مرحوم استاد در زمینۀ دستورات عملی اولاً میفرمودند که حضرت اصرار داشتند سیر عادی را طی کنند. فرمایش ایشان این بود که سالک در سیر عادی رشد میکند، وگرنه حضرت با یک اراده همۀ امور را به هم بزنند؛ همانطور که در جنگ بدر به تعبیر قرآن کریم ملائکه به یاری پیامبر اکرم{صلوات الله علیه} و مسلمانان آمدند و پیروزی را برای آنان به ارمغان آوردند.
نکتۀ دوم استفادۀ لطیفی است که مرحوم استاد از یکی از بیانات سیدالشهدا{علیه السلام} داشتند. حضرت هنگام شهادت جناب علی اصغر{علیه السلام} عبارت زیبایی را دارند که بارالها! اگر ارادۀ تو بر پیروز شدن ما تعلق نگرفته است ما بالاتر از پیروزی را از تو میخواهیم و این اجر، مقامی است که تو به صابرین میدهی که بالاتر از مقام کسانی است که در جنگ پیروز میشوند. به عبارت دیگر گویی صبر بالاتر از پیروزی است.
مرحوم استاد از این عبارت اینطور در سلوک استفاده میکردند که اگر به هر دلیلی سالک نتوانست بر شیطان پیروز شود و زمین خورد، یا اینکه تقدیر الهی بر این بود که سالک در زمان حیات نتواند در این این مسیر به آن مقامات عالی برسد، صبر بر عدم لقاء و صبر بر نرسیدن به مدارج عالی، چه بسا انسان را در قیامت به مقاماتی برساند که از آن مدارج عالی هم بالاتر است.
شاهد آن هم در خود زیارت عاشورا هست که میفرماید: «اللَّهُمَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ عَلَى مُصَابِهِم»[1] یا در فقرههای دیگر آن که میفرماید: من ازخدا میخواهم که به من اجر صابرین در مصیبت شهادت سیدالشهدا{علیه السلام} را عنایت کند. «أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصَابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا أَعْطَى مُصَاباً بِمُصِیبَة» یعنی بالاترین اجر مصیبت زدهها را در مصیبت سیدالشهدا{علیه السلام} که بالاترین مصیبت است، میخواهم.
شاهد دیگر در روز عرفه است که مرحوم سیدبنطاووس{رحمة الله علیه} میگوید: در اواخز روز و بعد از همۀ دعاها این دعا را بخوان که بارالها! من نمیدانم که تو مرا آمرزیدی یا نه؟ اگر آمرزیدی که فبها! اما اگر با همۀ این کارهایی که من کردم من را نیامرزیدی، لااقل اجر مصیبت زدهای که تو قبولش نکردهای به من بده. این بیان خیلی بیان لطیفی است که میگوید: لااقل من بالکل محروم نباشم و حال که معصیتکارم و در درگاه مولایم رد شدهام، اجر چنیم مصیبت بزرگی را به من بدهید!
این تعبیر لطیف را حضرت در شهادت جناب علی اصغر{علیه السلام} میفرمایند؛ وقتی که خون از گلوی مبارک آن جناب جاری بود و حضرت خون او را به آسمان میریختند فرمودند: «لَا یَکُونُ أَهْوَنَ عَلَیْکَ مِنْ فَصِیل»[2] خدایا! این بچه از آن ناقۀ صالح که اشقیای آن امت او را نحر کردند و تو به خاطر جسارتی که به ناقه کردند آنها را عذاب کردی، پیش تو کمتر نیست. بعد در ادامه میفرمایند: «اللَّهُمَّ إِنْ کُنْتَ حَبَسْتَ عَنَّا النَّصْرَ فَاْجَعْل ذَلِکَ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَنَا» خدایا! اگر تو پیروزی را بر ما حبس کردی و بنا نیست که ما پیروز شویم بهتر از پیروزی را برای ما مقدر کن! این دو نکتۀ مهمی بود که مرحوم استاد در باب دستورات عملی میفرمودند.