روز سیویکم: گناهان (دروغ)
آیه
دوری از دروغ
<فَمَنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُون>[1]
«پس کسانی که بعد از این [مطالبِ واضح] بر خداوند دروغ ببندند [و بگویند آنچه از خوراکیها در تورات حرام شده است، از شریعتِ ابراهیم به ما رسیده و ابطال آن محال است]، یقیناً ستمکار [به معارف الهی]اند.»
<وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّور>[2]
«و از گفتار باطل [چون دروغ، افترا، غیبت و شهادتِ ناحق] دوری کنید.»
روایت
دروغگویی، موجب دوری از ملائکه
«قالَ رَسولُ اللهِ{صلوات الله علیه}: إذا کَذَبَ العَبدُ کِذبَةً تَباعَدَ المَلَکُ مِنهُ مَسیرَةَ مِیلٍ مِن نَتْنِ ما جاءَ بهِ.»[3]
«پیامبر خدا{صلوات الله علیه} فرمود: هرگاه بنده دروغ بگوید، از بوى گندى که پدید آورده است، فرشته یکمیل (دو کیلومتر) از او دور مىشود.»
راستگویی، علامت ایمان
«قالَ الإمامُ عَلیٌّ{علیه السلام}: (عَلامَةُ) الإیمانِ أن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَیثُ یَضُرُّکَ علَى الکذبِ حَیثُ یَنفَعُکَ.»[4]
«امیرالمؤمنین{علیه السلام} فرمود: نشانه ایمان این است که راستگویى را هرچند به زیان تو باشد، بر دروغگویى، گرچه به سود تو باشد، ترجیح دهى.»
دروغ کلید بدیها
«قالَ الإمامُ الباقِرُ{علیه السلام}: إنَّ اللَّهَ؟عز؟ جَعَلَ لِلشرِّ أقفالًا، و جَعَلَ مَفاتیحَ تِلکَ الأقفالِ الشَّرابَ، و الکذبُ شَرٌّ مِن الشَّراب»[5]
«امامباقر{علیه السلام} فرمود: خداوند؟عز؟ براى بدى قفلهایى قرار داده و کلیدهاى آن قفلها را شراب قرار داده است و دروغ بدتر از شراب است.»
فتوا
مقام معظم رهبری؟حفظ؟
معنای دروغ، عدم مطابقت خبر با واقع است؛ یعنی اگر مراد متکلم از این خبر، مطابق واقع نباشد، کذب محسوب میشود. حرامبودنِ مطلق دروغ از ضروریات فقه است؛ چه دروغ کوچک و بیاهمیت باشد و چه بزرگ و تأثیرگذار.[6]
آیتالله مکارم شیرازی؟حفظ؟
هر سخنی را که انسان بر خلاف واقع بگوید، دروغ است و از گناهان کبیره محسوب میشود.[7]
کلام بزرگان
امامخمینی{رحمة الله علیه}
بدان که این رذیله (دروغ) از اموری است که عقل و نقل متفق بر قبح و فسادش هستند و خود آن فینفسه از کبائر و فواحش است. گاهی شود که بهواسطه کشف یکدروغ، انسان به گونهای از درجه اعتبار پیش مردم ساقط میشود که تا آخر عمر نمیتواند آن را جبران کند. خدا نکند کسی معروف به دروغگویی شود که شاید هیچچیز بیشتر از این به حیثیت انسان لطمه نمیزند. علاوه بر اینها، مفاسد دینی و عقوبات اخروی آن نیز بسیار است.
اکنون قدری پیرامون احادیث شریف در این باب تفکر کن! ببین آیا راهی برای عذر باقی میماند؟ آیا این سهلانگاری از دروغ، جز از ضعف ایمان به اخبار اهل بیت؟عهم؟، از چیزی دیگر میشود؟ ما از این جهت که صُور غیبیّه اعمال را نمیدانیم و ارتباطات معنویه ملک و ملکوت را واقف نیستیم، روایات مربوطه را حمل بر مبالغه مینماییم. اینکه در روایت فرموده است: دروغ از شراب بدتر است، آیا میتوان هر چیزی را بدتر از شراب دانست؟ یا باید شرّ آن بهحدی عظیم باشد که بتوان این سخن را گفت؟
گمان میکنم که دروغ از مفاسد اعمالی است که به علت شیوعش، قبح آن بهکلی از بین رفته است. ولی یکوقت تنبه پیدا میکنیم که ایمان و سرمایه حیات عالم آخرت خود را بهواسطه این موبقه از دست دادهایم و نفهمیدهایم.
با اینهمه اخبار و تشدیدات ائمه هدی؟عهم؟ خیلی جرئت و شقاوت میخواهد که انسان اقدام به این امر بزرگ و خطیئه مهمه نماید.[8]
شعر
«راستی کن که راستان رستند در جهان راستان قویدستاند ا
راستگاران بلندنام شوند کجروان نیمپخته خام شوند
یوسف از راستی رسید به تخت راستی کن که راست گردد بخت»[9]
داستان
دروغ، سرآمد گناهان
آوردهاند که یکی از نوعهدان اسلام نزد حضرت علی{علیه السلام} آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین! در اسلام مناهی (گناهان) بسیار است و مرا اجتناب از آن میسر نمیشود؛ یکخصلت از خصال ذمیمه را معرفی کن تا از آن دور باشم. حضرت فرمود: از دروغگفتن اجتناب کن! مرد از خدمت او بازگشت. در راه نظر او به خانۀ مشروبفروش افتاد و طبیعت او به نوشیدن خمر میل کرد. خواست که آن را مرتکب شود، اندیشید که اگر امیرمؤمنان بپرسد که خمر خوردهای، اگر اقرار کنم، حد میزند و اگر گویم نه، دروغ گفتهام و عهد خود را شکستهام.
سپس در مسیر، موقعیت زنا برای او پیش آمد و باز هم متذکر سخن حضرت شد و آن گناه را هم ترک کرد. زمانی که مجددا خدمت حضرت رسید، گفت: یا امیرالمؤمنین! با همان یکجمله همۀ راهها را بر من بستی و برایم معلوم شد که سررشته همه بدیها، دروغ است.[10]
سیرۀ شهدا
صندوق جریمه
اخلاقش دستمان آمده بود. دشمن سرسخت دروغ و غیبت بود. در خانه همه را جمع کرده بود و از بدی دروغ و غیبت گفته بود: هرکس دروغ بگوید، دشمن خداست و هرکس غیبت کند، گویا گوشت برادر مرده خود را خورده است. بعد از این توضیحات، صندوقی وسط گذاشته بود و گفته بود: از حالا هر کسی دروغ بگوید یا غیبت کند، باید مقداری پول داخل این صندوق بیندازد؛ پولی که جمع میشود را خرج جبهه و رزمندهها میکنیم.
دیگر همه حواسشان جمع بود که اگر دروغ بگویند یا غیبت کنند، جریمه میشوند. هم خودشان سراغ حرف بد نمیرفتند و هم به دیگران تذکر میدادند.[11]
ادعیه
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنَ النِّفَاقِ وَ صَدْرِی مِنَ الْغِشِّ وَ أَعْمَالِی کُلَّهَا مِنَ الرِّیَاءِ وَ عَیْنِی مِنَ الْخِیَانَةِ وَ لِسَانِی مِنَ الْکَذِبِ.»[12]
«خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و قلبم را از نفاق، سینهام را از کینه، تمام اعمالم را از ریا، چشمانم را از خیانت و زبانم را از دروغ پاک گردان!»
[1]- آلعمران، 94.
[2]- الحج، 30.
[3]- میزانالحکمة، ج10، ص58.
[4]- همان، ص60.
[5]- همان، ص65.
[6]- رساله آموزشی، ج2، صص82، 87.
[7]- استفتائات جدید، ج2، ص241.
[8]- شرح چهلحدیث، ص471-473.
[9]- جامجم (اوحدی مراغهای)، ص133.
[10]- هزارویک حکایت اخلاقی، ص332.
[11]- خودسازی به سبک شهدا، ص58.
[12]- مصباحالمتهجد، ج1، ص148.