روز هشتم: حالات بهشتیان > غذا
آیه
میوهای همیشگی
<مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُکُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْکافِرِینَ النَّارُ>[1]
«صفت بهشتى که به پرهیزکاران وعده داده شده [چنین است که:] از زیر درختانش نهرها جارى است، میوهها و سایهاش همیشگى است؛ این عاقبت و فرجام کسانى است که پرهیزکارى کردند و فرجام کافران آتش است.»
روایت
پرنده برشتهشده
«قالَ رَسولُ اللَّه{صلوات الله علیه}: إِنَّکَ لَتَنظُرُ إِلى الطَّائِرِ فِی الجَنَّةِ فَتَشتَهِیهِ، فَیَخِرُّ مَشوِیّاً بَینَ یَدَیکَ.»[2]
«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرمود: در بهشت، پرندهاى را مىبینى و هوس آن مىکنى؛ بلافاصله برشتهشده در برابرت قرار میگیرد.»
تراوش مُشک
«قالَ رَسولُ اللَّه{صلوات الله علیه}: إِنَّ أَهلَ الجَنَّةِ یَأکُلُونَ فِیها وَ یَشرَبُونَ، وَ لا یَتفِلُونَ وَ لا یَبُولُونَ وَ لا یَتَغَوَّطُونَ وَ لا یَمتَخِطُونَ قالُوا: فَما بالُ الطَّعامِ؟ قالَ: جُشاءٌ وَ رَشحٌ کَرَشحِ المِسکِ، یُلهَمُونَ التَّسبِیحَ وَ التَّحمِیدَ، کَما تُلهَمُونَ النَّفَسَ.»[3]
«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرمود: بهشتیان، در بهشت مىخورند و مىنوشند؛ ولى نه آب دهان مىاندازند، نه ادرار و نه مدفوع مىکنند و نه ترشّحات بینى دارند. گفتند: پس غذا چه مىشود؟ فرمود: آروغ مىشود و تراوشى مانند تراوش مُشک؛ به آنها تسبیح و تحمید الهام مىشود، همانگونه که نفَس به آنها داده مىشود.»
کلام بزرگان
میرزاحسن لاهیجی{رحمة الله علیه}
درختهاى بهشت هر کدام از یکى از جواهرات است؛ بعضى از یاقوت و بعضى زمرّد و بر این قیاس؛ همه از بالا تا پایین پر از میوههاى رنگارنگ از انواع مختلف که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و هیچ کامى نچشیده؛ از هر شاخى که میوه بچینند، فى الحال به جاى آن، مثل آن بروید که هیچ فاصله نشود و هیچ تفاوتی با آن که قبلا بود، نداشته باشد. طعامها و شرابهاى بهشت انواع اطعمه و اشربه و حلویّات و تنقّلات که عدد به حصر و عدّ آنها وفا نکند و احاطه به وصف انواع و الوان آنها غیر علاّمالغیوب کسى نتواند. از لذّت و حلاوت اینها، یکذرّه به هفتاد لباس جِرم و ثقل آلوده به دنیا[4] آورده و این همه نعمتهاى لذیذ شیرین را آفریدهاند. طعامها و مطبوخات بهشت به آتش پخته نشود و در بهشت آتش نباشد؛ بلکه به گرمى لطف و مهربانى الهى پخته شوند.[5]
شعر
«فعل و قولت چون بود بهر خدا و اندر اخلاصت نیابد ره ریا
در جهان جان غنى باشى یقین نزد حق مقبول و محبوب و امین
در بهشت جاودان گردى مقیم در پناه لطف حق ایمن ز بیم
گنج در گنج است آنجا اى پسر! جمله ذوق است و خوشىها سربهسر
زندگىاش بىفنا و مردن است دائماً در وى طعام و خوردن است
أکلُها دائم شنو هین از کلام هرچه دل خواهد، رسد آنجا مدام»[6]
داستان
درخت بهشتی
شیخصدوق{رحمة الله علیه} در «عیون اخبار الرضا{علیه السلام}» از اباصلت هروی نقل میکند: به حضرت رضا{علیه السلام} عرض کردم: آن درختی که آدم و حوا؟عهما؟ از آن خوردند، چه درختی بود؟ بعضی گفتهاند: گندم و برخی دیگر انگور، عدهای هم میگویند: شجرۀ حسد بوده است. حضرت فرمود: همۀ اینها درست است. عرض کردم: این اختلافها چگونه ممکن میشود؟ حضرت فرمود: ای اباصلت! درختان بهشت مانند درختان دنیا نیست، از یکدرخت همه نوع میوه میتوان چید.[7]
ادعیه
«وَ بِرَحمَتِکَ... مِنَ الْوِلْدَانِ الْمُخَلَّدِینَ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ فَأَخْدِمْنَا وَ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ لَحْمِ الطَّیْرِ فَأَطْعِمْنَا.»[8]
«خدایا!... به رحمتت، نوجوانان جاودانه که گویا مرواریدی پنهان هستند را خادم ما در بهشت قرار ده و از درختان بهشتی و گوشت پرندگان به ما بخوران!»
[1]- الرعد، 35.
[2]- بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث، ج1، ص188.
[3]- همان، ص189.
[4]- نعمتهای بهشتی از هفتادحجاب عبور کرده و به دنیا رسیده و این همه زیبایی و لذت دنیوی را پدید آورده است؛ پس لذت و زیبایی نعمتهای بهشتی چه اندازه خواهد بود؟!
[5]- رسائل فارسی لاهیجی، ص165.
[6]- انتهانامه، ص98.
[7]- عیون اخبارالرضا{علیه السلام}، ج1، ص306؛ به نقل از: هزارویک حکایت اخلاقی، ج1، حکایت 173.
[8]- مصباحالمتهجد، ج1، ص62.