«اظهار تفاخر»، در ثقلین
الف. در قرآن
<أَلْهَئکُمُ التَّکاَثُرُ 1 حَتىَ زُرْتمُ الْمَقَابِرَ 2 کلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُون>[1]
«مباهات و افتخار بر یکدیگر شما را [از پرداختن به تکالیف دینى و یاد آخرت] بازداشت؛ (1) تا جایى که گورها را دیدار کردید [و به تعداد مردگان هم به یکدیگر مباهات و افتخار نمودید!!] (2) اینچنین نیست [که شما مىپندارید]، به زودى [به آثار شوم این اوضاع و احوالى که دارید] آگاه خواهید شد.(3).»
ب. در روایات
«عَنْ عِیسَىبْنِالضَّحَّاکِ قَالَ: قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ{علیه السلام}: عَجَباً لِلْمُخْتَالِ الْفَخُورِ وَ إِنَّمَا خُلِقَ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ یَعُودُ جِیفَةً وَ هُوَ فِیمَا بَیْنَ ذَلِکَ لَا یَدْرِی مَا یُصْنَعُ بِه».[2]
«عیسیبنضحاک نقل میکند که حضرت باقر{علیه السلام} فرمود: عجب است از متکبرى که بهخود مینازد، درصورتىکه از نطفهای آفریده شده، سپس مردارى گندیده شود، و در این میان نمیداند با او چه خواهد شد.»
معنا و حکم اظهار تفاخر
آیتالله سیستانی:
مراد از فخرکردن این است که در مقابل دیگران به نسبت یا مال یا مقام خود و مانند اینها، افتخار و فخرفروشی کند و این کار درصورتیکه مستلزم اهانت و تحقیر مؤمن باشد، حرام و در غیراین صورت اشکالی ندارد، نه برای محرم و نه غیرمحرم.[3]