روز بیستم: جاودانگی در بهشت
آیه
بهشت ماندگار
<إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا 107 خالِدِینَ فِیها لا یَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا>[1]
«مسلماً کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند، بهشتهاى فردوس جاى پذیرایى آنان است. (107) در آن جاودانهاند و از آن درخواست انتقال به جاى دیگر نمىکنند.»
<یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِیها نَعِیمٌ مُقِیمٌ 21 خالِدِینَ فِیها أَبَداً إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ>[2]
«پروردگارشان آنان را نزد خود به رحمت و خشنودى و بهشتهایى که براى آنان در آنها نعمتهاى پایدار است، مژده مىدهد. (21) همواره در آنجا جاودانهاند؛ یقیناً نزد خدا پاداشى بزرگ است.»
روایت
نعمتی ابدی
«قالَ رسولُ الله{صلوات الله علیه}: کُلُّ نِعیمٍ زائِلٌ إِلّا نَعِیمَ أَهلِ الجَنَّةِ، وَ کُلُّ هَمٍّ مُنقَطِعٌ إِلّا هُمَّ أَهلِ النّارِ.»[3]
«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرمود: هر نعمتى زایل شدنى است، مگر نعمت اهل بهشت؛ و هر اندوهى به سر آمدنى است، جز اندوه اهل دوزخ.»
کلام بزرگان
فیض کاشانی{رحمة الله علیه}
متقین وقتی به یکى از درهاى بهشت مىرسند، در آنجا درختى مىیابند که از زیر ساقۀ آن دو چشمه آب جارى است؛ سپس چنانکه به آنها امر مىشود، یکى را قصد مىکنند و از آن مىآشامند؛ در نتیجه هرچه رنج و بیم در درون آنهاست، برطرف مىشود. پس قصد چشمۀ دیگر مىکنند و در آن غسل بهجا مىآورند. تازگى و خرمى نعیم بهشت بر آنها مىوزد و در نتیجه موهاى آنها تا ابد دگرگون و ژولیده نمىشود و مانند این است که روغن بر موهاى خود مالیدهاند؛ سپس به بهشت مىرسند و به آنها گفته مىشود: <سَلاٰمٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهٰا خٰالِدِینَ>[4]؛ پس از آن، ولدان آنها را دیدار مىکنند و به گرد آنها در مىآیند؛ به همانگونه که کودکان دنیا بر گرد دوست خود که از سفر بازگردد، اجتماع مىکنند و به هریک از آنها مىگویند: شادمان باش به کرامتهایى که خداوند برایت آماده ساخته است؛ سپس نوجوانى از این ولدان نزد بعضى از حوریانى که همسر این بهشتیانند، مىرود و مىگوید: فلانى که در دنیا بدین نام خوانده مىشد، آمده است، حوریّه به وى مىگوید: تو او را دیدى؟ پاسخ مىدهد: من او را دیدم و اکنون به دنبال من مىآید. سپس حوریّه را خوشحالى فرا مىگیرد؛ به طورى که بر در خانهاش مىایستد و هنگامى که آن شخص بهشتى به در خانهاش مىرسد، به بنیان خانهاش مىنگرد؛ مىبیند صخرهاى است از مروارید که بر بالاى آن کاخى رنگارنگ بنا شده است؛ پس از آن سرش را بلند مىکند و به سقف این کاخ مىنگرد؛ آن را مانند برق درخشان مىبیند و اگر خدا به او این قدرت را ندهد، دور نیست که چشمانش کور شود. سپس سرش را فرود مىآورد، مشاهده مىکند همسرانش کوزهها را نهاده و پشتیهاى متصل به یکدیگر را مرتب کرده و فرشها را گسترانیدهاند؛ پس تکیه مىکند و مىگوید: <اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی هَدٰانٰا لِهٰذٰا وَ مٰا کُنّٰا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لاٰ أَنْ هَدٰانَا اللّٰهُ>[5].[6]
شعر
«همه رحمت بود ز خالق بار هست بر بندگان خود ستار
گر نیایی بخواندت سوى خویش به تلطف بهشت آرد پیش
درّ توحید را تویى چو صدف آدم تازه را شدى تو خلف
ور تو آن درّ را نگهدارى سر ز هفت و چهار بگذارى
به سرور ابد رسى پس از آن نرسد مر تو را ز خلق زیان»[7]
داستان
تجارت پرسود
پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرموده است: آنگاه که بهشتیان به بهشت و دوزخیان به دوزخ وارد مىشوند، خداى متعال مىفرماید: اى اهل بهشت! شما در دنیا چند سال درنگ داشتید؟ مىگویند: یکروز یا پارهاى از روز درنگ داشتیم. خداوند؟عز؟ مىفرماید: چه خوب تجارتى در یکروز یا پارهاى از روز انجام دادید! رحمت و خشنودى و بهشت را کسب کردید؛ جاویدان و ابدى در آن بمانید. سپس به اهل دوزخ مىفرماید: شما چند سال در زمین درنگ کردید؟ مىگویند: یکروز یا پارهاى از روز درنگ داشتیم. خداوند؟ج؟ مىفرماید: چه بد تجارتى در این مدت کوتاه انجام دادید! خشم و نافرمانى و آتش مرا کسب کردید؛ جاودانه در آن بمانید.[8]
خروج از جهنم
از حضرت رسول{صلوات الله علیه} منقول است که مردى را داخل جهنم میکنند و در آنجا هزارسال معذّب خواهد بود. روزى فریاد میزند: یا حنّان! یا منّان! خداوند؟عز؟ به جبرئیل مىفرماید: برو بندۀ مرا نزدم آور! جبرئیل او را نزد پروردگار میآورد. از سوی حق متعال خطاب میرسد: جاى خود را چگونه یافتى؟ عرض میکند: مکان بدى بود. خطاب میرسد: او را به جایى که داشت، برگردانید. آن بنده راه جهنم را پیش میگیرد و به عقب خود نگاه میکند. خداوند متعال میفرماید: چرا به عقب نگاه مىکنى؟ میگوید: چنین به تو امید داشتم که وقتی مرا از جهنم بیرون آوردى، دیگر به آنجا بازنگردانى. خطاب میرسد: او را برگردانید و به بهشت ببرید![9]
ادعیه
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَاناً لَا یَرْتَدُّ وَ نَعِیماً لَا یَنْفَدُ وَ مُرَافَقَةَ مُحَمَّدٍ{صلوات الله علیه} فِی أَعْلَى جَنَّةِ الْخُلْد.»[10]
«خدایا! از تو ایمانی بیبازگشت و نعمتی بیپایان و همراهی با پیامبر اکرم{صلوات الله علیه} در بالاترین درجۀ بهشت ابدی را درخواست میکنم.»
[1]- الکهف، 107 و 108.
[2]- التوبة، 21 و 22.
[3]- بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث، ج1، ص580.
[4]- «سلام بر شما! گوارا باد بر شما این نعمتها! به بهشت درآیید و جاودانه در آن بمانید!»؛ (الزمر، ۷۳).
[5]- «سپاس ویژه خداوندى است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر او ما را هدایت نکرده بود ما به اینها راه نمىیافتیم»؛ (الاعراف، ۴۳).
[6]- راه روشن، ج۸، ص۴۳۰.
[7]- حدیقةالحقیقة، ص158.
[8]- بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث، ج1، ص581.
[9]- معراجالسعادة، ص۲۰۳.
[10]- مصباحالمتهجد، ج2، ص505.