روز چهاردهم: ویژگی‌های زندگی اخروی > ‌پایداری

 

آیه

پایداری آخرت

<بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا 16 وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقَى>[1]

«بلکه زندگانى دنیا را بگزینید و عزیز دارید.(16) در صورتى که منزل آخرت بسى بهتر و پاینده‏تر است.»

روایت

ازدست‌دادنِ آخرت

«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: ما بالُکُم تَفرَحُونَ بِالیَسیرِ مِن الدنیا تُدرِکُونَهُ، و لا یَحزُنُکُم الکثیرُ مِن الآخِرَةِ تُحرَمُونَهُ وَ یُقْلِقُکُمُ الْیَسِیرُ مِنَ الدُّنْیَا یَفُوتُکُمْ‏ حَتَّى یَتَبَیَّنَ ذَلِکَ فِی وُجُوهِکُمْ‏ وَ قِلَّةِ صَبْرِکُمْ عَمَّا زُوِیَ‏ مِنْهَا عَنْکُمْ‏ کَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِکُم‏ وَ کَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاقٍ عَلَیْکُم‏.»[2]

«امیرالمؤمنین{علیه السلام} فرمود: شما را چه شده که به اندکى از دنیا که به دست مى‏آورید، شاد مى‏شوید، و به بسیارى از آخرت که از دست مى‏دهید، غصّه‏دار نمى‏گردید؟! وقتی اندکى از دنیا از دستتان می‌رود، شما را پریشان مى‏کند؛ تا جایى که آثار پریشانى در چهره شما آشکار مى‏گردد و در برابر آنچه از دستتان رفته، بی‌تابى مى‏کنید؛ گویا دنیا جاى اقامت همیشگى شماست، و متاع آن براى شما دائمى است!»

کلام بزرگان

ملااحمد نراقی{رحمة الله علیه}

ارباب معرفت گفته‌اند: کسى که دنیا را به جهت آخرت ترک کند، مثل کسى است که مى‌خواهد داخل خانه پادشاهى شود و سگى در آن خانه باشد که او را ممانعت کند. او لقمه نانى پیش سگ بیندازد تا سگ را به آن مشغول کرده و داخل خانه شود تا خود را به خلوت خاص رسانیده و غایت تقرب از براى او هم رسد؛ به حدّى که حکم او در جمیع مملکت پادشاه نافذ شود.

ببین چنین شخصى آیا به جهت آن لقمه نانى که به سگ داده - که آن هم از خوان نعمت آن پادشاه بود - توقّع عوضى از پادشاه دارد؟ دنیا چون آن لقمه نان است که اگر آن را مى‌خورد، تا زمانی که در دهن او بود، لذتى قلیل مى‌برد و بعد از آن، ثقل آن در معده‌اش باقى و آخر به نجاست گندیده منتهى مى‌شد؛ بلکه نسبت دنیا از براى هر شخصى -اگرچه هزارسال عمر کند- نسبت به نعیم آخرت بسیار کمتر از آن لقمه نان نسبت به مملکت دنیا است؛ بلکه عمر هزارسال را با نعمت تمام دنیا هیچ قدرى نسبت به آخرت نیست.[3]

شعر

«دنیای دنی پر هوس را چه کنی                            آلودهٔ هر ناکس و کس را چه کنی

آن یار طلب کن که تو را باشد و بس                      معشوقهٔ صدهزار کس را چه کنی»[4]

داستان

سخنان امام‌علی{علیه السلام} در بازار

روزی امام‌علی{علیه السلام} وارد بازار بصره شد و دید مردم سرگرم خریدوفروش هستند. حضرت بر غفلت مردم سخت گریست. سپس فرمود: ای بندگان دنیا! روزها برای معامله‌های خود قسم یاد می‌کنید، شب‌ها در بستر می‌خوابید، در شبانه‌روز از آخرت غافلید، پس چه وقت برای آخرت خود توشه می‌گیرید و در امر معاد فکر می‌کنید؟! مردی به حضرت گفت: چه کنیم؟ به تأمین مخارج زندگی نیازمندیم. حضرت فرمود: تأمین زندگی از راه حلال، آدمی را از آخرت بازنمی‌دارد؛ چنانچه قصد احتکار و جمع‌آوری دنیا را داشته باشی، هرگز عذرت پذیرفته نیست. مرد گریه‌کنان برگشت و رفت. حضرت او را صدا زد و فرمود: برگرد تا بیشتر توضیح بدهم! به او فرمود: ای بنده خدا! بدان که هرکس در این جهان برای آخرتش تلاش کند، پاداشش در آخرت به او پرداخت می‌گردد و هرکس در دنیا فقط برای دنیا کار کند و در فکر آخرت نباشد، مزدش در جهان آخرت آتش جهنم خواهد بود. سپس این آیه را خواند:

<فَأَمَّا مَنْ طَغى‏ 37 وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا 38 فَإِنَّ الْجَحیمَ هِیَ الْمَأْوى‏>[5]

هرکس از حکم خدا سرکش و طاغی شد و زندگی دنیا را برگزید، دوزخ جایگاه اوست.[6]

ادعیه

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَقْصِرْ أَمَلِی عَنْ غَایَةِ أَجَلِی وَ اشْغَلْ قَلْبِی بِالْآخِرَةِ عَنِ الدُّنْیَا وَ أَعِنِّی عَلَى مَا وَظَّفْتَ عَلَیَّ مِنْ طَاعَتِکَ وَ کَفَّلْتَنِیهِ‏ مِنْ رِعَایَةِ حَقِّک‏.»[7]

«خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و آرزویم را نسبت به انتهای عمرم کوتاه کن؛ و قلب مرا به جای دنیا مشغول آخرت کن و مرا بر انجام طاعتت یاری و در رعایت حقت سرپرستی کن!»

روز پانزدهم: ویژگی‌های زندگی اخروی > پایداری

آیه

آخرت، سرای قرار

<یَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ>[8]

«ای ‌قوم! این زندگانى (فانى) دنیا متاع ناچیزى بیش نیست و سراى آخرت منزلگاه ابدى (و حیات جاودانى) است.»

روایت

خلقت برای آخرت

«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: أخرِجُوا مِن الدُّنیا قُلوبَکُم قَبلَ أن تَخرُجَ مِنها أبدانُکُم، فَفیها اختُبِرتُم و لِغیرِها خُلِقتُم‏»[9]

«امام‌على{علیه السلام} فرمود: پیش از آنکه پیکرهایتان از دنیا برود، دل‌هاى خود را از آن بیرون ببرید؛ زیرا در اینجا آزمایش مى‏شوید وبراى غیر آن آفریده شده‏اید.»

کلام بزرگان

ملااحمد نراقی{رحمة الله علیه}

کسى را که عقل کامل باشد، مى‌داند که مرگ، آدمى را از ظلمت سراى طبیعت مى‌رهاند و به عالم بهجت و نور و نعمت و سرور مى‌رساند. به واسطه مرگ، از تنگناى زندان «دار بوار» مستخلص و در ساحت وسیع‌الفضاى «سراى قرار» داخل مى‌شود و از محل الم و مرض و خوف و بیم و فقر و احتیاج، فارغ و در منزل راحت و صحت و امن و غنا متمکن مى‌گردد. از همنشینى منافقین و اشرار و ظالمینِ دیوسار، دور و به مرافقت سکان عالم قدس و محرمان خلوت‌خانه انس، مبتهج و مسرور مى‌شود. نیم‌جانى خسته و دست و پایى بسته و شکسته از تو مى‌گیرند و زندگانى حقیقى و حیات ابدى به تو مى‌دهند.[10]

شعر

«گر عمارت را بری بر آسمان                                   عاقبت زیر زمین گردی نهان

گر چو رستم شوکت و زورت بود                             جای چون بهرام در گورت بود

ای پسر از آخرت غافل مباش                               با متاع این جهان خوش مباش»[11]

داستان

برتری آخرت بر دنیا

امام‌علی{علیه السلام} بعد از خاتمۀ جنگ جمل وارد شهر بصره شد. در خلال ایامی که در بصره بود، روزی به عیادت یکی از یارانش به نام «علاءبن‌زیاد حارثی» رفت. او خانه مجلل و وسیعی داشت. همین که حضرت آن خانه را دید، به او فرمود: این خانه به این وسعت به چه

کار تو در دنیا می‌خورد؟ در صورتی که به خانه وسیعی در آخرت محتاج‌تری؛ ولی اگر بخواهی می‌توانی همین خانه وسیع دنیا را وسیله‌ای برای رسیدن به خانه وسیع آخرت قرار دهی؛ این‌گونه که در این خانه از مهمان پذیرایی کنی، صله رحم نمایی، حقوق مسلمانان را در این خانه ظاهر و آشکارا کنی، این خانه را وسیله زنده‌ساختن و آشکارنمودن حقوق قرار دهی و از انحصار مطامع شخصی و استفاده فردی خارج نمایی.[12]

ادعیه

«رَبِّ... مَتَى أَعْمَلُ لآِخِرَتِی وَ أَنَا حَرِیصٌ عَلَى دُنْیَایَ أَمْ مَتَى أَتُوبُ مِنْ ذُنُوبِی إِذَا لَمْ أَدَعْهَا قَبْلَ مَوْتِی‏ رَبِّ دَعَتْنِی الدُّنْیَا إِلَى اللَّهْوِ فَأَسْرَعْتُ وَ دَعَتْنِی الْآخِرَةُ فَأَبْطَأْتُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ حَوِّلْ بِمَکَانِ‏ إِبْطَائِی عَنِ الْآخِرَةِ سُرْعَةً إِلَیْهَا وَ اجْعَلْ سُرْعَتِی إِلَى الدُّنْیَا إِبْطَاءً عَنْهَا.»[13]

«پروردگارا!... چطور برای آخرتم عمل کنم و حال آنکه حریص به دنیا هستم؟! یا چطور از گناهانم توبه کنم و حال آنکه آنها را قبل از مرگم رها نکرده‌ام؟! خدایا! دنیا مرا به سوی لهو دعوت می‌کند و من به سرعت به سویش می‌روم و آخرت مرا به خودش می‌خواند ولی من به کندی حرکت می‌کنم؛ پس بر محمد و آل او درود فرست و کندی حرکتم به سوی آخرت را به سرعت تبدیل کن و سرعتم در طلب دنیا را کند گردان!»

 

[1]- الأعلی، 16 و 17.

[2]- نهج‌البلاغة، ص168.

[3]- معراج‌السعادة، ص۳۷۲.

[4]- دیوان ابوسعید، رباعی 696.

[5]- النازعات، 37-39.

[6]- داستان‌های بحارالانوار، ج6، ص82.

[7]- مصباح‌المتهجد، ج‏1، ص100.

[8]- غافر، 39.

[9]- نهج‌البلاغة، ص320.

[10]- معراج‌السعادة، ص۱۷۳.

[11]- پندنامه عطار، در تواضع و صحبت درویشان.

[12]- مجموعه آثار استاد شهیدمطهری (داستان راستان)، ج۱۸، ص۲۲۷.

[13]- مصباح‌المتهجد، ج‏1، ص185.

فهرست مطالب

فهرست مطالب

19 درس
۰۰:۰۰:۰۰