روز بیست‌و‌ششم: مصادیق واجبات (روزه)

آیه

وجوب روزه

<یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ>[1]

«ای‌ مؤمنان! روزه بر شما واجب شده، همان گونه که بر پیشینیانِ شما واجب شده بود؛ [فلسفۀ وجوب روزه این است که] تا [شما با اِمساک در ماه رمضان] به [روحیه اطاعت از خدا و] پرهیز [از محرّماتش] آراسته شوید!»

روایت

ثواب روزه

«قالَ الإمامُ الصّادقُ{علیه السلام}: إنَّ اللَّهَ تبارَکَ و تعالى‏ یقولُ: الصَّومُ لِی و أنا أجزِی علَیه‏.»[2]

«امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: خداوند متعال می‌فرماید: روزه برای من است و خودم جزایش را می‌دهم.»

«قالَت فاطِمَةُ الزَّهراءُ؟سها؟: فَرَضَ اللَّهُ الصِّیامَ تَثبِیتاً لِلإخلاص‏.»[3]

«حضرت‌ زهرا؟س؟ فرمود: خداوند روزه را برای محکم‌شدن اخلاص در وجود انسان واجب فرمود.»

«قالَ رَسولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: علَیکَ بالصَّومِ؛ فإنّهُ جُنَّةٌ مِنَ النارِ، و إنِ استَطَعتَ أن یَأتِیَکَ المَوتُ‏ و بَطنُکَ جائعٌ فافعَل‏.»[4]

«رسول‌اکرم{صلوات الله علیه} فرمود: بر تو باد روزه‌گرفتن! زیرا روزه سپری در مقابل آتش جهنم است؛ و اگر می‌توانی هنگام مرگ گرسنه باشی، این کار را انجام بده!»

فتوا

آیت‌الله سیستانی؟حفظ؟

روزه آن است که انسان برای تذلّل و اظهار بندگی در پیشگاه خداوند متعال، از اذان صبح تا مغرب، از مبطلات نه‌گانه خودداری نماید.[5]

کلام بزرگان

آیت‌الله شهیدمطهری{رحمة الله علیه}

روزه مشق پرهیزکارى و تسلط بر نفس است. اگر مشق، منظم و متوالى باشد آثار شگفت دارد و عادت و ملکه ایجاد مى‏کند. مثلا اگر کسى سى‌روز متوالى ورزش کند، عضلات بدنش محکم مى‏شود. چگونه ممکن است کسى سى‌روز مشق پرهیزکارى کند، گرسنه شود و غذا نخورد، تشنه شود و آب نیاشامد، آن‌گاه در وى عادت تسلط بر نفس و خویشتن‌دارى پیدا نشود؟!

روزه گذشته از فواید جسمى که دارد و پزشکان مسلمان و غیر مسلمان به آن اعتراف کرده‏اند، از نظر تقویت اراده و شخصیت اخلاقى و استحکام روحى بسیار سودمند است. به‌علاوه، در اثر درهم‌شکسته‌شدن شهوات، در قلب نرمى و خشوع پدید مى‏آید و زمینه براى عبادت بهتر فراهم مى‏شود، حس همدردى نسبت به فقرا و ضعفا به وجود مى‏آورد، مردم را به یاد خدا و آخرت و عواقب گناه مى‏اندازد.

روزه شیاطین و شهوات را به زنجیر مى‏کشد و به‌این‌سبب، براى روزه‏دار توفیق بیشترى براى تزکیه نفس و تهذیب اخلاق حاصل مى‏گردد.[6]

شعر

«این دهان بستى دهانى باز شد                             کاو خورنده‏ لقمه‏هاى راز شد

گر ز شیر دیو تن را وابرى                                      در فطام او بسى نعمت خورى‏»[7]

داستان

روزه در عرفات

با هم به حج مشرف شده بودیم و هر کدام در کاروانی مسئولیت داشتیم. محل اسکان حاجی (شهیدسلیمانی) به مسجدالنبی{صلوات الله علیه} نزدیک‌تر بود. شب‌ها که کارهایم تمام می‌شد، سراغش می‌رفتم. آن موقع‌ها ساعت یازده شب درهای مسجدالنبی{صلوات الله علیه} را می‌بستند. نیمه‌های شب دوتایی راه می‌افتادیم به سمت مسجد و یکی دو ساعت منتظر می‌ایستادیم و نگاهمان را به گنبد خضرای پیامبر{صلوات الله علیه} گره ‌می‌زدیم تا شُرطه‌ها بیایند درها را باز کنند. من و حاجی اولین نفراتی بودیم که به روضه منوره می‌رسیدیم. چه شب‌هایی که نافله‌مان را در جوار روضه پیامبر{صلوات الله علیه} خواندیم!

سال 1371 اوج گرمای عربستان بود. روزها پیگیر کارهایی بودیم که به ما محول شده بود. گرمای صحرای عرفات، نفَس هر کسی را می‌برید. هلاک یک‌لیوان آب خنک بودیم اما حاجی عهد کرده بود که با زبان روزه وارد صحرای عرفات شود.[8]

سیرۀ شهدا

روزه در شرایط سخت

دورۀ تکاوری بین شیراز و پل خان به سمت مرودشت بود. دانشجوها را برای راهپیمایی استقامت برده بودم. هوا خیلی گرم بود و از آسمان آتش می‌بارید. خیلی‌ از دانشجوها خسته شده بودند. نگاهم به صیاد (شهیدصیاد شیرازی) افتاد که عرق بدنش بخار می‌شد. یک‌لحظه حس کردم در حال ذوب‌شدن است. شنیده بودم که قدرت بدنی بالایی دارد؛ نزدیکش رفتم و گفتم: اگر برایت مقدور نیست، می‌توانی آرام‌تر ادامه بدهی. هنوز صیاد چیزی نگفته بود که یکی از دانشجوها خودش را رساند و گفت: استاد ببخشید! ایشان شانزده، هفده روز است که روزه می‌گیرند. گفتم: روزه است؟ گفت: بله. الان ماه رمضان است و صیاد روزه می‌گیرد. همان‌جا ایستادم و جا ماندم. صیاد رفت و از من دور شد.[9]

ادعیه

«اللَّهُمَّ... أَعِنَّا فِی نَهَارِهِ عَلَى صِیَامِهِ‏ وَ فِی لَیْلِهِ عَلَى قِیَامِهِ بِالصَّلَاةِ لَکَ وَ التَّضَرُّعِ إِلَیْکَ وَ الْخُشُوعِ لَکَ وَ الذِّلَّةِ بَیْنَ یَدَیْکَ حَتَّى لَا یَشْهَدَ نَهَارُهُ عَلَیْنَا بِغَفْلَةٍ وَ لَا لَیْلُهُ بِتَفْرِیط.»[10]

«خدایا!... در روز ماه رمضان ما را بر روزه، و در شب آن بر اقامه نماز برای خودت، و انابه و زاری و فروتنی و خواری در محضرت یاری فرما؛ تا اینکه روزِ آن را به غفلت و شبش را با کوتاهی سپری نکنیم.»

روز بیست‌وهفتم: مصادیق واجبات (روزه)

آیه

احکام روزه

<أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُون‏>[11]

«[در] روزهایی چند و اندک [روزه بگیرید!] پس هرکه از شما بیمار یا در سفر باشد [به تعداد روزه‌های ازدست‌رفته] از روزهای غیر[رمضان] روزه بگیرد؛ و بر کسانی که روزه‌گرفتن برایشان طاقت‌فرساست، کفارۀ آن طعام‌دادن به یک‌نیازمند [در عوضِ هر روزۀ ازدست‌رفته] است؛ و هرکس به خواست خودش [افزون بر کفارۀ واجب] به طعامِ نیازمند بیفزاید، برایش خیر [بیشتری] است؛ و روزه‌گرفتن [هرچند دشوار باشد] اگر [پاداش و آثار معنوی‌اش را] بدانید، برای شما بهتر است.»

روایت

ثواب روزه‌دار

«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: نَومُ الصائمِ عِبادَةٌ، و صَمتُهُ تَسبیحٌ، و دُعاؤهُ مُستجابٌ، و عَمَلُهُ مُضاعَفٌ، إنّ للصائمِ عِندَ إفطارِهِ دَعوَةً لا تُرَدُّ.»[12]

«امام‌علی{علیه السلام} فرمود: خواب روزه‌دار عبادت است و سکوتش تسبیح و دعایش مستجاب و عملش چندبرابر است. همانا روزه‌دار هنگام افطار دعایی دارد که رد نمی‌شود.»

«قالَ الإمامُ الصّادِقُ{علیه السلام}: لِلصائمِ فَرحَتانِ: فَرحَةٌ عندَ إفطارِهِ، وَ فَرحَةٌ عندَ لِقاءِ رَبِّه‏.»[13]

«امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: روزه‌دار دوخوشحالی دارد: شادی هنگام افطار و شادی هنگام ملاقات پروردگارش.»

فتوا

مقام معظم رهبری؟حفظ؟

مفطرات روزه (اموری که روزه را باطل می‌کنند) عبارتند از:

خوردن و آشامیدن، جماع (آمیزش جنسی)، استمنا (خودارضایی جنسی)، دروغ‌بستن به خدا و پیامبران و معصومین؟عهم؟ (بنابر احتیاط واجب)، رساندن غبار غلیظ به حلق (بنابر احتیاط واجب)، فروبردن تمام سر در آب (بنابر احتیاط واجب)، باقی‌ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح، اماله (تنقیه)کردن با مایعات، قِی‌کردن عمدی.[14]

کلام بزرگان

آیت‌الله شجاعی{رحمة الله علیه}

روزه هم مانند هر عمل عبودی دیگر است و اگر آن را درست و به نحوی که دستور داده شده است، انجام دهیم، دوجنبه دارد: جنبه اول این‌سویی و مربوط به ظاهر است و جنبه دوم آن‌سویی و مربوط به غیب. جنبه ظاهری روزه همان است که برای ما مشهود و معلوم است و جنبه باطنی آن از دید ما محجوبان، مستور است و آن را نمی‌یابیم. اگر محجوب نبودیم، آن را می‌دیدیم و می‌دانستیم در غیب و پشت پرده مشمول چه عنایاتی از جانب پروردگار متعال می‌شویم.

در صورتی می‌توانیم در باطن بر صراط نوری روزه قدم بگذاریم و به سلوک در آن بپردازیم که وقتی روزه می‌گیریم، روزه ما فقط در تشنگی و گرسنگی خلاصه نشود؛ بلکه چشم و گوش و زبان و سایر جوارح ما نیز روزه‌دار باشد و از نهی و معصیت و خلاف رضای الهی اجتناب کنیم و دل ما نیز روزه بگیرد. در چنین حالی است که در طلب قرب معبود از مشتهیات خود منقطع می‌شویم و به جوار جناب او راه می‌یابیم.[15]

شعر

«اگر در حلقه مردان نمى‏آیى ز نامردى

چو حلقه بر در مردان برون مى‏باش و در مى‏زن‏

چو پیغامبر بگفت «الصومُ جُنَّة» بس بگیر آن را

به پیشِ نفس تیرانداز زنهار این سپر مفکن‏

سپر باید درین خشکى چو در دریا رسى آنگه

چو ماهى بر تنت روید به دفع تیر او جوشن‏»[16]

داستان

رطب‌های طلایی

چقدر امروز بازار خرمافروشان شلوغ است! چه رطب‌های تازه‌ای! رنگ طلایی‌شان بدجوری دلم را وسوسه می‌کند. خیلی هوس کردم. اگر روزه نبودم، حتماً مقداری خرما می‌خریدم و می‌خوردم. هرچه دوستانم به من تعارف کردند، اعتنایی نکردم و ترجیح دادم هرچه زودتر از بازار بگذرم.

به جمعی از مردان قبیله‌ام رسیدم. آنها نیز مرا به خوردن خرما دعوت کردند. سینی خرما به من چشمک می‌زد. کاش می‌شد دهان بی‌مزه‌ام را با طعم آنها شیرین کنم. گفتم: نه، دوستان! نوش جان، من روزه‌ام. صدای قهقهه‌شان به آسمان بلند شد. از لابلای خنده‌شان صدای تمسخر به گوش می‌رسید: چه کسی در این روز گرم، روزه می‌گیرد؟! کدام عاقلی خود را از این‌همه نعمت‌های لذیذ محروم می‌کند؟ الان که ماه رمضان نیست؛ بیا از این خرماها بخور؛ بگذار خوش باشیم!

سُوید به سمت منزلش رفت ولی در فکر سخنان آنها بود: نقد، نسیه، معامله، گرما، نعمت. تصمیم گرفت که لحظات شیرین افطار را نزد مولایش علی{علیه السلام} بگذراند. با دیدن سیمای نورانی امام، رنج گرسنگی فراموشش شد. جلوی حضرت ظرف ماستی قرار داشت که بوی ترشی‌اش به مشام می‌رسید. با دستان خود نان جو را خرد می‌کرد و درون ظرف می‌ریخت. به من رو کرد و فرمود: پیش بیا و از غذای ما بخور! گفتم: فدایت شوم، آقا! من روزه‌ام. می‌خواستم از ماجرای امروز چیزی بگویم که ایشان فرمود: از رسول خدا{صلوات الله علیه} شنیدم که فرمود: هرکس به واسطه روزه نتواند غذایی که دوست دارد را تناول نماید، شایسته است که خداوند از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های بهشت، روزی‌اش کند. با شنیدن این حدیث، همه‌چیز برای سوید شیرین شد؛ حتی شیرین‌تر از رطب‌های تازه.[17]

سیرۀ شهدا

روزه در پادگان

شهیدهمّت بعد از سپری‌کردن دوران تحصیل به خدمت سربازی رفت و با چندنفر از دوستانش در آشپزخانه پادگان مشغول به کار شد. وقتی ماه رمضان فرارسید، او تصمیم گرفت تا به کمک دوستانش برای سربازهای پادگان سحری تهیه کنند. وقتی تیمسار ناجی -که از مزدوران رژیم و فرمانده پادگان بود- از جریان باخبر شد، شهیدهمّت را به سلّول انفرادی فرستاد و همۀ سربازان را مجبور به شکستن روزه کرد. ایشان پس از آزادی از سلّول انفرادی، تصمیم گرفت تا درس خوبی به فرماندۀ دین‌ستیز پادگان بدهد. وقتی دوستانش با او مخالفت کردند، گفت: شما از خدا می‌ترسید یا از ناجی؟ او به کمک دوستانش کف آشپزخانه را با کف صابون و روغن، لیز کردند. زمانی که ناجی برای بازرسی وارد آشپزخانه شد، به شدت بر زمین افتاد و نتوانست از جایش بلند شود و به بیمارستان منتقل شد. او تا پایان ماه رمضان در آنجا بستری بود و سربازها توانستند تا آخر ماه رمضان، با خیال آسوده روزه بگیرند.[18]

ادعیه

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنَا قِیَامَهُ وَ صِیَامَهُ‏ وَ بُلُوغَ الْأَمَلِ فِیهِ.»[19]

«خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و روزی ما را در ماه رمضان، قیام و روزه و رسیدن به آرزویمان قرار بده!»

 

[1]- البقرة، 183.

[2]- میزان‌الحکمة، ج‏6، ص391.

[3]- همان.

[4]- همان.

[5]- توضیح‌المسائل جامع (سیستانی)، ج1، ص540 (مسئله 1908).

[6]- مجموعه آثار شهیدمطهری، ج22، ص447.

[7]- مثنوى‏معنوى، ص454.

[8]- سلیمانی عزیز، ص23.

[9]- یادگاران، ج 11، ص10.

[10]- مصباح‌المتهجد، ج‏2، ص609.

[11]- البقرة، 184.

[12]- میزان‌الحکمة، ج‏6، ص393.

[13]- همان، ص394.

[14]- رساله آموزشی، ج1، ص244.

[15]- رساله محبت، ص212.

[16]- دیوان کبیر شمس، ص699.

[17]- پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه (www.hawzah.net).

[18]- پیک افتخار 8، خورشید خیبر، ص7.

[19]- مصباح‌المتهجد، ج‏2، ص611.

فهرست مطالب