«الإمامُ الکاظمُ{علیه السلام}: تَفقَّهُوا فی دِینِ اللَّهِ؛ فإنَّ الفِقهَ مِفتاحُ البَصیرَة و تَمامُ العِبادَةِ و السَّببُ إلَى المنازِلِ الرَّفیعَةِ و الرُّتَبِ الجَلیلَةِ فی الدِّینِ و الدُّنیا و فَضلُ الفَقیهِ علَى العابِدِ کَفَضلِ الشَّمسِ علَى الکواکِبِ و مَن لم یَتَفَقَّهْ فی دِینِهِ لم یَرضَ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا.»[1]

«امام کاظم{علیه السلام} فرمود: در دین خدا فقیه و دانا شوید؛ زیرا همانا فقه کلید بصیرت و مایۀ کمال عبادت و سبب رسیدن به مقامات بلند و مراتب گرانقدر در دین و دنیاست و برترى فقیه بر عابد، همچون برترى خورشید بر ستارگان است و هرکه در دینش دانا و فقیه نشود، خداوند هیچ عملى را از او نپسندد.»

اهمیت اخلاق و مباحث اخلاقی بر هیچکس پوشیده نیست. همۀ فطرتهای پاک از زشتیها و رذایل اخلاقی متنفرند و فضیلتهای اخلاقی را ذاتاً دوست میدارند.

اقوام روزگار به اخلاق زنده‏اند

قومى که گشت فاقد اخلاق مردنى است[2]

اهمیت این مسئله تا جایی است که خداوند به رسول گرامیاش{صلوات الله علیه} مباهاتگونه میفرماید: <وَ إِنَّکَ لَعَلَى‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ>[3]. امام باقر{علیه السلام} در توضیح این آیه شریفه میفرمایند: مراد از اخلاق همان اسلام است.[4] بنابراین همۀ دین در یک نگاه کلی در اخلاق ظاهر میشود؛ چنانکه از وجود مقدس حضرت خاتمالانبیاء{صلوات الله علیه} نقل شده است که: «إِنَّمَا بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ».[5]

در میان موضوعات و مسائل اخلاقی، شناخت گناهان و مسائل مربوط به آنها اهمیت ویژهای دارد که این امر، از میان آیات قرآن کریم و نیز کلمات گهربار اهلبیت عصمت و طهارت؟عهم؟ -به صراحت یا به اشاره- برداشت میشود.

همچنین عقل حکم میکند که اگر چیزهایی مانع تکامل و پیشرفت انسان به مدارج قرب الهی است، از میان برداشته شود و لازمۀ آن، شناخت این موانع میباشد. چه مانعی بزرگتر از گناه و معصیت پروردگار متعال؟

بههمیندلیل، علما و بزرگان ما -ازجمله امامخمینی؟ق؟- همواره بدین مسئله (شناخت و ترک گناهان)، در سیرۀ علمی و عملی خود اهتمام ویژه داشته و دارند.

اساساً در قریب به اتفاق مکاتب اخلاقی و تربیتی اسلام، ازجمله مکتب علامهطباطبایی{رحمة الله علیه}، اولینگام در ارتقای اخلاقی و بهاصطلاح «تهذیب نفس»، ترک گناهان شرعی و ظاهری است. اهمیت این مرحله در این مکتب تا حدی است که به جرئت میتوان گفت: شرط ورود به مراحل بعدی، گذراندن درست این مرحله (انجام واجبات و ترک گناهان) است. از طرفی لازم است که سالک الی الله این محرّمات را بشناسد تا مبادا مبتلا به گناهی شده باشد و او نسبت به این خطر جاهل باشد! بههمیندلیل، در این مکتب شناخت گناهان نیز اهمیت ویژهای دارد.[6]

در کنار همۀ نکات فوق، «فقه» اصطلاحی و مسائل فقهی و احکام شرعی نیز، در جای خود از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا این علم با حلال و حرامهای روزمرۀ ما سروکار دارد و باید حکم هر یک از افعال ما بر اساس اسلوبهای تعیین شده مشخص شود و لذا بیشترین اهتمام علما و فقهای شیعه، در طول تاریخ، بدین مسئله بوده است.

در نتیجه، آن مسائل و مباحثی که پیوند با این دو عرصه (اخلاق و فقه) ایجاد کرده باشد، اهمیت مضاعف و بسیار ویژهای دارد. طبعاً از جملۀ این مباحث، مسائل و احکام فقهی مربوط به گناهان و مُحرّمات میباشد.

تصریح فقها به وجوب یادگیری مسائل مورد ابتلا

در میان فتاوای مراجع عظام تقلید، مطالبی مبنی بر وجوب شرعی یادگیری احکامی که بیشتر مورد ابتلای مکلفین قرار میگیرد، یافت میشود که برخی از آن‌‌ها ذکر میشود:

مسئلۀ 11: مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد، واجب است یاد بگیرد.[7] (امام خمینی و آیات عظام خویی، گلپایگانی، اراکی، بهجت، خامنهای، تبریزی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی)

آیتالله العظمی سیستانی: بر مکلف لازم است مسائلی را که احتمال میدهد به واسطۀ یاد نگرفتن آنها در معصیت -یعنی ترک واجب یا فعل حرام- واقع میشود، یاد بگیرد.[8]

آیتالله العظمی مکارم شیرازی: هرکس باید مسائلی را که معمولاً مورد احتیاج او واقع میشود یاد گیرد یا طریقۀ احتیاط آن را بداند.[9]

تبیین مقصود از «احکام گناهان»

مقصود از احکام گناهان یا به تعبیر کاملتر: «احکام فقهی گناهان»، حکمهای تکلیفی شرعی (واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام) مرتبط با گناهان و محرّمات میباشد که باید حکم فقهی آن را فقیه و مجتهد استنباط و سپس بیان نماید. در نتیجه، مباحث آن مربوط به علم «فقه» میباشد. برای مثال، در مورد گناه «غِیبت»، غیبت کودک و مجنون یا مسئلۀ غیبت غیرمسلمان یا اساساً تعریف فقهی «غیبت» و...، موضوعات و احکام فقهی «غیبت» محسوب میشود.

بنابراین در این اثر به موضوعات و مباحث اخلاقی مربوط به آن گناه، مانند ریشهها و علل اخلاقی آن یا رذائل اخلاقی مرتبط با آن و یا پیامدهای دنیوی و اخرویاش و ... -با وجود اهمیتشان- پرداخته نمیشود و باید در جایگاه دیگری مطرح شود و این موارد مربوط به علم «اخلاق» میباشد و باید در آن مطرح شود. در واقع میتوان عنوان کلی این مباحث را «احکام اخلاقی ِگناهان» دانست؛ نه «احکام فقهی» آنها.

پیشینۀ «احکام فقهی گناهان»

همانطور که بسیاری از موضوعات علمی در طول تاریخ تطوّر علوم، گسترده میشوند یا -به اصطلاح- فروعات جدیدی پیدا میکنند، این موضوع (احکام فقهی گناهان) نیز، هنوز به شکل مجزا و مبسوط، مطرح نشده است. چه بسا دلیل آن گستردگی فروعات آن در ابواب گوناگون فردی و اجتماعی است؛ به همین سبب است در میان کتب فقهی، کتاب یا رسالهای (استدلالی و یا فتوایی) که به طور مستقل و مفصّل، تحت این عنوان («احکام گناهان» یا «فقهالذنوب» و عناوینی از این دست) تدوین نشده و یا حتی در کنار پنجاهودو باب فقهی مشهور، یک باب مختص به این موضوع در نظر گرفته نشده است؛ البته این بدان معنا نمیباشد که هیچ فتوا و مطلبی فقهی در اینباره، در آثار بزرگان شیعه موجود نیست.

این سخن به معنای نادیده گرفتن زحمات مجاهدانه و خالصانۀ علما و فقهای عظام(رضوانالله تعالیعلیهم)، در طول تاریخ فقه شیعه نیست و هر طالب علمی که اندک آشنایی با تُراث عظیم فقهی ما داشته باشد، تصدیق میکند که بزرگان ما از جان خود برای اعتلای فقه اهل بیت؟عهم؟ مایه گذاشته و میگذارند؛ بلکه سخن در پرداختن به این موضوع مهم به عنوان یک موضوع و یک باب مستقل میباشد. البته شاید این مطلب توقع نابجایی باشد. زیرا مسائل فقهی اخلاقی بسیار متنوع و گسترده است(که از گناهان زبان -مثل غیبت، دروغ، تهمت و...- تا گناهان مالی و معاملاتی -مثل ربا، رشوه و...- و نیز از بزرگترین گناهان کبیره -مثل قتل، زنا، لواط و...- تا گناهان کوچکتر را شامل میشود.) همچنین بسیاری از این مسائل و احکام در لابهلای برخی ابواب فقهی -خصوصاً ابواب مکاسب و معاملات حرام- یافت میشود که در ذیل به برخی اشاره میگردد.

مسائل و احکام مربوط به گناهان کبیره، بیشتر در ابواب «مکاسب محرمه» میباشد و به جرئت میتوان گفت پرچمدار آن شیخاعظم انصاری؟رح؟ است.

 موضوع «مکاسب محرمه»، کسبها و تجارتهای حرام میباشد. از جملۀ این کسبها و از جمله ابواب کتابهای مکاسب محرّمه: آن کارهایی است که اکتساب به آنها حرام است؛ به سبب اینکه خود این کارها عمل حرام میباشد. («ما یَحرم الاکتساب به لکونه عملًا محرَّماً فی نفسه».) احکام مربوط به گناهان، بیشتر در این باب مطرح شده است. بدین ترتیب که به بهانۀ طرح این موارد (مثل غیبت، کذب، دشنام و...)، معنا و احکام فرعی ذیل آنها نیز بحث شده است.

علاوه بر کتاب مکاسب محرمه (اثر گرانسنگ شیخ اعظم انصاری) و شروح و حواشی متعدد آن، میتوان از «المکاسب المحرمة»، اثر فقهی امامخمینی{رحمة الله علیه}، و «أحکام المتاجر المحرمة»، اثر فقیه نبیل، شیخمهدی کاشفالغطاء؟رض؟[10] و نیز «المکاسب المحرمة»، اثر آیتالله اراکی{رحمة الله علیه} و ...، نام برد.

در اینجا، لازم است در میان آثار فقهای عظام معاصر (حفظهمالله)، از رسالۀ توضیحالمسائل فقهی-اخلاقی آیتاللهالعظمی مظاهری (دامتبرکاته) نیز یاد کرد. ایشان بخش دوم رسالۀ توضیحالمسائل خود را به احکام فقهی- اخلاقی مربوط به بسیاری از گناهان، اختصاص دادهاند. در اثر پیش رو، از این منبع نیز استفاده شده است؛ تا آنجا که -بنابر توضیحاتی که بیان خواهد شد- اسلوب کلی این کتاب و بسیاری از عناوین، از اثر مذکور معظّمله، الهام گرفته شده است.

موضوعات و عناوین گناهان و ملاک انتخاب آنها

با استعانت از روایات مربوط به گناهان و نیز کتب فقهی مربوطه که اشاره شد و برخی منابع فقهی-اخلاقی دیگر، لیستی از گناهانِ -به اصطلاح- شرعی و ظاهری که ارتکاب آنها حرمت فقهی دارد، مهیّا گردید.

ملاک انتخاب این عناوین (گناهان) آن است که بدون هیچ شرط و قیدی، تحقق آن (یعنی عمل به آنها) برابر با حرمت فقهی باشد؛ (یعنی فقیه آن را حرام بداند.) مگر اینکه استثنایی در موارد آن باشد؛ مثل استثنائات غیبت. بنابراین، گناهان و رذائل اخلاقیای مثل حسد، کبر، بخل، طمع و...، موضوع بحث ما نیست و در این اثر بدان پرداخته نشده است. زیرا این موضوعات به خودی خود، از صفات قلبی بوده و -بنابر فرمودۀ فقهای عظام- مادامی که به عمل منجر نشود، حرام شرعی و فقهی نمیباشد. (اگر چه رفع و ازالۀ آنها از قلب ضروری است و در مباحث اخلاقی آنها را حرام اخلاقی می نامند.) این موضوعات به جای خود اهمیت فراوان داشته و به همین دلیل، پرداختن به آنها -اگر چه با رویکرد فقهی- نیز دغدغۀ ما میباشد و به یاری خدای متعال، در مراحل بعدی به آنها نیز پرداخته میشود.

تلاش بر این بوده که در این مجموعه تمامی اموری که حرام فقهی بوده و محل بحث ما است، اِحصا و بررسی شود و هیچ چیزی که در شریعت مقدس شرعاً حرام محسوب شده و در ثقلین بحثی -و لو اندک- از آن شده، از قلم نیفتاده باشد. از بزرگترین گناهان کبیره (که در رأس آن ها «شرک و کفر» است) گرفته تا گناهان کوچکتر، بررسی شده و با جستوجوهای گسترده و مراجعات متعدد به منابعی که ذکر خواهد شد، مسائل و استفتائات مربوط به این گناهان، استخراج و تنظیم و دستهبندی گردید. با دستهبندی و عنوانبندیای که انجام شد، مجموع این گناهان، به هفتادوپنج مورد رسید.[11] برخی از این عناوین، کاملاً مشهور بوده و در ابواب کتب روایی و نیز فقهی-اخلاقی ما با همین عنوان از آنها یاد شده است؛ مثل غیبت، کذب(دروغ)، ربا، قطع رحم، نمّامی(سخنچینی) و... . اما برخی دیگر، با اینکه از نظر فُقها، مصادیق حرامی دارند، عنوان خاصی را برای آن در منابع مذکور نمیتوان یافت. به دلیل اینکه میتوان آنها را ذیل یک موضوع مشخص قرار داد، عنوانی برای این مصادیق مشخص شده است. مثلاَ از نظر غالب فقهای عصر ما (لااقل سهمرجع تقلید معظّمی که نظراتشان گردآوری شده)، هرکاری که موجب تضعیف نظام اسلامی بوده و یا مصداق جدی قانونشکنی در این نظام مقدس باشد، شرعاً حرام میباشد. این موارد با اینکه گناه هستند، ولی نمیتوان عنوان خاصی در ابواب روایی و حتی فقهی-اخلاقی برایشان یافت. لذا عنوانی با این تعبیر برایشان مشخص شده است: «تضعیف نظام اسلامی و قانونشکنی». و...

در این میان، موضوعاتی بودند که با وجود اینکه چند روایت از ائمۀ هدی؟عهم؟ دربارۀ آنها وارد شده، هیچ مطلب فقهی و حکم شرعیای -لااقل در منابع مدّ نظر- دربارۀ آنها یافت نشد. طبعاً مسائل مهم در این موضوعات در قالب استفتایی به دفتر مراجع عظام، -همانطور که اشاره خواهد شد- ارسال گردیده و ذیل موضوع مورد نظر، آورده شده است. (مثل گناه «إنتفاء» که در اثر پیش رو مطرح شده است.)

منابع اثر پیش رو

بر اساس مطالبی که بیان شد، طبعاً منابع این اثر، آثار و کتب فقهی-فتوایی فقهای عِظام میباشد. (اگرچه، از کتب فقهی-استدلالی ایشان نیز میتوان، در این راستا، استفاده نمود.)

باتوجهبه اینکه هدف از گردآوری این اثر، استفادۀ مکلفین و مقلِدین حال حاضر و اطلاعشان از احکام گناهان میباشد و نیز غالب آنها در احکام شرعی از مراجع تقلیدِ در قید حیات تقلید مینمایند، پس توقع میرود که تنها فتاوای این بزرگان مدّ نظر باشد. بنابراین، منابع ما در این گردآوری، آثار فقهی این اعاظم(حفظهمالله) میباشد.

همچنین باتوجهبه گستردگی «احکام گناهان»، اگر قرار بود فتاوای همۀ مراجع عظام حال حاضر آورده شود، حاصل آن کتابی با حجم چندهزار صفحه میشد و سالهای سال گردآوری و تدوین آن به طول میانجامید.

بنابراین، در این اثر، نظرات و فتاوای سه تن از مراجع عظامِ حال حاضر گردآوری شده است: مقام معظّم رهبری؟حفظ؟، آیتاللهالعظمی سیستانی؟حفظ؟ و آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی؟حفظ؟.

از جمله منابع استخراج نظرات این بزرگوران(حفظهمالله)پایگاههای اطلاعرسانی دفتر هر یک، رسالههای توضیحالمسائل و أجوبةالإستفتائات و... میباشد. (این منابع -که مورد تأیید دفتر مراجع عظام است- به طور دقیقتر و تفصیلی در انتهای کتاب بیان شده است.)

همچنین، در روند گردآوری، مسائل و سؤالات مهمی که توضیح و پاسخ آنها از میان منابع مذکور یافت نشد، در قالب استفتایی رسمی -به صورت اینترنتی- به پایگاههای اطلاعرسانی هر یک از بزرگواران ارسال شد و پاسخ آن -بدون دخل و تصرفی- به مطالب کتاب ملحق گردید.

روش و مراحل گردآوری و تدوین اثر پیش رو

این کار پژوهشی از سال 1396، در دفتر موسسۀ فرهنگی هنری جلوه نور علوی به طور جدی آغاز گردید. در مراحل انجام آن، بیش از پانزده نفر از طلاب فاضل حوزۀ علمیه نیز همکاری داشتهاند. مجموع ساعات علمی اختصاص یافته به این پژوهش تا به حال- بیش از 1700 ساعت مفید میباشد.

اما روند این گردآوری بدین شکل بود که: در ابتدا، پس از احصای موضوعات و عناوین گناهان، -که پیشتر ذکر شد- با مراجعه به منابع موثق مذکور، هر فتوا و مطلب فقهیای که منتسب به این سه مرجع عالیقدر میباشد، استخراج شد. در مرحلۀ بعد، مجموعهای از این مسائل و استفتائات -با اسلوب مشخص که اشاره خواهد شد-، مرتب و مدوّن گردید.

در این میان، مسائل و سؤالاتی بودند که نظر یک یا دو تن از این سه مرجع عالیقدر، دربارۀ آن یافت نشد و حتی برخی مسائل بودند که دربارۀ آن، نظر هر سه بزرگوار (حتی در قالب ارسال استفتاء به پایگاههای اطلاعرسانی اعاظم) نیز مشخص نشد. این موارد، در قالب استفتائاتی، تحت عنوان «سؤالات بدون پاسخ» جمعآوری شد. (پاسخ این سؤالات نیز با عنایت دفاتر منسوب به این سه مرجع تقلید بزرگ، -إنشاء الله- دریافت شده و به محتوای مذکور، ملحق میگردد.)

در تنظیم این اثر، تلاش در حفظ متن موجود در منابع (خصوصاً رسالهها) بوده و به دلخواه خود دخل و تصرفی در عبارات آنها نشده است. البته در برخی موارد که متن پرسش یا پاسخ یا توضیح مسئلهای طولانی شده و نقل مستقیم و کامل آن، موجب رنجش خوانندگان محترم میشد -با حفظ کامل مضمون و محتوا- عبارت مربوطه، اندکی تلخیص شده است.

اسلوب و چیدمان مطالب در هر موضوع

اسلوب طرح مسائل و استفتائاتِ به دست آمده، بدین صورت است که به ترتیب، برای هریک از موضوعات(گناهان)، معنا و حکم آن، سپس اقسام و مصادیق و احکام فرعی و نیز استثنائات آن و در آخر کیفیت توبه از آن مطرح شده است. (البته در آغاز، برای هرگناه، از باب تیمن و تبرک آیهای از کلامالله و روایتی از جوامع روایی شیعه ذکر شده است تا به جایگاه آن گناه، در ثقلین نیز اجمالا اشاره شود.)

دلیل چنین چیدمانی، برگرفته از اسلوب تراث فقهای عظام از جمله مکاسب محرمۀ مرحوم شیخ انصاری بوده است، به این ترتیب که: اولاً موضوع مد نظر -مثلاَ غیبت- به طور دقیق تعریف و معنا شده و سپس حکم کلی آن بیان میگردد(یا بالعکس)؛ سپس اقسام و مصادیق آن بیان شده تا معلوم شود چه مواردی غیبت هست و چه مواردی، نیست. (برای مثال، آیا غیبت کودک یا دیوانه اساسا غیبت محرّم هست یا خیر؟ و...) بعد از آنکه تا حدودی دایرۀ مصادیق آن گناه مشخص شد، برخی مسائل فرعی و مرتبط با آن موضوع که لازم است حکم آن بیان شود مطرح میگردد. (مثلاَ حکم نماز خواندن در جایی که غیبت میشود، چیست؟) این موارد نیز «احکام فرعی» نامگذاری شده است. سپس -در برخی گناهان- استثنائاتی وجود دارد که اگر چه آن گناه مربوطه، بر آن موارد، صدق میکند، اما به دلایلی حرمت ندارد. (مثلاَ غیبت شخص متجاهر به فسق که استثنائاً جایز است.) این موارد نیز تحت عنوان «مُستثنیات» مطرح میشود.

در پایان نیز، اگر نکتۀ فقهی خاصی در فتاوای پیرامون روش توبه از آن گناه وجود دارد، ذکر شده. (مثلاَ آیا در توبه از «غیبت»، حلالیتطلبیدن از شخصی که غیبت او شده، واجب است یا خیر؟ و...)

نکته: در بسیاری از مسائل، تمایز بین اینکه آن مسئله، مصداقی از مصادیق آن گناه را بیان میکند یا از فروعات و احکام فرعی آن است، دشوار میباشد (که در برخی از این موارد عنوان کلی «اقسام و احکام فرعی»، زده شده است). اما از آنجایی که در کل، مصادیق یک گناه با احکام فرعی آن-با دقت فقهی- دو مقولۀ جدا هستند، در بیشتر موضوعات این دو عنوان جدا آمدهاند. این مطلب در مورد «معنا و حکم گناه» و «مصادیق آن» نیز جاری است.

برخی موارد فوق (از حکم و معنای گناه تا استثنائات آن) در بسیاری از موضوعات(گناهان) یافت نمیشود یا اساساً موضوعیتی ندارد. برای مثال، موضوع «دروغ»، هم تعریف و حکم آن ذکر شده است؛ هم مصادیق و احکام فرعی آن و هم استثنائات و توبه از آن. اما -مثلاَ- برای موضوع «عاقّ والدین»، موردی تحت عنوان «استثنا»، متصور نیست. یا مثلاَ موضوع «سرقت»، تعریفش روشن است و نیاز به بیان ندارد. طبعاً این موارد، در این اثر، ذکر نشده است. (البته در برخی موضوعات، بعض از این موارد -اقسام و احکام فرعی و ...- به سبب اینکه در منابع، مطلبی در این‌‌باره یافت نشده، ذکر نگشته است.)

نمایهزنی برای هر مسئله

برای هر یک از مسائل(اعم از پرسش و پاسخ و غیر آن)، در ایناثر، نمایه یا عنوانی زده شده است تا موضوع مسئله، اجمالاً مشخص باشد؛ خصوصا در پرسش و پاسخهای طولانی.

در برخی موارد، ذیل یک نمایه، بیش از یک پرسش یا مسئله نوشته شده است. زیرا نمایۀ همۀ آنها یک چیز میباشد؛ البته ممکن است مضمون هر سوالی مسئله اندک تفاوتی در جزئیات داشته باشد.

در ترتیب مسائل (خصوصا در بخش اقسام و مصادیق)، سعی شده است که ترتیب اهمیت و مورد ابتلا بودن هر مسئله، رعایت شود؛ البته در عین حفظ ارتباط برخی از آنها. مثلاَ در موضوع «بدعت و خرافه»، ابتدا اقسام و مصادیق آن به دو قسم کلی (برخی خرافات و بدعتهای رایج، و خرافت و بدعتها در عزاداریها) تقسیم شدهاند؛ سپس در هر قسم، هر مسئله به ترتیب اهمیت و مورد ابتلا بودنش مطرح شده است.

تنظیم «احکام مورد ابتلای گناهان»

در نتیجۀ مراحل گردآوری و تنظیمی که ذکر شد، بیش از 1400 صفحه مطالب مربوط به احکام گناهان به دست آمد که این مقدار، حجم گستردهای است. از طرفی، برخی از این موضوعات (مثل قتل، فرار از جهاد، سحر و...) و نیز برخی از احکامِ مربوط به گناهان دیگر، نادر بوده و ابتلای به آنها -حداقل در بین متشرّعه- زیاد نیست. (البته ممکن است باقی مسائل مربوط به آن گناه، کاربردی باشد. مثلاَ در موضوع «اشاعۀ فحشا»، با وجود اهمیت و کاربرد کلیاش، مسئلۀ «ورود غیرمسلمان به اماکن عمومی با حالت مستی»، ابتلای بسیار کمتری دارد.)

بنابراین، لازم بود که تلخیصی (به شکل موضوعی)، از این حجم گسترده، ارائه شود تا خوانندگان محترم مجبور نباشند که برای اطلاع از احکام کاربردی گناهان، همۀ آنها را مطالعه نمایند.

اثر پیش رو حاصل تنظیم این تلخیص، میباشد. منظور از تلخیص، انتخاب مسائل مورد ابتلا و حذف مسائل غیرمورد ابتلا بوده و هرگز در اصل استفتا تصرفی نشده است.[12]

دیگر موضوعات (گناهان) بررسی شده

در اینجا شایسته است که عناوین ما بقی موضوعاتی که در این اثر ارائه نشدهاند را ذکر نماییم تا به علاوۀ موضوعات مطرح شده در این اثر -که در فهرست ملاحظه مینمایید- مجموعهای از همۀ گناهان شرعی خدمت خوانندگان محترم ارائه شده باشد. این موضوعات باقیمانده عبارتند از:

«شرک و کفر»، «زنا»، «لواط و ملحقات آن»، «قتل»، «قذف»، «قتال حرام و محاربه»، «فرار از جهاد»، «قیادت و دیاثت»، «اعانت بر اثم و ظلم و...»، «اِفساد فی الارض»، «اَکل مال یتیم»، «شرب خَمر و مسکرات»، «رشوه»، «تصویر (نقاشی و مجسمهسازی و... حرام)»، «احتکار»، «تعییر و سرزنش»، «سحر و ملحقات آن»، «عمل نکردن به وصیت و وقف و...»، «کتمان حق و شهادتندادن»، «کوتاهی در حوائج مسلمین»، «نفاق و دوزبانی»، «نَجش»، «منتگذاشتن»، «مدح غیر مستحق و تملُّق».

درپایان، لازم می دانیم از دفتر مقام معظم رهبری؟حفظ؟ و حضرت آیتالله مکارم شیرازی؟حفظ؟ که در این راستا همکاری لازم را مبذول داشته و نکات و اصلاحات مدّ نظرشان را ارائه فرمودند، نهایت تشکر را داشته باشیم. همچنین لازم است از برادر ارجمند، حجتالاسلام سجاد رازگردانی که مسئولیت مدیریت این پروژه و تدوین و تحقیقات این اثر را عهدهدار بودند تشکر و تقدیر نماییم. همچنین از جناب حجتالاسلام محمدتقی جوادی و آقایان امیر رحیمزاده، مرتضی شریعتی، سعید مرتضیپور، مصطفی خورانی، حمید عابدی و دیگر عزیزانی که به نحوی در گردآوری این اثر همکاری نمودند، قدردانی نموده و از خداوند منّان طلب میکنیم که این قلیل را به فضل و کرم بینهایتش از ما قبول نموده و مرضیّ وجود مبارک امام زمانمان حضرت بقیةالله الاعظم؟عج؟ قرار دهد؛ إنشاءالله.

مؤسسه فرهنگیهنری
        جلوه نور علوی{علیه السلام}

پاییز 1400

 


[1]. بحارالأنوار،ج 78، ص321، ح 19.

 

[2]. قطعات ملکالشعرای بهار، شمارۀ 24.

 

[3]. القلم، 4.

 

[4]. «الإمامُ الباقرُ{علیه السلام} فی قولهِ تعالى‏: <إِنَّکَ‏ لَعَلَى خُلُقٍ‏ عَظِیمٍ‏>: هُو الإسلامُ>.»؛ (معانی الأخبار، ص188)

 

[5]. من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام نمایم. (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (ط. مؤسسة آلالبیت؟عهم؟‏، 1320ه.ق)، ج‏11، ص187).

 

[6]. یکی از انگیزههای اصلی برای تهیه و تدوین این اثر، تلاش در پرداختن به همین مسئله مهم است که آن دغدغۀ بسیاری از افرادی میباشد که در مسیر اصلاح اخلاق و تهذیب نفس-بهویژه در مکتب تربیتی علامهطباطبایی{رحمة الله علیه}- گام برمیدارند.

 

[7]. توضیحالمسائل مراجع(مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظّم تقلید)، ص21.

 

[8]. رسالۀ توضیحالمسائل آیتالله سیستانی، مسئلۀ 10.

 

[9]. رسالۀ توضیحالمسائل آیتالله مکارم شیرازی، مسئلۀ 12.

 

[10]. متوفای 1298ه ق.

 

[11]. طبق توضیحی که جلوتر خواهد آمد -مبنی بر تلخیص این موضوعات- در اثر پیش رو، پنجاه موضوع از کل این موضوعات ارائه شدهاند و ما بقی -با وجود اینکه احکام مربوط به آنها استخراج و تنظیم شده- در این اثر آورده نشدهاند.

 

[12]. این اثر در راستای نشر مسائل شرعی مورد ابتلای مردم برای روحانیون و طلاب علوم دینی جهت استفاده در امور تبلیغی نیز بسیار مفید خواهد بود. انشاالله.

«الإمامُ الکاظمُ{علیه السلام}: تَفقَّهُوا فی دِینِ اللَّهِ؛ فإنَّ الفِقهَ مِفتاحُ البَصیرَة و تَمامُ العِبادَةِ و السَّببُ إلَى المنازِلِ الرَّفیعَةِ و الرُّتَبِ الجَلیلَةِ فی الدِّینِ و الدُّنیا و فَضلُ الفَقیهِ علَى العابِدِ کَفَضلِ الشَّمسِ علَى الکواکِبِ و مَن لم یَتَفَقَّهْ فی دِینِهِ لم یَرضَ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا.»[1]

«امام کاظم{علیه السلام} فرمود: در دین خدا فقیه و دانا شوید؛ زیرا همانا فقه کلید بصیرت و مایۀ کمال عبادت و سبب رسیدن به مقامات بلند و مراتب گرانقدر در دین و دنیاست و برترى فقیه بر عابد، همچون برترى خورشید بر ستارگان است و هرکه در دینش دانا و فقیه نشود، خداوند هیچ عملى را از او نپسندد.»

اهمیت اخلاق و مباحث اخلاقی بر هیچکس پوشیده نیست. همۀ فطرتهای پاک از زشتیها و رذایل اخلاقی متنفرند و فضیلتهای اخلاقی را ذاتاً دوست میدارند.

اقوام روزگار به اخلاق زنده‏اند

قومى که گشت فاقد اخلاق مردنى است[2]

اهمیت این مسئله تا جایی است که خداوند به رسول گرامیاش{صلوات الله علیه} مباهاتگونه میفرماید: <وَ إِنَّکَ لَعَلَى‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ>[3]. امام باقر{علیه السلام} در توضیح این آیه شریفه میفرمایند: مراد از اخلاق همان اسلام است.[4] بنابراین همۀ دین در یک نگاه کلی در اخلاق ظاهر میشود؛ چنانکه از وجود مقدس حضرت خاتمالانبیاء{صلوات الله علیه} نقل شده است که: «إِنَّمَا بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ».[5]

در میان موضوعات و مسائل اخلاقی، شناخت گناهان و مسائل مربوط به آنها اهمیت ویژهای دارد که این امر، از میان آیات قرآن کریم و نیز کلمات گهربار اهلبیت عصمت و طهارت؟عهم؟ -به صراحت یا به اشاره- برداشت میشود.

همچنین عقل حکم میکند که اگر چیزهایی مانع تکامل و پیشرفت انسان به مدارج قرب الهی است، از میان برداشته شود و لازمۀ آن، شناخت این موانع میباشد. چه مانعی بزرگتر از گناه و معصیت پروردگار متعال؟

بههمیندلیل، علما و بزرگان ما -ازجمله امامخمینی؟ق؟- همواره بدین مسئله (شناخت و ترک گناهان)، در سیرۀ علمی و عملی خود اهتمام ویژه داشته و دارند.

اساساً در قریب به اتفاق مکاتب اخلاقی و تربیتی اسلام، ازجمله مکتب علامهطباطبایی{رحمة الله علیه}، اولینگام در ارتقای اخلاقی و بهاصطلاح «تهذیب نفس»، ترک گناهان شرعی و ظاهری است. اهمیت این مرحله در این مکتب تا حدی است که به جرئت میتوان گفت: شرط ورود به مراحل بعدی، گذراندن درست این مرحله (انجام واجبات و ترک گناهان) است. از طرفی لازم است که سالک الی الله این محرّمات را بشناسد تا مبادا مبتلا به گناهی شده باشد و او نسبت به این خطر جاهل باشد! بههمیندلیل، در این مکتب شناخت گناهان نیز اهمیت ویژهای دارد.[6]

در کنار همۀ نکات فوق، «فقه» اصطلاحی و مسائل فقهی و احکام شرعی نیز، در جای خود از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا این علم با حلال و حرامهای روزمرۀ ما سروکار دارد و باید حکم هر یک از افعال ما بر اساس اسلوبهای تعیین شده مشخص شود و لذا بیشترین اهتمام علما و فقهای شیعه، در طول تاریخ، بدین مسئله بوده است.

در نتیجه، آن مسائل و مباحثی که پیوند با این دو عرصه (اخلاق و فقه) ایجاد کرده باشد، اهمیت مضاعف و بسیار ویژهای دارد. طبعاً از جملۀ این مباحث، مسائل و احکام فقهی مربوط به گناهان و مُحرّمات میباشد.

تصریح فقها به وجوب یادگیری مسائل مورد ابتلا

در میان فتاوای مراجع عظام تقلید، مطالبی مبنی بر وجوب شرعی یادگیری احکامی که بیشتر مورد ابتلای مکلفین قرار میگیرد، یافت میشود که برخی از آن‌‌ها ذکر میشود:

مسئلۀ 11: مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد، واجب است یاد بگیرد.[7] (امام خمینی و آیات عظام خویی، گلپایگانی، اراکی، بهجت، خامنهای، تبریزی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی)

آیتالله العظمی سیستانی: بر مکلف لازم است مسائلی را که احتمال میدهد به واسطۀ یاد نگرفتن آنها در معصیت -یعنی ترک واجب یا فعل حرام- واقع میشود، یاد بگیرد.[8]

آیتالله العظمی مکارم شیرازی: هرکس باید مسائلی را که معمولاً مورد احتیاج او واقع میشود یاد گیرد یا طریقۀ احتیاط آن را بداند.[9]

تبیین مقصود از «احکام گناهان»

مقصود از احکام گناهان یا به تعبیر کاملتر: «احکام فقهی گناهان»، حکمهای تکلیفی شرعی (واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام) مرتبط با گناهان و محرّمات میباشد که باید حکم فقهی آن را فقیه و مجتهد استنباط و سپس بیان نماید. در نتیجه، مباحث آن مربوط به علم «فقه» میباشد. برای مثال، در مورد گناه «غِیبت»، غیبت کودک و مجنون یا مسئلۀ غیبت غیرمسلمان یا اساساً تعریف فقهی «غیبت» و...، موضوعات و احکام فقهی «غیبت» محسوب میشود.

بنابراین در این اثر به موضوعات و مباحث اخلاقی مربوط به آن گناه، مانند ریشهها و علل اخلاقی آن یا رذائل اخلاقی مرتبط با آن و یا پیامدهای دنیوی و اخرویاش و ... -با وجود اهمیتشان- پرداخته نمیشود و باید در جایگاه دیگری مطرح شود و این موارد مربوط به علم «اخلاق» میباشد و باید در آن مطرح شود. در واقع میتوان عنوان کلی این مباحث را «احکام اخلاقی ِگناهان» دانست؛ نه «احکام فقهی» آنها.

پیشینۀ «احکام فقهی گناهان»

همانطور که بسیاری از موضوعات علمی در طول تاریخ تطوّر علوم، گسترده میشوند یا -به اصطلاح- فروعات جدیدی پیدا میکنند، این موضوع (احکام فقهی گناهان) نیز، هنوز به شکل مجزا و مبسوط، مطرح نشده است. چه بسا دلیل آن گستردگی فروعات آن در ابواب گوناگون فردی و اجتماعی است؛ به همین سبب است در میان کتب فقهی، کتاب یا رسالهای (استدلالی و یا فتوایی) که به طور مستقل و مفصّل، تحت این عنوان («احکام گناهان» یا «فقهالذنوب» و عناوینی از این دست) تدوین نشده و یا حتی در کنار پنجاهودو باب فقهی مشهور، یک باب مختص به این موضوع در نظر گرفته نشده است؛ البته این بدان معنا نمیباشد که هیچ فتوا و مطلبی فقهی در اینباره، در آثار بزرگان شیعه موجود نیست.

این سخن به معنای نادیده گرفتن زحمات مجاهدانه و خالصانۀ علما و فقهای عظام(رضوانالله تعالیعلیهم)، در طول تاریخ فقه شیعه نیست و هر طالب علمی که اندک آشنایی با تُراث عظیم فقهی ما داشته باشد، تصدیق میکند که بزرگان ما از جان خود برای اعتلای فقه اهل بیت؟عهم؟ مایه گذاشته و میگذارند؛ بلکه سخن در پرداختن به این موضوع مهم به عنوان یک موضوع و یک باب مستقل میباشد. البته شاید این مطلب توقع نابجایی باشد. زیرا مسائل فقهی اخلاقی بسیار متنوع و گسترده است(که از گناهان زبان -مثل غیبت، دروغ، تهمت و...- تا گناهان مالی و معاملاتی -مثل ربا، رشوه و...- و نیز از بزرگترین گناهان کبیره -مثل قتل، زنا، لواط و...- تا گناهان کوچکتر را شامل میشود.) همچنین بسیاری از این مسائل و احکام در لابهلای برخی ابواب فقهی -خصوصاً ابواب مکاسب و معاملات حرام- یافت میشود که در ذیل به برخی اشاره میگردد.

مسائل و احکام مربوط به گناهان کبیره، بیشتر در ابواب «مکاسب محرمه» میباشد و به جرئت میتوان گفت پرچمدار آن شیخاعظم انصاری؟رح؟ است.

 موضوع «مکاسب محرمه»، کسبها و تجارتهای حرام میباشد. از جملۀ این کسبها و از جمله ابواب کتابهای مکاسب محرّمه: آن کارهایی است که اکتساب به آنها حرام است؛ به سبب اینکه خود این کارها عمل حرام میباشد. («ما یَحرم الاکتساب به لکونه عملًا محرَّماً فی نفسه».) احکام مربوط به گناهان، بیشتر در این باب مطرح شده است. بدین ترتیب که به بهانۀ طرح این موارد (مثل غیبت، کذب، دشنام و...)، معنا و احکام فرعی ذیل آنها نیز بحث شده است.

علاوه بر کتاب مکاسب محرمه (اثر گرانسنگ شیخ اعظم انصاری) و شروح و حواشی متعدد آن، میتوان از «المکاسب المحرمة»، اثر فقهی امامخمینی{رحمة الله علیه}، و «أحکام المتاجر المحرمة»، اثر فقیه نبیل، شیخمهدی کاشفالغطاء؟رض؟[10] و نیز «المکاسب المحرمة»، اثر آیتالله اراکی{رحمة الله علیه} و ...، نام برد.

در اینجا، لازم است در میان آثار فقهای عظام معاصر (حفظهمالله)، از رسالۀ توضیحالمسائل فقهی-اخلاقی آیتاللهالعظمی مظاهری (دامتبرکاته) نیز یاد کرد. ایشان بخش دوم رسالۀ توضیحالمسائل خود را به احکام فقهی- اخلاقی مربوط به بسیاری از گناهان، اختصاص دادهاند. در اثر پیش رو، از این منبع نیز استفاده شده است؛ تا آنجا که -بنابر توضیحاتی که بیان خواهد شد- اسلوب کلی این کتاب و بسیاری از عناوین، از اثر مذکور معظّمله، الهام گرفته شده است.

موضوعات و عناوین گناهان و ملاک انتخاب آنها

با استعانت از روایات مربوط به گناهان و نیز کتب فقهی مربوطه که اشاره شد و برخی منابع فقهی-اخلاقی دیگر، لیستی از گناهانِ -به اصطلاح- شرعی و ظاهری که ارتکاب آنها حرمت فقهی دارد، مهیّا گردید.

ملاک انتخاب این عناوین (گناهان) آن است که بدون هیچ شرط و قیدی، تحقق آن (یعنی عمل به آنها) برابر با حرمت فقهی باشد؛ (یعنی فقیه آن را حرام بداند.) مگر اینکه استثنایی در موارد آن باشد؛ مثل استثنائات غیبت. بنابراین، گناهان و رذائل اخلاقیای مثل حسد، کبر، بخل، طمع و...، موضوع بحث ما نیست و در این اثر بدان پرداخته نشده است. زیرا این موضوعات به خودی خود، از صفات قلبی بوده و -بنابر فرمودۀ فقهای عظام- مادامی که به عمل منجر نشود، حرام شرعی و فقهی نمیباشد. (اگر چه رفع و ازالۀ آنها از قلب ضروری است و در مباحث اخلاقی آنها را حرام اخلاقی می نامند.) این موضوعات به جای خود اهمیت فراوان داشته و به همین دلیل، پرداختن به آنها -اگر چه با رویکرد فقهی- نیز دغدغۀ ما میباشد و به یاری خدای متعال، در مراحل بعدی به آنها نیز پرداخته میشود.

تلاش بر این بوده که در این مجموعه تمامی اموری که حرام فقهی بوده و محل بحث ما است، اِحصا و بررسی شود و هیچ چیزی که در شریعت مقدس شرعاً حرام محسوب شده و در ثقلین بحثی -و لو اندک- از آن شده، از قلم نیفتاده باشد. از بزرگترین گناهان کبیره (که در رأس آن ها «شرک و کفر» است) گرفته تا گناهان کوچکتر، بررسی شده و با جستوجوهای گسترده و مراجعات متعدد به منابعی که ذکر خواهد شد، مسائل و استفتائات مربوط به این گناهان، استخراج و تنظیم و دستهبندی گردید. با دستهبندی و عنوانبندیای که انجام شد، مجموع این گناهان، به هفتادوپنج مورد رسید.[11] برخی از این عناوین، کاملاً مشهور بوده و در ابواب کتب روایی و نیز فقهی-اخلاقی ما با همین عنوان از آنها یاد شده است؛ مثل غیبت، کذب(دروغ)، ربا، قطع رحم، نمّامی(سخنچینی) و... . اما برخی دیگر، با اینکه از نظر فُقها، مصادیق حرامی دارند، عنوان خاصی را برای آن در منابع مذکور نمیتوان یافت. به دلیل اینکه میتوان آنها را ذیل یک موضوع مشخص قرار داد، عنوانی برای این مصادیق مشخص شده است. مثلاَ از نظر غالب فقهای عصر ما (لااقل سهمرجع تقلید معظّمی که نظراتشان گردآوری شده)، هرکاری که موجب تضعیف نظام اسلامی بوده و یا مصداق جدی قانونشکنی در این نظام مقدس باشد، شرعاً حرام میباشد. این موارد با اینکه گناه هستند، ولی نمیتوان عنوان خاصی در ابواب روایی و حتی فقهی-اخلاقی برایشان یافت. لذا عنوانی با این تعبیر برایشان مشخص شده است: «تضعیف نظام اسلامی و قانونشکنی». و...

در این میان، موضوعاتی بودند که با وجود اینکه چند روایت از ائمۀ هدی؟عهم؟ دربارۀ آنها وارد شده، هیچ مطلب فقهی و حکم شرعیای -لااقل در منابع مدّ نظر- دربارۀ آنها یافت نشد. طبعاً مسائل مهم در این موضوعات در قالب استفتایی به دفتر مراجع عظام، -همانطور که اشاره خواهد شد- ارسال گردیده و ذیل موضوع مورد نظر، آورده شده است. (مثل گناه «إنتفاء» که در اثر پیش رو مطرح شده است.)

منابع اثر پیش رو

بر اساس مطالبی که بیان شد، طبعاً منابع این اثر، آثار و کتب فقهی-فتوایی فقهای عِظام میباشد. (اگرچه، از کتب فقهی-استدلالی ایشان نیز میتوان، در این راستا، استفاده نمود.)

باتوجهبه اینکه هدف از گردآوری این اثر، استفادۀ مکلفین و مقلِدین حال حاضر و اطلاعشان از احکام گناهان میباشد و نیز غالب آنها در احکام شرعی از مراجع تقلیدِ در قید حیات تقلید مینمایند، پس توقع میرود که تنها فتاوای این بزرگان مدّ نظر باشد. بنابراین، منابع ما در این گردآوری، آثار فقهی این اعاظم(حفظهمالله) میباشد.

همچنین باتوجهبه گستردگی «احکام گناهان»، اگر قرار بود فتاوای همۀ مراجع عظام حال حاضر آورده شود، حاصل آن کتابی با حجم چندهزار صفحه میشد و سالهای سال گردآوری و تدوین آن به طول میانجامید.

بنابراین، در این اثر، نظرات و فتاوای سه تن از مراجع عظامِ حال حاضر گردآوری شده است: مقام معظّم رهبری؟حفظ؟، آیتاللهالعظمی سیستانی؟حفظ؟ و آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی؟حفظ؟.

از جمله منابع استخراج نظرات این بزرگوران(حفظهمالله)پایگاههای اطلاعرسانی دفتر هر یک، رسالههای توضیحالمسائل و أجوبةالإستفتائات و... میباشد. (این منابع -که مورد تأیید دفتر مراجع عظام است- به طور دقیقتر و تفصیلی در انتهای کتاب بیان شده است.)

همچنین، در روند گردآوری، مسائل و سؤالات مهمی که توضیح و پاسخ آنها از میان منابع مذکور یافت نشد، در قالب استفتایی رسمی -به صورت اینترنتی- به پایگاههای اطلاعرسانی هر یک از بزرگواران ارسال شد و پاسخ آن -بدون دخل و تصرفی- به مطالب کتاب ملحق گردید.

روش و مراحل گردآوری و تدوین اثر پیش رو

این کار پژوهشی از سال 1396، در دفتر موسسۀ فرهنگی هنری جلوه نور علوی به طور جدی آغاز گردید. در مراحل انجام آن، بیش از پانزده نفر از طلاب فاضل حوزۀ علمیه نیز همکاری داشتهاند. مجموع ساعات علمی اختصاص یافته به این پژوهش تا به حال- بیش از 1700 ساعت مفید میباشد.

اما روند این گردآوری بدین شکل بود که: در ابتدا، پس از احصای موضوعات و عناوین گناهان، -که پیشتر ذکر شد- با مراجعه به منابع موثق مذکور، هر فتوا و مطلب فقهیای که منتسب به این سه مرجع عالیقدر میباشد، استخراج شد. در مرحلۀ بعد، مجموعهای از این مسائل و استفتائات -با اسلوب مشخص که اشاره خواهد شد-، مرتب و مدوّن گردید.

در این میان، مسائل و سؤالاتی بودند که نظر یک یا دو تن از این سه مرجع عالیقدر، دربارۀ آن یافت نشد و حتی برخی مسائل بودند که دربارۀ آن، نظر هر سه بزرگوار (حتی در قالب ارسال استفتاء به پایگاههای اطلاعرسانی اعاظم) نیز مشخص نشد. این موارد، در قالب استفتائاتی، تحت عنوان «سؤالات بدون پاسخ» جمعآوری شد. (پاسخ این سؤالات نیز با عنایت دفاتر منسوب به این سه مرجع تقلید بزرگ، -إنشاء الله- دریافت شده و به محتوای مذکور، ملحق میگردد.)

در تنظیم این اثر، تلاش در حفظ متن موجود در منابع (خصوصاً رسالهها) بوده و به دلخواه خود دخل و تصرفی در عبارات آنها نشده است. البته در برخی موارد که متن پرسش یا پاسخ یا توضیح مسئلهای طولانی شده و نقل مستقیم و کامل آن، موجب رنجش خوانندگان محترم میشد -با حفظ کامل مضمون و محتوا- عبارت مربوطه، اندکی تلخیص شده است.

اسلوب و چیدمان مطالب در هر موضوع

اسلوب طرح مسائل و استفتائاتِ به دست آمده، بدین صورت است که به ترتیب، برای هریک از موضوعات(گناهان)، معنا و حکم آن، سپس اقسام و مصادیق و احکام فرعی و نیز استثنائات آن و در آخر کیفیت توبه از آن مطرح شده است. (البته در آغاز، برای هرگناه، از باب تیمن و تبرک آیهای از کلامالله و روایتی از جوامع روایی شیعه ذکر شده است تا به جایگاه آن گناه، در ثقلین نیز اجمالا اشاره شود.)

دلیل چنین چیدمانی، برگرفته از اسلوب تراث فقهای عظام از جمله مکاسب محرمۀ مرحوم شیخ انصاری بوده است، به این ترتیب که: اولاً موضوع مد نظر -مثلاَ غیبت- به طور دقیق تعریف و معنا شده و سپس حکم کلی آن بیان میگردد(یا بالعکس)؛ سپس اقسام و مصادیق آن بیان شده تا معلوم شود چه مواردی غیبت هست و چه مواردی، نیست. (برای مثال، آیا غیبت کودک یا دیوانه اساسا غیبت محرّم هست یا خیر؟ و...) بعد از آنکه تا حدودی دایرۀ مصادیق آن گناه مشخص شد، برخی مسائل فرعی و مرتبط با آن موضوع که لازم است حکم آن بیان شود مطرح میگردد. (مثلاَ حکم نماز خواندن در جایی که غیبت میشود، چیست؟) این موارد نیز «احکام فرعی» نامگذاری شده است. سپس -در برخی گناهان- استثنائاتی وجود دارد که اگر چه آن گناه مربوطه، بر آن موارد، صدق میکند، اما به دلایلی حرمت ندارد. (مثلاَ غیبت شخص متجاهر به فسق که استثنائاً جایز است.) این موارد نیز تحت عنوان «مُستثنیات» مطرح میشود.

در پایان نیز، اگر نکتۀ فقهی خاصی در فتاوای پیرامون روش توبه از آن گناه وجود دارد، ذکر شده. (مثلاَ آیا در توبه از «غیبت»، حلالیتطلبیدن از شخصی که غیبت او شده، واجب است یا خیر؟ و...)

نکته: در بسیاری از مسائل، تمایز بین اینکه آن مسئله، مصداقی از مصادیق آن گناه را بیان میکند یا از فروعات و احکام فرعی آن است، دشوار میباشد (که در برخی از این موارد عنوان کلی «اقسام و احکام فرعی»، زده شده است). اما از آنجایی که در کل، مصادیق یک گناه با احکام فرعی آن-با دقت فقهی- دو مقولۀ جدا هستند، در بیشتر موضوعات این دو عنوان جدا آمدهاند. این مطلب در مورد «معنا و حکم گناه» و «مصادیق آن» نیز جاری است.

برخی موارد فوق (از حکم و معنای گناه تا استثنائات آن) در بسیاری از موضوعات(گناهان) یافت نمیشود یا اساساً موضوعیتی ندارد. برای مثال، موضوع «دروغ»، هم تعریف و حکم آن ذکر شده است؛ هم مصادیق و احکام فرعی آن و هم استثنائات و توبه از آن. اما -مثلاَ- برای موضوع «عاقّ والدین»، موردی تحت عنوان «استثنا»، متصور نیست. یا مثلاَ موضوع «سرقت»، تعریفش روشن است و نیاز به بیان ندارد. طبعاً این موارد، در این اثر، ذکر نشده است. (البته در برخی موضوعات، بعض از این موارد -اقسام و احکام فرعی و ...- به سبب اینکه در منابع، مطلبی در این‌‌باره یافت نشده، ذکر نگشته است.)

نمایهزنی برای هر مسئله

برای هر یک از مسائل(اعم از پرسش و پاسخ و غیر آن)، در ایناثر، نمایه یا عنوانی زده شده است تا موضوع مسئله، اجمالاً مشخص باشد؛ خصوصا در پرسش و پاسخهای طولانی.

در برخی موارد، ذیل یک نمایه، بیش از یک پرسش یا مسئله نوشته شده است. زیرا نمایۀ همۀ آنها یک چیز میباشد؛ البته ممکن است مضمون هر سوالی مسئله اندک تفاوتی در جزئیات داشته باشد.

در ترتیب مسائل (خصوصا در بخش اقسام و مصادیق)، سعی شده است که ترتیب اهمیت و مورد ابتلا بودن هر مسئله، رعایت شود؛ البته در عین حفظ ارتباط برخی از آنها. مثلاَ در موضوع «بدعت و خرافه»، ابتدا اقسام و مصادیق آن به دو قسم کلی (برخی خرافات و بدعتهای رایج، و خرافت و بدعتها در عزاداریها) تقسیم شدهاند؛ سپس در هر قسم، هر مسئله به ترتیب اهمیت و مورد ابتلا بودنش مطرح شده است.

تنظیم «احکام مورد ابتلای گناهان»

در نتیجۀ مراحل گردآوری و تنظیمی که ذکر شد، بیش از 1400 صفحه مطالب مربوط به احکام گناهان به دست آمد که این مقدار، حجم گستردهای است. از طرفی، برخی از این موضوعات (مثل قتل، فرار از جهاد، سحر و...) و نیز برخی از احکامِ مربوط به گناهان دیگر، نادر بوده و ابتلای به آنها -حداقل در بین متشرّعه- زیاد نیست. (البته ممکن است باقی مسائل مربوط به آن گناه، کاربردی باشد. مثلاَ در موضوع «اشاعۀ فحشا»، با وجود اهمیت و کاربرد کلیاش، مسئلۀ «ورود غیرمسلمان به اماکن عمومی با حالت مستی»، ابتلای بسیار کمتری دارد.)

بنابراین، لازم بود که تلخیصی (به شکل موضوعی)، از این حجم گسترده، ارائه شود تا خوانندگان محترم مجبور نباشند که برای اطلاع از احکام کاربردی گناهان، همۀ آنها را مطالعه نمایند.

اثر پیش رو حاصل تنظیم این تلخیص، میباشد. منظور از تلخیص، انتخاب مسائل مورد ابتلا و حذف مسائل غیرمورد ابتلا بوده و هرگز در اصل استفتا تصرفی نشده است.[12]

دیگر موضوعات (گناهان) بررسی شده

در اینجا شایسته است که عناوین ما بقی موضوعاتی که در این اثر ارائه نشدهاند را ذکر نماییم تا به علاوۀ موضوعات مطرح شده در این اثر -که در فهرست ملاحظه مینمایید- مجموعهای از همۀ گناهان شرعی خدمت خوانندگان محترم ارائه شده باشد. این موضوعات باقیمانده عبارتند از:

«شرک و کفر»، «زنا»، «لواط و ملحقات آن»، «قتل»، «قذف»، «قتال حرام و محاربه»، «فرار از جهاد»، «قیادت و دیاثت»، «اعانت بر اثم و ظلم و...»، «اِفساد فی الارض»، «اَکل مال یتیم»، «شرب خَمر و مسکرات»، «رشوه»، «تصویر (نقاشی و مجسمهسازی و... حرام)»، «احتکار»، «تعییر و سرزنش»، «سحر و ملحقات آن»، «عمل نکردن به وصیت و وقف و...»، «کتمان حق و شهادتندادن»، «کوتاهی در حوائج مسلمین»، «نفاق و دوزبانی»، «نَجش»، «منتگذاشتن»، «مدح غیر مستحق و تملُّق».

درپایان، لازم می دانیم از دفتر مقام معظم رهبری؟حفظ؟ و حضرت آیتالله مکارم شیرازی؟حفظ؟ که در این راستا همکاری لازم را مبذول داشته و نکات و اصلاحات مدّ نظرشان را ارائه فرمودند، نهایت تشکر را داشته باشیم. همچنین لازم است از برادر ارجمند، حجتالاسلام سجاد رازگردانی که مسئولیت مدیریت این پروژه و تدوین و تحقیقات این اثر را عهدهدار بودند تشکر و تقدیر نماییم. همچنین از جناب حجتالاسلام محمدتقی جوادی و آقایان امیر رحیمزاده، مرتضی شریعتی، سعید مرتضیپور، مصطفی خورانی، حمید عابدی و دیگر عزیزانی که به نحوی در گردآوری این اثر همکاری نمودند، قدردانی نموده و از خداوند منّان طلب میکنیم که این قلیل را به فضل و کرم بینهایتش از ما قبول نموده و مرضیّ وجود مبارک امام زمانمان حضرت بقیةالله الاعظم؟عج؟ قرار دهد؛ إنشاءالله.

مؤسسه فرهنگیهنری
        جلوه نور علوی{علیه السلام}

پاییز 1400

 


[1]. بحارالأنوار،ج 78، ص321، ح 19.

 

[2]. قطعات ملکالشعرای بهار، شمارۀ 24.

 

[3]. القلم، 4.

 

[4]. «الإمامُ الباقرُ{علیه السلام} فی قولهِ تعالى‏: <إِنَّکَ‏ لَعَلَى خُلُقٍ‏ عَظِیمٍ‏>: هُو الإسلامُ>.»؛ (معانی الأخبار، ص188)

 

[5]. من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام نمایم. (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (ط. مؤسسة آلالبیت؟عهم؟‏، 1320ه.ق)، ج‏11، ص187).

 

[6]. یکی از انگیزههای اصلی برای تهیه و تدوین این اثر، تلاش در پرداختن به همین مسئله مهم است که آن دغدغۀ بسیاری از افرادی میباشد که در مسیر اصلاح اخلاق و تهذیب نفس-بهویژه در مکتب تربیتی علامهطباطبایی{رحمة الله علیه}- گام برمیدارند.

 

[7]. توضیحالمسائل مراجع(مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظّم تقلید)، ص21.

 

[8]. رسالۀ توضیحالمسائل آیتالله سیستانی، مسئلۀ 10.

 

[9]. رسالۀ توضیحالمسائل آیتالله مکارم شیرازی، مسئلۀ 12.

 

[10]. متوفای 1298ه ق.

 

[11]. طبق توضیحی که جلوتر خواهد آمد -مبنی بر تلخیص این موضوعات- در اثر پیش رو، پنجاه موضوع از کل این موضوعات ارائه شدهاند و ما بقی -با وجود اینکه احکام مربوط به آنها استخراج و تنظیم شده- در این اثر آورده نشدهاند.

 

[12]. این اثر در راستای نشر مسائل شرعی مورد ابتلای مردم برای روحانیون و طلاب علوم دینی جهت استفاده در امور تبلیغی نیز بسیار مفید خواهد بود. انشاالله.

«الإمامُ الکاظمُ{علیه السلام}: تَفقَّهُوا فی دِینِ اللَّهِ؛ فإنَّ الفِقهَ مِفتاحُ البَصیرَة و تَمامُ العِبادَةِ و السَّببُ إلَى المنازِلِ الرَّفیعَةِ و الرُّتَبِ الجَلیلَةِ فی الدِّینِ و الدُّنیا و فَضلُ الفَقیهِ علَى العابِدِ کَفَضلِ الشَّمسِ علَى الکواکِبِ و مَن لم یَتَفَقَّهْ فی دِینِهِ لم یَرضَ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا.»[1]

«امام کاظم{علیه السلام} فرمود: در دین خدا فقیه و دانا شوید؛ زیرا همانا فقه کلید بصیرت و مایۀ کمال عبادت و سبب رسیدن به مقامات بلند و مراتب گرانقدر در دین و دنیاست و برترى فقیه بر عابد، همچون برترى خورشید بر ستارگان است و هرکه در دینش دانا و فقیه نشود، خداوند هیچ عملى را از او نپسندد.»

اهمیت اخلاق و مباحث اخلاقی بر هیچکس پوشیده نیست. همۀ فطرتهای پاک از زشتیها و رذایل اخلاقی متنفرند و فضیلتهای اخلاقی را ذاتاً دوست میدارند.

اقوام روزگار به اخلاق زنده‏اند

قومى که گشت فاقد اخلاق مردنى است[2]

اهمیت این مسئله تا جایی است که خداوند به رسول گرامیاش{صلوات الله علیه} مباهاتگونه میفرماید: <وَ إِنَّکَ لَعَلَى‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ>[3]. امام باقر{علیه السلام} در توضیح این آیه شریفه میفرمایند: مراد از اخلاق همان اسلام است.[4] بنابراین همۀ دین در یک نگاه کلی در اخلاق ظاهر میشود؛ چنانکه از وجود مقدس حضرت خاتمالانبیاء{صلوات الله علیه} نقل شده است که: «إِنَّمَا بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ».[5]

در میان موضوعات و مسائل اخلاقی، شناخت گناهان و مسائل مربوط به آنها اهمیت ویژهای دارد که این امر، از میان آیات قرآن کریم و نیز کلمات گهربار اهلبیت عصمت و طهارت؟عهم؟ -به صراحت یا به اشاره- برداشت میشود.

همچنین عقل حکم میکند که اگر چیزهایی مانع تکامل و پیشرفت انسان به مدارج قرب الهی است، از میان برداشته شود و لازمۀ آن، شناخت این موانع میباشد. چه مانعی بزرگتر از گناه و معصیت پروردگار متعال؟

بههمیندلیل، علما و بزرگان ما -ازجمله امامخمینی؟ق؟- همواره بدین مسئله (شناخت و ترک گناهان)، در سیرۀ علمی و عملی خود اهتمام ویژه داشته و دارند.

اساساً در قریب به اتفاق مکاتب اخلاقی و تربیتی اسلام، ازجمله مکتب علامهطباطبایی{رحمة الله علیه}، اولینگام در ارتقای اخلاقی و بهاصطلاح «تهذیب نفس»، ترک گناهان شرعی و ظاهری است. اهمیت این مرحله در این مکتب تا حدی است که به جرئت میتوان گفت: شرط ورود به مراحل بعدی، گذراندن درست این مرحله (انجام واجبات و ترک گناهان) است. از طرفی لازم است که سالک الی الله این محرّمات را بشناسد تا مبادا مبتلا به گناهی شده باشد و او نسبت به این خطر جاهل باشد! بههمیندلیل، در این مکتب شناخت گناهان نیز اهمیت ویژهای دارد.[6]

در کنار همۀ نکات فوق، «فقه» اصطلاحی و مسائل فقهی و احکام شرعی نیز، در جای خود از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا این علم با حلال و حرامهای روزمرۀ ما سروکار دارد و باید حکم هر یک از افعال ما بر اساس اسلوبهای تعیین شده مشخص شود و لذا بیشترین اهتمام علما و فقهای شیعه، در طول تاریخ، بدین مسئله بوده است.

در نتیجه، آن مسائل و مباحثی که پیوند با این دو عرصه (اخلاق و فقه) ایجاد کرده باشد، اهمیت مضاعف و بسیار ویژهای دارد. طبعاً از جملۀ این مباحث، مسائل و احکام فقهی مربوط به گناهان و مُحرّمات میباشد.

تصریح فقها به وجوب یادگیری مسائل مورد ابتلا

در میان فتاوای مراجع عظام تقلید، مطالبی مبنی بر وجوب شرعی یادگیری احکامی که بیشتر مورد ابتلای مکلفین قرار میگیرد، یافت میشود که برخی از آن‌‌ها ذکر میشود:

مسئلۀ 11: مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد، واجب است یاد بگیرد.[7] (امام خمینی و آیات عظام خویی، گلپایگانی، اراکی، بهجت، خامنهای، تبریزی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی)

آیتالله العظمی سیستانی: بر مکلف لازم است مسائلی را که احتمال میدهد به واسطۀ یاد نگرفتن آنها در معصیت -یعنی ترک واجب یا فعل حرام- واقع میشود، یاد بگیرد.[8]

آیتالله العظمی مکارم شیرازی: هرکس باید مسائلی را که معمولاً مورد احتیاج او واقع میشود یاد گیرد یا طریقۀ احتیاط آن را بداند.[9]

تبیین مقصود از «احکام گناهان»

مقصود از احکام گناهان یا به تعبیر کاملتر: «احکام فقهی گناهان»، حکمهای تکلیفی شرعی (واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام) مرتبط با گناهان و محرّمات میباشد که باید حکم فقهی آن را فقیه و مجتهد استنباط و سپس بیان نماید. در نتیجه، مباحث آن مربوط به علم «فقه» میباشد. برای مثال، در مورد گناه «غِیبت»، غیبت کودک و مجنون یا مسئلۀ غیبت غیرمسلمان یا اساساً تعریف فقهی «غیبت» و...، موضوعات و احکام فقهی «غیبت» محسوب میشود.

بنابراین در این اثر به موضوعات و مباحث اخلاقی مربوط به آن گناه، مانند ریشهها و علل اخلاقی آن یا رذائل اخلاقی مرتبط با آن و یا پیامدهای دنیوی و اخرویاش و ... -با وجود اهمیتشان- پرداخته نمیشود و باید در جایگاه دیگری مطرح شود و این موارد مربوط به علم «اخلاق» میباشد و باید در آن مطرح شود. در واقع میتوان عنوان کلی این مباحث را «احکام اخلاقی ِگناهان» دانست؛ نه «احکام فقهی» آنها.

پیشینۀ «احکام فقهی گناهان»

همانطور که بسیاری از موضوعات علمی در طول تاریخ تطوّر علوم، گسترده میشوند یا -به اصطلاح- فروعات جدیدی پیدا میکنند، این موضوع (احکام فقهی گناهان) نیز، هنوز به شکل مجزا و مبسوط، مطرح نشده است. چه بسا دلیل آن گستردگی فروعات آن در ابواب گوناگون فردی و اجتماعی است؛ به همین سبب است در میان کتب فقهی، کتاب یا رسالهای (استدلالی و یا فتوایی) که به طور مستقل و مفصّل، تحت این عنوان («احکام گناهان» یا «فقهالذنوب» و عناوینی از این دست) تدوین نشده و یا حتی در کنار پنجاهودو باب فقهی مشهور، یک باب مختص به این موضوع در نظر گرفته نشده است؛ البته این بدان معنا نمیباشد که هیچ فتوا و مطلبی فقهی در اینباره، در آثار بزرگان شیعه موجود نیست.

این سخن به معنای نادیده گرفتن زحمات مجاهدانه و خالصانۀ علما و فقهای عظام(رضوانالله تعالیعلیهم)، در طول تاریخ فقه شیعه نیست و هر طالب علمی که اندک آشنایی با تُراث عظیم فقهی ما داشته باشد، تصدیق میکند که بزرگان ما از جان خود برای اعتلای فقه اهل بیت؟عهم؟ مایه گذاشته و میگذارند؛ بلکه سخن در پرداختن به این موضوع مهم به عنوان یک موضوع و یک باب مستقل میباشد. البته شاید این مطلب توقع نابجایی باشد. زیرا مسائل فقهی اخلاقی بسیار متنوع و گسترده است(که از گناهان زبان -مثل غیبت، دروغ، تهمت و...- تا گناهان مالی و معاملاتی -مثل ربا، رشوه و...- و نیز از بزرگترین گناهان کبیره -مثل قتل، زنا، لواط و...- تا گناهان کوچکتر را شامل میشود.) همچنین بسیاری از این مسائل و احکام در لابهلای برخی ابواب فقهی -خصوصاً ابواب مکاسب و معاملات حرام- یافت میشود که در ذیل به برخی اشاره میگردد.

مسائل و احکام مربوط به گناهان کبیره، بیشتر در ابواب «مکاسب محرمه» میباشد و به جرئت میتوان گفت پرچمدار آن شیخاعظم انصاری؟رح؟ است.

 موضوع «مکاسب محرمه»، کسبها و تجارتهای حرام میباشد. از جملۀ این کسبها و از جمله ابواب کتابهای مکاسب محرّمه: آن کارهایی است که اکتساب به آنها حرام است؛ به سبب اینکه خود این کارها عمل حرام میباشد. («ما یَحرم الاکتساب به لکونه عملًا محرَّماً فی نفسه».) احکام مربوط به گناهان، بیشتر در این باب مطرح شده است. بدین ترتیب که به بهانۀ طرح این موارد (مثل غیبت، کذب، دشنام و...)، معنا و احکام فرعی ذیل آنها نیز بحث شده است.

علاوه بر کتاب مکاسب محرمه (اثر گرانسنگ شیخ اعظم انصاری) و شروح و حواشی متعدد آن، میتوان از «المکاسب المحرمة»، اثر فقهی امامخمینی{رحمة الله علیه}، و «أحکام المتاجر المحرمة»، اثر فقیه نبیل، شیخمهدی کاشفالغطاء؟رض؟[10] و نیز «المکاسب المحرمة»، اثر آیتالله اراکی{رحمة الله علیه} و ...، نام برد.

در اینجا، لازم است در میان آثار فقهای عظام معاصر (حفظهمالله)، از رسالۀ توضیحالمسائل فقهی-اخلاقی آیتاللهالعظمی مظاهری (دامتبرکاته) نیز یاد کرد. ایشان بخش دوم رسالۀ توضیحالمسائل خود را به احکام فقهی- اخلاقی مربوط به بسیاری از گناهان، اختصاص دادهاند. در اثر پیش رو، از این منبع نیز استفاده شده است؛ تا آنجا که -بنابر توضیحاتی که بیان خواهد شد- اسلوب کلی این کتاب و بسیاری از عناوین، از اثر مذکور معظّمله، الهام گرفته شده است.

موضوعات و عناوین گناهان و ملاک انتخاب آنها

با استعانت از روایات مربوط به گناهان و نیز کتب فقهی مربوطه که اشاره شد و برخی منابع فقهی-اخلاقی دیگر، لیستی از گناهانِ -به اصطلاح- شرعی و ظاهری که ارتکاب آنها حرمت فقهی دارد، مهیّا گردید.

ملاک انتخاب این عناوین (گناهان) آن است که بدون هیچ شرط و قیدی، تحقق آن (یعنی عمل به آنها) برابر با حرمت فقهی باشد؛ (یعنی فقیه آن را حرام بداند.) مگر اینکه استثنایی در موارد آن باشد؛ مثل استثنائات غیبت. بنابراین، گناهان و رذائل اخلاقیای مثل حسد، کبر، بخل، طمع و...، موضوع بحث ما نیست و در این اثر بدان پرداخته نشده است. زیرا این موضوعات به خودی خود، از صفات قلبی بوده و -بنابر فرمودۀ فقهای عظام- مادامی که به عمل منجر نشود، حرام شرعی و فقهی نمیباشد. (اگر چه رفع و ازالۀ آنها از قلب ضروری است و در مباحث اخلاقی آنها را حرام اخلاقی می نامند.) این موضوعات به جای خود اهمیت فراوان داشته و به همین دلیل، پرداختن به آنها -اگر چه با رویکرد فقهی- نیز دغدغۀ ما میباشد و به یاری خدای متعال، در مراحل بعدی به آنها نیز پرداخته میشود.

تلاش بر این بوده که در این مجموعه تمامی اموری که حرام فقهی بوده و محل بحث ما است، اِحصا و بررسی شود و هیچ چیزی که در شریعت مقدس شرعاً حرام محسوب شده و در ثقلین بحثی -و لو اندک- از آن شده، از قلم نیفتاده باشد. از بزرگترین گناهان کبیره (که در رأس آن ها «شرک و کفر» است) گرفته تا گناهان کوچکتر، بررسی شده و با جستوجوهای گسترده و مراجعات متعدد به منابعی که ذکر خواهد شد، مسائل و استفتائات مربوط به این گناهان، استخراج و تنظیم و دستهبندی گردید. با دستهبندی و عنوانبندیای که انجام شد، مجموع این گناهان، به هفتادوپنج مورد رسید.[11] برخی از این عناوین، کاملاً مشهور بوده و در ابواب کتب روایی و نیز فقهی-اخلاقی ما با همین عنوان از آنها یاد شده است؛ مثل غیبت، کذب(دروغ)، ربا، قطع رحم، نمّامی(سخنچینی) و... . اما برخی دیگر، با اینکه از نظر فُقها، مصادیق حرامی دارند، عنوان خاصی را برای آن در منابع مذکور نمیتوان یافت. به دلیل اینکه میتوان آنها را ذیل یک موضوع مشخص قرار داد، عنوانی برای این مصادیق مشخص شده است. مثلاَ از نظر غالب فقهای عصر ما (لااقل سهمرجع تقلید معظّمی که نظراتشان گردآوری شده)، هرکاری که موجب تضعیف نظام اسلامی بوده و یا مصداق جدی قانونشکنی در این نظام مقدس باشد، شرعاً حرام میباشد. این موارد با اینکه گناه هستند، ولی نمیتوان عنوان خاصی در ابواب روایی و حتی فقهی-اخلاقی برایشان یافت. لذا عنوانی با این تعبیر برایشان مشخص شده است: «تضعیف نظام اسلامی و قانونشکنی». و...

در این میان، موضوعاتی بودند که با وجود اینکه چند روایت از ائمۀ هدی؟عهم؟ دربارۀ آنها وارد شده، هیچ مطلب فقهی و حکم شرعیای -لااقل در منابع مدّ نظر- دربارۀ آنها یافت نشد. طبعاً مسائل مهم در این موضوعات در قالب استفتایی به دفتر مراجع عظام، -همانطور که اشاره خواهد شد- ارسال گردیده و ذیل موضوع مورد نظر، آورده شده است. (مثل گناه «إنتفاء» که در اثر پیش رو مطرح شده است.)

منابع اثر پیش رو

بر اساس مطالبی که بیان شد، طبعاً منابع این اثر، آثار و کتب فقهی-فتوایی فقهای عِظام میباشد. (اگرچه، از کتب فقهی-استدلالی ایشان نیز میتوان، در این راستا، استفاده نمود.)

باتوجهبه اینکه هدف از گردآوری این اثر، استفادۀ مکلفین و مقلِدین حال حاضر و اطلاعشان از احکام گناهان میباشد و نیز غالب آنها در احکام شرعی از مراجع تقلیدِ در قید حیات تقلید مینمایند، پس توقع میرود که تنها فتاوای این بزرگان مدّ نظر باشد. بنابراین، منابع ما در این گردآوری، آثار فقهی این اعاظم(حفظهمالله) میباشد.

همچنین باتوجهبه گستردگی «احکام گناهان»، اگر قرار بود فتاوای همۀ مراجع عظام حال حاضر آورده شود، حاصل آن کتابی با حجم چندهزار صفحه میشد و سالهای سال گردآوری و تدوین آن به طول میانجامید.

بنابراین، در این اثر، نظرات و فتاوای سه تن از مراجع عظامِ حال حاضر گردآوری شده است: مقام معظّم رهبری؟حفظ؟، آیتاللهالعظمی سیستانی؟حفظ؟ و آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی؟حفظ؟.

از جمله منابع استخراج نظرات این بزرگوران(حفظهمالله)پایگاههای اطلاعرسانی دفتر هر یک، رسالههای توضیحالمسائل و أجوبةالإستفتائات و... میباشد. (این منابع -که مورد تأیید دفتر مراجع عظام است- به طور دقیقتر و تفصیلی در انتهای کتاب بیان شده است.)

همچنین، در روند گردآوری، مسائل و سؤالات مهمی که توضیح و پاسخ آنها از میان منابع مذکور یافت نشد، در قالب استفتایی رسمی -به صورت اینترنتی- به پایگاههای اطلاعرسانی هر یک از بزرگواران ارسال شد و پاسخ آن -بدون دخل و تصرفی- به مطالب کتاب ملحق گردید.

روش و مراحل گردآوری و تدوین اثر پیش رو

این کار پژوهشی از سال 1396، در دفتر موسسۀ فرهنگی هنری جلوه نور علوی به طور جدی آغاز گردید. در مراحل انجام آن، بیش از پانزده نفر از طلاب فاضل حوزۀ علمیه نیز همکاری داشتهاند. مجموع ساعات علمی اختصاص یافته به این پژوهش تا به حال- بیش از 1700 ساعت مفید میباشد.

اما روند این گردآوری بدین شکل بود که: در ابتدا، پس از احصای موضوعات و عناوین گناهان، -که پیشتر ذکر شد- با مراجعه به منابع موثق مذکور، هر فتوا و مطلب فقهیای که منتسب به این سه مرجع عالیقدر میباشد، استخراج شد. در مرحلۀ بعد، مجموعهای از این مسائل و استفتائات -با اسلوب مشخص که اشاره خواهد شد-، مرتب و مدوّن گردید.

در این میان، مسائل و سؤالاتی بودند که نظر یک یا دو تن از این سه مرجع عالیقدر، دربارۀ آن یافت نشد و حتی برخی مسائل بودند که دربارۀ آن، نظر هر سه بزرگوار (حتی در قالب ارسال استفتاء به پایگاههای اطلاعرسانی اعاظم) نیز مشخص نشد. این موارد، در قالب استفتائاتی، تحت عنوان «سؤالات بدون پاسخ» جمعآوری شد. (پاسخ این سؤالات نیز با عنایت دفاتر منسوب به این سه مرجع تقلید بزرگ، -إنشاء الله- دریافت شده و به محتوای مذکور، ملحق میگردد.)

در تنظیم این اثر، تلاش در حفظ متن موجود در منابع (خصوصاً رسالهها) بوده و به دلخواه خود دخل و تصرفی در عبارات آنها نشده است. البته در برخی موارد که متن پرسش یا پاسخ یا توضیح مسئلهای طولانی شده و نقل مستقیم و کامل آن، موجب رنجش خوانندگان محترم میشد -با حفظ کامل مضمون و محتوا- عبارت مربوطه، اندکی تلخیص شده است.

اسلوب و چیدمان مطالب در هر موضوع

اسلوب طرح مسائل و استفتائاتِ به دست آمده، بدین صورت است که به ترتیب، برای هریک از موضوعات(گناهان)، معنا و حکم آن، سپس اقسام و مصادیق و احکام فرعی و نیز استثنائات آن و در آخر کیفیت توبه از آن مطرح شده است. (البته در آغاز، برای هرگناه، از باب تیمن و تبرک آیهای از کلامالله و روایتی از جوامع روایی شیعه ذکر شده است تا به جایگاه آن گناه، در ثقلین نیز اجمالا اشاره شود.)

دلیل چنین چیدمانی، برگرفته از اسلوب تراث فقهای عظام از جمله مکاسب محرمۀ مرحوم شیخ انصاری بوده است، به این ترتیب که: اولاً موضوع مد نظر -مثلاَ غیبت- به طور دقیق تعریف و معنا شده و سپس حکم کلی آن بیان میگردد(یا بالعکس)؛ سپس اقسام و مصادیق آن بیان شده تا معلوم شود چه مواردی غیبت هست و چه مواردی، نیست. (برای مثال، آیا غیبت کودک یا دیوانه اساسا غیبت محرّم هست یا خیر؟ و...) بعد از آنکه تا حدودی دایرۀ مصادیق آن گناه مشخص شد، برخی مسائل فرعی و مرتبط با آن موضوع که لازم است حکم آن بیان شود مطرح میگردد. (مثلاَ حکم نماز خواندن در جایی که غیبت میشود، چیست؟) این موارد نیز «احکام فرعی» نامگذاری شده است. سپس -در برخی گناهان- استثنائاتی وجود دارد که اگر چه آن گناه مربوطه، بر آن موارد، صدق میکند، اما به دلایلی حرمت ندارد. (مثلاَ غیبت شخص متجاهر به فسق که استثنائاً جایز است.) این موارد نیز تحت عنوان «مُستثنیات» مطرح میشود.

در پایان نیز، اگر نکتۀ فقهی خاصی در فتاوای پیرامون روش توبه از آن گناه وجود دارد، ذکر شده. (مثلاَ آیا در توبه از «غیبت»، حلالیتطلبیدن از شخصی که غیبت او شده، واجب است یا خیر؟ و...)

نکته: در بسیاری از مسائل، تمایز بین اینکه آن مسئله، مصداقی از مصادیق آن گناه را بیان میکند یا از فروعات و احکام فرعی آن است، دشوار میباشد (که در برخی از این موارد عنوان کلی «اقسام و احکام فرعی»، زده شده است). اما از آنجایی که در کل، مصادیق یک گناه با احکام فرعی آن-با دقت فقهی- دو مقولۀ جدا هستند، در بیشتر موضوعات این دو عنوان جدا آمدهاند. این مطلب در مورد «معنا و حکم گناه» و «مصادیق آن» نیز جاری است.

برخی موارد فوق (از حکم و معنای گناه تا استثنائات آن) در بسیاری از موضوعات(گناهان) یافت نمیشود یا اساساً موضوعیتی ندارد. برای مثال، موضوع «دروغ»، هم تعریف و حکم آن ذکر شده است؛ هم مصادیق و احکام فرعی آن و هم استثنائات و توبه از آن. اما -مثلاَ- برای موضوع «عاقّ والدین»، موردی تحت عنوان «استثنا»، متصور نیست. یا مثلاَ موضوع «سرقت»، تعریفش روشن است و نیاز به بیان ندارد. طبعاً این موارد، در این اثر، ذکر نشده است. (البته در برخی موضوعات، بعض از این موارد -اقسام و احکام فرعی و ...- به سبب اینکه در منابع، مطلبی در این‌‌باره یافت نشده، ذکر نگشته است.)

نمایهزنی برای هر مسئله

برای هر یک از مسائل(اعم از پرسش و پاسخ و غیر آن)، در ایناثر، نمایه یا عنوانی زده شده است تا موضوع مسئله، اجمالاً مشخص باشد؛ خصوصا در پرسش و پاسخهای طولانی.

در برخی موارد، ذیل یک نمایه، بیش از یک پرسش یا مسئله نوشته شده است. زیرا نمایۀ همۀ آنها یک چیز میباشد؛ البته ممکن است مضمون هر سوالی مسئله اندک تفاوتی در جزئیات داشته باشد.

در ترتیب مسائل (خصوصا در بخش اقسام و مصادیق)، سعی شده است که ترتیب اهمیت و مورد ابتلا بودن هر مسئله، رعایت شود؛ البته در عین حفظ ارتباط برخی از آنها. مثلاَ در موضوع «بدعت و خرافه»، ابتدا اقسام و مصادیق آن به دو قسم کلی (برخی خرافات و بدعتهای رایج، و خرافت و بدعتها در عزاداریها) تقسیم شدهاند؛ سپس در هر قسم، هر مسئله به ترتیب اهمیت و مورد ابتلا بودنش مطرح شده است.

تنظیم «احکام مورد ابتلای گناهان»

در نتیجۀ مراحل گردآوری و تنظیمی که ذکر شد، بیش از 1400 صفحه مطالب مربوط به احکام گناهان به دست آمد که این مقدار، حجم گستردهای است. از طرفی، برخی از این موضوعات (مثل قتل، فرار از جهاد، سحر و...) و نیز برخی از احکامِ مربوط به گناهان دیگر، نادر بوده و ابتلای به آنها -حداقل در بین متشرّعه- زیاد نیست. (البته ممکن است باقی مسائل مربوط به آن گناه، کاربردی باشد. مثلاَ در موضوع «اشاعۀ فحشا»، با وجود اهمیت و کاربرد کلیاش، مسئلۀ «ورود غیرمسلمان به اماکن عمومی با حالت مستی»، ابتلای بسیار کمتری دارد.)

بنابراین، لازم بود که تلخیصی (به شکل موضوعی)، از این حجم گسترده، ارائه شود تا خوانندگان محترم مجبور نباشند که برای اطلاع از احکام کاربردی گناهان، همۀ آنها را مطالعه نمایند.

اثر پیش رو حاصل تنظیم این تلخیص، میباشد. منظور از تلخیص، انتخاب مسائل مورد ابتلا و حذف مسائل غیرمورد ابتلا بوده و هرگز در اصل استفتا تصرفی نشده است.[12]

دیگر موضوعات (گناهان) بررسی شده

در اینجا شایسته است که عناوین ما بقی موضوعاتی که در این اثر ارائه نشدهاند را ذکر نماییم تا به علاوۀ موضوعات مطرح شده در این اثر -که در فهرست ملاحظه مینمایید- مجموعهای از همۀ گناهان شرعی خدمت خوانندگان محترم ارائه شده باشد. این موضوعات باقیمانده عبارتند از:

«شرک و کفر»، «زنا»، «لواط و ملحقات آن»، «قتل»، «قذف»، «قتال حرام و محاربه»، «فرار از جهاد»، «قیادت و دیاثت»، «اعانت بر اثم و ظلم و...»، «اِفساد فی الارض»، «اَکل مال یتیم»، «شرب خَمر و مسکرات»، «رشوه»، «تصویر (نقاشی و مجسمهسازی و... حرام)»، «احتکار»، «تعییر و سرزنش»، «سحر و ملحقات آن»، «عمل نکردن به وصیت و وقف و...»، «کتمان حق و شهادتندادن»، «کوتاهی در حوائج مسلمین»، «نفاق و دوزبانی»، «نَجش»، «منتگذاشتن»، «مدح غیر مستحق و تملُّق».

درپایان، لازم می دانیم از دفتر مقام معظم رهبری؟حفظ؟ و حضرت آیتالله مکارم شیرازی؟حفظ؟ که در این راستا همکاری لازم را مبذول داشته و نکات و اصلاحات مدّ نظرشان را ارائه فرمودند، نهایت تشکر را داشته باشیم. همچنین لازم است از برادر ارجمند، حجتالاسلام سجاد رازگردانی که مسئولیت مدیریت این پروژه و تدوین و تحقیقات این اثر را عهدهدار بودند تشکر و تقدیر نماییم. همچنین از جناب حجتالاسلام محمدتقی جوادی و آقایان امیر رحیمزاده، مرتضی شریعتی، سعید مرتضیپور، مصطفی خورانی، حمید عابدی و دیگر عزیزانی که به نحوی در گردآوری این اثر همکاری نمودند، قدردانی نموده و از خداوند منّان طلب میکنیم که این قلیل را به فضل و کرم بینهایتش از ما قبول نموده و مرضیّ وجود مبارک امام زمانمان حضرت بقیةالله الاعظم؟عج؟ قرار دهد؛ إنشاءالله.

مؤسسه فرهنگیهنری
        جلوه نور علوی{علیه السلام}

پاییز 1400

 


[1]. بحارالأنوار،ج 78، ص321، ح 19.

 

[2]. قطعات ملکالشعرای بهار، شمارۀ 24.

 

[3]. القلم، 4.

 

[4]. «الإمامُ الباقرُ{علیه السلام} فی قولهِ تعالى‏: <إِنَّکَ‏ لَعَلَى خُلُقٍ‏ عَظِیمٍ‏>: هُو الإسلامُ>.»؛ (معانی الأخبار، ص188)

 

[5]. من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام نمایم. (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (ط. مؤسسة آلالبیت؟عهم؟‏، 1320ه.ق)، ج‏11، ص187).

 

[6]. یکی از انگیزههای اصلی برای تهیه و تدوین این اثر، تلاش در پرداختن به همین مسئله مهم است که آن دغدغۀ بسیاری از افرادی میباشد که در مسیر اصلاح اخلاق و تهذیب نفس-بهویژه در مکتب تربیتی علامهطباطبایی{رحمة الله علیه}- گام برمیدارند.

 

[7]. توضیحالمسائل مراجع(مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظّم تقلید)، ص21.

 

[8]. رسالۀ توضیحالمسائل آیتالله سیستانی، مسئلۀ 10.

 

[9]. رسالۀ توضیحالمسائل آیتالله مکارم شیرازی، مسئلۀ 12.

 

[10]. متوفای 1298ه ق.

 

[11]. طبق توضیحی که جلوتر خواهد آمد -مبنی بر تلخیص این موضوعات- در اثر پیش رو، پنجاه موضوع از کل این موضوعات ارائه شدهاند و ما بقی -با وجود اینکه احکام مربوط به آنها استخراج و تنظیم شده- در این اثر آورده نشدهاند.

 

[12]. این اثر در راستای نشر مسائل شرعی مورد ابتلای مردم برای روحانیون و طلاب علوم دینی جهت استفاده در امور تبلیغی نیز بسیار مفید خواهد بود. انشاالله.

 

فهرست مطالب

فهرست مطالب

51 درس
۰۰:۰۰:۰۰