مصاحبه با استاد فیاض بخش پیرامون کتاب فروغ شهادت > تأکید بر مهمترین دستورات سلوکی در نهضت حسینی ؟ع؟
چند مطلب هم بنده به طور فشرده در این لحظات پایانی عرض کنم. یکی مبحث کنترل زبان در مطالب مربوط به نهضت عاشوراست. مرحوم استاد میفرمودند که ما در زیارتنامه ها داریم که حضرت خیلی از زخم زبانهایی که دشمن در واقعۀ عاشورا و قبل از آن به حضرت میزدند، رنج میبردند؛ لذا ما اینطور در زیارتنامه به حضرت خطاب میکنیم که «قَتَلَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ بِالْأَیْدِی وَ الْأَلْسُن»[1] خدا بکشد آن کسانی که تو را با دستها و زبانهایشان کشتند.
در واقعۀ عاشورا موارد متعددی هست که مثلاً محمدبناشعث وقتی میبیند که حضرت پشت خیمه ها آتش روشن میکند که دشمن از پشت به خیمه ها حمله نکند، به حضرت جسارت میکند و میگوید: «أَبْشِرْ بِالنَّارِ تَرِدُهَا السَّاعَة» تو زودتر از این که بخواهی به آتش قیامت وارد بشوی، میخواهی به آتشی که در دنیا برای خودت روشن کردهای وارد شوی؟ حضرت جواب میدهند که «أَبْشِرْ بِرَبٍّ رَحِیمٍ وَ شَفِیعٍ مُطَاع»[2] من خودم را به پروردگار رحیم و آن شفیعی که باید از او اطاعت شود، بشارت میدهم.
مرحوم استاد یک شعر زیبایی هم در این مورد میخواندند که بد نیست اینجا عرض کنم. مفهوم آن شعر این است که این زبان گاهی اوقات جراحتی بر قلب انسان وارد میکند که شمشیر آن جراحت را وارد نمیکند؛ لذا ممکن است انسان جراحت شمشیر را با توبه و عذرخواهی جبران کند ولی جبران جراحت زبان خیلی سختتر است.
«جراحات السنان لها الالتیام و لا یلتام ما جرح اللسان»[3]
وقتی نیزه یا شمشیر به کسی میخورد جراحتی وارد میکند و بعد از مدتی جای آن خوب میشود ولی گاهی جراحت زخم زبان یک عمر بر قلب کسی میماند. لذا ایشان تأکید داشت که سالک باید خیلی مراقب زبانش باشد.
دستور بعدی که در واقعۀ عاشورا بسیار بر روی آن تکیه شده است، بحث نماز و قرآن و دعا و استغفار است که حضرت در آخرین ساعات عمر مبارکشان در شب عاشورا به برادر بزرگوارشان قمر بنی هاشم{علیه السلام} فرمودند که از لشکر عمر سعد یک شب مهلت بگیر. «لَعَلَّنَا نُصَلِّی لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ» برای اینکه ما نماز بخوانیم و دعا کنیم و از درگاه خدا استغفار کنیم. «فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاة» خدا خودش میداند که من چقدر نماز برای او را دوست داشتم. « وَ تِلَاوَةَ کِتَابِه وَ کثرۀ َ الدُّعَاءَ وَ الِاسْتِغْفَارَ»[4] و چقدر قرآن خواندن و بسیار دعا و استغفار کردن در درگاه او را دوست داشتم. بنابراین از اینجا معلوم میشود که اینها مهمترین دستورات سلوکی است که حضرت به اصحابشان میفرمایند که من در طول عمر به این موارد بسیار علاقه مند بودم.