراز باشی و روز قیامت سربه ‌زیر نباشی. در بعضی روایات فرموده‌اند: این آدم بدی که پروندۀ بد دارد، به اندازه‌‌ای خجالت می‌کشد که عرق سرتاپایش را می‌‌گیرد. این دو ملک هستند که مواظب کارهای ما از اول عمرمان تا آخر عمرمان هستند. استاد بزرگوار ما علامه طلاطبایی{رحمة الله علیه} دم مرگ مرتب گفت: توجه، توجه، توجه، ‌تا اینکه جان داد. انسان اگر توجه به این یک‌آیه کند، بس است که مواظب باشد.[35]

شعر

«حرز فرشتگان چپ و راست می‌کنم                      این نامه را که داشت ز مشک ختن ختام

این نامه بر سر دو جهان حجت من است              کو نامه نیست عروۀ وثقی است لا انفصام

این نامه هفت‌عضو مرا هفت‌هیکل است                که ایمن کند ز هول سباع و شرّ هوام

آیم به حشر نامه او بسته بر جبین                          گرد من از نظاره آن نامه ازدحام»[36]

داستان

ثواب عمل هفتاد پیامبر

از رسول خدا{صلوات الله علیه} روایت شده است که هرکس به خاطر خدا به زیارت برادر مؤمنش برود، خداوند در برابر ملائکه به وجود او افتخار مى‌نماید. وقتی او را ملاقات کند، فرشته‌اى از آسمان ندا مى‌دهد که تو پاکیزه‌ای و این رفتن تو پاکیزه است. وقتی با او به سخن بپردازد، خداوند خطاب به آن دو فرشته مى‌گوید: براى او عمل هفتادپیامبر است که تمام آنها در راه طاعت من کوشا هستند و در راه من خونشان بر زمین ریخته است. چون با او به خنده و مزاح بپردازد، خطاب مى‌رسد: شما را گواه مى‌گیرم که در روزی که صورت‌هایى سفید و صورت‌هایى سیاه است، او را خندان گردانم. چون با او به غذاخوردن بپردازد، خداوند به نگهبانان بهشت و سکان آن از ملائکه بزرگوار مى‌گوید: شما بندگان و نگهبانان و ملائکه‌ام را گواه مى‌گیرم که من در قیامت او را با نظر به نور و جلال و کبریایی‌ام کرامت می‌بخشم و او را پاکیزه مى‌گردانم، پاداش مى‌دهم، خشنودش مى‌سازم و او را شفاعت مى‌کنم.[37]

ادعیه

«صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ عَلَى مَلَائِکَةِ اللَّهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْکِرَامِ‏ الْکَاتِبِینَ وَ جَمِیعِ الْأَمْلَاکِ الْمُسَبِّحِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیرا.»[38]

«درود خداوند بر تمام آنان (پیامبران) و بر ملائکۀ مقرب و نویسندگان بزرگوار و تمامی فرشتگان تسبیح‌گو؛ خداوند بر آنان سلامی فراوان فرستد!»

 

روز بیست‌و‌یکم: نوشتن اعمال انسان

آیه

حاضرشدن اعمال

<وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً>[39]

«کتاب [اعمال‏] هر کسى [در برابر دیدگانش‏] نهاده مى‏شود؛ پس مجرمان را مى‏بینى که از آنچه در آن است، هراسان و بیمناکند و مى‏گویند: اى واى بر ما! این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته است، مگر آنکه آن را به حساب آورده؟! و هر عملى را انجام داده‏اند، حاضر مى‏یابند، و پروردگارت به هیچ‌کس ستم نخواهدکرد.»

روایت                                                         

ثبت نیکی در زمان سکوت

«قَالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}:‏ لَا یَزَالُ الرَّجُلُ الْمُسْلِمُ یُکْتَبُ مُحْسِناً مَا دَامَ سَاکِتاً فَإِذَا تَکَلَّمَ کُتِبَ إِمَّا مُحْسِناً أَوْ مُسِیئاً وَ مَوْضِعُ الْمَلَکَیْنِ مِنِ ابْنِ آدَمَ الشِّدْقَانِ صَاحِبُ الْیَمِینِ یَکْتُبُ الْحَسَنَاتِ وَ صَاحِبُ الشِّمَالِ یَکْتُبُ السَّیِّئَاتِ وَ مَلَکَا النَّهَارِ یَکْتُبَانِ عَمَلَ الْعَبْدِ بِالنَّهَارِ وَ مَلَکَا اللَّیْلِ یَکْتُبَانِ عَمَلَ الْعَبْدِ فِی اللَّیْلِ.»[40]

«امیرالمؤمنین{علیه السلام} فرمود: پیوسته برای شخص مسلمان مادامی که ساکت است، حسنه نوشته می‌شود؛ زمانی که صحبت کند، یا حسنه نوشته می‌شود یا سیئه؛ و جایگاه دو ملک در بر گونه‌های اوست. فرشتۀ سمت راست کارهاى نیک را مى‏نویسد و فرشتۀ سمت چپ گناهان را ثبت می‌کند؛ و دو‌ فرشتۀ روز اعمال روز بنده را مى‏نویسند و دو فرشتۀ شب اعمال شب‏ او را مى‏نگارند.»

کلام بزرگان

آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

قرآن کریم می‌فرماید: <وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لحَافِظِینَ 10 کِرَاماً کَاتِبِینَ 11 یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ>[41]؛ یکی دیگر از شئون فرشتگان در خصوص انسان‌ها، کتابت و نوشتن اعمال آنان به اذن و مشیت خداوند متعال است. آیۀ یادشده به این شأن ملائکه اشاره می‌کند: «و قطعاً بر شما نگهبانانی گماشته شده‌اند؛ فرشتگان بزرگوار و باکرامتی که نویسندگان اعمال شما هستند، آنچه را انجام می‌دهید، می‌دانند»؛ بر اساس این آیات، گروهی از ملائکۀ باکرامت -که صفات ذاتی ایشان است- مأمور نوشتن اعمال انسان‌ها در عرصه‌های گوناگون هستند؛ چه در حوزۀ نیات و انگیزه‌ها، چه در ساحت اعمال باطنی و چه در قلمرو اعمال ظاهری. اینان تمامی جزئیات اعمال را با تمام خصوصیاتش -چه ظاهری و باطنی- می‌فهمند و می‌دانند و آنها را به همان صورت حفظ و ثبت می‌کنند؛ از این رو، هم حافظ اعمال‌اند و هم کاتب آنها و هر دو تعبیر صحیح است؛ یعنی حفظ اعمال را با کتابت آنها محقق می‌سازند. این ملائکه دارای اصناف و درجات مختلف می‌باشند و هر کدام در خصوص ثبت و حفظ اعمال مأموریت‌های ویژه‌ای دارند. این گروه از فرشتگان -که در واقع از اعوان و جناح‌های حضرت اسرافیل{علیه السلام} هستند- حقایق و اسراری دارند.[42]

شعر

«چگونه جان ز تنم هجر سینه تاب برد؟                من آن نِیَم که مرا در فراق خواب برد

ز روی کاتب اعمال شرم کن، تا کی                        به نامه عملت حرف خورد و خواب برد»[43]

داستان

مراقبت در خلوت

امیرالمؤمنین{علیه السلام} هرگاه قصد قضاى حاجت می‌نمود، بر در بیت‌الخلا می‌ایستاد؛ سپس از جانب راست و از سمت چپ به دو فرشته خویش رو کرده و می‌فرمود: از نزد من دور شوید و مرا با خودم تنها گذارید! من براى شما خداوند؟ج؟ را ناظر می‌گیرم که هیچ‌چیز ناشایستى بر زبان نرانم تا به سوى شما بازگردم.[44]

ادعیه

«فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِی‏ عَلَیْنَا کَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لَا تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَى ذَنْبٍ اجْتَرَحْنَاهُ، وَ لَا مَعْصِیَةٍ اقْتَرَفْنَاهَا.»[45]

«خدایا! بر محمد و آل او درود فرست! و آخرین عمل ما که نویسنگان اعمال آن را می‌نویسند را توبه‌ای مقبول قرار بده که پس از آن موفق به انجام گناهی که ما را مجروح سازد و خطایی که دچارش شویم، نگردیم.»    

روز بیست‌و‌دوم: نوشتن اعمال انسان

آیه

ثبت عقاید

<وَ جَعَلُوا الْمَلائِکَةَ الَّذینَ هُمْ عِبادُ الرَّحْمنِ إِناثاً أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ یُسْئَلُون‏>[46]

«و فرشتگان را که بندگان [خداى‏] رحمان‏اند، به پندار خود جنس ماده قرارداده‏اند؛ آیا زمان آفرینش آنان حضور داشتند؛ به زودى گواهى آنان [در نامۀ اعمالشان‏] نوشته مى‏شود و مورد بازپرسى قرار خواهند گرفت.»

<شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیم‏>[47]

«خدا درحالى‌که برپادارنده عدل است، گواهى مى‏دهد که هیچ معبودى جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش نیز گواهى مى‏دهند که هیچ معبودى جز او نیست؛ معبودى که تواناى شکست‏ناپذیر و حکیم است.»

روایت

نوشتن ثواب غذاخوردن

«قالَ النَّبیُّ{صلوات الله علیه}‏ فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ{علیه السلام}: یا عَلِیُّ! إذا أکَلتَ فَقُل: «بِسمِ اللَّهِ»، و إذا فَرَغتَ فَقُل: «الحَمدُ للَّهِ»؛ فَإِنَّ حافِظَیکَ لا یَبرَحانِ یَکتُبانِ لَکَ الحَسناتِ حَتّى‏ تُبعِدَهُ عَنکَ.»[48]

«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} در سفارش به امام‌علی{علیه السلام} فرمود: اى على! در ابتدای غذا «بسم اللّٰه» و در پایان آن «الحمد للّٰه» بگو؛ زیرا دو فرشتۀ نگهبانت تا زمانى که غذا را از خودت دور کنى (از خوردن دست بکشى)، پیوسته برایت ثواب مى‌نویسند.»

کلام بزرگان

آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

از آنجا که فرشتگان موجودات نوری و مجردند، کتابت آنها تکوینی و بر اساس یک‌سلسله قوانین و سنن تغییرناپذیر صورت می‌گیرد. این سنن -بنابر این حقیقت که فرشتگان ورای قوانین هستند- از آثار وجودی همین ملائکه است. برای مثال، ملائکۀ تصویرگر یا صورت‌دهنده از مظاهر و جلوه‌های اسم «مصوّر» خداوند متعالند و آنچه که در مادۀ اولیه و ثانویه خلقت باید صورت‌دهی شود، به طور متصل به وسیله همین فرشتگان صورت می‌گیرد. در حقیقت، تصویرکننده خداوند است، ولی این تصویر از طریق ملائکۀ مصوِّر محقق می‌شود. نکته قابل توجّه آن است که آیا این تصویرگری و صورت‌دهی مانند نقاشی‌های دنیوی و صورت‌سازی مادی بر روی اجسامی مانند کاغذ، بوم و دیوار است؟ یا این تصویری تکوینی، حقیقی و عینی است؟ با کمی دقت روشن می‌شود که این مصوّربودن از نوع دوّم است، نه اوّل؛ یعنی فرشتگان مصوّر مثلاً حقیقت صورت انسانی را -حال چه در قالب دختر، چه در قالب پسر- بر روی نطفه و در رحم، تصویر و در واقع با این عمل خویش حقیقت انسانی را به نطفه اعطا می‌کنند. ملائکۀ صورت‌دهنده حقایق گوناگون و مختلف را روی مواد اولیه و ثانویۀ جهان مادی تصویر کرده و این تصویر حقیقی و تکوینی است؛ نه نقاشی بر روی اجسام مادی. برای مثال، فرشتگان مصوّر حقیقت صورت نباتی را به خاک می‌دهند؛ نه آنکه صورت نباتی را بر روی خاک منقوش سازند.[49]

شعر

«چندان که همه گواه گشتند                    بر هستى وحدتش به‏یک‏بار

دیدند عیان که اوست موجود                 ویشان همگى محال و پندار

گشتند همه گواه و رفتند                          هم با سر نیستى، دگر بار

این بود شهادت اولوا العلم                     وین بود فرشته را هم اقرار»[50]

داستان

حرف‌های بیهوده

روزى حضرت امیرالمؤمنین{علیه السلام} گذرش به مردى افتاد که به سخنان واهى پرداخته، گفتارهاى نامناسب بیان مى‌کرد. حضرت اندکى توقف کرد و سپس فرمود: اى مرد! خیال مى‌کنى این‌همه لاطائلات و بیهودگى‌هاى تو در جایى ثبت نمى‌شود؟ چنین نیست؛ تو با ایراد این سخنان صحیفۀ عملت را که در دست دو فرشته است و آنها موکل بر تو هستند، املا مى‌نمایى و آن را در پیشگاه حضرت کردگار به سرعت هرچه تمام‌تر عرضه مى‌دارى؛ اکنون مواظب باش! سخنى بگو که از آن بهره‌مند گردى و از آنچه سودمند نیست دست بردار![51]

ادعیه

«فَمَا أَدْرِی، یَا إِلَهِی، أَیُّ الْحَالَیْنِ أَحَقُّ بِالشُّکْرِ لَک‏... أَ وَقْتُ الصِّحَّةِ الَّتِی هَنَّأْتَنِی فِیهَا طَیِّبَاتِ رِزْقِک‏... أَمْ وَقْتُ الْعِلَّةِ الَّتِی مَحَّصْتَنِی بِهَا... وَ فِی خِلَالِ ذَلِکَ مَا کَتَبَ لِیَ‏ الْکَاتِبَانِ‏ مِنْ‏ زَکِیِ‏ الْأَعْمَالِ‏، مَا لَا قَلْبٌ فَکَّرَ فِیهِ، وَ لَا لِسَانٌ نَطَقَ بِهِ، وَ لَا جَارِحَةٌ تَکَلَّفَتْهُ، بَلْ إِفْضَالًا مِنْکَ عَلَیَّ، وَ إِحْسَاناً مِنْ صَنِیعِکَ إِلَی‏.»[52]

«خدایا! نمی‌دانم کدام حال مستحق شکرگذاری بیشتر است... آیا وقت سلامتی که در آن رزق‌های پاکیزه را برایم گوارا نمودی... یا در هنگام بیماری که مرا به آن آزمودی... و در این بین، دو فرشتۀ نویسندۀ اعمال، آن‌قدر اعمال پاکیزه برایم نوشتند که به هیچ قلبی خطور نمی‌کند و هیچ زبانی نمی‌تواند آن را بیان کند و هیچ اندامی توان انجامش را ندارد؛ همۀ اینها فضل و احسان تو بر من بوده است.»                   

روز بیست‌و‌سوم: نوشتن اعمال انسان

آیه

ثبت گفتار باطل

<لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ سَنَکْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریق‏>[53]

«قطعاً خدا سخن کسانى را که گفتند: «خدا نیازمند است و ما بى‏نیازیم»، شنید. به زودى آنچه را گفتند، و [نیز] کشتن پیامبران را به ناحق [در پرونده اعمالشان‏] مى‏نویسیم، و گوییم: عذاب سوزان را بچشید!»

روایت

نوشتن شنیده‌ها

«عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا{علیه السلام} قَالَ: لَا یَکْتُبُ الْمَلَکُ إِلَّا مَا یَسْمَعُ. قَالَ اللَّهُ؟عز؟ ‏: <وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خِیفَةً>[54] قَالَ لَا یَعْلَمُ ثَوَابَ ذَلِکَ الذِّکْرِ فِی نَفْسِ الْعَبْدِ غَیْرُ اللَّهِ تَعَالَى.»[55]

«امام‌باقر یا امام‌صادق؟عهما؟ فرمودند: فرشتۀ موکل بر انسان جز آنچه را که مى‏شنود، چیزی نمی‌نویسد؛ زیرا خداوند متعال فرموده است «و پروردگارت را در دل خود یاد کن!»؛ اندازۀ‏ ثواب این ذکر درونى بنده را کسى جز خداوند متعال نمى‏داند.»

کلام بزرگان

آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

نگاشتن و کتابت اعمال به وسیله فرشتگان «کاتب» نیز به این معنا نیست که در اینجا قلمی، صفحه‌ای و دواتی مادی باشد و ملائکه یادداشت‌برداری کنند؛ بلکه مقصود کتابت تکوینی است و آن بر اساس یک‌سلسله سنن و قوانین تغییرناپذیر در جهان و نظام هستی است. اعمالی که از ما سر می‌زند، یک‌حقیقت خارجی و عینی است و ملائکۀ کاتب این حقیقت خارجی را با قلم تکوینی و نامرئی بر روی صفحه‌ای تکوینی -که در حدّ معرفت ما نیست-‌ ثبت تکوینی می‌کنند؛ نه آنکه صورت مادی اعمال انسان‌ها با قلم مادی در روی کاغذی مادی نگاشته شود!

برای تقریب به ذهن کتابت اعمال، مانند دوربین فیلمبرداری است که بر اساس یک‌سلسله فعل و انفعالات نوری، افعال ظاهری ما بر روی آن نقش می‌بندد و تمامی رفتارهای ظاهری -با همه جزئیات و خصوصیاتش- بر روی فیلم دوربین ثبت می‌شود. ملائکۀ کاتب نیز چنین می‌کنند، ولی با این تفاوت که تمامی افعال را -چه در حوزۀ ظاهر و چه در باطن- با تمامی جوانب، دقایق ریزه‌کاری‌ها و اهداف در صحیفه‌ای نوری می‌نگارند و در این نگاشتن، هیچ چیزی را فروگذار نمی‌کنند.[56]

شعر

«گر پیمبر داشت مهری از نبوت بر کَتَف    همچنان داری تو نوری از سعادت بر جبین

از کمال حسن زیبد زیور کرسی و عرش     هرچه بنویسد ز اعمالت کرام‌الکاتبین»[57]

داستان

مکالمۀ دو ملک

از حضرت پیغمبر{صلوات الله علیه} مروى است که هیچ صبحى طلوع نمى‌کند و هیچ شامى شفق غروب نمى‌نماید مگر اینکه دو فرشته به چهار ندا جواب یکدیگر را مى‌دهند: یکى از ایشان مى‌گوید: کاش این خلق آفریده نمى‌شدند! دیگرى مى‌گوید: اى کاش وقتی آفریده شدند، مى‌دانستند براى چه آفریده شده‌اند! سپس اوّلى مى‌گوید: حال که ندانستند براى چه آفریده شده‌اند، ای کاش به میزانی که دانستند، عمل مى‌کردند! دوّمى مى‌گوید: اى کاش وقتی به آنچه دانستند، عمل نکردند، از اعمالشان توبه مى‌کردند.[58]

ادعیه

«وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً یَعْجِزُ عَنْ إِحْصَائِهِ الْحَفَظَةُ، وَ یَزِیدُ عَلَى مَا أَحْصَتْهُ فِی کِتَابِکَ الْکَتَبَة.»[59]

«خدایا! ستایش تو را؛ ستایشی که فرشتگان نگهبان از شمارش آن عاجز شوند و بر آنچه فرشتگان کاتب در لوح محفوظ ثبت کرده‏اند، فزونى گیرد.»

 

 

روز بیست‌و‌چهارم: نوشتن اعمال انسان

آیه

گفتار در خلوت

<وَ یَقُولُونَ طاعَةٌ فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذی تَقُولُ وَ اللَّهُ یَکْتُبُ ما یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکیلا>[60]

«و مى‏گویند: ما مطیع و فرمانبرداریم، ولى هنگامى که از نزد تو بیرون مى‏روند، گروهى از آنان در شب‏نشینى‏هاى مخفیانه خود بر خلاف آنچه تو مى‏گویى، تدبیر مى‏کنند. خدا آنچه را که در شب‏نشینى‏هاى مخفیانه تدبیر مى‏کنند، [در پروندۀ اعمالشان‏] مى‏نویسد؛ بنابراین از آنان روى برتاب و بر خدا توکل کن! و کارسازبودنِ خدا کافى است.»

روایت

شمارش نفَس‌ها

«عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ {علیه السلام} قَوْلُ اللَّهِ؟عز؟ <إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا>[61] قَالَ: مَا هُوَ عِنْدَکَ‏؟ قُلْتُ: عَدَدُ الْأَیَّامِ؛ قَالَ: إِنَّ الْآبَاءَ وَ الْأُمَّهَاتِ یُحْصُونَ ذَلِکَ لَا وَ لَکِنَّهُ عَدَدُ الْأَنْفَاسِ.»[62]

«عبدالاعلی از امام‌صادق{علیه السلام} دربارۀ آیۀ «ما به دقت شمارش می‌کنیم» سؤال کرد؛ حضرت فرمود: نظر خودت چیست؟ گفت: شمار روزهاست؛ فرمود: پدرها و مادرها هم این را شماره مى‏کنند؛ مقصود این نیست‏؛ بلکه مقصود شمارش نَفَس‏هاست.»

«قَالَ أَبو جَعْفَرٍ{علیه السلام}: لَا یَکْتُبُ الْمَلَکَانِ إِلَّا مَا نَطَقَ بِهِ الْعَبْدُ.»[63]

«امام‌باقر{علیه السلام} فرمود: دو ملک موکل بر انسان، مکتوب نمی‌کنند مگر آنچه را که انسان نطق می‌کند.»

کلام بزرگان

مقام معظم رهبری؟حفظ؟

اعماق دل‌های ما برای خدا روشن است. یک‌کاری بیش از اندازۀ تکلیفمان انجام دادیم، هیچ‌کس نمی‌فهمد، هیچ‌کس تشکر نمی‌کند؛ اما خدای متعال می‌فهمد، کرام‌الکاتبین می‌نویسند و خدا تشکر می‌کند. یک‌کوتاهی‌هایی کردیم که هیچ‌کس نفهمید؛ ظاهرسازی کردیم، یک‌جوری که خیال کردند ما کار را خوب انجام دادیم؛ درحالی‌که در باطن کوتاهی کردیم. هیچ‌کس نمی‌فهمد، هیچ‌کس ما را ملامت نمی‌کند، اما کرام‌الکاتبین می‌بینند، می‌نویسند و خدای متعال مؤاخذه می‌کند.[64]

شعر

«اندر آن حین که فراگیرندشان                دو فرشته از فراگیرند‏گان‏

وان دو باشد از یمین و از شمال                 نزدشان بنشسته بر ضبط فعال‏

از دهان حرفى نیندازد برون                     جز که باشد نزد او در آزمون‏

مر نگهبانى مهیا که رقم                           می‌کنند آن را به افزون یا به کم‏»[65]

داستان

دو ملک پس از مرگ

حنان‌بن‌سدیر به نقل از پدرش می‌گوید: نزد امام‌صادق{علیه السلام} بودم که صحبت از حقوق مؤمنین به میان آمد. حضرت رو به من فرمود: اى ابوالفضل! آیا حال مؤمن را در درگاه خداوند؟عز؟ برایت نگویم؟ گفتم: قربانتان شوم! بفرمایید! فرمود: وقتی خداوند جان مؤمن را می‌گیرد، دو فرشتۀ نگهبان او به آسمان می‌روند و می‌گویند: خدایا! بنده‌ات چه بندۀ خوبی بود! به سوی اطاعت تو می‌شتافت و در عمل به گناهانت بسیار کند بود؛ جانش را گرفتى و به سوى خود بردی؛ پس از او ما چه مأموریتی داریم؟ خداوند جلیل جبار می‌فرماید: به دنیا بازگردید و نزد قبر بندۀ من باشید! مرا تمجید و تسبیح و تهلیل و تکبیر گویید و ثوابش را براى بنده‌ام بنویسید تا زمانی که او را از قبر برانگیزم.[66]

ادعیه

«فَإِنْ قَدَّرْتَ لَنَا فَرَاغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلَامَةٍ لَا تُدْرِکُنَا فِیهِ تَبِعَةٌ، وَ لَا تَلْحَقُنَا فِیهِ سَأْمَةٌ، حَتَّى یَنْصَرِفَ عَنَّا کُتَّابُ السَّیِّئَاتِ بِصَحِیفَةٍ خَالِیَةٍ مِنْ‏ ذِکْرِ سَیِّئَاتِنَا، وَ یَتَوَلَّى کُتَّابُ الْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِینَ بِمَا کَتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا.»[67]

«و اگر در جنب کار و کوشش، فراغت و آسایشى براى ما مقدّر فرموده‌اى، آن فراغت و آسایش را قرین سلامت قرار ده که در عرصه‌گاه آن، پیامد بدى به ما نرسد؛ و ملالت و دلتنگى به ما نپیوندد تا فرشتگان نویسندۀ بدى‌ها با پرونده‌اى پاک و خالى از ثبت بدى‌هاى ما برگردند؛ و فرشتگان نویسندۀ خوبى‌ها به سبب خوبى‌هایى که از ما نوشته‌اند، خوشحال و شادان باز آیند.»

روز بیست‌وپنجم: نوشتن اعمال انسان

آیه

استنساخ اعمال

<وَ تَرى‏ کُلَّ أُمَّةٍ جاثِیَةً کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‏ إِلى‏ کِتابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ 28 هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ>[68]

«و هر امتى را در آن روز [روز قیامت] به‌زانودرافتاده مى‏بینى؛ هر امتى به سوى نامه اعمالش خوانده مى‏شود [و به آنان مى‏گویند:] امروز همان اعمالى که همواره انجام مى‏دادید به شما پاداش مى‏دهند؛ این نوشته ماست که بر پایه حقّ و درستى بر ضد شما سخن مى‏گوید؛ زیرا ما آنچه را همواره انجام مى‏دادید، مى‏نوشتیم.»

روایت

ملائکۀ بیت‌المعمور

«سَأَلَ ابْنُ الْکَوَّاءِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ{علیه السلام} عَنِ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ؟ قَالَ: وَیْلَکَ! ذَلِکَ الضُّرَاحُ بَیْتٌ فِی السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ حِیَالَ الْکَعْبَةِ مِنْ لُؤْلُؤَةٍ وَاحِدَةٍ یَدْخُلُهُ کُلَّ یَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ لَا یَعُودُونَ إِلَیْهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ، فِیهِ کِتَابُ أَهْلِ الْجَنَّةِ عَنْ یَمِینِ الْبَابِ، یَکْتُبُونَ أَعْمَالَ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ فِیهِ کِتَابُ أَهْلِ النَّارِ عَنْ یَسَارِ الْبَابِ، یَکْتُبُونَ أَعْمَالَ أَهْلِ النَّارِ بِأَقْلَامٍ سُودٍ، فَإِذَا کَانَ مِقْدَارَ الْعِشَاءِ ارْتَفَعَ الْمَلَکَانِ فَیَسْمَعُونَ مِنْهُمَا مَا عَمِلَ الرَّجُلُ فَذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏ <هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ>[69]‏.»[70]

«ابن‌کوّاء از امیرالمؤمنین{علیه السلام} دربارۀ بیت‌المعمور و سقف مرفوع پرسید. حضرت فرمود: واى بر تو! آن «ضراح»،‏ خانه‏اى در آسمان چهارم است که برابر کعبه و از یک‌دانۀ مروارید است. هرروز هفتادهزارفرشته در آن درآیند و تا روز قیامت بدان باز نگردند. نویسنده‏هاى اهل بهشت در سمت راست آن هستند و کردار اهل بهشت را بنویسند؛ و نویسنده‏هاى دوزخیان سمت چپ هستند که با قلم سیاه کردار دوزخیان را بنویسند. شب‌هنگام آن دوفرشته بالا روند و اعمال او را به عوالم بالا می‌برند. این است تفسیر قول خداوند متعال که فرمود: «این است کتاب ما که به ‌درستى با شما سخن گوید؛ به راستى که ما آنچه را شما انجام می‌دادید، نسخه کردیم.»

کلام بزرگان

مقام معظم رهبری؟حفظ؟

اگر کسى معتقد به دین و خدا نباشد، وقتى دید شاهد و ناظرى نیست، دقت کار را کم مى‌کند، اتقان کار را کم مى‌کند و یا کار را نیمه‌تمام مى‌گذارد؛ اما وقتى انسان به یادش آمد که اگر مردم نیستند، کرام‌الکاتبین هستند و خداى متعال بالاتر از کرام‌الکاتبین، ناظر و شاهد ماست و از ما سؤال مى‌کند، اینجا کنترل و مراقبت مضاعفى در کارش به وجود مى‌آید؛ پس ما باید این روحیه را داشته باشیم؛ باید دین و خدا و تکلیف شرعى و تعبد برایمان در درجۀ اول باشد؛ حتى اگر جایى دیدیم که چون این کار را بکنیم، خدا راضى است و عده‌اى ناراضى‌اند، و اگر نکنیم خدا ناراضى است، اما آنها راضى، اینجا باید طرف رضایت خدا را انتخاب کنیم؛ ولو با عدم رضایت مردم باشد. ما به رضایت مردم خیلى اهمیت مى‌دهیم؛ به شرطى که رضایت الهى هم در آن باشد؛ باید ملاک این باشد. ما باید براى مردم خدمت و تلاش کنیم؛ چون خدا مى‌خواهد، چون خدا مى‌گوید و چون خدا مى‌پسندد.[71]

شعر

«خدای عرش مدام از فرشتگان دو رقیب               به نزد بنده نشاندست بر شمال و یمین

اگر ثنای تو گوید یکی زند ا‌حسنت‌                        و گر دعای تو گوید یکی‌کند آمین»[72]

داستان

ملائکۀ صبح و شب

یکى از برادران ایمانى نقل می‌کرد که شبى نزدیک اذان صبح در حرم حضرت سیدالشهدا{علیه السلام} بودم و همۀ مردم به عبادت مشغول بودند. یکى از اهل معنا و مکاشفه که او را مى‏شناختم، بالاى سر مطهّر به تفکّر و تعمّق فرو رفته بود. مردم منتظر بودند اذان بشود و نماز صبح را بخوانند؛ من نزد او رفتم و گفتم: آقا! نماز صبح شده است؟! نگاهی به من کرد و گفت: مگر ندیدى ملائکۀ شب رفتند و ملائکۀ صبح آمدند؟![73]

ادعیه

«وَ امْنُنْ عَلَى عِبَادِکَ بِإِینَاعِ الثَّمَرَةِ، وَ أَحْیِ بِلَادَکَ بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ، وَ أَشْهِدْ مَلَائِکَتَکَ‏ الْکِرَامَ‏ السَّفَرَةَ بِسَقْیٍ مِنْکَ نَافِعٍ، دَائِمٍ غُزْرُهُ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ، وَابِلٍ سَرِیعٍ عَاجِل.»‏[74]

«خدایا! با رویش میوه‌ها بر بندگان منت بگذار و شهرهایت را با رویانیدن گل‌ها زنده گردان! و فرشتگان نویسندۀ اعمال را شاهد و ناظر بر بارانى سودمند و پیوسته و فراوان و گسترده قرار بده!»

 

[1]- مریم، 79 .

[2]- الکافی، ج‏8، ص108.

[3]- معراج‌السعادة، ص۵۵۷.

[4]- دیوان فیاض لاهیجى، ص414.

[5]- <إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ>؛ (الأحزاب، 56).

[6]- برگرفته از: بحارالانوار، ج82، ص279.

[7]- إقبال‌الأعمال، ج‏1، ص35.

[8]- القمر ، 52 و 53.

[9]- هود، 114.

[10]- الکافی، ج‏2، ص429.

[11]- «اى واى بر ما! این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته است، مگر آنکه آن را به حساب آورده؟!»؛ (الکهف، ۴۹).

[12]- «و سپس چون بخواهد او را زنده مى‏کند»؛ (عبس، 22).

[13]- راه روشن، ج۶، ص۳۶۱.

[14]- تفسیر صفی، ص733.

[15]- داستان‌های بحارالانوار، ج1، ص19.

[16]- إقبال‌الأعمال، ج‏1، ص263.

[17]- الزخرف، 80.

[18]- تفسیر نورالثقلین، ج‏5، ص111.

[19]- الإنفطار، ۱۰ و 11.

[20]- ادب حضور، ص۴۱۱.

[21]- تفسیر صفى، ص794.

[22]- برگرفته از: بحارالانوار، ج90، ص371.

[23]- إقبال‌الأعمال، ج‏1، ص482.

[24]- مریم، 83 و 84.

[25]- میزان‌الحکمة، ج‏4 ، ص503.

[26]- برگرفته از سایت خبرگزاری حوزه (www.hawzahnews.com).

[27]- دیوان سنایی، قصیدۀ 141.

[28]- راه روشن، ج۳، ص۴۹۹.

[29]- إقبال‌الأعمال، ج‏1، ص191.

[30]- الأنبیاء، 94 .

[31]- بحارالأنوار، ج‏7، ص315.

[32]- الطارق، 9.

[33]- الحاقة، 19.

[34]- «روزى که هرکس آنچه را از کار نیک انجام داده و آنچه را از کار زشت مرتکب شده ،حاضرشده مى‏یابد؛ و آرزو مى‏کند که اى کاش میان او و کارهاى زشتش زمان دور و درازى فاصله بود. و خدا شما را از [عذاب‏] خود برحذر مى‏دارد؛ و خدا به بندگان مهربان است»؛ (آل‌عمران، 30).

[35]- برگرفته از سایت خبرگزاری حوزه (www.hawzahnews.com).

[36]- دیوان خاقانی، قصیده 135.

[37]- اسرارالصلوة، ص۴۹۴.

[38]- إقبال‌الأعمال، ج‏2، ص638.

[39]- الکهف، 49.

[40]- بحارالأنوار، ج5، ص327.

[41]- الانفطار، 10-12.

[42]- کتاب ملائکه، گفتار هفتم.

[43]- دیوان صائب تبریزی، غزل 3757.

[44]- برگرفته از: بحارالانوار، ج5، ص327.

[45]- الصحیفةالسجادیة، ص62 (دعای 11).

[46]- الزخرف، 19.

[47]- آل‏عمران، 18.

[48]- حکمت نامه پیامبر اعظم{صلوات الله علیه}، ج‏14، ص102.

[49]- کتاب ملائکه، گفتار هفتم.

[50]- کلیات عراقی، ص130.

[51]- اخلاق حسنه، ص۴۶.

[52]- الصحیفةالسجادیة، ص76 (دعای 15).

[53]- آل‏عمران، 181.

[54]- الأعراف، 205.

[55]- بحارالأنوار، ج‏5، ص322.

[56]- کتاب ملائکه، گفتار هفتم.

[57]- دیوان معزی، قصیدۀ 407.

[58]- معراج‌السعادة، ص۶۷۲.

[59]- الصحیفةالسجادیة، ص213 (دعای 47).

[60]- النساء، 81.

[61]- مریم، 84.

[62]- الکافی، ج‏3، ص259.

[63]- بحارالأنوار، ج‏5، ص322.

[64]- بیانات معظم له در 18/3/1389 به نقل از سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؟مد؟ به آدرس: 9551https://khl.ink/f/.

[65]- تفسیر صفى، ص717.

[66]- برگرفته از: بحارالأنوار، ج‏71، ص283.

[67]- الصحیفةالسجادیة، ص62 (دعای 11).

[68]- الجاثیة، 28 و 29.

[69]- الجاثیة، 29.

[70]- محاسبةالنفس (‏للسید)، ص28.

[71]- بیانات معظم له در 16/7/1371 به نقل از سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؟مد؟ به آدرس:

26553https://khl.ink/f/.

[72]- قصائد امیر معزی، شماره 395.

[73]- معادشناسى، ج‏7، ص168.

[74]- الصحیفةالسجادیة، ص90 (دعای 19).

فهرست مطالب