روز سی‌وپنجم: گناهان (نگاه حرام)

آیه

نهی از نگاه حرام

<قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُون 30 وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها‏>^[1]

«به مردان مؤمن بگو دیده [از نگاه به نامحرمان] فرونهند، و غریزه جنسی خود را پاک نگهدارند، این برای آنان پاکیزه تر است؛ مسلّماً خداوند به آنچه انجام می‌دهند آگاه است. (30) و به زنان باایمان بگو دیده [از نگاه به نامحرمان] فرونهند، و غریزه جنسی خود را پاک نگهدارند، و زینت‌های خود را [چون لباس‌های قابل توجهِ نامحرمان، و گردنبند و دستبند که زیر چادر و تن پوش‌هاست] آشکار نکنند، مگر آنچه [به‌طورمتعارف] آشکار است [مانند: گِردی صورت، و دست‌ها تا مچ، و روی پاها].» 

روایت

زنای چشم

«قالَ رَسولُ اللَّهِ{صلوات الله علیه}: لِکُلِّ عُضوٍ مِن ابنِ آدمَ حَظٌّ مِن الزِّنا؛ العَینُ زِناها النَّظَرُ.»^[2]

«رسول اکرم{صلوات الله علیه} فرمود: هر عضوى از اعضاى انسان بهره‏اى از زنا دارد؛ زناى چشم، چشم‌چرانى است.»

تیر شیطان

«قالَ الإمامُ الصّادقُ{علیه السلام}: النَّظرَةُ سَهمٌ مِن سِهامِ إبلیسَ مَسمومٌ، مَن تَرَکَها للَّهِ؟عز؟ لا لغَیرِهِ أعقَبَهُ اللَّهُ إیماناً یَجِدُ طَعمَه‏.»^[3]

«امام‌صادق{علیه السلام} فرمود: نگاه‌ حرام تیرى از تیرهاى زهرآلود ابلیس است. هرکه براى خداوند؟عز؟ -و نه براى غیر او- چشم خود را فروبندد، خداوند در پى آن، ایمانى به او ارزانى دارد که مزه‏اش را بچشد.»

فتوا

مقام معظم رهبری؟حفظ؟

مرد می‌تواند بدون لذت جنسی فقط به گردی صورت و مچ دست به پایین زن نامحرم مسلمان نگاه کند؛ البته درصورتی‌که این مواضع بدون آرایش یا زیور باشد. نگاه به جاهایی که زنان غیرمسلمان به صورت متعارف و معمول نمی‌پوشانند،‌ بدون لذت جنسی جایز است.[4]

آیت‌الله سیستانی؟حفظ؟

نگاه‌کردن مرد به بدن زنان نامحرم و همچنین نگاه به موی آنان، چه با شهوت باشد و چه بدون شهوت، چه با ترس افتادن در حرام و چه بدون آن، حرام است. نگاه به صورت و دست زنان تا مچ، اگر با شهوت و ترس وقوع در گناه باشد، حرام است.[5]

کلام بزرگان

امام‌خمینی{رحمة الله علیه}

ممکن است یک‌نظر به نامحرم یا یک‌لغزش کوچک لسانی، انسان را مدت‌ها از سرائر و حقایق توحید بازدارد و از حصول جلوات محبوب و خلوات مطلوب –که قرّةالعین اهل معرفت است-بازدارد. [6]

شعر

«ز دست دیده و دل هردو فریاد                            که هرچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد                               زنم بر دیده تا دل گردد آزاد»[7]

داستان

توهین به امام‌رضا{علیه السلام}

آیت‌الله مظاهری؟حفظ؟ تعریف می‌کند: یکى از رفقا مى‌گفت: زمانی به مشهد رفتم و از در دارالسیادة وارد شدم. از پله‌ها که پایین رفتم، یک‌زن مرا به خود جذب کرد. با او تا داخل حرم رفتم و نگاهی به او کردم؛ یک‌نگاه آلوده؛ او دور زد، من هم دور زدم؛[8] برگشت و نگاهی با تبسم به من انداخت؛ من نیز تبسم کردم. ناگهان متوجه شدم در چه مکانى هستم؛ خجالت کشیدم و عقب‌عقب از درِ پایین بیرون رفتم و دیگر زیارت نخواندم.

از این کار توبه کردم اما خجالت‌زده و ناراحت بودم که چه کار بدى کردم! آن روز ناهار خوردم و خوابیدم؛ در خواب دیدم به حرم رضوی مشرف شدم و از در دارالسیادة وارد شدم؛ دیدم حضرت رضا{علیه السلام} نیز در حرم هستند؛ جلو رفتم و سلام کردم ولی ایشان جوابم را ندادند؛ یک‌کشیده به صورت و یک‌لگد به پهلوى حضرت زدم و از در بیرون آمدم؛ در این لحظه از خواب بیدار شدم و فهمیدم آن نگاه آلوده یک‌کشیده به صورت حضرت و آن تبسم در صورت نامحرم، یک‌لگد به پهلوى ایشان بوده است.[9]

سیرۀ شهدا

واکنش به بی‌حجابی

سال دوم هنرستان تازه آغاز شده بود. برای آنها معلمی جدید فرستاده بودند که بی‌حجاب بود. وقتی وارد کلاس شد،‌ مصطفی (شهیدردانی‌پور) تا او را دید، سرش را پایین انداخت و دست‌به‌سینه نشست. خانم معلم سراغش‌ آمد و دستش را زیر چانه مصطفی انداخت و گفت: سرت را بالا بگیر ببینم! مصطفی چشم‌هایش را بست و سرش را بالا آورد و ناگهان از کلاس فرار کرد. به خانه آمد و به خانواده‌اش گفت: من دیگر به مدرسه نمی‌روم. گفتند: چرا؟ گفت: معلم‌ها حجاب ندارند و انگار هیچ‌چیز برایشان مهم نیست؛ من می‌خواهم بروم قم؛ حوزه علمیه.[10]

ادعیه

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک‏... أن تَمْنَعَ قَلْبِی مِنَ الْحَسَدِ وَ عَیْنِی‏ مِنَ‏ الْخِیَانَةِ فَإِنَّکَ تَعْلَمُ <خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُور>[11].»[12]

«خدایا! از تو می‌خواهم که... قلبم را از حسد و چشمم را از خیانت نگه داری؛ زیرا تو به خیانت چشم‌ها و آنچه سینه‌ها مخفی می‌کنند، آگاه هستی.»